خطبه شقشقیه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (←نامگذاری خطبه) |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
}} | }} | ||
'''خطبه شِقشِقیّه''' یا '''مُقَمّصه''' از معروفترین [[خطبه]]های [[نهج البلاغه]] است. [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در این [[خطبه]] عملکرد | '''خطبه شِقشِقیّه''' یا '''مُقَمّصه''' از معروفترین [[خطبه]]های [[نهج البلاغه]] است. [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در این [[خطبه]] عملکرد [[خلفای سهگانه|خلفا]] را نقد میکند و اصل [[خلافت]] هر یک از آنان را زیر سؤال میبرد. وی همچنین به هجوم مردم برای [[بیعت]] با او و نیز سه گروه [[ناکثین]]، [[قاسطین]] و [[مارقین]] اشاره و سرانجام وجه پذیرش حکومت توسط خویش را بیان میکند. این خطبه طبق ترتیب اکثر نسخههای مختلف نهج البلاغه، سومین خطبه است. | ||
راوی مستقیم این خطبه (<small>که خود آن را از امام علی(ع) شنیده است</small>)، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است که روایت وی نزد [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتبر است. | راوی مستقیم این خطبه (<small>که خود آن را از امام علی(ع) شنیده است</small>)، [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] است که روایت وی نزد [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتبر است. | ||
این خطبه بارها به زبان فارسی ترجمه و از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله [[سید مرتضی]] شرح شده است. برخی از اهل سنت در [[اسناد|سند]] و مضمون آن تردید کردهاند و برخی آن را قطعی و [[حدیث صحیح|صحیح]] میدانند. بعضی از پژوهشگران معاصر گفتهاند این سخنان امام(ع)، خطبه عمومی نبوده و تنها برای [[ابن عباس]] بیان شده است. | این خطبه بارها به زبان فارسی ترجمه و از سوی بسیاری از دانشمندان از جمله [[سید مرتضی]] شرح شده است. برخی از اهل سنت در [[اسناد|سند]] و مضمون آن تردید کردهاند و برخی آن را قطعی و [[حدیث صحیح|صحیح]] میدانند. بعضی از پژوهشگران معاصر گفتهاند این سخنان امام(ع)، خطبه عمومی نبوده و تنها برای [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] بیان شده است. | ||
== زمان و مکان خطبه == | == زمان و مکان خطبه == | ||
به قرینه نکات تاریخی [[خطبه]] از جمله: سخن گفتن امام از [[ناکثین]] (اصحاب [[جنگ جمل|جمل]]، جمادی [[سال ۳۶ قمری]]) و [[قاسطین]] ([[معاویه]] و یارانش در [[صفین|صفّین]]، اواخر سال ۳۶ و اوایل سال ۳۷) و [[مارقین]] ( | به قرینه نکات تاریخی [[خطبه]] از جمله: سخن گفتن امام از [[ناکثین]] (اصحاب [[جنگ جمل|جمل]]، جمادی [[سال ۳۶ هجری قمری|سال ۳۶ قمری]]) و [[قاسطین]] ([[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و یارانش در [[صفین|صفّین]]، اواخر سال ۳۶ و اوایل سال ۳۷) و [[مارقین]] ([[خوارج]] [[جنگ نهروان|نهروان]]، اواخر سال ۳۷ یا در سال ۳۸)، و به قرینه حضور [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] در [[کوفه]]، میتوان حدس زد این خطبه را امام در اواخر سال ۳۸ یا اوایل سال ۳۹ خوانده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ص۱۲۸.</ref> | ||
[[شیخ مفید]]<ref>مفید، ارشاد، ج۱، ص۲۸۷.</ref> و [[قطبالدین راوندی|قطب الدین راوندی]]<ref>الراوندی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳۳.</ref> مکان ایراد خطبه را در «رحبه» دانستهاند. هرچند رحبه میتواند مصادیق گوناگونی داشته باشد، به نظر میرسد در اینجا مقصود، جایی در وسط صحن (حیاط) [[مسجد کوفه]] است که امام علی(ع) معمولاً برای قضاوت یا موعظه کردن در آنجا مینشسته است؛ چندان که گفتهاند در زمان [[زیاد بن ابیه]] [[محدث|محدثان]] از ترس، به جای نام امام(ع)، «صاحب الرحبة» میگفتند.<ref>مدنی، الطراز الأول، ج۲، ص۶۱.</ref> | [[شیخ مفید]]<ref>مفید، ارشاد، ج۱، ص۲۸۷.</ref> و [[قطبالدین راوندی|قطب الدین راوندی]]<ref>الراوندی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳۳.</ref> مکان ایراد خطبه را در «رحبه» دانستهاند. هرچند رحبه میتواند مصادیق گوناگونی داشته باشد، به نظر میرسد در اینجا مقصود، جایی در وسط صحن (حیاط) [[مسجد کوفه]] است که امام علی(ع) معمولاً برای قضاوت یا موعظه کردن در آنجا مینشسته است؛ چندان که گفتهاند در زمان [[زیاد بن ابیه]] [[محدث|محدثان]] از ترس، به جای نام امام(ع)، «صاحب الرحبة» میگفتند.<ref>مدنی، الطراز الأول، ج۲، ص۶۱.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== نامگذاری خطبه == | == نامگذاری خطبه == | ||
این خطبه را به اعتبار جمله نخستین آن یعنی «واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها فلان»، «مُقَمّصه» نامیدهاند، تقمّص یعنی «لباس پوشید» که امام، خلافت را به لباسی تشبیه کرده است که ابوبکر با آگاهی از اینکه برازندهاش نیست آن را بر تن کرده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰-۱۳۵.</ref> اما نام مشهور این خطبه، «شقشقیه» است که به اعتبار جملهای است که پس از پایان خطبه و درخواست [[ابن عباس]] از امام برای ادامه دادن آن، توسط امام بیان شده است: «هیهاتَ یا ابنَ عباس تلک شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثُم قَرَّت.» شقشقه، چنانکه از مجموع سخنان لغویون و شارحان خطبه استفاده میشود، چیزی است مانند شش که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون میآید که با چرخیدن صدا در گلوی شتر همراه است و سپس در جای خود آرام میگیرد، در مواقع عادی چنین چیزی پیش نمیآید. امام در اینجا حالت خود را به حالت هیجان شتر تشبیه کرده است که گویا لحظهای از خود بیخود شده و آن خطبه چون شعلهای از دل او زبانه کشیده و اکنون دیگر در حال عادی خود است و به همین سبب دیگر آن را ادامه نخواهد داد.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref> بدین طریق، امام به درخواست ابن عباس، که راوی این خطبه است، برای ادامه دادن خطبه، پاسخ منفی داد. از این رو، ابن عباس میگوید: بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ نخوردم.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref>{{یادداشت| در باره تأثیر این خطبه و افشاگرانه بودنش [[ابن ابیالحدید|ابن ابی الحدید]] از استادش مُصدّق بن شبيب واسطی ( در تاریخ ۶۰۳ هجری قمری) نقل کرده که او این خطبه را برای استاد خودش «عبد الله بن أحمد معروف به ابن خشّاب» ( که شخص شوخ طبعی بوده ) خوانده است؛ و چون به این سخن [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] رسیده که گفته [بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ و افسوس نخوردم.] ابن خشاب گفت: اگر من بودم و این سخن را از ابن عباس میشنیدم به او می گفتم آیا در دل پسر عمویت( [[امام علی علیهالسلام|امام علی]]) چیزی ماند که نگوید که تو بر آن تأسف می خوری؟! [[سوگند]] به [[خدا]] که او [جز [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]]] در باره هر کسی هر چه در دل داشت بیان کرد. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۱، ص۲۰۵}} | این خطبه را به اعتبار جمله نخستین آن یعنی «واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها فلان»، «مُقَمّصه» نامیدهاند، تقمّص یعنی «لباس پوشید» که امام، خلافت را به لباسی تشبیه کرده است که ابوبکر با آگاهی از اینکه برازندهاش نیست آن را بر تن کرده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰-۱۳۵.</ref> اما نام مشهور این خطبه، «شقشقیه» است که به اعتبار جملهای است که پس از پایان خطبه و درخواست [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از امام برای ادامه دادن آن، توسط امام بیان شده است: «هیهاتَ یا ابنَ عباس تلک شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثُم قَرَّت.» شقشقه، چنانکه از مجموع سخنان لغویون و شارحان خطبه استفاده میشود، چیزی است مانند شش که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون میآید که با چرخیدن صدا در گلوی شتر همراه است و سپس در جای خود آرام میگیرد، در مواقع عادی چنین چیزی پیش نمیآید. امام در اینجا حالت خود را به حالت هیجان شتر تشبیه کرده است که گویا لحظهای از خود بیخود شده و آن خطبه چون شعلهای از دل او زبانه کشیده و اکنون دیگر در حال عادی خود است و به همین سبب دیگر آن را ادامه نخواهد داد.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref> بدین طریق، امام به درخواست ابن عباس، که راوی این خطبه است، برای ادامه دادن خطبه، پاسخ منفی داد. از این رو، ابن عباس میگوید: بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ نخوردم.<ref>طالقانی، پرتوی از نهجالبلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref>{{یادداشت| در باره تأثیر این خطبه و افشاگرانه بودنش [[ابن ابیالحدید|ابن ابی الحدید]] از استادش مُصدّق بن شبيب واسطی ( در تاریخ ۶۰۳ هجری قمری) نقل کرده که او این خطبه را برای استاد خودش «عبد الله بن أحمد معروف به ابن خشّاب» ( که شخص شوخ طبعی بوده ) خوانده است؛ و چون به این سخن [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] رسیده که گفته [بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ و افسوس نخوردم.] ابن خشاب گفت: اگر من بودم و این سخن را از ابن عباس میشنیدم به او می گفتم آیا در دل پسر عمویت( [[امام علی علیهالسلام|امام علی]]) چیزی ماند که نگوید که تو بر آن تأسف می خوری؟! [[سوگند]] به [[خدا]] که او [جز [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]]] در باره هر کسی هر چه در دل داشت بیان کرد. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ناشر: مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي (ره)، ج۱، ص۲۰۵}} | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = نکات عمده خطبه شقشقیه| نقلقول = | {{جعبه نقل قول | عنوان = نکات عمده خطبه شقشقیه| نقلقول = | ||
#آگاهی [[ابوبکر]] از برتری امام علی(ع) نسبت به خودش در امر خلافت. | #آگاهی [[ابوبکر]] از برتری امام علی(ع) نسبت به خودش در امر خلافت. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
با توجه به انتقادات صریح از خلفای سه گانه در این خطبه، نه تنها سند خود این خطبه مورد تردید برخی از علمای اهل سنت قرار گرفته، بلکه گفتهاند یکی از بزرگترین اسباب تردید در اسناد کل نهج البلاغه توسط اهل سنت نیز، همین خطبه است.<ref>الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، ص۳۳۶.</ref> برخی از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند که از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بعید است چنین انتقادات و سخنانی را نسبت به خلفای سه گانه بیان کند، از اینرو آنها بر این باورند که اگر کل نهجالبلاغه ساخته سید رضی نباشد لا اقل این خطبه را [[سید رضی]] نوشته و به امام علی(ع) نسبت داده است.<ref>بحرانی، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱؛ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۵؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> | با توجه به انتقادات صریح از خلفای سه گانه در این خطبه، نه تنها سند خود این خطبه مورد تردید برخی از علمای اهل سنت قرار گرفته، بلکه گفتهاند یکی از بزرگترین اسباب تردید در اسناد کل نهج البلاغه توسط اهل سنت نیز، همین خطبه است.<ref>الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، ص۳۳۶.</ref> برخی از علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] معتقدند که از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بعید است چنین انتقادات و سخنانی را نسبت به خلفای سه گانه بیان کند، از اینرو آنها بر این باورند که اگر کل نهجالبلاغه ساخته سید رضی نباشد لا اقل این خطبه را [[سید رضی]] نوشته و به امام علی(ع) نسبت داده است.<ref>بحرانی، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱؛ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۵؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهجالبلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref> | ||
اما این تردید باطل است و این خطبه در آثار قبل از تألیف [[نهج البلاغه]] موجود بوده است و سند آن تا امام علی(ع) نیز نقل شده است. علاوه بر این برخی از محققین عنوان کردهاند؛ هیچ کدام از علمای معروف و معتبر شیعه چنین ادعایی را صحیح ندانستهاند.<ref>بحرانی، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[عبدالحسین امینی|امینی]] در [[الغدیر]] ۲۸ طریق بدون [[سید رضی]] را برای این خطبه یاد کرده است.<ref>الامینی، الغدیر، ج۷، ۸۵ و صص۱۰۹-۱۱۵.</ref> در کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» مجموعاً ۲۲ سند برای این خطبه ذکر شده است که ۸ تا از آنها مربوط به منابع پیش از [[سید رضی]]، ۵ تا مربوط به معاصران سید رضی و ۹ تا منابعی است که بعد از تألیف نهج البلاغه یا در قرنهای بعد از | اما این تردید باطل است و این خطبه در آثار قبل از تألیف [[نهج البلاغه]] موجود بوده است و سند آن تا امام علی(ع) نیز نقل شده است. علاوه بر این برخی از محققین عنوان کردهاند؛ هیچ کدام از علمای معروف و معتبر شیعه چنین ادعایی را صحیح ندانستهاند.<ref>بحرانی، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[عبدالحسین امینی|امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] ۲۸ طریق بدون [[سید رضی]] را برای این خطبه یاد کرده است.<ref>الامینی، الغدیر، ج۷، ۸۵ و صص۱۰۹-۱۱۵.</ref> در کتاب «پرتوی از نهج البلاغه» مجموعاً ۲۲ سند برای این خطبه ذکر شده است که ۸ تا از آنها مربوط به منابع پیش از [[سید رضی]]، ۵ تا مربوط به معاصران سید رضی و ۹ تا منابعی است که بعد از تألیف نهج البلاغه یا در قرنهای بعد از قرن پنجم هجری قمری این [[خطبه]] را نقل کردهاند، لیکن از منبع یا منابعی مستقل از نهج البلاغه یا متفاوت با آنها.<ref>رجوع کنید به: طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، صص۱۲۴-۱۲۸.</ref> قطعاتی از این خطبه به عنوان شاهد لغوی و مثال در کتب ادبی و فرهنگهایی مانند: النهایه ابن اثیر، قاموس فیروزآبادی، لسان العرب ابن منظور و مجمع الامثال میدانی آمده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج البلاغه، ص۱۲۸.</ref> در ذیل به برخی از اسناد این خطبه اشاره شده است. | ||
#[[ابن ابی الحدید]]، سنّی معتزلی (متوفای ۶۵۶ق.) پس از شرح خطبه شقشقیه، میگوید: در سال ۶۰۳ق. از شیخ واستادم [[مصدق بن شبیب واسطی]] شنیدم که میگفت: این خطبه (یعنی خطبه شقشقیه) را بر عبدالله بن احمد معروف به [[ابن خشاب]] خواندم،... پس بدو گفتم: آیا نسبت این خطبه [به امام علی] را ساختگی میدانی؟ گفت: بخدا سوگند، من میدانم که سخن اوست همچنانکه میدانم که تو «مُصدِّق» هستی. پس بدو گفتم: بسیاری از مردم میگویند که این خطبه، سخن رضی، رحمه الله تعالی، است. گفت: رضی و جز رضی کجا و این اسلوب سخن کجا؟ ما رسائل رضی را دیدهایم و روش و سبک او را در سخن نثر میشناسیم؛ او بدین خطبه، خوب و بدی نیافزوده است. سپس ادامه داد: بخدا سوگند این خطبه را در کتابهایی که ۲۰۰ سال پیش از تولد رضی نوشته شده، دیدهام، و خط نویسنده آنها را میشناسم و میدانم خط کدام یک از علما و ادیبان است قبل از اینکه ابواحمد، پدر رضی، زاده شود.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۵.</ref> ابن ابی الحدید در ادامه میگوید: «من بسیاری از این خطبه را در نوشتههای شیخمان [[ابوالقاسم بلخی]]، امام [[معتزله]] بغداد، دیدم. او قبل از تولد رضی، در دولت [[مقتدر]] میزیست. همچنین بسیاری از آن را در کتاب مشهور [[ابن قبه رازی|ابوجعفر بن قبه]]، یکی از متکلمان [[امامیه]]، معروف به کتاب [[الانصاف]] دیدم. این ابوجعفر از شاگردان شیخ ابوالقاسم بلخی رحمهالله تعالی بود و همان روزگار مرد قبل از اینکه رضی، رحمهالله تعالی، زاده شود.»<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، صص۲۰۵-۲۰۶.</ref> | #[[ابن ابیالحدید|ابن ابی الحدید]]، سنّی معتزلی (متوفای ۶۵۶ق.) پس از شرح خطبه شقشقیه، میگوید: در سال ۶۰۳ق. از شیخ واستادم [[مصدق بن شبیب واسطی]] شنیدم که میگفت: این خطبه (یعنی خطبه شقشقیه) را بر عبدالله بن احمد معروف به [[ابن خشاب]] خواندم،... پس بدو گفتم: آیا نسبت این خطبه [به امام علی] را ساختگی میدانی؟ گفت: بخدا سوگند، من میدانم که سخن اوست همچنانکه میدانم که تو «مُصدِّق» هستی. پس بدو گفتم: بسیاری از مردم میگویند که این خطبه، سخن رضی، رحمه الله تعالی، است. گفت: رضی و جز رضی کجا و این اسلوب سخن کجا؟ ما رسائل رضی را دیدهایم و روش و سبک او را در سخن نثر میشناسیم؛ او بدین خطبه، خوب و بدی نیافزوده است. سپس ادامه داد: بخدا سوگند این خطبه را در کتابهایی که ۲۰۰ سال پیش از تولد رضی نوشته شده، دیدهام، و خط نویسنده آنها را میشناسم و میدانم خط کدام یک از علما و ادیبان است قبل از اینکه ابواحمد، پدر رضی، زاده شود.<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۵.</ref> ابن ابی الحدید در ادامه میگوید: «من بسیاری از این خطبه را در نوشتههای شیخمان [[ابوالقاسم بلخی]]، امام [[معتزله]] بغداد، دیدم. او قبل از تولد رضی، در دولت [[مقتدر]] میزیست. همچنین بسیاری از آن را در کتاب مشهور [[ابن قبه رازی|ابوجعفر بن قبه]]، یکی از متکلمان [[امامیه]]، معروف به کتاب [[الانصاف]] دیدم. این ابوجعفر از شاگردان شیخ ابوالقاسم بلخی رحمهالله تعالی بود و همان روزگار مرد قبل از اینکه رضی، رحمهالله تعالی، زاده شود.»<ref>ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱، صص۲۰۵-۲۰۶.</ref> | ||
#یکی از کسانی که قبل از سید رضی، خطبه شقشقیه را در آثارش به نحو مستند از امام علی(ع) روایت کرده است، [[شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۱ق.) است. وی یکبار در [[علل الشرائع]]، این خطبه را ذکر میکند؛<ref>الصدوق، علل الشرائع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۵۰.</ref> بار دیگر، در [[معانی الاخبار]].<ref>الصدوق، معانی الاخبار، الناشر | #یکی از کسانی که قبل از سید رضی، خطبه شقشقیه را در آثارش به نحو مستند از امام علی(ع) روایت کرده است، [[شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۱ق.) است. وی یکبار در [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرائع]]، این خطبه را ذکر میکند؛<ref>الصدوق، علل الشرائع، منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها في النجف، ج۱، ص۱۵۰.</ref> بار دیگر، در [[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الاخبار]].<ref>الصدوق، معانی الاخبار، الناشر | ||
دار المعرفة للطباعة والنشر، ص۳۶۱.</ref> در هر دو کتاب، شیخ صدوق به دو سند خطبه را ذکر میکند و پس از پایان خطبه، الفاظ دشوار آن را توضیح میدهد. | دار المعرفة للطباعة والنشر، ص۳۶۱.</ref> در هر دو کتاب، شیخ صدوق به دو سند خطبه را ذکر میکند و پس از پایان خطبه، الفاظ دشوار آن را توضیح میدهد. | ||
#[[شیخ مفید]] (متوفای ۴۱۳ق.)، استاد [[سید رضی]]، در کتاب الارشاد، خطبه را نقل میکند و میگوید عدهای از راویان با اسناد گوناگون آن را نقل کردهاند.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷.</ref> همو در [[المسألتان فی النص علی علی(ع)]]، از این خطبه به خطبهای معروف یاد میکند<ref>المفید، المسألتان فی النص علی علی(ع)، ص۲۸.</ref> و این حاکی از این است که در عصر وی نه تنها تردیدی در سند خطبه نبوده؛ بلکه خطبهای معروف و شناخته شده، بوده است. باز خود شیخ مفید در کتاب [[الجمل]]، این خطبه را مشهورتر از این میداند که راجع به آن توضیحی دهد.<ref>المفید، الجمل، مطبعه حیدریه، ص۶۲.</ref> | #[[شیخ مفید]] (متوفای ۴۱۳ق.)، استاد [[سید رضی]]، در کتاب الارشاد، خطبه را نقل میکند و میگوید عدهای از راویان با اسناد گوناگون آن را نقل کردهاند.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۲۸۷.</ref> همو در [[المسألتان فی النص علی علی(ع)]]، از این خطبه به خطبهای معروف یاد میکند<ref>المفید، المسألتان فی النص علی علی(ع)، ص۲۸.</ref> و این حاکی از این است که در عصر وی نه تنها تردیدی در سند خطبه نبوده؛ بلکه خطبهای معروف و شناخته شده، بوده است. باز خود شیخ مفید در کتاب [[الجمل (کتاب)|الجمل]]، این خطبه را مشهورتر از این میداند که راجع به آن توضیحی دهد.<ref>المفید، الجمل، مطبعه حیدریه، ص۶۲.</ref> | ||
== غصب خلافت == | == غصب خلافت == | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
=== موضع امام(ع) نسبت به خلفا در غیر از شقشقیه === | === موضع امام(ع) نسبت به خلفا در غیر از شقشقیه === | ||
در خطبهای که [[جاحظ]] (متوفای ۲۵۵ق. یعنی حدود یک قرن و نیم قبل از تدوین نهج البلاغه) در [[البیان و التبیین]] از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند چنین آمده است: «...آن دو [خلفای اول و دوم] گذشتند و سومی [خلیفه سوم] بپاخاست چون کلاغ، همتش شکمش بود؛ وای بر او، اگر دو بالش کنده میشد و سرش جدا، بهترش بود.»<ref>الجاحظ، البیان والتبیین، ص۲۳۸.</ref> [[ابن ابی الحدید]] نیز همین خطبه را از جاحظ، نقل میکند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷۶.</ref> | در خطبهای که [[جاحظ]] (متوفای ۲۵۵ق. یعنی حدود یک قرن و نیم قبل از تدوین نهج البلاغه) در [[البیان و التبیین]] از امیرالمؤمنین(ع) نقل میکند چنین آمده است: «...آن دو [خلفای اول و دوم] گذشتند و سومی [خلیفه سوم] بپاخاست چون کلاغ، همتش شکمش بود؛ وای بر او، اگر دو بالش کنده میشد و سرش جدا، بهترش بود.»<ref>الجاحظ، البیان والتبیین، ص۲۳۸.</ref> [[ابن ابیالحدید|ابن ابی الحدید]] نیز همین خطبه را از جاحظ، نقل میکند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۷۶.</ref> | ||
[[ابن عبد ربه]] (متوفای ۳۲۸ق.) نیز که قبل از [[سید رضی]] زیسته است در [[العقد الفرید]] همین را با اندک اختلافی نقل میکند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۴، ص۱۵۷.</ref> | [[ابن عبد ربه]] (متوفای ۳۲۸ق.) نیز که قبل از [[سید رضی]] زیسته است در [[العقد الفرید]] همین را با اندک اختلافی نقل میکند.<ref>ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۴، ص۱۵۷.</ref> | ||
=== غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر در کلام معاویه === | === غصب خلافت توسط ابوبکر و عمر در کلام معاویه === | ||
[[معاویه]] در نامهای خطاب به [[محمد بن ابی بکر]] میگوید که پس از وفات [[پیامبر(ص)]]، «پدر تو [یعنی ابوبکر] و فاروقش [یعنی عمر] نخستین کسانی بودند که حق او [یعنی علی(ع)] را از او سلب کردند و در حکومت با او مخالفت کردند. آن دو [یعنی ابوبکر و عمر] بر این کار متحد شدند...»<ref>المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج۳، صص۱۲-۱۳.</ref> | [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] در نامهای خطاب به [[محمد بن ابیبکر|محمد بن ابی بکر]] میگوید که پس از وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، «پدر تو [یعنی ابوبکر] و فاروقش [یعنی عمر] نخستین کسانی بودند که حق او [یعنی علی(ع)] را از او سلب کردند و در حکومت با او مخالفت کردند. آن دو [یعنی ابوبکر و عمر] بر این کار متحد شدند...»<ref>المسعودی، مروج الذهب ومعادن الجوهر، ج۳، صص۱۲-۱۳.</ref> | ||
== ترجمهها == | == ترجمهها == |