پرش به محتوا

خطبه حضرت زینب در کوفه: تفاوت میان نسخه‌ها

افزودن ترجمه بند پایانی خطبه
imported>Salvand
جز (اصلاح منابع)
imported>Salvand
(افزودن ترجمه بند پایانی خطبه)
خط ۱: خط ۱:
'''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه ایراد شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت.
'''خطبه حضرت زینب'''(س) هنگام ورود کاروان [[اسیران کربلا]] به [[کوفه]] پس از [[واقعه عاشورا]] در حضور مردم کوفه خوانده شد. زینب(س) در این خطبه، مردم کوفه را به سبب تقصیر در ماجرای عاشورا و کوتاهی در یاری [[امام حسین(ع)]] توبیخ کرد و از گناه بزرگ آنان سخن گفت.
 
== محتوای خطبه ==
== محتوای خطبه ==
از خدام ستیر اسدی روایت شده است که چون [[علی بن حسین(ع)|علی بن حسین(ع)]] را با زنان از [[کربلا]] آوردند، زنان اهل کوفه را دیدم زاری کنان و گریبان چاک زده که مردان هم با آنها می‌گریستند.
از خدام ستیر اسدی روایت شده است که چون [[علی بن حسین(ع)|علی بن حسین(ع)]] را با زنان از [[کربلا]] آوردند، زنان اهل کوفه را دیدم زاری کنان و گریبان چاک زده که مردان هم با آنها می‌گریستند.
خط ۷۲: خط ۷۳:
شما این جنایت فجیع را بی‌پرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است.
شما این جنایت فجیع را بی‌پرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است.
آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب می‌کنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کننده‌تر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.}}
پس مهلت‌هایی که خدای متعال به شما می‌دهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمی‌کند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.
 
آنگاه حضرت زينب(عليها السلام) اين اشعار را خواند: اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت [پيامبر] آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امتها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟
شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من، جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد.
اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اينگونه به من جفا كنيد.
من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد.
 
زينب كبرى(عليها السلام) پس از اين خطابه جانسوز روى از آنان برگرداند. دراين حال، مردم را ديدم كه حيرت زده اند و از اندوه و پشيمانى، دست به دندان مى گزند.
«حِذْيَم» مى افزايد: به كنارم نگريستم، پيرمردى را ديدم كه اشك مى ريزد و محاسنش با قطرات اشكش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند كرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پيرانتان بهترين پيران، زنانتان بهترين زنان و جوانانتان بهترين جوانانند. دودمان شما كريم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظيم است.
 
آنگاه اين بيت را خواند: پيران شما بهترين پيران و دودمان شما نيز بهترين دودمانند و در ميان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد.
 
امام زين العابدين(عليه السلام) رو به عمه اش كرد و فرمود: «عمه جان آرام بگير، سرگذشت گذشتگان براى آنان كه مانده‌اند مايه عبرت است». سپس افزود: «خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيده‌اى». در ادامه فرمود: «گريه و زارى، آنان را كه رفته اند به ما باز نمى گرداند».
 
با اين سخنِ امام چهارم(عليه السلام)، زينب(عليها السلام) آرام گرفت و ساكت شد.}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
== منابع ==
== منابع ==
* سید بن طاوس، لهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، نشر بخشایش، چاپ پنجم،۱۳۷۸ش.
* سید بن طاوس، لهوف، ترجمه عقیقی بخشایشی، قم، نشر بخشایش، چاپ پنجم،۱۳۷۸ش.
کاربر ناشناس