پرش به محتوا

سید ابوالفضل موسوی زنجانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
وی در مقاله «نظام اجتماعی اسلام» از معایبِ حاکمِ مستبد سخن گفت و حکومت دیکتاتوری را به نقد کشید: «حاکمِ مستبد، مردم را به بردگی می‌کشاند و سلب آزادی می‌کند، فرصت ارشاد و انتقاد به کسی نمی‌دهد، رای خود را بدون دلیل بر آراء دیگران مقدم می‌شمارد، مانع از رشد فکر و نمو اراده می‌گردد، جامعه را به اطاعت کورکورانه وا می‌دارد، حاکم مستبد خودخواهی را به حد نهایی رسانیده و تشخیص خود را موجودی مقدس و بالا‌تر از همه می‌پندارد و اگر فرصت پیدا کند تا ادعای خدایی هم پیش می‌رود و از همگان خضوع کامل می‌طلبد. چون از تصرف در روح و قلب مخالفانِ خود مایوس شده، جسم و پیکرشان را در معرض شکنجه‌های غیر انسانی قرار می‌دهد. مخالفانِ خود را به باد تهمت و ناسزا گرفته و به جاه‌طلبی و اخلالگری و ایجاد فتنه منتسب می‌کند. در عین حال که با اهل دین و ایمان مبارزه می‌کند، تظاهر به دینداری نموده و خویشتن را حامی و طرفدار دیانت قلمداد می‌کند». <ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۱۹۳. </ref>
وی در مقاله «نظام اجتماعی اسلام» از معایبِ حاکمِ مستبد سخن گفت و حکومت دیکتاتوری را به نقد کشید: «حاکمِ مستبد، مردم را به بردگی می‌کشاند و سلب آزادی می‌کند، فرصت ارشاد و انتقاد به کسی نمی‌دهد، رای خود را بدون دلیل بر آراء دیگران مقدم می‌شمارد، مانع از رشد فکر و نمو اراده می‌گردد، جامعه را به اطاعت کورکورانه وا می‌دارد، حاکم مستبد خودخواهی را به حد نهایی رسانیده و تشخیص خود را موجودی مقدس و بالا‌تر از همه می‌پندارد و اگر فرصت پیدا کند تا ادعای خدایی هم پیش می‌رود و از همگان خضوع کامل می‌طلبد. چون از تصرف در روح و قلب مخالفانِ خود مایوس شده، جسم و پیکرشان را در معرض شکنجه‌های غیر انسانی قرار می‌دهد. مخالفانِ خود را به باد تهمت و ناسزا گرفته و به جاه‌طلبی و اخلالگری و ایجاد فتنه منتسب می‌کند. در عین حال که با اهل دین و ایمان مبارزه می‌کند، تظاهر به دینداری نموده و خویشتن را حامی و طرفدار دیانت قلمداد می‌کند». <ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۱۹۳. </ref>


===استبداد دینی===
===استبداد===
از نظر وی استبدادِ دینی هم مانند استبدادِ سیاسی از نظر اسلام محکوم و مطرود است، اسلام به هیچ کس اجازه نمی‌دهد که اوهام و هوس‌های خود را منتسب به خداوند نموده و در قالب دین، به مردم تحمیل کنند.»<ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۱۹۴. </ref> بر اساس همین دریافت از سیاست بود که زنجانی به مخالفت با حاکمیت پهلوی می‌پرداخت. او سیاستِ حکومت را به نقد می‌کشید که «حرمت آزادیِ بیان را پاس نمی‌دارد و اگر نشریاتی به صورت اعلامیه یا نامه سرگشاده از طرف افراد و جمعیت‌های مخالف و معترض بر نظام دیکتاتوری انتشار یابد و اگر احیاناً نسخه‌ای در دست کسی ببینند او را مورد مواخذه قرار می‌دهند».<ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۳۴۰.</ref>
از نظر وی استبدادِ هر گونه استبدادِ از نظر اسلام محکوم و مطرود است، اسلام به هیچ کس اجازه نمی‌دهد که اوهام و هوس‌های خود را به مردم تحمیل کنند.»<ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۱۹۴. </ref> بر اساس همین دریافت از سیاست بود که زنجانی به مخالفت با حاکمیت پهلوی می‌پرداخت. او سیاستِ حکومت را به نقد می‌کشید که «حرمت آزادیِ بیان را پاس نمی‌دارد و اگر نشریاتی به صورت اعلامیه یا نامه سرگشاده از طرف افراد و جمعیت‌های مخالف و معترض بر نظام دیکتاتوری انتشار یابد و اگر احیاناً نسخه‌ای در دست کسی ببینند او را مورد مواخذه قرار می‌دهند».<ref> جعفر سعیدی، ۱۳۸۶، ص۳۴۰.</ref>
[[پرونده:حضور سید ابوالفضل موسوی زنجانی در منزل شهید مطهری.jpg|بندانگشتی|۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸،آیت الله طالقانی،آیت الله بهشتی،آیت الله انواری،آیت الله سید ابوالفضل زنجانی،دکتر یدالله سحابی وناصر میناچی درمنزل شهید آیت الله مطهری ،ساعاتی پس از شهادت وی]]
[[پرونده:حضور سید ابوالفضل موسوی زنجانی در منزل شهید مطهری.jpg|بندانگشتی|۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸،آیت الله طالقانی،آیت الله بهشتی،آیت الله انواری،آیت الله سید ابوالفضل زنجانی،دکتر یدالله سحابی وناصر میناچی درمنزل شهید آیت الله مطهری ،ساعاتی پس از شهادت وی]]


کاربر ناشناس