شرک: تفاوت میان نسخهها
جز
←اتهام وهابیان به شیعیان
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
عالمان مسلمان در پاسخ به آنان گفتهاند: اعمال مشرکان با اعتقاد به [[ربوبیت]] و مالکیت بتها انجام میشد؛ اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست؛ بلکه بنای بر قبور اولیای الهی و طلب [[شفاعت]] از آنان، [[تعظیم شعائر الهی]] به شمار میآید.<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ص۴۱.</ref> همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام میدهند، هرگز قصد [[پرستش]] پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام [[الوهیت]] قائل نیستند؛ بلکه قصدشان تنها تکریم [[پیامبران]] و اولیای الهی، و [[تقرب]] جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref> | عالمان مسلمان در پاسخ به آنان گفتهاند: اعمال مشرکان با اعتقاد به [[ربوبیت]] و مالکیت بتها انجام میشد؛ اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست؛ بلکه بنای بر قبور اولیای الهی و طلب [[شفاعت]] از آنان، [[تعظیم شعائر الهی]] به شمار میآید.<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ص۴۱.</ref> همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام میدهند، هرگز قصد [[پرستش]] پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام [[الوهیت]] قائل نیستند؛ بلکه قصدشان تنها تکریم [[پیامبران]] و اولیای الهی، و [[تقرب]] جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعتخواستن از بتها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بتپرستان از بتها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بتپرستان، هرگز پیامبر را اله، رَبّ و یا زمامدار هستی نمیدانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۰۰-۶۰۰۴.</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]] الاهی دان شیعی بر این باور است که بر اساس دیدگاه قرآن در آیه ۸۶ [[سوره زخرف]] | بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعتخواستن از بتها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بتپرستان از بتها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بتپرستان، هرگز پیامبر را اله، رَبّ و یا زمامدار هستی نمیدانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۰۰-۶۰۰۴.</ref>[[مرتضی مطهری|مطهری]] الاهی دان شیعی بر این باور است که بر اساس دیدگاه قرآن در آیه ۸۶ [[سوره زخرف]] «وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ» شفاعت فقط در اختیار کسانی است که اعتراف به حق (توحید) بکنند و یا این که افزون برشهادت زبانی از روی دانایی وآگاهی اعتراف میکنند زیرا «شَهِدَ» فقط لفظ نیست بلکه منظور کسانیاند که حق را و توحید را شهوداً درک میکنند، و آگاه به کار خودشان هستند و میدانند که درباره چه کسی شفاعت کنند و درباره چه کسی شفاعت نکنند، به اعتقاد مطهری شفاعت شأن توحید و اهل توحید است و بت اصلًا شعور و درکی ندارد که [شفیع] باشد<ref>.https://lms.motahari.ir/advance-search?searchText=شفاعت%20&isSameWord=true& | ||
</ref>[[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] مفسر شیعی نیز خداوند را مبدء فیض برای تمامِ هستی میداند و هر گونه حیات و مرگ و رزق و نعمت و مانند آن را در نظام اسباب و مسببات مرتبط به خداوند میداند[ که هریک از این امور براساس رابطهای خاص و معین مرتبط با خداست] و شفاعت را نیز جزئی از نظام اسباب و مسببات حاکم بر هستی میداند که به هیچ وجه به معنای نقض قوانین الهی و سنتهای جاری و حاکم بر جهان و انحراف از صراط مستقیم الهی نیست. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، صص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | </ref>[[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] مفسر شیعی نیز خداوند را مبدء فیض برای تمامِ هستی میداند و هر گونه حیات و مرگ و رزق و نعمت و مانند آن را در نظام اسباب و مسببات مرتبط به خداوند میداند[ که هریک از این امور براساس رابطهای خاص و معین مرتبط با خداست] و شفاعت را نیز جزئی از نظام اسباب و مسببات حاکم بر هستی میداند که به هیچ وجه به معنای نقض قوانین الهی و سنتهای جاری و حاکم بر جهان و انحراف از صراط مستقیم الهی نیست. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، صص۱۶۳-۱۶۴.</ref> | ||