کاربر ناشناس
خالد بن ولید: تفاوت میان نسخهها
جز
←درگذشت
imported>Alipour جز (←کنیه و قبیله) |
imported>Alipour جز (←درگذشت) |
||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
[[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر حمص سوریه]] | [[پرونده:مسجد خالد بن ولید.jpg|بندانگشتی|220px|مقبرهٔ خالد در مسجد خالد بن ولید در شهر حمص سوریه]] | ||
روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از | روایاتی حاکی از آن است که خالد پس از استعفا یا برکناری، به مدینه رفت، پس از مدتی بیمار و در همانجا درگذشت و [[عمر]] در [[تشییع]] جنازهاش شرکت کرد.<ref> یعقوبی، ج ۲، ص۱۵۷؛ ابن عساکر، ج ۱۶، ص۲۷۰؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۸۱ </ref> بنابر روایت دیگری که مشهورتر است، خالد پس از معزول شدن، [[عمره]] به جا آورد. سپس در حِمْص در انزوا زیست. وی عمر را وصی خود قرار داد و سرانجام بنابه قول مشهورتر در سال ۲۱ و به قولی ۲۲ در آنجا درگذشت.<ref> رجوع کنید به ابن سعد، ج ۷، ص۳۹۷؛ بلاذری، ۱۴۱۳، ص۱۷۲ـ۱۷۳؛ طبری، ج ۴، ص۱۴۴، ۱۶۰؛ ابن کثیر، ج ۴، جزء۷، ص۱۲۰ </ref> و در حومه شهر حِمْص به خاک سپرده شد.<ref> ابن سعد، همانجا؛ بلاذری، ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰، ج ۸، ص۳۲۰؛ هروی، ص۸ـ۹؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج ۱، ص۳۶۷ </ref> خالد هنگام مرگ شصت ساله بود.<ref> ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، همانجا؛ همو، ۱۴۱۷، حوادث ۱۱ـ۴۰ه.، ص۲۳۲ </ref> | ||
گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref> ابن سعد، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷ </ref> گفته شده که او هنگام مرگ میگفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه، ۱۹۸۵، ج ۱، جزء۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، ص۳۴۶ </ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref> ابوالفرج اصفهانی، ج ۱۶، ص۱۹۶ </ref> | گفته شده است از وی فقط اسب و سلاح و غلامی باقی ماند.<ref> ابن سعد، ج ۷، ص۳۹۷ـ۳۹۸؛ ابن عساکر، ج ۱۶، ص۲۷۶ـ ۲۷۷ </ref> گفته شده که او هنگام مرگ میگفت در صد نبرد شرکت کرده است و جایی از بدنش نبود بر آن اثر زخم نباشد.<ref> واقدی، ۱۹۶۶، ج ۳، ص۸۸۴؛ ابن قتیبه، ۱۹۸۵، ج ۱، جزء۱، ص۲۵۷؛ ابن قدامه، ص۳۴۶ </ref> پس از مرگ خالد، زنان [[قبیله بنی مخزوم|بنی مخزوم]] برایش گریستند و برای سوگواری گیسوان خود را بریدند و روی قبرش گذاشتند.<ref> ابوالفرج اصفهانی، ج ۱۶، ص۱۹۶ </ref> |