کاربر ناشناس
سکوت ۲۵ ساله: تفاوت میان نسخهها
جز
←چرایی سکوت
imported>Bashiri جز (←چرایی سکوت) |
imported>Bashiri جز (←چرایی سکوت) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
و به [[محمد(ص)]] اقتدا کردم، آنگاه که از قوم خود گریخت و از بیم جان به غار پناه برد و من در بستر او آرمیدم([[لیلة المبیت]])؛ پس اگر بگویید از قومش بیآنکه بترسد گریخت، [[کافر]] شدهاید و اگر بگویید از آنان ترسید و مرا در بستر خود خوابانید و به غار پناه برد؛ پس وصی پیغمبر(ص) [یعنی [[امام علی(ع)]]] در ترس از مردم، عذر موجهتری دارد.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref> | و به [[محمد(ص)]] اقتدا کردم، آنگاه که از قوم خود گریخت و از بیم جان به غار پناه برد و من در بستر او آرمیدم([[لیلة المبیت]])؛ پس اگر بگویید از قومش بیآنکه بترسد گریخت، [[کافر]] شدهاید و اگر بگویید از آنان ترسید و مرا در بستر خود خوابانید و به غار پناه برد؛ پس وصی پیغمبر(ص) [یعنی [[امام علی(ع)]]] در ترس از مردم، عذر موجهتری دارد.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref> | ||
=== | === دیدگاه دانشمندان شیعه=== | ||
دانشمندان [[شیعه]] سعی کردهاند دلایل آنچه سکوت نامیده میشود، بر اساس گفتارها و رفتارهایی که از امام علی(ع) به جا مانده است، تحلیل کنند. دلایلی که این اندیشمندان مطرح کردهاند، اینگونه است: | دانشمندان [[شیعه]] سعی کردهاند دلایل آنچه سکوت نامیده میشود، بر اساس گفتارها و رفتارهایی که از امام علی(ع) به جا مانده است، تحلیل کنند. دلایلی که این اندیشمندان مطرح کردهاند، اینگونه است: | ||
# برخی از صاحبنظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفههای قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref> | # برخی از صاحبنظران معتقدند سکوت ۲۵ ساله [[امام علی(ع)]] را در ادامه درنگ او در کشتن [[عمرو بن عبدود]]، جنگاور نامی عرب و دیگر رفتارهای [[امام اول شیعیان]] در همین باب جستجو کرد.<ref>بابایی، «تعامل فرهنگ با سایر مولفههای قدرت ملی از دیدگاه امام علی(ع)»، ص۶۸.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ابن ابی الحدید نیز تنها در یک جا سخنان [[امام علی(ع)]] را مطابق با انتصابی بودن جانشین [[رسول اکرم(ص)]] دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۷.</ref> | ابن ابی الحدید نیز تنها در یک جا سخنان [[امام علی(ع)]] را مطابق با انتصابی بودن جانشین [[رسول اکرم(ص)]] دانسته است.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۰۷.</ref> | ||
=== | ===دیدگاه دانشمندان اهل سنت و لیبرالها=== | ||
برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان میدهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشاندهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان میدانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم میدانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref> | برخی معتقدند سکوت [[امام علی(ع)]] در دوران [[ابوبکر]]، [[عمر]] و [[عثمان]]، نشان میدهد حق حاکمیت با مردم است.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۴۸-۵۲؛ حائری یزدی، حکمت و حکومت، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴؛ قلمداران، حکومت در اسلام، ۱۳۸۵ش، ص۳۸.</ref> مهدی بازرگان معتقد است اعمال و رفتار [[امامان شیعه(ع)]] در برابر حق حکومت، نشاندهنده این حقیقت است که تمامی امامان(ع)، حق حکومت را نه در تملک [[یزید]] و سایر حاکمان میدانستند و نه در تملک خودشان و نه در تملک [[خداوند]]، بلکه حق حاکمیت را حق مردم میدانستند.<ref>بازرگان، «آخرت و خدا، هدف بعثت»، ص۵۰.</ref> | ||
اولین کسانی که از سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، الهی نبودن حق حکومت و مردمی بودن آن را نتیجه گفتهاند،برخی دانشمندان اهل سنت بودهاند.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج ۷، ص۳۳ / فخر رازی، الاربعین، ص۷۶ / تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۶۲؛ روزبهان،دلائل الصدق، ج ۲، ص۲۱.</ref> [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] و در تفسیر جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) معتقد است اگر [[امام علی(ع)]] حقی را از خود سلب شده میدید و آن حق هم از جانب [[پیامبر اکرم(ص)]] بود، چنین جملهای را نمیگفت.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ش، ج۷، ص۳۴.</ref> البته دانشمندان اسلامی عموما به نظریه انتصاب قائل بوده و در کتب خود این نظریه را با دلایل مفصل رد نمودهاند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، بیروت، موسسه التاریخ العربی، ۱۴۳۳ق، ص۴۷۴؛ ابن نوبخت، الیاقوت، ص۸۲ / حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج ۲، ص۲۰۰ / محقق لاهیجی، گوهر مراد، ص</ref> | اولین کسانی که از سکوت ۲۵ ساله امام علی(ع)، الهی نبودن حق حکومت و مردمی بودن آن را نتیجه گفتهاند،برخی دانشمندان اهل سنت بودهاند.<ref>نگاه کنید به: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج ۷، ص۳۳ / فخر رازی، الاربعین، ص۷۶ / تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۶۲؛ روزبهان،دلائل الصدق، ج ۲، ص۲۱.</ref> [[ابن ابی الحدید]] در شرح [[نهج البلاغه]] و در تفسیر جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) معتقد است اگر [[امام علی(ع)]] حقی را از خود سلب شده میدید و آن حق هم از جانب [[پیامبر اکرم(ص)]] بود، چنین جملهای را نمیگفت.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،۱۴۰۴ش، ج۷، ص۳۴.</ref> البته دانشمندان اسلامی عموما به نظریه انتصاب قائل بوده و در کتب خود این نظریه را با دلایل مفصل رد نمودهاند.<ref>سید مرتضی، الذخیره فی علم الکلام، بیروت، موسسه التاریخ العربی، ۱۴۳۳ق، ص۴۷۴؛ ابن نوبخت، الیاقوت، ص۸۲ / حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ج ۲، ص۲۰۰ / محقق لاهیجی، گوهر مراد، ص</ref> | ||
مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را به زبان آورده است؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمیداند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایقترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله میبایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی میدید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref> | مهدوی دامغانی در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را به زبان آورده است؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمیداند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایقترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله میبایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی میدید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref> |