پرش به محتوا

خالد بن ولید: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۸۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ ژوئن ۲۰۱۹
اصلاح پاورقی و منابع
imported>M.r.seifi
(منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع)
imported>M.r.seifi
(اصلاح پاورقی و منابع)
خط ۵۵: خط ۵۵:
خالد پس از چند ماه از اسلام آوردنش، در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] در [[جمادی الاولی]] سال هشتم شرکت کرد که پس از [[شهید]] شدن سران سپاه اسلام، او فرماندهی را برعهده گرفت و باقیمانده سپاه را به [[مدینه]] بازگرداند.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۵؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۱۹ـ۲۲، ۲۵.</ref> او بعد‌ها می‌گفت در این نبرد نُه شمشیر در دستش شکسته بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۴، ص۲۵۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> گفته شده است که پس از نبرد مؤته، خالد به سیف اللّه ملقب شد و در برخی روایات نقل شده است که این لقب را پیامبر(ص) به وی اعطا کرد.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۵؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، دائرة المعارف العثمانية، ج۳، ص۱۳۶.</ref>
خالد پس از چند ماه از اسلام آوردنش، در [[جنگ موته|جنگ مؤته]] در [[جمادی الاولی]] سال هشتم شرکت کرد که پس از [[شهید]] شدن سران سپاه اسلام، او فرماندهی را برعهده گرفت و باقیمانده سپاه را به [[مدینه]] بازگرداند.<ref> رجوع کنید به واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۷۶۱ـ۷۶۵؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۱۹ـ۲۲، ۲۵.</ref> او بعد‌ها می‌گفت در این نبرد نُه شمشیر در دستش شکسته بود.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۴، ص۲۵۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۴۰.</ref> گفته شده است که پس از نبرد مؤته، خالد به سیف اللّه ملقب شد و در برخی روایات نقل شده است که این لقب را پیامبر(ص) به وی اعطا کرد.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۵؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ بخاری، التاریخ الکبیر، دائرة المعارف العثمانية، ج۳، ص۱۳۶.</ref>
===فتح مکه===
===فتح مکه===
در [[۲۰ رمضان]] [[سال هشتم قمری]] و به هنگام فتح مکه، خالد به فرمان پیامبر(ص) در رأس گروهی از سواران، از ناحیه لیط در جنوب [[مکه]] به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از [[شرک|مشرکان]] قریش در خَنْدَمه درگیر شد و عده‌ای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر(ص) رفت و اقدام خود را توجیه کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۲، ص۸۱۹، ۸۲۵ ـ۸۲۶، ۸۳۸ ـ ۸۳۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۴۹ـ۵۰.</ref> و آنگاه که پیامبر(ص) وارد [[کعبه]] شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود.<ref>أزرقی، أخبار مکة، دار الأندلس للنشر، ج۱، ص۲۶۷.</ref> پس از فتح مکه، خالدبن ولید در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم(ص)، به بَطن نخله رفت و بت معروف [[بت عزی|العُزَّی]]، بزرگ‌ترین بت [[قریش]]، را از بین برد.<ref>ابن کلبی، کتاب الاصنام، ۱۹۱۴م، ص۲۴ـ۲۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۶؛ ج۳، ص۸۷۳ ـ ۸۷۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۹.</ref>
در [[۲۰ رمضان]] [[سال هشتم قمری]] و به هنگام فتح مکه، خالد به فرمان پیامبر(ص) در رأس گروهی از سواران، از ناحیه لیط در جنوب [[مکه]] به سوی این شهر حرکت کرد، اما با برخی از [[شرک|مشرکان]] قریش در خَنْدَمه درگیر شد و عده‌ای از آنان را کشت و وقتی وارد مکه شد، نزد پیامبر(ص) رفت و اقدام خود را توجیه کرد<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۲، ص۸۱۹، ۸۲۵ ـ۸۲۶، ۸۳۸ ـ ۸۳۹؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۴۹ـ۵۰.</ref> و آنگاه که پیامبر(ص) وارد [[کعبه]] شد، او کنار درِ کعبه ایستاد و اجازه نداد کسی وارد آن شود.<ref>أزرقی، أخبار مکة، دار الأندلس للنشر، ج۱، ص۲۶۷.</ref> پس از فتح مکه، خالدبن ولید در رأس گروهی سوار، به فرمان پیامبر اکرم(ص)، به بَطن نخله رفت و بت معروف [[بت عزی|العُزَّی]]، بزرگ‌ترین بت [[قریش]]، را از بین برد.<ref>ابن کلبی، کتاب الاصنام، ۱۹۱۴م، ص۲۴ـ۲۷؛ واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۱، ص۶؛ ج۳، ص۸۷۳ ـ ۸۷۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۷۹.</ref>


===سال هشتم هجری===
===سال هشتم هجری===
خط ۶۵: خط ۶۵:


===در سال دهم هجری===
===در سال دهم هجری===
در [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] یا [[جمادی الاولی]] سال دهم، پیامبر(ص) خالد را با چهارصد نفر به سوی بنی حارث/ بَلْحارث بن کعب در [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۸۳ ـ ۸۸۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج ۴، ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.</ref> در این سال، پیامبر(ص) خالد را به [[یمن]] فرستاد تا مردم آنجا را نیز به اسلام دعوت کند. او شش ماه در یمن به دعوت پرداخت ولی کسی به دعوت وی پاسخ مثبت نداد و در پی آن پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] را به یمن روانه کرد و فرمود تا خالد را بازگرداند.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱.</ref>
در [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] یا [[جمادی الاولی]] سال دهم، پیامبر(ص) خالد را با چهارصد نفر به سوی بنی حارث/ بَلْحارث بن کعب در [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۸۳ ـ ۸۸۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.</ref> در این سال، پیامبر(ص) خالد را به [[یمن]] فرستاد تا مردم آنجا را نیز به اسلام دعوت کند. او شش ماه در یمن به دعوت پرداخت ولی کسی به دعوت وی پاسخ مثبت نداد و در پی آن پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] را به یمن روانه کرد و فرمود تا خالد را بازگرداند.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱.</ref>
==دوران خلیفه اول==
==دوران خلیفه اول==
به گفته واقدی، خالد در [[حجه الوداع|حجةالوداع]] حضور داشت<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۳، ص۸۸۴.</ref> و پس از رحلت پیامبر(ص) در شمار حامیان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] قرار گرفت<ref>زبیر بن بکّار، الأخبار الموفقیات، ۱۹۷۲م، ص۵۸۱.</ref> و به همین سبب نزد او جایگاه والایی داشت و همواره تحت حمایت وی بود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰.</ref>
به گفته واقدی، خالد در [[حجه الوداع|حجةالوداع]] حضور داشت<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۳، ص۸۸۴.</ref> و پس از رحلت پیامبر(ص) در شمار حامیان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] قرار گرفت<ref>زبیر بن بکّار، الأخبار الموفقیات، ۱۹۷۲م، ص۵۸۱.</ref> و به همین سبب نزد او جایگاه والایی داشت و همواره تحت حمایت وی بود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰.</ref>
خط ۸۴: خط ۸۴:


===فتح شام===
===فتح شام===
پس از آن، خالد به دستور ابوبکر فرماندهی سپاه اسلام در عراق را به مُثَنّی بن حارثه سپرد و خود سریعآ با بخشی از سپاه برای کمک به سپاهیان مسلمان در شام راهی آن ناحیه شد و فرماندهی تمام سپاه در شام را به عهده گرفت.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۶۸ـ۶۹؛ فسوی، المعرفة التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۲۹۱ـ۲۹۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴، ۳۹۳، ۴۱۵؛ قس ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳.</ref> مورخان شمار سپاهیان خالد را به اختلاف نوشته‌اند<ref>رجوع کنید به بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰ هشتصد، ششصد یا پانصد تن؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص: ۱۷۲ سه هزار تن؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۰۸ با نیمی از سپاهیانش.</ref> و در این مورد نیز درباره تاریخ و مسیر حرکت او اختلاف نظر است.<ref> رجوع کنید به هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۳۹۴ـ۴۰۷؛ ۱۳۷۲ق، ص۵۴۲ـ۵۵۸؛ ۱۳۷۲ق، ص۴۵ـ۶۰.</ref>
پس از آن، خالد به دستور ابوبکر فرماندهی سپاه اسلام در عراق را به مُثَنّی بن حارثه سپرد و خود سریعآ با بخشی از سپاه برای کمک به سپاهیان مسلمان در شام راهی آن ناحیه شد و فرماندهی تمام سپاه در شام را به عهده گرفت.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۶۸ـ۶۹؛ فسوی، المعرفة التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۲۹۱ـ۲۹۲؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۳۸۴، ۳۹۳، ۴۱۵؛ أبي زرعة،  تاريخ أبي زرعة، مجمع اللغة العربية، ج ۱، ص۱۷۲ـ۱۷۳.</ref> مورخان شمار سپاهیان خالد را به اختلاف نوشته‌اند<ref>رجوع کنید به بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰ هشتصد، ششصد یا پانصد تن؛ أبي زرعة،  تاريخ أبي زرعة، مجمع اللغة العربية، ج۱، ص ۱۷۲ سه هزار تن؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۰۸ با نیمی از سپاهیانش.</ref> و در این مورد نیز درباره تاریخ و مسیر حرکت او اختلاف نظر است.<ref> رجوع کنید به هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۳۹۴ـ۴۰۷؛ ۱۳۷۲ق، ص۵۴۲ـ۵۵۸؛ ۱۳۷۲ق، ص۴۵ـ۶۰.</ref>


به نظر بسیاری از مورخان، خالد و افرادش در ربیع الآخر یا [[ربیع الاول]] سال ۱۳ از حیره و به قولی از عین التّمر حرکت کردند و با به کارگیری شیوه خاصی برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز سپاهیان و به راهنمایی رافع بن عُمَیره طایی، راه طاقت فرسای بادیةالشام را از ناحیه قَراقِر در مشرق تا ناحیه سُوی در مغرب در مدت پنج یا هشت روز طی کردند و خود را به اطراف شام رساندند.<ref> ابن حبیب، المحبر، ۱۹۴۲م، ص۱۹۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰، ۲۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۶ـ ۴۰۹، ۴۱۵ـ۴۱۷.</ref>
به نظر بسیاری از مورخان، خالد و افرادش در ربیع الآخر یا [[ربیع الاول]] سال ۱۳ از حیره و به قولی از عین التّمر حرکت کردند و با به کارگیری شیوه خاصی برای تأمین آب آشامیدنی مورد نیاز سپاهیان و به راهنمایی رافع بن عُمَیره طایی، راه طاقت فرسای بادیةالشام را از ناحیه قَراقِر در مشرق تا ناحیه سُوی در مغرب در مدت پنج یا هشت روز طی کردند و خود را به اطراف شام رساندند.<ref> ابن حبیب، المحبر، ۱۹۴۲م، ص۱۹۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰، ۲۵۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۳ـ۱۳۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۰۶ـ ۴۰۹، ۴۱۵ـ۴۱۷.</ref>
خط ۹۱: خط ۹۱:


===جنگ‌های اجنادین و یرموک===
===جنگ‌های اجنادین و یرموک===
هرچند مورخان درباره تاریخ دو جنگ سرنوشت ساز [[جنگ اجنادین|أَجنادِین]] و [[جنگ یرموک|یرموک]] اختلاف نظر دارند<ref> رجوع کنید به باشمیل، ص۱۳۲ـ۱۴۶ </ref> بنا به دلایل و قراین مختلف، خالد به همراه سایر لشکرهای مسلمانان در اطراف [[دمشق]]، برای کمک به لشکر [[عمرو بن عاص]] در [[فلسطین]] و سرکوبی رومیان که در اجنادین (از شهرهای فلسطین) تجمع کرده بودند، روانه جنوب شد و در ۱۸ یا ۲۸ [[جمادی الاولی]] (و به قولی در [[۲ جمادی‌الثانی|۲]] یا [[۲۸ جمادی‌الثانی]]) سال ۱۳ به مصاف رومیان رفت و آن‌ها را به شدت شکست داد.<ref> رجوع کنید به ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۸۴ـ۹۳؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۳ـ۱۱۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۱۷ـ۴۱۹؛ هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۶۹ـ ۱۰۲.</ref> پس از این نبرد، خالد با سپاهیانش راهی شمال [[شام]] شد و در [[رجب]] سال ۱۳ (یا ۱۵ یا ۱۶) رومیان را در نبرد یرموک (در کنار رود یرموک) شکست داد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵ـ ۱۳۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۴۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۴۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۱، ص۲۰۷.</ref>
هرچند مورخان درباره تاریخ دو جنگ سرنوشت ساز [[جنگ اجنادین|أَجنادِین]] و [[جنگ یرموک|یرموک]] اختلاف نظر دارند<ref> رجوع کنید به باشمیل، حروب الاسلام، ۱۴۰۴ق، ص۱۳۲ـ۱۴۶.</ref> بنا به دلایل و قراین مختلف، خالد به همراه سایر لشکرهای مسلمانان در اطراف [[دمشق]]، برای کمک به لشکر [[عمرو بن عاص]] در [[فلسطین]] و سرکوبی رومیان که در اجنادین (از شهرهای فلسطین) تجمع کرده بودند، روانه جنوب شد و در ۱۸ یا ۲۸ [[جمادی الاولی]] (و به قولی در [[۲ جمادی‌الثانی|۲]] یا [[۲۸ جمادی‌الثانی]]) سال ۱۳ به مصاف رومیان رفت و آن‌ها را به شدت شکست داد.<ref> رجوع کنید به ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۸۴ـ۹۳؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۳ـ۱۱۴؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۱۷ـ۴۱۹؛ هاشمی، «خالدبن الولید فی العراق»، ۱۳۷۱ق، ص۶۹ـ ۱۰۲.</ref> پس از این نبرد، خالد با سپاهیانش راهی شمال [[شام]] شد و در [[رجب]] سال ۱۳ (یا ۱۵ یا ۱۶) رومیان را در نبرد یرموک (در کنار رود یرموک) شکست داد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۵ـ ۱۳۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۴۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۴۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۰۷.</ref>


==دوران خلیفه دوم==
==دوران خلیفه دوم==
در آغاز خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] (اواسط [[جمادی الآخر|جمادی الآخره]] سال ۱۳)، خالدبن ولید به دستور وی از فرماندهی کل سپاه شام عزل گردید و فرماندهی به [[ابوعبیده جراح]] سپرده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۳۹ـ۱۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۵ـ۴۳۶، ۴۴۱.</ref>
در آغاز خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] (اواسط [[جمادی الآخر|جمادی الآخره]] سال ۱۳)، خالدبن ولید به دستور وی از فرماندهی کل سپاه شام عزل گردید و فرماندهی به [[ابوعبیده جراح]] سپرده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۳۹ـ۱۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۴۳۵ـ۴۳۶، ۴۴۱.</ref>


در اول [[محرّم]] سال ۱۴ در نبرد مَرج الصُّفَّر، خالد مشاور و همراه ابوعبیده بود، در ۱۶ محرّم در ناحیه شرقی دمشق اردو زد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸ـ۱۲۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قدامةبن جعفر، ص۲۹۱ـ۲۹۳ </ref> و در ماه رجب پس از مدتی محاصره شهر، از دروازه شرقی به جنگ و به روایتی با صلح وارد دمشق شد.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۰ـ۱۲۴.</ref>
در اول [[محرّم]] سال ۱۴ در نبرد مَرج الصُّفَّر، خالد مشاور و همراه ابوعبیده بود، در ۱۶ محرّم در ناحیه شرقی دمشق اردو زد<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۸ـ۱۲۱؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۱۸ـ۱۱۹؛ قدامةبن جعفر، الخراج، ۱۹۸۱م، ص۲۹۱ـ۲۹۳.</ref> و در ماه رجب پس از مدتی محاصره شهر، از دروازه شرقی به جنگ و به روایتی با صلح وارد دمشق شد.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۰ـ۱۲۴.</ref>


خالد در نبرد فَحْل (در [[اردن]]) که در [[ذیحجه]] سال ۱۴ یا رجب یا [[ذیقعده]] سال ۱۳ روی داد، سپاه رومیان را شکست داد.<ref>خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ فسوی، المعرفة التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۲۹۶؛ ابوزرعه دمشقی، ج ۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۴ـ۴۳۵، ۴۴۱ـ۴۴۳.</ref> او بعدآ (در سال ۱۴ یا ۱۵) به فرمان ابوعبیده، منطقه [[بعلبک]] و [[بقاع]] را فتح کرد و سپس همراه ابوعبیده شهر حِمص را محاصره نمود تا اینکه مردمانش خواهان صلح شدند.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۸، ۷۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹ـ۱۳۱.</ref>
خالد در نبرد فَحْل (در [[اردن]]) که در [[ذیحجه]] سال ۱۴ یا رجب یا [[ذیقعده]] سال ۱۳ روی داد، سپاه رومیان را شکست داد.<ref>خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۷ـ۶۸؛ فسوی، المعرفة التاریخ، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۲۹۶؛ أبي زرعة،  تاريخ أبي زرعة، مجمع اللغة العربية، ج۱، ص۱۷۱؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۴ـ۴۳۵، ۴۴۱ـ۴۴۳.</ref> او بعدآ (در سال ۱۴ یا ۱۵) به فرمان ابوعبیده، منطقه [[بعلبک]] و [[بقاع]] را فتح کرد و سپس همراه ابوعبیده شهر حِمص را محاصره نمود تا اینکه مردمانش خواهان صلح شدند.<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۱۴۴ـ۱۴۵؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۶۸، ۷۰؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۹ـ۱۳۱.</ref>


ابوعبیده خالد را از حمص به قِنَّسرین فرستاد و او سپاه رومیان را شکست داد و قنّسرین را محاصره و فتح و دژهای شهر را ویران کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۶۰۱.</ref> براساس برخی روایات، خالد در فتح شهرهای جزیره همچون نصیبین و آمِد شرکت داشت.<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۷۷؛ همو، ۱۴۱۴، ص۵۸۳ </ref>
ابوعبیده خالد را از حمص به قِنَّسرین فرستاد و او سپاه رومیان را شکست داد و قنّسرین را محاصره و فتح و دژهای شهر را ویران کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۶۰۱.</ref> براساس برخی روایات، خالد در فتح شهرهای جزیره همچون نصیبین و آمِد شرکت داشت.<ref> رجوع کنید به خلیفةبن خیاط، تاریخ، ۱۴۱۵ق، ص۷۷؛ خلیفةبن خیاط، کتاب الطبقات، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۳.</ref>
===حاکم قنسرین===
===حاکم قنسرین===
هنگامی که عمر در سال ۱۷ به شام رفت، از خالد دلجویی کرد و به روایتی وی را به امارت شهرهای جزیره همچون رُ‌ها، حَرّان، رَقّه، تَلّمَوْزِن و آمِد گمارد و خالد یکسال در آن نواحی بود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۵۷.</ref> بنابه روایتی دیگر، خالد از سوی ابوعبیده حاکم [[قنسرین|قنّسرین]] بود و در این زمان حملات متعددی به مناطق مرزی رومیان در آسیای صغیر کرد و غنایم بسیاری به دست آورد. چون عمر از بخشش‌های خالدبن ولید از غنایم فتوحات اخیر، به ویژه مبلغ کلانی که به [[اشعث بن قیس کندی|اَشعَث بن قَیس]] داده بود، مطّلع شد، خشمگین گردید و به ابوعبیده دستور داد خالد را عزل و بازخواست کند تا معلوم شود این اموال را از کجا به دست آورده است. پس از آن، عمر نیمی از دارایی خالد را ضبط کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۶۶ـ۶۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۵۷: خالد استعفا کرد و به مدینه بازگشت.</ref>
هنگامی که عمر در سال ۱۷ به شام رفت، از خالد دلجویی کرد و به روایتی وی را به امارت شهرهای جزیره همچون رُ‌ها، حَرّان، رَقّه، تَلّمَوْزِن و آمِد گمارد و خالد یکسال در آن نواحی بود.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۷.</ref> بنابه روایتی دیگر، خالد از سوی ابوعبیده حاکم [[قنسرین|قنّسرین]] بود و در این زمان حملات متعددی به مناطق مرزی رومیان در آسیای صغیر کرد و غنایم بسیاری به دست آورد. چون عمر از بخشش‌های خالدبن ولید از غنایم فتوحات اخیر، به ویژه مبلغ کلانی که به [[اشعث بن قیس کندی|اَشعَث بن قَیس]] داده بود، مطّلع شد، خشمگین گردید و به ابوعبیده دستور داد خالد را عزل و بازخواست کند تا معلوم شود این اموال را از کجا به دست آورده است. پس از آن، عمر نیمی از دارایی خالد را ضبط کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۶۶ـ۶۷؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج ۲، ص۱۵۷.</ref>
===عزل از حکومت===
===عزل از حکومت===
خالد پس از بازجویی و اندکی تأمل از سوی ابوعبیده که اکراه داشت خبر عزلش را به وی اطلاع دهد، به محل امارتش در قنّسرین بازگشت تا اینکه عمر شخصآ وی را عزل و به [[مدینه]] احضار کرد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۶ـ۲۶۸؛ صفدی، ج ۱۳، ص۲۶۷ </ref>
خالد پس از بازجویی و اندکی تأمل از سوی ابوعبیده که اکراه داشت خبر عزلش را به وی اطلاع دهد، به محل امارتش در قنّسرین بازگشت تا اینکه عمر شخصآ وی را عزل و به [[مدینه]] احضار کرد.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۶ـ۲۶۸؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱۳، ص۲۶۷.</ref>


خالد در مدینه نخست از عمر نزد [[صحابه]] شکایت کرد. سپس پیش عمر رفت که پس از توضیح دادن منابع ثروتش و بازپس دادن بیست هزار (درهم؟) یا نیمی از مال خود خلیفه از او دلجویی کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۷، ج ۴، ص۶۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۶؛ ابن کثیر، ج ۴، جزء۷، ص۱۱۸ </ref> و سپس دلایل عزل خالد را برای کارگزاران و مردم اعلام نمود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۸، ۲۷۴ـ۲۷۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref>
خالد در مدینه نخست از عمر نزد [[صحابه]] شکایت کرد. سپس پیش عمر رفت که پس از توضیح دادن منابع ثروتش و بازپس دادن بیست هزار (درهم؟) یا نیمی از مال خود خلیفه از او دلجویی کرد<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۳، ص۴۳۷، ج ۴، ص۶۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۶؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۴، ص۱۱۸.</ref> و سپس دلایل عزل خالد را برای کارگزاران و مردم اعلام نمود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۶۸، ۲۷۴ـ۲۷۵؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵۶.</ref>
==درگذشت==
==درگذشت==
[[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر [[حمص]] [[سوریه]]]]
[[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر [[حمص]] [[سوریه]]]]


روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از مدتی بیمار و در همانجا درگذشت و [[عمر]] در [[تشییع]]‌ جنازه‌اش شرکت کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۰؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۸۱.</ref> بنابر روایت دیگری که مشهور‌تر است، خالد پس از معزول شدن، [[عمره]] به جا آورد. سپس در حِمْص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهور‌تر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۱۴۴، ۱۶۰؛ ابن کثیر، ج ۴، جزء۷، ص۱۲۰ </ref> و در حومه شهر [[حمص|حِمْص]] به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، أنساب الاشراف، دمشق، ج۸، ص۳۲۰؛ هروی، ص۸ـ۹؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۶۷ </ref> خالد هنگام مرگ شصت ساله بود.<ref> ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا؛ همو، ۱۴۱۷، حوادث ۱۱ـ۴۰ه.، ص۲۳۲ </ref>
روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از مدتی بیمار و در همانجا درگذشت و [[عمر]] در [[تشییع]]‌ جنازه‌اش شرکت کرد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۰؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۸۱.</ref> بنابر روایت دیگری که مشهور‌تر است، خالد پس از معزول شدن، [[عمره]] به جا آورد. سپس در حِمْص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهور‌تر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج ۴، ص۱۴۴، ۱۶۰؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۴، ص۱۲۰.</ref> و در حومه شهر [[حمص|حِمْص]] به خاک سپرده شد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، أنساب الاشراف، دمشق، ج۸، ص۳۲۰؛ هروی، ص۸ـ۹؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۶۷ </ref> خالد هنگام مرگ شصت ساله بود.<ref> ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا؛ همو، ۱۴۱۷، حوادث ۱۱ـ۴۰ه.، ص۲۳۲ </ref>


گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷.</ref> گفته شده که او هنگام مرگ می‌گفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه دینوری، عیون الأخبار، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج ۱۶، ص۱۹۶.</ref>
گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷.</ref> گفته شده که او هنگام مرگ می‌گفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه دینوری، عیون الأخبار، ۱۴۱۸ق، ج ۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتاب‌الاغانى، قاهره، ج ۱۶، ص۱۹۶.</ref>
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
* همو، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
* همو، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
* ابن قدامه، عبدالله  بن احمد، التبیین فی انساب القرشیین، چاپ محمدنایف دلیمی، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* ابن قدامه، عبدالله  بن احمد، التبیین فی انساب القرشیین، چاپ محمدنایف دلیمی، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج ۴، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، بی‌تا.
* ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج ۴، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، بی‌تا.
* ابن کلبی، هشام بن محمد، کتاب الاصنام، تحقیق احمد زکی پاشا، قاهره، بی‌نا، ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
* ابن کلبی، هشام بن محمد، کتاب الاصنام، تحقیق احمد زکی پاشا، قاهره، بی‌نا، ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
* ابن هشام، السیرةالنبویة، تحقیق مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره، بی‌نا، ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
* ابن هشام، السیرةالنبویة، تحقیق مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری و عبدالحفیظ شلبی، قاهره، بی‌نا، ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، كتاب‌الاغانى، قاهره، بی‌نا، ۱۳۸۳ق، چاپ افست بيروت [بى‌تا].
* ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، كتاب‌الاغانى، قاهره، بی‌نا، ۱۳۸۳ق، چاپ افست بيروت [بى‌تا].
* ابوزرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، چاپ شکراللّه قوجانی، دمشق، بی‌تا.
* ابي‌ زرعه دمشقی، تاریخ ابی زرعة الدمشقی، تحقیق شکراللّه قوجانی، دمشق، مجمع اللغة العربية، بی‌تا.
* ابویوسف، کتاب الخراج، بیروت، بی‌نا، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* ابویوسف، کتاب الخراج، بیروت، بی‌نا، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
* ازدی، محمدبن عبدالله،  تاریخ فتوح الشام، تحقیق عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره، بی‌نا، ۱۹۷۰م.
* ازدی، محمدبن عبدالله،  تاریخ فتوح الشام، تحقیق عبدالمنعم عبدالله عامر، قاهره، بی‌نا، ۱۹۷۰م.
* ازرقی، محمدبن عبدالله، أخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، دار الأندلس للنشر، بی‌تا.
* ازرقی، محمدبن عبدالله، أخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار، چاپ رشدی صالح ملحس، بیروت، دار الأندلس للنشر، بی‌تا.
* محمداحمد باشمیل، حروب الاسلام فی الشام، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
* باشمیل، محمداحمد، حروب الاسلام فی الشام، بیروت، بی‌نا، ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
* بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الکبیر، تحقیق شیخ محمود محمد خلیل، حیدرآباد-دکن، دائرة المعارف العثمانية، بی‌تا.
* بخاری، محمدبن اسماعیل، التاریخ الکبیر، تحقیق شیخ محمود محمد خلیل، حیدرآباد-دکن، دائرة المعارف العثمانية، بی‌تا.
* فسوی، یعقوب بن سفیان، کتاب المعرفة والتاریخ، تحقیق اکرم ضیاء عمری، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
* فسوی، یعقوب بن سفیان، کتاب المعرفة والتاریخ، تحقیق اکرم ضیاء عمری، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ دوم، ۱۴۰۱ق.
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت، ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
* بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، تحقیق دخویه، لیدن ۱۸۶۶، چاپ افست فرانکفورت، ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲.
* زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، بغداد ۱۹۸۸.
* زهیر صادق رضا خالدی، بنوخالد فی العراق و الوطن العربی، بغداد ۱۹۸۸.
* خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
* خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، تحقیق مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت، بی‌نا، ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
* همو، کتاب الطبقات، روایة موسی بن زکریا تستری، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
* خلیفةبن خیاط، کتاب الطبقات، روایة موسی بن زکریا تستری، تحقیق سهیل زکار، بیروت، بی‌نا، ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
* دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره،  دار إحياء الكتب العربي، چاپ اول، ۱۹۶۰م.
* دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطِّوال، تحقیق عبدالمنعم عامر، قاهره،  دار إحياء الكتب العربي، چاپ اول، ۱۹۶۰م.
* محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه.، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
* محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۱۱ـ۴۰ه.، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:
* عبدالحسین شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، بیروت، دار الموّرخ العربي، ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
* عبدالحسین شرف الدین، موسوعة الامام السید عبدالحسین شرف الدین، بیروت، دار الموّرخ العربي، ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
* ابوزید شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید البطل الفاتح، قاهره، بی‌نا، ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳.
* ابوزید شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید البطل الفاتح، قاهره، بی‌نا، ۱۳۵۲/ ۱۹۳۳.
* صفدی، خليل‌بن ايبك، كتاب‌الوافى بالوفيات، ويسبادن ۱۹۶۲ـ۲۰۰۹.
* صفدی، خليل‌ بن ايبك، الوافى بالوفيات، ويسبادن، بی‌نا، ۱۹۶۲ـ۲۰۰۹.
* طبری، محمدبن جرير، تاريخ‌الطبرى: تاريخ‌الامم والملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷.
* طبری، محمدبن جرير، تاريخ‌الطبرى: تاريخ‌الامم والملوك، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار التراث، ۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/۱۹۶۲ـ ۱۹۶۷.
* عقاد، عباس محمود، عبقریة خالد، قاهره، بی‌نا، ۲۰۰۵م.
* عقاد، عباس محمود، عبقریة خالد، قاهره، بی‌نا، ۲۰۰۵م.
* قدامةبن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، چاپ محمدحسین زبیدی، بغداد ۱۹۸۱.
* قدامةبن جعفر، الخراج و صناعةالکتابة، تحقیق محمدحسین زبیدی، بغداد، دار الرشید للنشر، ۱۹۸۱م.
* محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقربن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
* محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، المعروف برجال الکشی، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقربن محمد میرداماد، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۴.
* محمد سلیمان طیب، موسوعة القبائل العربیة، قاهره ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
* محمد سلیمان طیب، موسوعة القبائل العربیة، قاهره ۱۴۲۱/ ۲۰۰۱.
کاربر ناشناس