کاربر ناشناس
قاریان هفتگانه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
# کسائی: از حمزه و ابوبکر بن عیاش قرآن را فرا گرفت.<ref>سیوطی، ج۲، ص۴۷۸ - ۴۷۹.</ref> | # کسائی: از حمزه و ابوبکر بن عیاش قرآن را فرا گرفت.<ref>سیوطی، ج۲، ص۴۷۸ - ۴۷۹.</ref> | ||
== تواتر یا عدم تواتر | == تواتر یا عدم تواتر قرائتها == | ||
دربارۀ قرائتهای مشهور هفت گانه دیدگاهها متفاوت است. گروهی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که این قرائتها به [[تواتر]] به [[پیامبر اسلام(ص)]] میرسند و چه بسا این نطر در میان آنها مشهور باشد. از سبکی نقل شده است که قرائتهای ده گانه را متواتر میدانست. حتی بعضی از آنها زیاده روی کرده، چنین پنداشتهاند که اگر کسی بر این باور باشد که لزومی ندارد قرائتهای هفت گانه متواتر باشد، [[کفر]] ورزیده است. این نظر به مفتی سرزمین اندلس، ابو سعید فرج ابن لب نسبت داده شده است. | دربارۀ قرائتهای مشهور هفت گانه دیدگاهها متفاوت است. گروهی از علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که این قرائتها به [[تواتر]] به [[پیامبر اسلام(ص)]] میرسند و چه بسا این نطر در میان آنها مشهور باشد. از سبکی نقل شده است که قرائتهای ده گانه را متواتر میدانست. حتی بعضی از آنها زیاده روی کرده، چنین پنداشتهاند که اگر کسی بر این باور باشد که لزومی ندارد قرائتهای هفت گانه متواتر باشد، [[کفر]] ورزیده است. این نظر به مفتی سرزمین اندلس، ابو سعید فرج ابن لب نسبت داده شده است. | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
البته بین تواتر خود قرآن با تواتر قرائتها هیچ ملازمهای نیست. زیرا ادلۀ تواتر و ضرورت قرآن به هیچ وجه تواتر قرائتها را اثبات نمیکند، چنانکه که دلایل نفی تواتر قرائتها به هیچ عنوان به خود قرآن سرایت نمیکند.<ref>الخوئی، ص۱۲۳ – ۱۲۴ (ترجمه با تلخیص)</ref> | البته بین تواتر خود قرآن با تواتر قرائتها هیچ ملازمهای نیست. زیرا ادلۀ تواتر و ضرورت قرآن به هیچ وجه تواتر قرائتها را اثبات نمیکند، چنانکه که دلایل نفی تواتر قرائتها به هیچ عنوان به خود قرآن سرایت نمیکند.<ref>الخوئی، ص۱۲۳ – ۱۲۴ (ترجمه با تلخیص)</ref> | ||
===دلایل متواتر نبودن قرائتها === | |||
دلایل ذیل را میتوان برای اثبات عدم تواتر قرائات برشمرد: | |||
# بررسی وضعیت راویان ما را بدین یقین میرساند که قرائتها با خبر واحد به ما رسیدهاند. حال ادعای تواتر این قرائات از خود قاریان چگونه میتواند صحیح باشد؟ | |||
# بررسی راههایی که قاریان قرائت خود را از آن راهها گرفتهاند دلیلی قطعی است بر این که این قرائتها با خبر واحد به آنها رسیده است. | |||
# اتصال سند به خود قاری تواتر را قطع میکند، زیرا هر کدام از قاریان خود قرائتش را نقل کرده است. | |||
# استدلال هر قاری بر صحت قرائت خود و روی گرداندن از قرائت غیر خود، دلیلی قطعی است بر این که قرائتها به اجتهاد و آراء قاریان مستند است، چرا که اگر متواتر بود نیازی به استدلال واحتجاج نبود. | |||
# این که عدهای از محققان بزرگ برخی از قرائتها را رد کردهاند،<ref>مثلاً طبری قرائت ابن عامر را رد کرده است.</ref> دلیلی روشن بر عدم تواتر آنهاست، زیرا اگر قرائت متواتر بود جایی برای این رد نبود.<ref> همان، ص۱۴۹ – ۱۵۰</ref> | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | |||
* الخوئی سید ابوالقاسم الموسوی، البیان فی تفسیر القرآن، قم، دارالثقلین، ۱۴۱۸ق؛ | |||
* سیوطی جلال الدین عبدالرحمن، الاتقان فی علوم القرآن، قم، فخر دین، ۱۳۸۰ش. |