شرک: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
هواپرستی، حسگرایی، شک و تردید و جهالت از عوامل شرک دانسته شده و در قرآن، [[احباط |حبط اعمال]]، محرومیت از [[استغفار|آمرزش الهی]]، محرومیت از داخل شدن در [[بهشت]] و ورود به [[جهنم]]، از پیامدهای شرک به خدا معرفی شده است. | هواپرستی، حسگرایی، شک و تردید و جهالت از عوامل شرک دانسته شده و در قرآن، [[احباط |حبط اعمال]]، محرومیت از [[استغفار|آمرزش الهی]]، محرومیت از داخل شدن در [[بهشت]] و ورود به [[جهنم]]، از پیامدهای شرک به خدا معرفی شده است. | ||
<br /> | <br /> | ||
[[ابنتیمیه حرانی |ابن تیمیه]] و به پیروی از او [[وهابیان]] به مسلمانانی که به بزرگان دینی [[توسل به مردگان|متوسل]] میشوند و از آنان طلب [[شفاعت]] میکنند، نسبت شرک میدهند؛ در حالیکه [[مسلمانان]] و به ویژه [[شیعیان]] توسل به بزرگان دینی را نوعی تعظیم شعائر دینی دانسته و معتقدند [[توسل به اموات]] در صورتی شرک است که همراه با قصد [[پرستش]] و اعتقاد به الوهیت آنان باشد. همچنین با استناد به [[آیه|آیات قرآن]]، شفاعت بزرگان دینی به اذن [[خدا|خداوند]] ممکن است. | [[ابنتیمیه حرانی |ابن تیمیه]] و به پیروی از او [[وهابیت |وهابیان]] به مسلمانانی که به بزرگان دینی [[توسل به مردگان|متوسل]] میشوند و از آنان طلب [[شفاعت]] میکنند، نسبت شرک میدهند؛ در حالیکه [[مسلمانان]] و به ویژه [[شیعیان]] توسل به بزرگان دینی را نوعی تعظیم شعائر دینی دانسته و معتقدند [[توسل به اموات]] در صورتی شرک است که همراه با قصد [[پرستش]] و اعتقاد به الوهیت آنان باشد. همچنین با استناد به [[آیه|آیات قرآن]]، شفاعت بزرگان دینی به اذن [[خدا|خداوند]] ممکن است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مراتب== | ==مراتب== | ||
شرک همچون توحید دارای مراتبی است، از جمله: | شرک همچون توحید دارای مراتبی است، از جمله: | ||
* '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است.<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۴۹.</ref> دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۸.</ref> | * '''شرک در ذات خدا'''؛ این قسم از شرک به دو معنا آمده است؛ یکی اعتقاد به اینکه ذات خدا مرکب از دو یا چند جزء است.<ref> مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۴۹.</ref> و دیگر اعتقاد به چند خدای مستقل.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۸.</ref> | ||
* '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۸.</ref> | * '''شرک در صفات خدا'''؛ اعتقاد به اینکه صفات خدا با ذاتش مغایرند و صفات او وجودی مستقل از ذاتش دارند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۸.</ref> | ||
* '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخههای مختلفی مانند شرک در خالقیت و شرک در [[ربوبیت]] تقسیم میگردد. | * '''شرک در افعال خدا'''؛ در مقابل [[توحید افعالی]] قرار دارد و همانند آن به شاخههای مختلفی مانند شرک در خالقیت و شرک در [[ربوبیت]] تقسیم میگردد. | ||
# '''شرک در خالقیت'''؛ اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونهای که هیچ یک از آنان تحت سیطره دیگری نباشد. اعتقاد به دو خالق خیر و شر از نمونههای آن است که بر اساس آن خدا تنها امور نیک را میآفریند و خالق شر به آفرینش موجودات بد و شر دست میزند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> | # '''شرک در خالقیت'''؛ اعتقاد به وجود دو یا چند خالق مستقل به گونهای که هیچ یک از آنان تحت سیطره دیگری نباشد. اعتقاد به دو خالق خیر و شر از نمونههای آن است که بر اساس آن خدا تنها امور نیک را میآفریند و خالق شر به آفرینش موجودات بد و شر دست میزند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> | ||
# '''شرک در ربوبیت''' بر دو نوع است: | # '''شرک در ربوبیت''' بر دو نوع است: | ||
##شرک در [[ربوبیت تکوینی]]، اعتقاد به اینکه خدا جهان را آفریده اما تدبیر و اداره آن به ارباب جداگانه واگذار کرده است. | ##شرک در [[ربوبیت تکوینی]]، اعتقاد به اینکه خدا جهان را آفریده اما تدبیر و اداره آن را به ارباب جداگانه واگذار کرده است. | ||
## شرک در [[ربوبیت تشریعی]]، پذیرش قوانین و مقررات غیرالهی در زندگی و لازمالاجرا دانستن دستورات او.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۸۰-۵۸۳.</ref> | ## شرک در [[ربوبیت تشریعی]]، پذیرش قوانین و مقررات غیرالهی در زندگی و لازمالاجرا دانستن دستورات او.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۸۰-۵۸۳.</ref> | ||
*''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref> | *''' شرک در عبادت'''؛ پرستش، خضوع و خشوع در مقابل کسی یا چیزی غیر از خداوند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۸۱-۵۸۲.</ref> | ||
البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم کردهاند. شرکی را که مربوط به حوزه اعتقادات است مانند شرک در ذات و صفات خدا، شرک در ربوبیت و خالقیت، شرک | البته شرک را به نظری و عملی نیز تقسیم کردهاند. شرکی را که مربوط به حوزه اعتقادات است مانند شرک در ذات و صفات خدا، شرک در ربوبیت و خالقیت، شرک نظری؛ و شرک در عبادت را که بیشتر جنبه عملی دارد، شرک عملی میدانند.<ref>رجوع کنید به: جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۵۸۱-۵۹۵.</ref> | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از آیات قرآن آمده است، مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارند؛{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ؛ و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»(سوره | آیات متعددی از قرآن به شرک و نهی از آن اختصاص دارد. در برخی از آیات قرآن آمده است، مشرکان برای ادعای شرک خود دلیل و برهانی ندارند؛{{یادداشت| مثلا: «وَ مَنْ یدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلهاً آخَرَ لابُرْهانَ لَهُ بِهِ؛ و هر كس معبود دیگری را با خدا بخواند، مسلّما هیچ دلیلی بر آن نخواهد داشت.»([[سوره مؤمنون]]، آیه ۱۱۷)}}<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> بلکه به حدس و گمان و یا هوای نفس تکیه میکنند.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۱۱-۲۱۵؛ برای نمونه سوره نجم، آیه ۲۳ و سوره انبیاء، آیه ۲۴.</ref> {{یادداشت|وَ ما یتَّبِعُ الَّذینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّـهِ شُرَكاءَ إِنْ یتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یخْرُصُون؛ و آنها كه غیرخدا را همتای او میخوانند، از پندار بیاساس پیروی میكنند و آنان فقط دروغ میگویند.» (سوره یونس، آیه۶۶.)}} | ||
<br /> | <br /> | ||
بر اساس آیه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ»<ref>سوره نساء، آیه ۴۸.</ref> به جز شرک به خدا، تمام گناهان قابل بخشش هستند. برخی از مفسران در تفسیر آیه گفتهاند که منظور این است که شرک بزرگترین گناهان نزد خداوند است و اگر آن بخشیده شود سایر گناهان نیز بخشیده خواهد شد.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و اگر مشرکی [[توبه]] نکند و با حال شرک از دنیا برود هرگز بخشیده نمیشود و معتقدند توبه از این آیه استثنا شده و در نتیجه اگر مشرکی توبه کند قابل بخشش خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۵</ref>. در برخی روایات نیز شریک قائل شدن برای خداوند از بزرگترین گناهان دانسته شده است. در روایتی از [[عبدالله بن مسعود]] از [[پیامبر(ص)]] بزرگترین [[گناه]] مثل و مانند برای خداوند قرار دادن، معرفی شده است.<ref> محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۳۳۲.</ref> | بر اساس آیه «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ»(مسلماً خدا، این را که به او شرک ورزیده شود نمىبخشاید و غیر از آن را براى هر که بخواهد مىبخشاید.)<ref>سوره نساء، آیه ۴۸.</ref> به جز شرک به خدا، تمام گناهان قابل بخشش هستند. برخی از مفسران در تفسیر آیه گفتهاند که منظور این است که شرک بزرگترین گناهان نزد خداوند است و اگر آن بخشیده شود سایر گناهان نیز بخشیده خواهد شد.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۴۸.</ref> و اگر مشرکی [[توبه]] نکند و با حال شرک از دنیا برود هرگز بخشیده نمیشود و معتقدند توبه از این آیه استثنا شده و در نتیجه اگر مشرکی توبه کند قابل بخشش خواهد بود.<ref>علامه طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۶۵</ref>. در برخی روایات نیز شریک قائل شدن برای خداوند از بزرگترین گناهان دانسته شده است. در روایتی از [[عبدالله بن مسعود]] از [[پیامبر(ص)]] بزرگترین [[گناه]] مثل و مانند برای خداوند قرار دادن، معرفی شده است.<ref> محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۱۴، ص۳۳۲.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
[[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا و شرک ریا دانسته است و برای اثبات هر کدام به آیاتی از قرآن استناد کرده است. برای شرک زبانی به آیه | [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] شرک را از نظر قرآن بر چهار قسم زبانی، عملی، شرک زنا و شرک ریا دانسته است و برای اثبات هر کدام به آیاتی از قرآن استناد کرده است. برای شرک زبانی به آیه «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قَآلُواْ إِنَّ اللَّـهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیمَ؛ آنان كه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است بطور مسلّم كافر شدند.»<ref>سوره مائده، آیه ۱۷.</ref> استناد کرده است و برای اثبات شرک عملی به آیات «وَمَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّـهِ إِلا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» <ref>سوره یوسف، آیه ۱۰۶.</ref> و «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّـهِ؛ آنان دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند» <ref>سوره توبه، آیه ۳۱.</ref> و برای اثبات شرک زنا به آیه «وَ شارِكْهُمْ فِی الأَمْوالِ وَالأَوْلادِ؛ و در ثروت و فرزندانشان شركت جوی»<ref>سوره اسراء، آیه ۶۴.</ref> برای اثبات شرک ریا به آیه «فَمَن کانَ یرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایشْرِکْ بِعِبادةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ «پس هر كه به لقای پروردگارش امید دارد، باید كاری شایسته انجام دهد، و هیچ كس را در عبادت پروردگارش شریک نكند.» <ref>سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> استناد کرده است.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۱۰۲؛ ج۹۰، ص۶۱-۶۲.</ref>براساس روایات، آمیزش حرام و لقمه حرام و به یاد خدا نبودن در هنگام آمیزش با همسر و برخی دیگر از کارها سبب مشارکت شیطان در انعقاد نطفه میشود و هر جا که شیطان هست(به میزانی که حضور دارد) بی شک توحید خالص یافت نمیشود در نتیجه میتوان این نوع مشارکت های شیطانی را به تعبیر روایت مصداق شرک زنا دانست.{{مدرک}} | ||
==انواع== | ==انواع== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
عالمان مسلمان در پاسخ به آنان گفتهاند: اعمال مشرکان با اعتقاد به [[ربوبیت]] و مالکیت بتها انجام میشد؛ اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست؛ بلکه بنای بر قبور اولیای الهی و طلب [[شفاعت]] از آنان، [[تعظیم شعائر الهی]] به شمار میآید.<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ص۴۱.</ref> همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام میدهند، هرگز قصد [[پرستش]] پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام [[الوهیت]] قائل نیستند؛ بلکه قصدشان تنها تکریم [[پیامبران]] و اولیای الهی، و [[تقرب]] جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref> | عالمان مسلمان در پاسخ به آنان گفتهاند: اعمال مشرکان با اعتقاد به [[ربوبیت]] و مالکیت بتها انجام میشد؛ اما کارهای مسلمانان در مورد اولیای الهی با چنین اعتقادی همراه نیست؛ بلکه بنای بر قبور اولیای الهی و طلب [[شفاعت]] از آنان، [[تعظیم شعائر الهی]] به شمار میآید.<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ص۴۱.</ref> همچنین مسلمانانی که این اعمال را انجام میدهند، هرگز قصد [[پرستش]] پیامبران و اولیای الهی را ندارند و برای آنان، مقام [[الوهیت]] قائل نیستند؛ بلکه قصدشان تنها تکریم [[پیامبران]] و اولیای الهی، و [[تقرب]] جستن به خداوند از طریق آنان است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعتخواستن از بتها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بتپرستان از بتها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بتپرستان، هرگز پیامبر را اله، | بنا بر آیات [[قرآن کریم]]، شفاعت در صورتی شرک و مردود است که به صورت مستقل و بدون نیاز به اذن خداوند درخواست شود؛<ref>سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref> چرا که در این صورت شرک در ربوبیت و تدبیر الهی است.<ref>استادی، شیعه و پاسخ به چند پرسش، ۱۳۸۵ش، ص۸۴-۸۵.</ref> همچنین عالمان مسلمان در پاسخ استناد وهابیان به آیاتی از [[قرآن کریم]] که در آنها شفاعتخواستن از بتها نفی شده، به تفاوت اساسی شفاعت خواستن از پیامبر با شفاعت خواستن بتپرستان از بتها اشاره کرده و معتقدند مسلمانان برخلاف بتپرستان، هرگز پیامبر را اله، رَبّ و یا زمامدار هستی نمیدانند.<ref>سبحانی تبریزی، مرزهای توحید و شرک در قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۹؛ جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۶۰۰-۶۰۰۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== |