شیخ فضلالله نوری: تفاوت میان نسخهها
جز
←اختلاف با آخوند خراسانی
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
چگونگی شکلگیری اختلاف میان عالمان دینی پشتیبان مشروطه با محوریت [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] و عالمان مشروعهخواه با محوریت شیخفضلالله نوری از مهمترین فصول تاریخ مشروطه است. نهضت مشروطه به لحاظ زمانی، پس از نهضتی دیگر (۱۳۲۳-۱۳۲۴ق.) به رهبری شماری از عالمان دینی، بهویژه شیخ فضلالله، رخ داد که هدف اصلیاش تأسیس عدالتخانه بود. با آغاز نهضت مشروطه، نوری با اینکه آرمان و مطلوب اصلیاش تشکیل عدالتخانه بود مبارزه خود را در قالب مشروطهخواهی دنبال کرد. برخی شیخفضلالله را مُسبب ورود آخوند خراسانی به مشروطه دانستهاند. این گفته مکرر خراسانی که افراد بسیاری، از جمله مخالفان بعدی مشروطه، از او خواستند که نهضت مشروطه را تأیید کند، مؤید این قول است. از سوی دیگر، پافشاری نوری بر تصویب '''اصل اول و دوم متمم قانون اساسی''' نیز بدون پشتیبانی خراسانی راه به جایی نمیبرد، اما مناسبات آندو از زمانی تیره شد که نوری از جریان کناره گرفت و آن را جریانی ضد شریعت خواند. از آن پس، میان عالمان دینی و روحانیان دو دستگی به وجود آمد. نوری پرچمدار مشروطه مشروعه شد و خراسانی و دیگر عالمان همرأی او، به پشتیبانی خود از مشروطه و مجلس ادامه دادند و مخالفت با آن را کاری ناصواب شمردند.<ref>رئیس زاده، مدخل «خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم» در دانشنامه جهان اسلام، ج۱.</ref> | چگونگی شکلگیری اختلاف میان عالمان دینی پشتیبان مشروطه با محوریت [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] و عالمان مشروعهخواه با محوریت شیخفضلالله نوری از مهمترین فصول تاریخ مشروطه است. نهضت مشروطه به لحاظ زمانی، پس از نهضتی دیگر (۱۳۲۳-۱۳۲۴ق.) به رهبری شماری از عالمان دینی، بهویژه شیخ فضلالله، رخ داد که هدف اصلیاش تأسیس عدالتخانه بود. با آغاز نهضت مشروطه، نوری با اینکه آرمان و مطلوب اصلیاش تشکیل عدالتخانه بود مبارزه خود را در قالب مشروطهخواهی دنبال کرد. برخی شیخفضلالله را مُسبب ورود آخوند خراسانی به مشروطه دانستهاند. این گفته مکرر خراسانی که افراد بسیاری، از جمله مخالفان بعدی مشروطه، از او خواستند که نهضت مشروطه را تأیید کند، مؤید این قول است. از سوی دیگر، پافشاری نوری بر تصویب '''اصل اول و دوم متمم قانون اساسی''' نیز بدون پشتیبانی خراسانی راه به جایی نمیبرد، اما مناسبات آندو از زمانی تیره شد که نوری از جریان کناره گرفت و آن را جریانی ضد شریعت خواند. از آن پس، میان عالمان دینی و روحانیان دو دستگی به وجود آمد. نوری پرچمدار مشروطه مشروعه شد و خراسانی و دیگر عالمان همرأی او، به پشتیبانی خود از مشروطه و مجلس ادامه دادند و مخالفت با آن را کاری ناصواب شمردند.<ref>رئیس زاده، مدخل «خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم» در دانشنامه جهان اسلام، ج۱.</ref> | ||
درباره اینکه تقابل خراسانی و همراهان او با مخالفان مشروعهخواهِ مشروطه، صرفاً معارضهای نظری بوده یا به اقداماتی عملی نیز انجامیده است، اختلافات شدید و گزارشهای گوناگون و گاه متعارضی وجود دارد. بنابر برخی گزارشها، خراسانی با اینکه تأیید و تقویت مشروطیت را واجب میدانست، اختلاف نظر خود با فقهای مخالف مشروطه را به مثابه اختلاف دو [[فقه|فقیه]] در یک فرع فقهی میدانست و آن را مجوز اختلاف نزدیکان و پیروان خود با فقهای مخالف مشروطیت و پیروان آنها به شمار نمیآورد.<ref>برای نمونه رجوع کنید به عبدالرضا کفائی، ۱۳۷۶ش،ص۲۷۲۸؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> بنابر گزارشهای دیگر، مخالفت مزبور صرفاً نظری نبوده و به اقدامات عملی بعضاً شدیدی نیز انجامیده است. از جمله، مشهور است که [[مراجع ثلاث| علمای ثلاثه]] نجف در پاسخ تلگرافهای [[سید عبدالله بهبهانی|سیدعبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبایی]] که از رفتارهای شیخفضلالله نوری به آنها شِکوه کرده بودند، چنین حکم کردند که «چون نوری مُخلّ آسایش و | درباره اینکه تقابل خراسانی و همراهان او با مخالفان مشروعهخواهِ مشروطه، صرفاً معارضهای نظری بوده یا به اقداماتی عملی نیز انجامیده است، اختلافات شدید و گزارشهای گوناگون و گاه متعارضی وجود دارد. بنابر برخی گزارشها، خراسانی با اینکه تأیید و تقویت مشروطیت را واجب میدانست، اختلاف نظر خود با فقهای مخالف مشروطه را به مثابه اختلاف دو [[فقه|فقیه]] در یک فرع فقهی میدانست و آن را مجوز اختلاف نزدیکان و پیروان خود با فقهای مخالف مشروطیت و پیروان آنها به شمار نمیآورد.<ref>برای نمونه رجوع کنید به عبدالرضا کفائی، ۱۳۷۶ش،ص۲۷۲۸؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> بنابر گزارشهای دیگر، مخالفت مزبور صرفاً نظری نبوده و به اقدامات عملی بعضاً شدیدی نیز انجامیده است. از جمله، مشهور است که [[مراجع ثلاث| علمای ثلاثه]] نجف در پاسخ تلگرافهای [[سید عبدالله بهبهانی|سیدعبدالله بهبهانی]] و [[سید محمد طباطبایی سنگلجی|سید محمد طباطبایی]] که از رفتارهای شیخفضلالله نوری به آنها شِکوه کرده بودند، چنین حکم کردند که «چون نوری مُخلّ آسایش و مُفسد است تصرفش در امور حرام است».<ref>هدایت،ص۱۶۴، پانویس ۱؛ عاقلی، ج ۱،ص۲۴؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم؛ کسروی، ۱۳۶۳ش، ج ۲،ص۵۲۸.</ref> در جلسه محاکمه نوری به استناد این حکم، برای او به اتهام «اِفساد فی الارض» درخواست اعدام شد.<ref>رجوع کنید به ملکزاده، ج ۶،ص۱۲۷۰ ۱۲۷۱؛ به رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> با این حال، گفته شده که حکم یاد شده از اساس ساختگی بوده و خراسانی پس از آگاه شدن از اعدام نوری، سخت برآشفته و حتی برای وی مجلس ترحیم برپا کرده است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به ابوالحسنی، ۱۳۸۲ش،ص۲۰۰۲۰۲؛ ثبوت،ص۵۹۴، ۶۰۰۶۰۳؛ عبدالحسین حائری،ص۴۰۹ ۴۱۰؛ صدوقیسُها،ص۴۷۶؛ عبدالرضا کفائی، ۱۳۸۶ش ب، ص۱۳۷؛ محسن اردبیلی،ص۲۳۲؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> مؤید گزارشهای اخیر، این گزارش است که پس از تصرف تهران و پیروزی مشروطهخواهان، نخستین اقدام خراسانی مخابره تلگرافی بهدولت موقت مشروطه بود که در آن حفظ جان و رعایت احترام نوری خواسته شده بود، هرچند به ادعای حکومت مشروطه این تلگراف پس از اعدام نوری به دست آنها رسیده بود.<ref>رجوع کنید به عبدالرضا کفائی، ۱۳۷۶ش، ص۲۷، پانویس۱؛ همو، ۱۳۸۶ش ب، همانجا؛ نیز رجوع کنید به عبدالهادی حائری، ۱۳۶۴ش، ص۱۵۸، ۲۰۰، یادداشت ۲۶؛ ثبوت، همانجاها؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> تبعید [[ملا قربانعلی زنجانی|آخوند ملاقربانعلی زنجانی]] به [[کاظمین]] را (ذیقعده ۱۳۲۷) نیز به تلگرافی منسوب به خراسانی و [[عبدالله مازندرانی|مازندرانی]] مستند کردهاند.<ref>کسروی، ۱۳۵۵ش،ص۱۰۵؛ نیز رجوع کنید به شکوری، ۱۳۷۱ش، ص۱۸۲۱۸۳؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref> کسروی<ref>1355ش، ص۶۶، ۱۰۵؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref>، موضعگیری آنها را در برابر نوری و ملاقربانعلی، در هموارسازی برخورد سران افراطی مشروطه با آن دو مؤثر دانسته است. به نظر شکوری<ref>1371ش،ص۴۲، ۱۰۱، ۱۸۳ ۱۸۹؛ به نقل رئیس زاده، خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم.</ref>، از یکسو گزارشهای دروغی که از ایران بهخراسانی میرسید سبب شد که او از اعدام نوری و تبعید زنجانی و سرکوب دیگر مشروعهخواهان جلوگیری نکند؛ و از سوی دیگر، با تحریف متن نامهها و تلگرافهای وی اینگونه رفتارها را به دستور او جلوه میدادند.<ref>رئیس زاده، مدخل «خراسانی، آخوند ملامحمدکاظم» در دانشنامه جهان اسلام، ج۱.</ref> | ||
== ترور نافرجام == | == ترور نافرجام == |