پرش به محتوا

خطبه شقشقیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ مهٔ ۲۰۱۸
imported>M.bahrami
imported>M.bahrami
خط ۳۶: خط ۳۶:


== نامگذاری خطبه ==
== نامگذاری خطبه ==
این خطبه را به اعتبار جمله نخستین آن یعنی «واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها فلان»، «مُقَمّصه» نامیده‌اند، تقمّص یعنی «لباس پوشید» که امام، خلافت را به لباسی تشبیه کرده است که ابوبکر با آگاهی از اینکه برازنده‌اش نیست آن را بر تن کرده است. اما نام مشهور این خطبه، «شقشقیه» است که به اعتبار جمله‌ای است که پس از پایان خطبه و درخواست [[ابن عباس]] از امام برای ادامه دادن آن، توسط امام بیان شده است: «هیهاتَ یا ابنَ عباس تلک شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثُم قَرَّت.» شقشقه، چنانکه از مجموع سخنان لغویون و شارحان خطبه استفاده می‌شود، چیزی است مانند شش که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون می‌آید که با چرخیدن صدا در گلوی شتر همراه است و سپس در جای خود آرام می‌گیرد، در مواقع عادی چنین چیزی پیش نمی‌آید. امام در اینجا حالت خود را به حالت هیجان شتر تشبیه کرده است که گویا لحظه‌ای از خود بی‌خود شده و آن خطبه چون شعله‌ای از دل او زبانه کشیده و اکنون دیگر در حال عادی خود است و لذا دیگر آن را ادامه نخواهد داد. بدین طریق، امام به درخواست ابن عباس، که راوی این خطبه است، برای ادامه دادن خطبه، پاسخ منفی داد. از این رو، ابن عباس می‌گوید: بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ نخوردم.
این خطبه را به اعتبار جمله نخستین آن یعنی «واللّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَها فلان»، «مُقَمّصه» نامیده‌اند، تقمّص یعنی «لباس پوشید» که امام، خلافت را به لباسی تشبیه کرده است که ابوبکر با آگاهی از اینکه برازنده‌اش نیست آن را بر تن کرده است.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰-۱۳۵.</ref> اما نام مشهور این خطبه، «شقشقیه» است که به اعتبار جمله‌ای است که پس از پایان خطبه و درخواست [[ابن عباس]] از امام برای ادامه دادن آن، توسط امام بیان شده است: «هیهاتَ یا ابنَ عباس تلک شِقشِقَةٌ هَدَرَت ثُم قَرَّت.» شقشقه، چنانکه از مجموع سخنان لغویون و شارحان خطبه استفاده می‌شود، چیزی است مانند شش که هنگام هیجان یا غضب از دهان شتر بیرون می‌آید که با چرخیدن صدا در گلوی شتر همراه است و سپس در جای خود آرام می‌گیرد، در مواقع عادی چنین چیزی پیش نمی‌آید. امام در اینجا حالت خود را به حالت هیجان شتر تشبیه کرده است که گویا لحظه‌ای از خود بی‌خود شده و آن خطبه چون شعله‌ای از دل او زبانه کشیده و اکنون دیگر در حال عادی خود است و لذا دیگر آن را ادامه نخواهد داد.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref> بدین طریق، امام به درخواست ابن عباس، که راوی این خطبه است، برای ادامه دادن خطبه، پاسخ منفی داد. از این رو، ابن عباس می‌گوید: بر ناتمام ماندن هیچ سخنی مانند این، دریغ نخوردم.<ref>طالقانی، پرتوی از نهج‌البلاغه، ۱۳۷۴ش، ص۱۳۰. </ref>


برخی پژوهشگران معاصر معتقدند این سخنان امام علی(ع) به صورت خطبه ایراد نشده بلکه در گفتگویی با ابن عباس و برای درد دل بیان شده است.<ref>[http://iqna.ir/fa/news/3617914/ خبرگزاری قرآن- انجام تحقیقات بیشتر در مورد اسناد مطالب نهج‌البلاغه ]</ref>
== اسناد شقشقیه قبل از سید رضی ==
== اسناد شقشقیه قبل از سید رضی ==
با توجه به انتقادات صریح از خلفای سه گانه در این خطبه، نه تنها سند خود این خطبه مورد تردید برخی از علمای اهل سنت قرار گرفته، بلکه گفته‌اند یکی از بزرگترین اسباب تردید در اسناد کل نهج البلاغه توسط اهل سنت نیز، همین خطبه است.<ref>الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، ص۳۳۶.</ref> برخی از علمای [[اهل سنت]] معتقدند که از [[امام علی(ع)]] بعید است چنین انتقادات و سخنانی را نسبت به خلفای سه گانه بیان کند، لذا آنها بر این باورند که اگر کل نهج‌البلاغه ساخته سید رضی نباشد لا اقل این خطبه را [[سید رضی]] نوشته و به امام علی(ع) نسبت داده است.<ref>بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱؛ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۵؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>
با توجه به انتقادات صریح از خلفای سه گانه در این خطبه، نه تنها سند خود این خطبه مورد تردید برخی از علمای اهل سنت قرار گرفته، بلکه گفته‌اند یکی از بزرگترین اسباب تردید در اسناد کل نهج البلاغه توسط اهل سنت نیز، همین خطبه است.<ref>الحسینی الخطیب، مصادر نهج البلاغة وأسانیده، ج۱، ص۳۳۶.</ref> برخی از علمای [[اهل سنت]] معتقدند که از [[امام علی(ع)]] بعید است چنین انتقادات و سخنانی را نسبت به خلفای سه گانه بیان کند، لذا آنها بر این باورند که اگر کل نهج‌البلاغه ساخته سید رضی نباشد لا اقل این خطبه را [[سید رضی]] نوشته و به امام علی(ع) نسبت داده است.<ref>بحرانی، شرح نهج‌البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۵۱؛ قرن هشتم، شرح نهج البلاغه، ۱۳۷۵ش، ص۱۵؛ شهرستانی و دیگران، مقالاتی پیرامون نهج‌البلاغه، ۱۳۸۷ش، ص۱۲۶-۱۲۷.</ref>
کاربر ناشناس