پرش به محتوا

قاریان هفت‌گانه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
خط ۳: خط ۳:
پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته‌اند.
پژوهشگران، منشأ اختلاف قرائت در متون کهن را امری طبیعی و ناگزیر دانسته‌اند.


== وجه اختلاف قرائتها ==
== وجه اختلاف قرائت‌ها ==
{{اصلی|علم قرائت}}
{{اصلی|علم قرائت}}
پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می‌آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمی‌شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود [[پیامبر(ص)]] نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می‌شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می‌کردند و [[حدیث سبعة احرف|حدیث سبعة اَحرُف]] (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر(ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه‌گیر شود و هیچ صاحب لهجه‌ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی‌گرفت، و اختلاف تلفظها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمی‌یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود؛ از جمله: اختلاف لهجه‌ها، نبودن اعراب و نقطه در خط عربی صدر اسلام، اجتهادات فردی صحابه و قاریان، دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- [[مکه]] و [[مدینه]]، نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده‌دار تدارک آن شد.
پدید آمدن لهجه و گویشها در درون هر زبان امری طبیعی و ناگزیر است و اختلاف قرائت در هر متنی، به ویژه در متون کهن پیش می‌آید. در قرآن مجید هم با وجود نهایت احتیاط و امانتداری در مشورت و دقت، اختلاف قرائات در راه یافت، و نمی‌شد راه نیابد. و در واقع از آن زاده شد. در حیات و حضور خود [[پیامبر(ص)]] نیز گاهی تفاوت دو تلفظ نزد ایشان مطرح می‌شد و حضرت یکی یا گاه هر دو را تصویب می‌کردند و [[حدیث سبعة احرف|حدیث سبعة اَحرُف]] (اینکه قرآن ۷ وجه مقبول دارد) ناظر به همین معناست. یعنی پیامبر (ص) برای رفع عسر و حرج، و تا زمانی که قرآن همه‌گیر شود و هیچ صاحب لهجه‌ای خود را از آن یا آن را از خود بیگانه نیابد در این باب چندان سخت نمی‌گرفت، و اختلاف تلفظ‌ها را، تا حدی که مخل معنی نبود، خطیر یا خطرناک نمی‌یافت. علل عمده اختلاف قرائات چند امر بود؛ از جمله: اختلاف لهجه‌ها، نبودن اعراب و نقطه در خط عربی صدر اسلام، اجتهادات فردی صحابه و قاریان، دور بودن از عهد اول و مهد اول اسلام- [[مکه]] و [[مدینه]]، نبودن علائم سجاوندی و وقف و ابتدا و هرگونه فصل و وصلی که بعدها علم قرائت و تجوید عهده‌دار تدارک آن شد.


از اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نهضت تدوین قرائات درگرفت و بسیاری از قرائت شناسان بر آن شدند که از میان انواع قرائات، صحیحترین آنها را برگزینند و ثبت کنند. نخستین کسانی که به این کار همت گماشتند [[هارون بن موسی]] (۲۰۱-۲۹۱ق) و [[ابو عبید قاسم بن سلام|ابو عبید قاسم بن سلّام]] (۱۵۷-۲۲۴ق) بودند که فرد اخیر، ۲۵ تن قاری ثقه را شناسایی و قرائات ایشان را ثبت و ضبط کرد که قاریان هفت‌گانه ([[قراء سبعه]]) از آن جمله بودند. یک قرن بعد، [[ابوبکر بن مجاهد]] (۲۴۵-۳۲۴ق) که قرآن پژوه برجسته‌ای بود، در سال ۳۲۲ق از میان قاریان بسیار، قرّاء سبعه را برکشید، که از آن پس مرجع طراز اول قرائت قرآن شناخته شدند. بعدها سه قاری بزرگ دیگر نیز بر این عده افزوده شدند (= قاریان دهگانه). البته [[قاریان چهارده گانه]] و [[قاریان بیست گانه|بیست گانه]] هم در تاریخ علم قرائت مشهورند؛ ولی قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعین تابعین، به [[تابعین]] و از آن طریق به [[صحابه]]، اعم از کاتب و وحی و حافظان قرآن یا دیگران، و سپس به پیامبر(ص) می‌رسد.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۶</ref>
از اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم نهضت تدوین قرائات درگرفت و بسیاری از قرائت شناسان بر آن شدند که از میان انواع قرائات، صحیحترین آنها را برگزینند و ثبت کنند. نخستین کسانی که به این کار همت گماشتند [[هارون بن موسی]] (۲۰۱-۲۹۱ق) و [[ابو عبید قاسم بن سلام|ابو عبید قاسم بن سلّام]] (۱۵۷-۲۲۴ق) بودند که فرد اخیر، ۲۵ تن قاری ثقه را شناسایی و قرائات ایشان را ثبت و ضبط کرد که قاریان هفت‌گانه ([[قراء سبعه]]) از آن جمله بودند. یک قرن بعد، [[ابوبکر بن مجاهد]] (۲۴۵-۳۲۴ق) که قرآن پژوه برجسته‌ای بود، در سال ۳۲۲ق از میان قاریان بسیار، قرّاء سبعه را برکشید، که از آن پس مرجع طراز اول قرائت قرآن شناخته شدند. بعدها سه قاری بزرگ دیگر نیز بر این عده افزوده شدند (= قاریان دهگانه). البته [[قاریان چهارده گانه]] و [[قاریان بیست گانه|بیست گانه]] هم در تاریخ علم قرائت مشهورند؛ ولی قاریان دهگانه کسانی هستند که سند روایت آنان از طریق تابعین تابعین، به [[تابعین]] و از آن طریق به [[صحابه]]، اعم از کاتب و وحی و حافظان قرآن یا دیگران، و سپس به پیامبر(ص) می‌رسد.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۱۶۳۶</ref>
کاربر ناشناس