مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخهها
جز
←متن مناظره
جز (←زمان و مکان) |
جز (←متن مناظره) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== متن مناظره == | == متن مناظره == | ||
عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت: «او زینب دختر [[فاطمه(س)|فاطمه]] دختر [[پیامبر اسلام]] است.» | عبیدالله پرسید: «این زن که خود را کنار کشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند کیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تکرار کرد. یکی از کنیزان گفت: «او زینب دختر [[فاطمه(س)|فاطمه]] دختر [[پیامبر اسلام]] است.» <ref>القمي، الشيخ عباس، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم، ج۱، ص۳۷۰. | ||
</ref> | |||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
|عرض= ۸۰ | |عرض= ۸۰ | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
| '''زینب:''' جز زیبایی ندیدم! آنان کسانی بودند که خدا مقدّر ساخته بود کشته شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و بهزودی خداوند تو و آنان را (در روز [[رستاخیز]]) با هم روبهرو میکند و آنان از تو، به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد، اینک بنگر که آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه! | | '''زینب:''' جز زیبایی ندیدم! آنان کسانی بودند که خدا مقدّر ساخته بود کشته شوند و آنان نیز اطاعت کرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و بهزودی خداوند تو و آنان را (در روز [[رستاخیز]]) با هم روبهرو میکند و آنان از تو، به درگاه خدا شکایت و دادخواهی خواهند کرد، اینک بنگر که آن روز چه کسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه! | ||
|'''عبیدالله بن زیاد:''' خدا دلم را با کشتهشدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد. | |'''عبیدالله بن زیاد:''' خدا دلم را با کشتهشدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشکر سرکش او شفا داد. | ||
| '''زینب:''' به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا | | '''زینب:''' به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این کار مایه شفای توست، همانا شفا یافتهای | ||
|ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش [[علی(ع)|علی]] سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت. | |ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش [[علی(ع)|علی]] سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت. | ||
| '''زینب:''' «زن را با سجعگویی چه کار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸.</ref> | | '''زینب:''' «زن را با سجعگویی چه کار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸.</ref> |