پرش به محتوا

سکوت ۲۵ ساله: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۱۹
جز
imported>Bashiri
imported>Bashiri
خط ۸: خط ۸:


== چرایی سکوت ==
== چرایی سکوت ==
امام علی(ع) در روایتی دلیل سکوت ۲۵ ساله خود در دوران خلفای سه گانه بیان نموده است. در میان دانشمندان نیز، دو دیدگاه در خصوص چرایی سکوت [[امام علی(ع)]] وجود دارد. گروهی از دانشمندان که عمدتا علمای [[اهل سنت]] و برخی دیگر را تشکیل می‌دهند، معتقدند سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع) نشان‌دهنده این است که امام(ع) برای خود حق حکومت قائل نبوده و حق حکومت برای مردم است. در مقابل گروه دوم که دانشمندان [[شیعه]] و برخی دانشمندان [[اهل سنت]] را تشکیل می‌دهند، این سکوت را با توجه به کلام امام علی(ع) تشریح نموده‌اند.
در میان دانشمندان، دو دیدگاه در خصوص چرایی سکوت [[امام علی(ع)]] وجود دارد. گروهی از دانشمندان که عمدتا علمای [[اهل سنت]] و برخی دیگر را تشکیل می‌دهند، معتقدند سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع) نشان‌دهنده این است که امام(ع) برای خود حق حکومت قائل نبوده و حق حکومت برای مردم است. در مقابل گروه دوم که دانشمندان [[شیعه]] و برخی دانشمندان [[اهل سنت]] را تشکیل می‌دهند، این سکوت را با توجه به کلام امام علی(ع) تشریح نموده‌اند.


=== نظر امام علی(ع)===
[[امام علی(ع)]] در پاسخ به سوال مردم [[مدینه]] در خصوص علت جنگ با [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] و سکوت در برابر [[خلفای سه‌گانه]]، دلیل سکوت ۲۵ ساله خود را بیان نموده است. حضرت علی(ع) علت سکوت خود را پیروی از روش ۶ [[پیامبر|پیامبر الهی(ع)]]، [[حضرت ابراهیم(ع)]] آن زمان که از قوم خود به دلیل ناروایی‌های آنان کناره گرفت،<ref>سوره مریم، آیه ۴۸.</ref>  [[حضرت لوط(ع)|حضرت لوط(ع]])آنجا که قدرتی در میان قوم خود نداشت و مظلوم واقع شد،<ref>سوره هود، آیه ۸۰.</ref> [[حضرت یوسف(ع)]] هنگامی که زندان را بر انجام عملی که خداوند بر آن خشمگین می‌شد ترجیح داد،<ref>سوره یوسف، آیه۳۳.</ref> [[حضرت موسی(ع)]] به دلیل ترس از قومش از آنها گریخت،<ref>سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref> [[حضرت هارون|حضرت هارون(ع)]] آنجا که در صدد قتلش برآمدند و [[حضرت محمد(ص)]] آنجا که از بیم جان، از قومش گریخت و به غار پناه برد [[و امام علی(ع)]] در بستر او خوابید([[لیلة المبیت]]).<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref>


=== دیدگاه دانشمندان شیعه===
===موافقان الهی بودن حق حکومت===
دانشمندان [[شیعه]] سعی کرده‌اند دلایل آنچه سکوت نامیده می‌شود، بر اساس گفتارها و رفتارهایی که از امام علی(ع) به جا مانده است، تحلیل کنند. دلایلی که این اندیشمندان مطرح کرده‌اند، اینگونه است:
دانشمندان [[شیعه]] سعی کرده‌اند دلایل آنچه سکوت نامیده می‌شود، بر اساس گفتارها و رفتارهایی که از امام علی(ع) به جا مانده است، تحلیل کنند. دلایلی که این اندیشمندان مطرح کرده‌اند، اینگونه است:
# برخی از صاحب‌نظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفه‌های قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref>
# پیروی از روش پیامبران الهی(ع): برخی از صاحب‌نظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفه‌های قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref> [[امام علی(ع)]] در پاسخ به سوال مردم [[مدینه]] در خصوص علت جنگ با [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] و سکوت در برابر [[خلفای سه‌گانه]]، دلیل سکوت ۲۵ ساله خود را بیان نموده است. حضرت علی(ع) علت سکوت خود را پیروی از روش ۶ [[پیامبر|پیامبر الهی(ع)]]، [[حضرت ابراهیم(ع)]] آن زمان که از قوم خود به دلیل ناروایی‌های آنان کناره گرفت،<ref>سوره مریم، آیه ۴۸.</ref>  [[حضرت لوط(ع)|حضرت لوط(ع]])آنجا که قدرتی در میان قوم خود نداشت و مظلوم واقع شد،<ref>سوره هود، آیه ۸۰.</ref> [[حضرت یوسف(ع)]] هنگامی که زندان را بر انجام عملی که خداوند بر آن خشمگین می‌شد ترجیح داد،<ref>سوره یوسف، آیه۳۳.</ref> [[حضرت موسی(ع)]] به دلیل ترس از قومش از آنها گریخت،<ref>سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref> [[حضرت هارون|حضرت هارون(ع)]] آنجا که در صدد قتلش برآمدند و [[حضرت محمد(ص)]] آنجا که از بیم جان، از قومش گریخت و به غار پناه برد [[و امام علی(ع)]] در بستر او خوابید([[لیلة المبیت]]).<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref>
# فقدان یاور: در خطبه ۲۶ [[نهج‌البلاغه]]، آمده است: «نظر کردم، جز اهل بیتم یاری برایم نبود، از اینکه آنان را در جنگ نابرابر به دست مرگ سپارم دریغ کردم، چشم بر خاشاک در دیده بستم، زهر غم و غصه آشامیدم و بر فروبردن خشم صبر ورزیدم و بر حادثه تلخ‌تر از درخت عَلقَم(درختِ کُنارِ تلخ<ref>دهخدا و دیگران، لغتنامه دهخدا، ذیل عنوان علقم.</ref>) پایداری کردم.»<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۲۶.</ref> [[علامه جعفری]] در پاسخ به این سوال که با وجود یارانی چون [[مقداد بن اسود کندی|مقداد کندی]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]]، [[ابو ایوب انصاری]]، [[مالک اشتر]] و چند صحابه دیگر که در موضوع زمامداری از [[امام علی(ع)]] حمایت می‌کردند، چرا امام علی(ع) تنها اهل بیت خود را یار خود می‌داند، می‌نویسد: «این عدۀ انگشت شمار به قدری به مقام شامخ [[امام اول شیعیان|امیرالمومنین(ع)]] ارادت و عشق می‌ورزیدند که مانند اهل بیت و دودمان طهارت بودند.»<ref>جعفری،‌ علامه، محمد تقی، شرح نهج‌البلاغه، خطبه ۲۶.</ref>
# فقدان یاور: در خطبه ۲۶ [[نهج‌البلاغه]]، آمده است: «نظر کردم، جز اهل بیتم یاری برایم نبود، از اینکه آنان را در جنگ نابرابر به دست مرگ سپارم دریغ کردم، چشم بر خاشاک در دیده بستم، زهر غم و غصه آشامیدم و بر فروبردن خشم صبر ورزیدم و بر حادثه تلخ‌تر از درخت عَلقَم(درختِ کُنارِ تلخ<ref>دهخدا و دیگران، لغتنامه دهخدا، ذیل عنوان علقم.</ref>) پایداری کردم.»<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۲۶.</ref> [[علامه جعفری]] در پاسخ به این سوال که با وجود یارانی چون [[مقداد بن اسود کندی|مقداد کندی]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابوذر غفاری]]، [[ابو ایوب انصاری]]، [[مالک اشتر]] و چند صحابه دیگر که در موضوع زمامداری از [[امام علی(ع)]] حمایت می‌کردند، چرا امام علی(ع) تنها اهل بیت خود را یار خود می‌داند، می‌نویسد: «این عدۀ انگشت شمار به قدری به مقام شامخ [[امام اول شیعیان|امیرالمومنین(ع)]] ارادت و عشق می‌ورزیدند که مانند اهل بیت و دودمان طهارت بودند.»<ref>جعفری،‌ علامه، محمد تقی، شرح نهج‌البلاغه، خطبه ۲۶.</ref>
# فقدان زمینه لازم: امام علی(ع) در پاسخ [[ابوسفیان]] که از امام(ع) درخواست بیعت(و در نتیجه مخالفت با [[خلیفه]] وقت)می‌کرد، گفت:«(در این موقع سزاوار آنست که از حقّ خود چشم پوشیده صبر کنم، زیرا) آنکه میوه را در غیر وقت رسیدن بچیند، مانند کسی است که در زمین غیر زراعت کند (طلب امر خلافت در این هنگام که تنها بوده یاوری ندارم مانند چیدن میوه نارس و زراعت در زمین غیر سودی ندارد، بلکه زیان‌آور است).»<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه ۵.</ref>[[ابن میثم بحرانی]] معتقد است این سخن به معنای فقدان زمینه لازم در بازپس‌گیری حق اوست.<ref>بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۶و۲۷۷.</ref> [[علامه جعفری]] نیز معتقد است خوش‌بینی مردم به یکدیگر و شایعه رضایت [[امام علی(ع)]] به ماجرای پس از وفات [[پیامبر اکرم(ص)]]، مردم را از آمادگی پذیرش حکومت امام(ع) محروم ساخته بود.<ref>جعفری،‌ علامه، محمد تقی، شرح نهج‌البلاغه، خطبه ۵.</ref>
# فقدان زمینه لازم: امام علی(ع) در پاسخ [[ابوسفیان]] که از امام(ع) درخواست بیعت(و در نتیجه مخالفت با [[خلیفه]] وقت)می‌کرد، گفت:«(در این موقع سزاوار آنست که از حقّ خود چشم پوشیده صبر کنم، زیرا) آنکه میوه را در غیر وقت رسیدن بچیند، مانند کسی است که در زمین غیر زراعت کند (طلب امر خلافت در این هنگام که تنها بوده یاوری ندارم مانند چیدن میوه نارس و زراعت در زمین غیر سودی ندارد، بلکه زیان‌آور است).»<ref>نهج‌البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، خطبه ۵.</ref>[[ابن میثم بحرانی]] معتقد است این سخن به معنای فقدان زمینه لازم در بازپس‌گیری حق اوست.<ref>بحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۷۶و۲۷۷.</ref> [[علامه جعفری]] نیز معتقد است خوش‌بینی مردم به یکدیگر و شایعه رضایت [[امام علی(ع)]] به ماجرای پس از وفات [[پیامبر اکرم(ص)]]، مردم را از آمادگی پذیرش حکومت امام(ع) محروم ساخته بود.<ref>جعفری،‌ علامه، محمد تقی، شرح نهج‌البلاغه، خطبه ۵.</ref>
خط ۲۲: خط ۲۰:
ابن ابی الحدید نیز تنها در یک جا سخنان [[امام علی(ع)]] را مطابق با انتصابی بودن جانشین [[رسول اکرم(ص)]] دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۷.</ref>
ابن ابی الحدید نیز تنها در یک جا سخنان [[امام علی(ع)]] را مطابق با انتصابی بودن جانشین [[رسول اکرم(ص)]] دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۷.</ref>


===دیدگاه دانشمندان اهل سنت و لیبرال‌ها===
===موافقان مردمی بودن حق حکومت===
برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان می‌دهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشان‌دهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان می‌دانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم می‌دانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref>  
برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان می‌دهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشان‌دهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان می‌دانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم می‌دانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref>  


کاربر ناشناس