امام علی در اشعار فارسی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح جزئی) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
{{شعر}}{{ب|در دایره وجود موجود علیست|اندر دو جهان مقصد و مقصود علیست}}{{ب|گر خانه اعتقاد ویران نشدی|من فاش بگفتمی که معبود علیست<ref>مولوی، جلال الدین محمد، کلیات شمس تبریزی، رباعیات، شماره۳۰۴، ص۱۳۳۸.</ref>}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|در دایره وجود موجود علیست|اندر دو جهان مقصد و مقصود علیست}}{{ب|گر خانه اعتقاد ویران نشدی|من فاش بگفتمی که معبود علیست<ref>مولوی، جلال الدین محمد، کلیات شمس تبریزی، رباعیات، شماره۳۰۴، ص۱۳۳۸.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
==در اشعار | ==در اشعار ابنیمین== | ||
'''قصیده در مدح حضرت ولایت''' | '''قصیده در مدح حضرت ولایت''' | ||
{{شعر}}{{ب|نوری که هست مطلع آن هل اتی علیست| خلوت نشین صومعه اصطفا علیست}}{{ب|مهر سپهر حکمت و جان و جهان فضل|فهرست کارنامه اهل صفا علیست}}{{ب|آنکس که بت پرستی و میخوارگی نکرد|سلطان اولیاء و شه اصفیا علیست}}{{ب|آنکس که در یقینش نگنجد زیادتی|صدبار اگر زپیش برافتد غطا علیست}}{{ب|آن طفل شیردل که به توفیق ایزدی| در عهد مهد کرد شکار اژدها علیست}}{{ب|آنکس که با نبی چو به خلوت دمی زدی|گرد سرادقات جلال از عبا علیست}}{{ب|وآنکو برای دین بسر کفر بر فشاند| از میغ تیغ صاعقه روز وغا علیست}}{{ب|آمد زحق ندا به نبی در مضیق حرب|کآنکس که برکند در خیبر زجا علیست}}{{ب|گربود مستحق زسلف یک وجود کو|باشد به حق وصی زپی مصطفی علیست}}{{ب|وز حجت نبوت امامت عدالتست|باعفت و شجاعت و جود و سخا علیست}}{{ب|علم نبی همی طلبی از علی طلب|کاو هست شهر علم درِ آن شهر را علیست}}{{ب|هرگز جهان نبود که در وی علی نبود| بی ابتدا علی بد و بی انتها علیست}}{{ب|بودست و هست و باشد و تصدیق واجبست| زیرا که نور ساطع ذات خدا علیست}}{{ب|کردن بیان رفعت قدرش چه حاجتست|دانند اهل عقل که فوق السما علیست}}{{ب|ما عمرو و زید را نشناسیم در جهان|ما را بس این شناخت که مولای ما علیست}}{{ب|ترک حسب بگیر خود این بس که در نسب|داماد و ابن عمّ شه انبیا علیست}}{{ب|از هر عطیه | {{شعر}}{{ب|نوری که هست مطلع آن هل اتی علیست| خلوت نشین صومعه اصطفا علیست}}{{ب|مهر سپهر حکمت و جان و جهان فضل|فهرست کارنامه اهل صفا علیست}}{{ب|آنکس که بت پرستی و میخوارگی نکرد|سلطان اولیاء و شه اصفیا علیست}}{{ب|آنکس که در یقینش نگنجد زیادتی|صدبار اگر زپیش برافتد غطا علیست}}{{ب|آن طفل شیردل که به توفیق ایزدی| در عهد مهد کرد شکار اژدها علیست}}{{ب|آنکس که با نبی چو به خلوت دمی زدی|گرد سرادقات جلال از عبا علیست}}{{ب|وآنکو برای دین بسر کفر بر فشاند| از میغ تیغ صاعقه روز وغا علیست}}{{ب|آمد زحق ندا به نبی در مضیق حرب|کآنکس که برکند در خیبر زجا علیست}}{{ب|گربود مستحق زسلف یک وجود کو|باشد به حق وصی زپی مصطفی علیست}}{{ب|وز حجت نبوت امامت عدالتست|باعفت و شجاعت و جود و سخا علیست}}{{ب|علم نبی همی طلبی از علی طلب|کاو هست شهر علم درِ آن شهر را علیست}}{{ب|هرگز جهان نبود که در وی علی نبود| بی ابتدا علی بد و بی انتها علیست}}{{ب|بودست و هست و باشد و تصدیق واجبست| زیرا که نور ساطع ذات خدا علیست}}{{ب|کردن بیان رفعت قدرش چه حاجتست|دانند اهل عقل که فوق السما علیست}}{{ب|ما عمرو و زید را نشناسیم در جهان|ما را بس این شناخت که مولای ما علیست}}{{ب|ترک حسب بگیر خود این بس که در نسب|داماد و ابن عمّ شه انبیا علیست}}{{ب|از هر عطیه کابنیمین را خدای داد| فاضلترینش دوستی مرتضی علیست}}{{ب|دارم امید عفو گَرَم هست صد گناه|بر اعتماد آنکه مرا پیشوا علیست}}{{ب|ای دل زتشنگی قیامت مترس ازآنک| [[ساقی کوثر|ساقی حوض کوثر]] دارالبقا علیست}}{{ب|دانم که از تو باز ندارد به هیچ حال|یک شربت آب از آنکه سر اسخیا علیست<ref>دیوان اشعار ابنیمین، ص۳۹-۴۰.</ref>}} {{پایان شعر}} | ||
'''در مدح حضرت مولی علی علیه السلام''' | '''در مدح حضرت مولی علی علیه السلام''' | ||
{{شعر}}{{ب|مقتدای اهل عالم چون گذشت از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|مصطفا]]|ابن عم مصطفی را دان، [[امام علی علیه السلام|علی مرتضا]]}}{{ب|آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت|اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما}}{{ب|آنکه از مغرب بمشرق کرد رجعت آفتاب|تا [[نماز]] با نیاز او نیفتد در قضا}}{{ب|آنکه نسبت خرقه را یکسر بدرگاهش برند|سالکان راه حق از اولیاء و اتقیا}}{{ب|وانکه می زیبد که روح الله زبهر افتخار|نوبت صیتش زند فوق السموات العلا}}{{ب|اوست مولانا بفرمانی که از حق ناطق است|چون توان منکر شدن در شأن او [[حدیث غدیر|من کنت]] را}}{{ب|بر جهان جاهش سرادق می کشد خورشیدوار|و از تواضع او بزیر سایبانی از عبا}}{{ب|خسرو سیاره بر شیر فلک بودی سوار|چون به [[دلدل]] بر نشستی مرتضی روز وغا}}{{ب|جز بقوتهای روحانی کجا ممکن شدی|در ز [[غزوه خیبر#فتح قلعه قموص|خیبر]] کندن و بر هم دریدن اژدها}}{{ب|زان کرامتها که ایزد کرد و خواهد کرد نیز|با علی اکنون بشارت می رساند [[سوره انسان|هل اتا]]}}{{ب|بهر اثبات [[امامت]] گر بود قاضی عدل|علم و جود و عفت و مردیش بس باشد گوا}}{{ب|گر نکردی در نبوت را نبی الله مهر|مرسلی بودی علی افضل ز کلّ انبیا}}{{ب|آنکه در حین صلوة از مال خود دادی زکوة|جز علی را کس نمی دانم بنص انما}}{{ب|آنچه او را از فضایل هست از اقرانش مجوی|جهل باشد جستن انسانیت از مردم کیا}}{{ب|کی رسیدیش ار نبودی [[افضلیت امام علی|افضلیت]] وصف او|از سلونی دم زدن در بارگاه مصطفا}}{{ب|رهنمائی جوی از وی کو شناسد راه را|چون نبر اینره کسی هرگز بسر بی رهنما}}{{ب|ترک [[افضلیت امام|افضل]] بهر مفضول از فضول نفس دان|در طریق حق مکن جز نور [[عصمت]] پیشوا}}{{ب|وآن ندانم هیچکس را از نبی چون بگذری|جز علی مرتضا را پادشاه اولیا}}{{ب|تا بدو دارم تولا با تبرایم ز غیر|چون نیابد بی تبرا از تولا دل صفا}}{{ب|در ولای او نمایم پایداری همچو قطب|ور بگرداند فلک بر سر بخونم آسیا}}{{ب|منقبت از جان و دل | {{شعر}}{{ب|مقتدای اهل عالم چون گذشت از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|مصطفا]]|ابن عم مصطفی را دان، [[امام علی علیه السلام|علی مرتضا]]}}{{ب|آن علی اسم و مسمی کز علو مرتبت|اوج گردون با جنابش ارض باشد با سما}}{{ب|آنکه از مغرب بمشرق کرد رجعت آفتاب|تا [[نماز]] با نیاز او نیفتد در قضا}}{{ب|آنکه نسبت خرقه را یکسر بدرگاهش برند|سالکان راه حق از اولیاء و اتقیا}}{{ب|وانکه می زیبد که روح الله زبهر افتخار|نوبت صیتش زند فوق السموات العلا}}{{ب|اوست مولانا بفرمانی که از حق ناطق است|چون توان منکر شدن در شأن او [[حدیث غدیر|من کنت]] را}}{{ب|بر جهان جاهش سرادق می کشد خورشیدوار|و از تواضع او بزیر سایبانی از عبا}}{{ب|خسرو سیاره بر شیر فلک بودی سوار|چون به [[دلدل]] بر نشستی مرتضی روز وغا}}{{ب|جز بقوتهای روحانی کجا ممکن شدی|در ز [[غزوه خیبر#فتح قلعه قموص|خیبر]] کندن و بر هم دریدن اژدها}}{{ب|زان کرامتها که ایزد کرد و خواهد کرد نیز|با علی اکنون بشارت می رساند [[سوره انسان|هل اتا]]}}{{ب|بهر اثبات [[امامت]] گر بود قاضی عدل|علم و جود و عفت و مردیش بس باشد گوا}}{{ب|گر نکردی در نبوت را نبی الله مهر|مرسلی بودی علی افضل ز کلّ انبیا}}{{ب|آنکه در حین صلوة از مال خود دادی زکوة|جز علی را کس نمی دانم بنص انما}}{{ب|آنچه او را از فضایل هست از اقرانش مجوی|جهل باشد جستن انسانیت از مردم کیا}}{{ب|کی رسیدیش ار نبودی [[افضلیت امام علی|افضلیت]] وصف او|از سلونی دم زدن در بارگاه مصطفا}}{{ب|رهنمائی جوی از وی کو شناسد راه را|چون نبر اینره کسی هرگز بسر بی رهنما}}{{ب|ترک [[افضلیت امام|افضل]] بهر مفضول از فضول نفس دان|در طریق حق مکن جز نور [[عصمت]] پیشوا}}{{ب|وآن ندانم هیچکس را از نبی چون بگذری|جز علی مرتضا را پادشاه اولیا}}{{ب|تا بدو دارم تولا با تبرایم ز غیر|چون نیابد بی تبرا از تولا دل صفا}}{{ب|در ولای او نمایم پایداری همچو قطب|ور بگرداند فلک بر سر بخونم آسیا}}{{ب|منقبت از جان و دل کابنیمین میگویدش|هست اظهار عبودیت نه انشاء ثنا}}{{ب|من که باشم کش ثنا گویم ولی مقصودم آنک|از شمار بندگان داند مرا روز جزا}}{{ب|کردگارا مجرمم اما تو آگاهی که من|بنده اویم چه باشد گر بدو بخشی مرا<ref>ابنیمین، دیوان اشعار، ص۱۰-۱۱.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
'''مرا مذهب اینست گیری تو نیز''' | '''مرا مذهب اینست گیری تو نیز''' | ||
{{شعر}}{{ب|مرا مذهب اینست گیری تو نیز|همین ره گرت مردی و مردمیست}}{{ب|که بعد از نبی مقتدای بحق|علی ابن بوطالب هاشمیست<ref> | {{شعر}}{{ب|مرا مذهب اینست گیری تو نیز|همین ره گرت مردی و مردمیست}}{{ب|که بعد از نبی مقتدای بحق|علی ابن بوطالب هاشمیست<ref>ابنیمین، دیوان اشعار، ص۳۵۵.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
'''خرم دلی که مجمع سودای حیدرست''' | '''خرم دلی که مجمع سودای حیدرست''' | ||
{{شعر}}{{ب|خرم دلی که مجمع سودای حیدرست|فرخ سری که خاک کف پای حیدرست}}{{ب|جایی که جبرئیل بدانجا نمی رسد|برتر هزار مرتبه زآن جای حیدرست}}{{ب|در دعوت ملائکه بر خوان آرزو|هر نعمتی که هست به آلای حیدرست}}{{ب|درّ خطیر معرفت و سرّ کاینات|یک قطره حقیر ز دریای حیدرست}}{{ب|علمی که هست عالم افلاک را زبر|عکسی ز نور خاطر دانای حیدرست}}{{ب|کس حال کاینات به علم الیقین ندید|ور دید کار دیده بینای حیدرست}}{{ب|عقل ار چه در ممالک هستی سرآمدست|دیوانه وار واله و شیدای حیدرست}}{{ب|شمع جهان فروز که خوانندش آفتاب|برقی ز تابِ مشعله رأی حیدرست}}{{ب|گر ممکن است معجزهئی از پسِ نبی|الفاظِ جانفزای دلارای حیدرست}}{{ب|دانی که عرش چیست برِ اهل معرفت؟|اوّل قدم ز منبرِ والای حیدرست}}{{ب|زآن روی بر وحوشِ جهان شیر شد امیر|کآن هم یکی ز جمله أسمای حیدرست}}{{ب|لطفی که در خزانه غیب است مُدّخر|اظهار آن، بسیرتِ زیبای حیدرست}}{{ب|فرزانگانِ عالَم غیب آنچه داشتند|از رازها نهان همه پیدای حیدرست}}{{ب|با جبرئیل هم ننهادند در میان|سرّیکه در صمیم سویدای حیدرست}}{{ب|هر چند دارد | {{شعر}}{{ب|خرم دلی که مجمع سودای حیدرست|فرخ سری که خاک کف پای حیدرست}}{{ب|جایی که جبرئیل بدانجا نمی رسد|برتر هزار مرتبه زآن جای حیدرست}}{{ب|در دعوت ملائکه بر خوان آرزو|هر نعمتی که هست به آلای حیدرست}}{{ب|درّ خطیر معرفت و سرّ کاینات|یک قطره حقیر ز دریای حیدرست}}{{ب|علمی که هست عالم افلاک را زبر|عکسی ز نور خاطر دانای حیدرست}}{{ب|کس حال کاینات به علم الیقین ندید|ور دید کار دیده بینای حیدرست}}{{ب|عقل ار چه در ممالک هستی سرآمدست|دیوانه وار واله و شیدای حیدرست}}{{ب|شمع جهان فروز که خوانندش آفتاب|برقی ز تابِ مشعله رأی حیدرست}}{{ب|گر ممکن است معجزهئی از پسِ نبی|الفاظِ جانفزای دلارای حیدرست}}{{ب|دانی که عرش چیست برِ اهل معرفت؟|اوّل قدم ز منبرِ والای حیدرست}}{{ب|زآن روی بر وحوشِ جهان شیر شد امیر|کآن هم یکی ز جمله أسمای حیدرست}}{{ب|لطفی که در خزانه غیب است مُدّخر|اظهار آن، بسیرتِ زیبای حیدرست}}{{ب|فرزانگانِ عالَم غیب آنچه داشتند|از رازها نهان همه پیدای حیدرست}}{{ب|با جبرئیل هم ننهادند در میان|سرّیکه در صمیم سویدای حیدرست}}{{ب|هر چند دارد ابنیمین جُرم بی شمار|اما از آن چه باک که مولای حیدرست}}{{ب|بیشک بدین وسیله که دارم مقام من|روز جزا به حضرتِ اعلای حیدرست}}{{ب|نندیشم از تزلزلِ اَقدام کاعتصام|من بنده را بحَبلِ تولاّی حیدرست}}{{ب|فردا که اختیار دهندم که جای گیر|گیرم به خُلد جای که مأوای حیدرست<ref>ابنیمین، دیوان اشعار،صص۳۱-۳۲.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
'''آن را که پیشوای دو عالم علی بود''' | '''آن را که پیشوای دو عالم علی بود''' | ||
{{شعر}}{{ب|آن را که پیشوای دو عالم علی بود|نزد خدای منزلتی بس علی بود}}{{ب|اقبال دارد آنکه زند دم ز دوستیش|بل بندگی [[قنبر]]ش از مقبلی بود}}{{ب|امروز هر دلی که تهی باشد از ولاش|روز جزا ز نار سقر ممتلی بود}}{{ب|بر اتفاق مرشد و هادی اولیاست|از نور اوست مقتبس آن کو ولی بود}}{{ب|شرطست در [[نماز جماعت]] [[امام جماعت|امام]] را|کاو را از آن میان صفت افضلی بود}}{{ب|فاضل بجای ماندن و مفضول را امام|کردن نه در طریقه حق مبطلی بود}}{{ب|هر کس که مؤمنست بفرمان مصطفی|مولاش اگر عناد ندارد علی بود}}{{ب|گر فیض او مدد نکند خاطر مرا|آخر مرا بگوی که این پر دلی بود}}{{ب|ممدوح از این قبیل که گفتم فضایلش|گفتن مدیح غیر وی از جاهلی بود}}{{ب|تا زنده ماند | {{شعر}}{{ب|آن را که پیشوای دو عالم علی بود|نزد خدای منزلتی بس علی بود}}{{ب|اقبال دارد آنکه زند دم ز دوستیش|بل بندگی [[قنبر]]ش از مقبلی بود}}{{ب|امروز هر دلی که تهی باشد از ولاش|روز جزا ز نار سقر ممتلی بود}}{{ب|بر اتفاق مرشد و هادی اولیاست|از نور اوست مقتبس آن کو ولی بود}}{{ب|شرطست در [[نماز جماعت]] [[امام جماعت|امام]] را|کاو را از آن میان صفت افضلی بود}}{{ب|فاضل بجای ماندن و مفضول را امام|کردن نه در طریقه حق مبطلی بود}}{{ب|هر کس که مؤمنست بفرمان مصطفی|مولاش اگر عناد ندارد علی بود}}{{ب|گر فیض او مدد نکند خاطر مرا|آخر مرا بگوی که این پر دلی بود}}{{ب|ممدوح از این قبیل که گفتم فضایلش|گفتن مدیح غیر وی از جاهلی بود}}{{ب|تا زنده ماند ابنیمین کار افضلش|در گلشن مدایح او بلبلی بود<ref>ابنیمین، دیوان اشعار، ص۴۴-۴۵.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
==در اشعار حافظ== | ==در اشعار حافظ== | ||
خط ۲۴۲: | خط ۲۴۲: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{ادبیات آئینی}} | {{ادبیات آئینی}} | ||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[Category:امام علی در شعر فارسی]] | |||
[[Category:مقالههای بدون اولویت]] | |||
[[رده:امام علی در شعر فارسی]] | [[رده:امام علی در شعر فارسی]] | ||
[[رده:مقالههای بدون اولویت]] | [[رده:مقالههای بدون اولویت]] |