پرش به محتوا

عبدالکریم حائری یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
| اجازه روایت از =
| اجازه روایت از =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه روایت به =
| اجازه روایت به=
| اجازه اجتهاد به =
| اجازه اجتهاد به=
| تالیفات = دُرَرُالفوائد • کتاب النکاح • کتاب الرضاع • کتاب المواریث • کتاب الصلوة
| تالیفات = دُرَرُالفوائد • کتاب النکاح • کتاب الرضاع • کتاب المواریث • کتاب الصلوة
| سایر = [[مرجع تقلید]] • تدریس در [[حوزه علمیه]]
| سایر = [[مرجع تقلید]] • تدریس در [[حوزه علمیه]]
خط ۲۸: خط ۲۸:
| سیاسی =
| سیاسی =
| امضا =
| امضا =
| وب‌گاه رسمی =
| وبگاه رسمی =
}}
}}
'''عبدالكریم حائری یزدی''' ([[سال ۱۲۷۶ هجری قمری|۱۲۷۶]]ـ [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]]) معروف به '''آیت‌ الله مؤسس''' از [[ مرجع تقلید| مراجع تقلید شیعه]]، بنیانگذار و زعیم [[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] از [[ سال ۱۳۰۱ هجری شمسی |سال ۱۳۰۱ش]] تا [[ سال ۱۳۱۵ هجری شمسی| ۱۳۱۵ش]] بود.
'''عبدالکریم حائری یزدی''' ([[سال ۱۲۷۶ هجری قمری|۱۲۷۶]]ـ [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]]) معروف به‌'''آیت الله مؤسس''' از [[مرجع تقلید| مراجع تقلید شیعه]]، بنیانگذار و زعیم [[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] از [[سال ۱۳۰۱ هجری شمسی |سال ۱۳۰۱ش]] تا [[سال ۱۳۱۵ هجری شمسی| ۱۳۱۵ش]] بود.


حائری سال‌های طولانی در [[حوزه علمیه کربلا]]، [[حوزه علمیه سامرا|سامرا]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] تحصیل کرد. او در سال ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش برای همیشه به [[ایران]] بازگشت و در ابتدا به اداره [[حوزه علمیه اراک]] مشغول شد. آیت‌الله‌ حائری در سال ۱۳۴۰ق ([[سال ۱۳۰۱ هجری شمسی|۱۳۰۱ش]]) به دعوت عالمان [[قم]]، به آن شهر رفت و با شکل دادن به [[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] و بر عهده گرفتن ریاست آن، در قم ماندگار شد.
حائری سال‌های طولانی در [[حوزه علمیه کربلا]]، [[حوزه علمیه سامرا|سامرا]] و [[حوزه علمیه نجف|نجف]] تحصیل کرد. او در سال ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش برای همیشه به [[ایران]] بازگشت و در ابتدا به اداره [[حوزه علمیه اراک]] مشغول شد. آیت‌الله حائری در سال ۱۳۴۰ق ([[سال ۱۳۰۱ هجری شمسی|۱۳۰۱ش]]) به دعوت عالمان [[قم]]، به آن شهر رفت و با شکل‌دادن به [[حوزه علمیه قم در دوره معاصر|حوزه علمیه قم]] و بر عهده گرفتن ریاست آن، در قم ماندگار شد.


حائری در دوران ریاست حوزه قم بیش از هر چیز به برنامه‌ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش‌پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامه‌های او بود.
حائری در دوران ریاست حوزه قم بیش از هر چیز به برنامه‌ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش‌پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به‌طور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامه‌های او بود.


حائری خود را در معرض مقام [[ مرجع تقلید|
حائری خود را در معرض مقام [[ مرجع تقلید|
خط ۴۱: خط ۴۱:
حائری از سیاست گریزان بود و در ماجرای [[نهضت مشروطیت ایران|مشروطه]] نیز در امور دخالت نکرد اما به سبب جایگاه اجتماعی‌اش در اواخر عمر، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ او به مسئله [[واقعه کشف حجاب|کشف حجاب]] ([[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴ش]]) اعتراض کرد و تا زمان درگذشت، مناسباتش با [[رضاشاه|رضا شاه پهلوی]] تیره بود.
حائری از سیاست گریزان بود و در ماجرای [[نهضت مشروطیت ایران|مشروطه]] نیز در امور دخالت نکرد اما به سبب جایگاه اجتماعی‌اش در اواخر عمر، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ او به مسئله [[واقعه کشف حجاب|کشف حجاب]] ([[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴ش]]) اعتراض کرد و تا زمان درگذشت، مناسباتش با [[رضاشاه|رضا شاه پهلوی]] تیره بود.


برخی از شاگردان او از جمله [[سید روح‌الله موسوی خمینی|سید روح الله خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|محمد علی اراکی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سید احمد خوانساری]] در سال‌های بعد به مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسیدند. حائری در امور اجتماعی نیز فعال بود و از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود.
برخی از شاگردان او از جمله [[سید روح‌الله موسوی خمینی|سید روح الله خمینی]]، [[محمدعلی اراکی|محمد علی اراکی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی|گلپایگانی]]، [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]]، [[سید محمدتقی خوانساری|سیدمحمدتقی خوانساری]] و [[سید احمد خوانساری]] در سال‌های بعد به مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] رسیدند. حائری در امور اجتماعی نیز فعال بود و از جمله کارهای عام‌المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی قم بود.


==زندگی‌نامه==
== زندگی‌نامه ==
عبدالکریم حائری در خانواده‌ای مذهبی در مِهرجِرد [[میبد]] در سال [[سال ۱۲۷۶ قمری|۱۲۷۶ق]]<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۳-۱۴.</ref>
عبدالکریم حائری در خانواده‌ای مذهبی در مِهرجِرد [[میبد]] در سال [[سال ۱۲۷۶ قمری|۱۲۷۶ق]]<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> به دنیا آمد. پدرش، محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کرده‌اند.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۱۳–۱۴.</ref>


حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نام‌های [[مرتضی حائری یزدی|مرتضی]] و [[مهدی حائری یزدی|مهدی]] و سه دختر که با [[محمد تویسرکانی]]، [[احمد همدانی]] و [[سید محمد محقق داماد]] ازدواج کردند.<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی...، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>
حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نام‌های [[مرتضی حائری یزدی|مرتضی]] و [[مهدی حائری یزدی|مهدی]] و سه دختر که با [[محمد تویسرکانی]]، [[احمد همدانی]] و [[سید محمد محقق داماد]] ازدواج کردند.<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی…، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴–۱۱۵.</ref>


شیخ عبدالکریم حائری در [[۱۷ ذی‌القعده]] [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]]<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷.</ref> ([[۹ بهمن]] [[سال ۱۳۱۵ هجری شمسی|۱۳۱۵]])<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷.</ref>، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. {{یادداشت|برخی علت وفات شیخ عبدالکریم را بیماری دِق دانسته اند وآن تب متصلی است که شخص را میکاهاند و باریک و لاغر می‌کند(دهخدا)مرحوم آية الله حاج شيخ عبدالکريم رضوان الله عليه حقّاً از رجال علم و تقوی بود... بالاخره با مرض دقّ، دار فانی را ارتحال گفت و به سرای باقی پيوست.حسینی طهرانی، معادشناسی، ج۸، ص۲۰۱ /مصطفی پور محمدی رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی معتقد است که شیخ عبدالکریم یک سال پس از [[واقعه کشف حجاب]] دق کرد و از دنیا رفت[https://www.etemadonline.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-23/535230-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%82-%DA%A9%D8%B1%D8%AF«آیت‌الله حائری بعد از کشف حجاب دق کرد»]
شیخ عبدالکریم حائری در [[۱۷ ذی‌القعده]] [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]]<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷.</ref> ([[۹ بهمن]] [[سال ۱۳۱۵ هجری شمسی|۱۳۱۵]])،<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷.</ref> پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. {{یادداشت|برخی علت وفات شیخ عبدالکریم را بیماری دِق دانسته‌اند وآن تب متصلی است که شخص را میکاهاند و باریک و لاغر می‌کند (دهخدا) مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم رضوان الله علیه حقّاً از رجال علم و تقوی بود… بالاخره با مرض دقّ، دار فانی را ارتحال گفت و به سرای باقی پیوست. حسینی طهرانی، معادشناسی، ج۸، ص۲۰۱ /مصطفی پور محمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی معتقد است که شیخ عبدالکریم یک سال پس از [[واقعه کشف حجاب]] دق کرد و از دنیا رفت[https://www.etemadonline.com/بخش-اجتماعی-23/535230-آیت-الله-حائری-بعد-از-کشف-حجاب-دق-کرد«آیت‌الله حائری بعد از کشف حجاب دق کرد»]
  ونیز[[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]] براین باور است که شیخ عبدالکریم از شدت غصه تو خانه دق کرد و مرد. }}با وجود محدودیت‌های حکومتی، پیکر او [[ تشییع جنازه |تشییع]] باشکوهی شد و آیت الله سید صادق قمی بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و در [[حرم حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری...، ص۲۰، ۳۶-۳۷.</ref>
  ونیز[[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]] براین باور است که شیخ عبدالکریم از شدت غصه تو خانه دق کرد و مرد. }}با وجود محدودیت‌های حکومتی، پیکر او [[تشییع جنازه |تشییع]] باشکوهی شد و آیت الله سید صادق قمی بر او [[نماز میت|نماز]] خواند و در [[حرم حضرت معصومه(س)]] به خاک سپرده شد.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری…، ص۲۰، ۳۶–۳۷.</ref>


== تحصیل ==
== تحصیل ==
عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخاله‌اش میرابوجعفر به [[اردکان]] رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از فوت پدرش، نزد مادرش در مهرجرد رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۰-۲۱.</ref>
عبدالکریم حائری، به خواست شوهرخاله‌اش میرابوجعفر به [[اردکان]] رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از فوت پدرش، نزد مادرش در مهرجرد رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۰–۲۱.</ref>


پس از مدتی به [[یزد]] رفت و در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، [[ادبیات عرب]] را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به [[مجتهد یزدی]] فرا گرفت.<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹.</ref>
پس از مدتی به [[یزد]] رفت و در مدرسه محمدتقی خان، معروف به مدرسه خان، [[ادبیات عرب]] را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ، معروف به [[مجتهد یزدی]] فرا گرفت.<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹.</ref>


=== عراق ===
=== عراق ===
او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی [[عراق]] شد. نخست به [[کربلا]] رفت و حدود دو سال زیر نظر [[محمدحسین فاضل اردکانی|فاضل اردکانی]] به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در آنجا آموخت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴.</ref> سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت.<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰-۸۲.</ref>
او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل، به همراه مادرش، راهی [[عراق]] شد. نخست به [[کربلا]] رفت و حدود دو سال زیر نظر [[محمدحسین فاضل اردکانی|فاضل اردکانی]] به تحصیل پرداخت و درس‌های سطوح میانی [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] را در آنجا آموخت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۲۳–۲۴.</ref> سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت.<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰–۸۲.</ref>


دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ق. بود که نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]]، میرزا [[ابراهیم محلاتی شیرازی]] و [[میرزا مهدی شیرازی]] به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول [[سید محمد فشارکی|سید محمد فشارکی اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]] شرکت کرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۷-۸۸ و ۹۳-۹۴.</ref> و از [[میرزا حسین نوری|میرزا حسین نوری]] اجازه روایت دریافت کرد.<ref>حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۱۱۸.</ref>
دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ق. بود که نخست دو تا سه سال درس‌های سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]]، میرزا [[ابراهیم محلاتی شیرازی]] و [[میرزا مهدی شیرازی]] به اتمام رساند و سپس در درس‌های خارج فقه و اصول [[سید محمد فشارکی|سید محمد فشارکی اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]] شرکت کرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۷–۸۸ و ۹۳–۹۴.</ref> و از [[میرزا حسین نوری]] اجازه روایت دریافت کرد.<ref>حبیب‌آبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۱۱۸.</ref>


سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] (۱۳۱۲ ق) از سامرا به [[نجف]] نقل مکان کردند.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴.</ref> حائری در نجف در درس فشارکی و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱.</ref> شرکت می‌کرد و در ماه‌های آخر عمرِ فشارکی، از او مراقبت هم می‌کرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷-۸۸.</ref>
سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای بزرگ]] (۱۳۱۲ ق) از سامرا به [[نجف]] نقل مکان کردند.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳–۲۸۴.</ref> حائری در نجف در درس فشارکی و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱.</ref> شرکت می‌کرد و در ماه‌های آخر عمرِ فشارکی، از او مراقبت هم می‌کرد.<ref>حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷–۸۸.</ref>


===بازگشت به ایران===
=== بازگشت به ایران ===
حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطان آباد ([[اراک]] کنونی) حوزه درس دایر کرد.<ref>استادی، ص۴۴-۵۱.</ref>
حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطان آباد ([[اراک]] کنونی) حوزه درس دایر کرد.<ref>استادی، ص۴۴–۵۱.</ref>


==سفر دوباره به عراق==
== سفر دوباره به عراق ==
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و بر هم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳-۴۴؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶-۴۷.</ref> به نجف بازگشت.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> دوباره به حلقه درس [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] پیوست و در درس [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به [[کربلا]] رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵.</ref>
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و برهم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳–۴۴؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶–۴۷.</ref> به نجف بازگشت.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران…، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵.</ref> دوباره به حلقه درس [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] پیوست و در درس [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سید محمد کاظم طباطبائی یزدی]] نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به [[کربلا]] رفت.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵.</ref>


حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به ''حائری'' ملقب شد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵-۵۶.</ref> او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف آرایی‌های مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس می‌داد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵-۵۶.</ref>
حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به‌''حائری'' ملقب شد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref> او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بی‌طرفی خود در صف آرایی‌های مشروطه، کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس می‌داد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۵–۵۶.</ref>


==بازگشت به ایران==
== بازگشت به ایران ==
در دوره اقامت حائری در [[کربلا]]، از او برای بازگشت به [[اراک]] درخواست‌های زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش<ref>صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳.</ref>، به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت.
در دوره اقامت حائری در [[کربلا]]، از او برای بازگشت به [[اراک]] درخواست‌های زیادی شد. سرانجام، او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش،<ref>صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳.</ref> به اراک رفت و در مدت اقامت هشت ساله‌اش در آنجا، علاوه بر اداره حوزه، به تدریس [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] پرداخت.


عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه [[محمدتقی شیرازی|میرزامحمدتقی شیرازی]]، پس از فوت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سیدمحمدکاظم یزدی]] (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای [[مرجع تقلید|مرجعیت شیعه]] مهیا سازد، اقامت در [[ایران]] را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷-۱۸.</ref>
عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه [[محمدتقی شیرازی|میرزامحمدتقی شیرازی]]، پس از فوت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سیدمحمدکاظم یزدی]] (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای [[مرجع تقلید|مرجعیت شیعه]] مهیا سازد، اقامت در [[ایران]] را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیت الله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷–۱۸.</ref>


== تأسیس حوزه علمیه قم==
== تأسیس حوزه علمیه قم ==
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد [[زیارت]] [[حرم امام رضا(ع)]] عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و [[حوزه علمیه]] آن آشنا شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹-۶۰.</ref>
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد [[زیارت]] [[حرم امام رضا(ع)]] عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و [[حوزه علمیه]] آن آشنا شد.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹–۶۰.</ref>


به گفته انصاری قمی، [[میرزا محمد فیض قمی|آیت‌الله فیض قمی]] به‌دنبال احیای مجدد [[حوزه علمیه قم]] بود و از مشاهده مدرس خالی و بی‌رونق رنج می‌برد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> بنابر نقل [[محمدرضا شریعتمدار ساوجی|شریعتمدار ساوجی]]، فیض همیشه می‌گفت تا زمانی که زمامداری بر حوزه نباشد توسعه آن میسر نیست و من هم به تنهایی توان ندارم بنابراین به دعوت از دیگران از خارج قم نیازمندیم.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> از آنجا که شیخ عبدالکریم حائریدر اراک حوزه علمیه تشکیل داده بود و اراک هم به قم نزدیک بود، تصمیم بر این شد که به حاج شیخ عبدالکریم نامه‌ای بنویسید و از او طلاب دعوت کند که به قم مهاجرت کنند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> از این رو برخی همچون علی اکبر دهخدا تأسیس حوزه علمیه قم را در سال ۱۳۳۶ق به فیض قمی نسبت داده است.<ref>لغت نامه، علی اکبر دهخدا، ذیل واژه فیض.</ref>
به گفته انصاری قمی، [[میرزا محمد فیض قمی|آیت‌الله فیض قمی]] به‌دنبال احیای مجدد [[حوزه علمیه قم]] بود و از مشاهده مدرس خالی و بی‌رونق رنج می‌برد.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> بنابر نقل [[محمدرضا شریعتمدار ساوجی|شریعتمدار ساوجی]]، فیض همیشه می‌گفت تا زمانی که زمامداری بر حوزه نباشد توسعه آن میسر نیست و من هم به تنهایی توان ندارم بنابراین به دعوت از دیگران از خارج قم نیازمندیم.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> از آنجا که شیخ عبدالکریم حائریدر اراک حوزه علمیه تشکیل داده بود و اراک هم به قم نزدیک بود، تصمیم بر این شد که به حاج شیخ عبدالکریم نامه‌ای بنویسید و از او طلاب دعوت کند که به قم مهاجرت کنند.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref> از این رو برخی همچون علی اکبر دهخدا تأسیس حوزه علمیه قم را در سال ۱۳۳۶ق به فیض قمی نسبت داده است.<ref>لغت نامه، علی اکبر دهخدا، ذیل واژه فیض.</ref>
نامه دعوت به اراک فرستاده شد ولی حائری در جواب چنین گفت که من از همکاری و موافقت و تأیید علمای قم ناامید هستم. فیض قمی، [[میرزا حسن برقعی]] را به اراک فرستاد و به حاج شیخ پیام داد که شما چند روز به عنوان زیارت به قم بیایید و وضعیت را بسنجید و اگر ادامه توقف را مصلحت دیدید بمانید.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref>
نامه دعوت به اراک فرستاده شد ولی حائری در جواب چنین گفت که من از همکاری و موافقت و تأیید علمای قم ناامید هستم. فیض قمی، [[میرزا حسن برقعی]] را به اراک فرستاد و به حاج شیخ پیام داد که شما چند روز به عنوان زیارت به قم بیایید و وضعیت را بسنجید و اگر ادامه توقف را مصلحت دیدید بمانید.<ref>انصاری قمی، اختران فقاهت، ج۲، ص۸۲۲.</ref>


حاج شیخ در [[رجب]] ۱۳۴۰ ق بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت [[حرم حضرت معصومه(س)]] ، به قم رفت. [[ابوالقاسم کبیر قمی|شیخ ابوالقاسم کبیر قمی]] و [[محمد ارباب قمی|میرزا محمد ارباب]]، از علمای قم به دیدن او رفتند و بحث فقهی بینشان مطرح شد. در راه بازگشت محمد ارباب به ابوالقاسم می‌گوید که شیخ عبدالکریم با ما فرق دارد و بهتر است از او درخواست کنیم که در قم بماند و حوزه علمیه تشکیل دهد. پس دوباره به منزل حاج شیخ برمی‌گردند و این تقاضا را مطرح می‌کنند.<ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۵۴۲.</ref> شیخ عبدالکریم نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، به ویژه [[محمدتقی بافقی| محمد تقی بافقی]]، حائری [[استخاره]] کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، آیت الله مؤسس لقب گرفت.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۸-۵۹.</ref>
حاج شیخ در [[رجب]] ۱۳۴۰ ق بار دیگر، در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت [[حرم حضرت معصومه(س)]]، به قم رفت. [[ابوالقاسم کبیر قمی|شیخ ابوالقاسم کبیر قمی]] و [[محمد ارباب قمی|میرزا محمد ارباب]]، از علمای قم به دیدن او رفتند و بحث فقهی بینشان مطرح شد. در راه بازگشت محمد ارباب به ابوالقاسم می‌گوید که شیخ عبدالکریم با ما فرق دارد و بهتر است از او درخواست کنیم که در قم بماند و حوزه علمیه تشکیل دهد. پس دوباره به منزل حاج شیخ برمی‌گردند و این تقاضا را مطرح می‌کنند.<ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، جرعه‌ای از دریا، ج۱، ص۵۴۲.</ref> شیخ عبدالکریم نخست تردید داشت، ولی پس از پافشاری شماری از عالمان، به ویژه [[محمدتقی بافقی| محمد تقی بافقی]]، حائری [[استخاره]] کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزه‌ای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری، آیت الله مؤسس لقب گرفت.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱–۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۸–۵۹.</ref>


علاوه بر [[ سید محمدتقی خوانساری| سید محمد تقی خوانساری]] که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله [[سید احمد خوانساری]]، [[ سید روح‌الله موسوی خمینی |سید روح الله خمینی]]، [[ سید محمدرضا گلپایگانی |سید محمد رضا گلپایگانی]] و [[محمدعلی اراکی]]، <ref>استادی، ص۵۴-۶۴.</ref> به قم منتقل شدند.
علاوه بر [[سید محمدتقی خوانساری| سید محمد تقی خوانساری]] که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله [[سید احمد خوانساری]]، [[سید روح‌الله موسوی خمینی |سید روح الله خمینی]]، [[سید محمدرضا گلپایگانی |سید محمد رضا گلپایگانی]] و [[محمدعلی اراکی]]،<ref>استادی، ص۵۴–۶۴.</ref> به قم منتقل شدند.


[[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[ محمدحسین غروی نائینی |محمدحسین نائینی]] ،که پس از تبعید شدن از [[عراق]] در [[سال ۱۳۰۲ هجری شمسی|۱۳۰۲ش]]، هشت ماه را در قم گذراندند، نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰-۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷.</ref>
[[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[محمدحسین غروی نائینی |محمدحسین نائینی]]، که پس از تبعید شدن از [[عراق]] در [[سال ۱۳۰۲ هجری شمسی|۱۳۰۲ش]]، هشت ماه را در قم گذراندند، نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمی داشتند.<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰–۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگی‌نامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷.</ref>


با پرآوازه شدن [[حوزه علمیه قم]] و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزه‌ها و محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت.<ref>استادی، یادنامه حضرت آیة الله العظمی اراکی، ۱۳۷۵ش، ص۷۷-۷۸.</ref>
با پرآوازه شدن [[حوزه علمیه قم]] و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزه‌ها و محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت.<ref>استادی، یادنامه حضرت آیة الله العظمی اراکی، ۱۳۷۵ش، ص۷۷–۷۸.</ref>


حائری با توجه به آشنایی با حوزه‌های بزرگ شیعی [[سامرا]]، [[نجف]] و [[کربلا]]، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعف‌ها و قوّت‌های پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه [[اراک]]، بیش از هر چیز به برنامه ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامه‌های او بود.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷-۶۸، ۸۷-۸۸، ۹۲.</ref>
حائری با توجه به آشنایی با حوزه‌های بزرگ شیعی [[سامرا]]، [[نجف]] و [[کربلا]]، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعف‌ها و قوّت‌های پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه [[اراک]]، بیش از هر چیز به برنامه‌ریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه می‌اندیشید. تحول در روش‌های آموزش در حوزه، تخصصی شدن [[ابواب فقه]]، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبان‌های خارجی، و به‌طور خلاصه تربیت محقق و [[مجتهد]]، از برنامه‌های او بود.<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷–۶۸، ۸۷–۸۸، ۹۲.</ref>


=== مرجعیت ===
=== مرجعیت ===
هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] قرار نداد و حتی با ترک [[حوزه علمیه]] [[عراق]]، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت [[ سید محمدکاظم طباطبایی یزدی |سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[ فتح‌الله غروی اصفهانی |شیخ الشریعه اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی| میرزا محمد تقی شیرازی ]]، در فاصله سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ق. که حائری هنوز در اراک به سر می‌برد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب [[مرجع تقلید]] بودند، به او رجوع کردند.
هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام [[مرجع تقلید|مرجعیت]] قرار نداد و حتی با ترک [[حوزه علمیه]] [[عراق]]، از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی |سیدمحمدکاظم یزدی]] و [[فتح‌الله غروی اصفهانی |شیخ الشریعه اصفهانی]] و [[محمدتقی شیرازی| میرزا محمد تقی شیرازی]]، در فاصله سال‌های ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ق. که حائری هنوز در اراک به سر می‌برد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب [[مرجع تقلید]] بودند، به او رجوع کردند.


پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله [[عراق]] و [[لبنان]]، از مقلدان او شدند.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶.</ref>
پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله [[عراق]] و [[لبنان]]، از مقلدان او شدند.<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶.</ref>


==شیوه تدریس==
== شیوه تدریس ==
عبدالکریم حائری به روش مکتب [[سامرا]] و با الهام از [[سید محمدحسن شیرازی|
عبدالکریم حائری به روش مکتب [[سامرا]] و با الهام از [[سید محمدحسن شیرازی|
میرزای شیرازی]] درس می‌داد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاه‌های گوناگون و دلایل هر یک بیان می‌شد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمع بندی آرا می‌پرداخت، آنگاه نظر خود را می‌گفت و در پایان اجازه می‌داد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند.<ref>https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/عبدالکریم-حائری-یزدی</ref>
میرزای شیرازی]] درس می‌داد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاه‌های گوناگون و دلایل هر یک بیان می‌شد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمع‌بندی آرا می‌پرداخت، آنگاه نظر خود را می‌گفت و در پایان اجازه می‌داد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند.<ref>https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/عبدالکریم-حائری-یزدی</ref>


همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص می‌کرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث [[اصول فقه]] باید مختصر و کاربردی مطرح شود؛ ازاین رو، در تألیف [[دُرَرُ الاصول]] به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبآ چهار سال تدریس کرد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۷۴-۷۵؛ «مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۵۰، ۵۵.</ref>
همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص می‌کرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث [[اصول فقه]] باید مختصر و کاربردی مطرح شود؛ ازاین رو، در تألیف [[دُرَرُ الاصول]] به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبآ چهار سال تدریس کرد.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۷۴–۷۵؛ «مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۵۰، ۵۵.</ref>


==استادان==
== استادان ==
شیخ عبدالکریم حائری در طول زندگی خود از محضر اساتید نامداری استفاده کرد. برخی از اساتید وی عبارتند از:
شیخ عبدالکریم حائری در طول زندگی خود از محضر اساتید نامداری استفاده کرد. برخی از اساتید وی عبارتند از:
{{ستون-شروع|۳}}
{{ستون-شروع|۳}}
#[[میرزا حسین نوری]]
# [[میرزا حسین نوری]]
#[[شیخ فضل‌الله نوری| شیخ فضل الله نوری]]
# [[شیخ فضل‌الله نوری| شیخ فضل الله نوری]]
#[[سید محمد فشارکی]]
# [[سید محمد فشارکی]]
#[[ محمدتقی شیرازی |میرزا محمد تقی شیرازی]]
# [[محمدتقی شیرازی |میرزا محمد تقی شیرازی]]
#[[ سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]]
# [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]]
#[[محمدکاظم خراسانی]]
# [[محمدکاظم خراسانی]]
#[[میرزا مهدی شیرازی]]
# [[میرزا مهدی شیرازی]]
#[[ محمدحسین فاضل اردکانی| فاضل اردکانی]]
# [[محمدحسین فاضل اردکانی| فاضل اردکانی]]
#[[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سید محمد کاظم طباطبایی]]<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹-۸۰-۸۲-۸۷.</ref>
# [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی| سید محمد کاظم طباطبایی]]<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹-۸۰-۸۲-۸۷.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


==شاگردان==
== شاگردان ==
از حوزه درس حائری، عالمانی تربیت شدند که برخی در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. از جمله شاگردان او:
از حوزه درس حائری، عالمانی تربیت شدند که برخی در عصر خود به مقام مرجعیت رسیدند. از جمله شاگردان او:
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
#[[علی اکبر کاشانی]]
# [[علی اکبر کاشانی]]
#[[سید علی یثربی کاشانی]] <ref>خمینی(امام)، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۹، ص۴۲۷.</ref>
# [[سید علی یثربی کاشانی]]<ref>خمینی (امام)، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۱۹، ص۴۲۷.</ref>
#[[مصطفی کشمیری]]
# [[مصطفی کشمیری]]
#[[ محمدحسن نویسی قمی |شیخ محمدحسن نویسی]]
# [[محمدحسن نویسی قمی |شیخ محمدحسن نویسی]]
#[[احمد مازندرانی]]
# [[احمد مازندرانی]]
#[[سید صدرالدین صدر]]
# [[سید صدرالدین صدر]]
#[[ میرزا هاشم آملی |میرزا هاشم آملى]]
# [[میرزا هاشم آملی |میرزا هاشم آملی]]
#[[سید حسین آل‌علی شاهرودی]]
# [[سید حسین آل‌علی شاهرودی]]
#[[سید عبدالحسین طیب]]
# [[سید عبدالحسین طیب]]
#[[محمدعلی اراکی]]
# [[محمدعلی اراکی]]
#[[سید رضا بهاءالدینی]]
# [[سید رضا بهاءالدینی]]
#[[ سید احمد شبیری زنجانی| سیداحمد حسینی زنجانی]]
# [[سید احمد شبیری زنجانی| سیداحمد حسینی زنجانی]]
#[[سید روح‌الله موسوی خمینی]]
# [[سید روح‌الله موسوی خمینی]]
#[[سید احمد خوانساری]]
# [[سید احمد خوانساری]]
#[[سید محمدتقی خوانساری]]
# [[سید محمدتقی خوانساری]]
#[[سید محمد محقق داماد]]
# [[سید محمد محقق داماد]]
#[[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]]
# [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]]
#[[سید محمدکاظم شریعتمداری| سیدکاظم شریعتمداری]]
# [[سید محمدکاظم شریعتمداری| سیدکاظم شریعتمداری]]
#[[سید کاظم گلپایگانی]]
# [[سید کاظم گلپایگانی]]
#[[سید محمدرضا گلپایگانی]]
# [[سید محمدرضا گلپایگانی]]
#[[ملاعلی معصومی همدانی]]
# [[ملاعلی معصومی همدانی]]
#[[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۵۹، ۸۷ـ ۸۸.</ref>
# [[سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی]]<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۵۹، ۸۷–۸۸.</ref>
#[[سید رضا موسوی زنجانی]]<ref>جعفر سعیدی (پژوم)، ۱۳۸۶، ص ۵۰.</ref>
# [[سید رضا موسوی زنجانی]]<ref>جعفر سعیدی (پژوم)، ۱۳۸۶، ص ۵۰.</ref>
#[[محمدجواد انصاری همدانی]]
# [[محمدجواد انصاری همدانی]]
#[[سید ضیاءالدین استرآبادی]]<ref>https://historydocuments.ir/print.php?id=3383</ref>
# [[سید ضیاءالدین استرآبادی]]<ref>https://historydocuments.ir/print.php?id=3383</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}


== اوصاف ==
== اوصاف ==
=== روحیات شخصی و کارهای عام المنفعه ===
=== روحیات شخصی و کارهای عام‌المنفعه ===
شیخ عبدالکریم حائری فردی خوش اخلاق، شوخ طبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و [[ریا|ریاکاری]] بود. در مصرف [[وجوهات شرعی]]، بسیار احتیاط می‌کرد و بر زندگی‌اش [[زهد]] و ساده‌زیستی حاکم بود.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۲-۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷-۴۸.</ref>
شیخ عبدالکریم حائری فردی خوش‌اخلاق، شوخ‌طبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و [[ریا|ریاکاری]] بود. در مصرف [[وجوهات شرعی]]، بسیار احتیاط می‌کرد و بر زندگی‌اش [[زهد]] و ساده‌زیستی حاکم بود.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۵۲–۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷–۴۸.</ref>


وی توجهی ویژه به وضع زندگی طلبه‌ها و برطرف کردن مشکلاتشان داشت، گاهی شخصاً به حجره‌های آنان می‌رفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه می‌شد و افراد پرکار و کوشا را تشویق می‌کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۱-۴۲.</ref>
وی توجهی ویژه به وضع زندگی طلبه‌ها و برطرف کردن مشکلاتشان داشت، گاهی شخصاً به حجره‌های آنان می‌رفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه می‌شد و افراد پرکار و کوشا را تشویق می‌کرد.<ref>«مصاحبه با حضرت آیت الله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۱–۴۲.</ref>


حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه [[قم]] و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰.</ref> شيخ‌ عبدالکريم‌ از رجال‌ علم‌ و تقوی و از نقطۀ نظر صداق‌ و امانت‌، و اعراض‌ از دنيا، و اهتمام‌ به‌ تربيت‌ طلاّب‌، و تشکيل‌ حوزۀ علميّه‌ و...از مفاخر شیعه است. <ref>طهرانی، سید محمدحسین، معاد شناسی، ج۸، ص۲۰۱.
حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام‌المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه [[قم]] و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود.<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰.</ref> شیخ عبدالکریم از رجال علم و تقوی و از نقطه نظر صداق و امانت، و اعراض از دنیا، و اهتمام به تربیت طلاّب، و تشکیل حوزه علمیّه و… از مفاخر شیعه است.<ref>طهرانی، سید محمدحسین، معادشناسی، ج۸، ص۲۰۱.</ref>
</ref>


او به [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت(ع)]] بسیار علاقه‌مند بود و در جوانی در [[سامرا]] نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در [[ایام فاطمیه]] دوم ([[۱ جمادی‌الثانی|اول]] تا [[۳ جمادی‌الثانی]]) را در [[ایران]] مرسوم کرد. به جای مراسم [[تعزیه‌خوانی (آیین)|تعزیه]] و شبیه خوانی، مجالس [[ روضه‌خوانی (آیین)|روضه خوانی]] را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبت‌های مذهبی کوشید.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۸-۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱-۱۵۴.</ref>
او به [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت (ع)]] بسیار علاقه‌مند بود و در جوانی در [[سامرا]] نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در [[ایام فاطمیه]] دوم ([[۱ جمادی‌الثانی|اول]] تا [[۳ جمادی‌الثانی]]) را در [[ایران]] مرسوم کرد. به جای مراسم [[تعزیه‌خوانی (آیین)|تعزیه]] و شبیه خوانی، مجالس [[روضه‌خوانی (آیین)|روضه خوانی]] را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبت‌های مذهبی کوشید.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۴۸–۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱–۱۵۴.</ref>


=== در عرصه سیاست ===
=== در عرصه سیاست ===
شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آن‌ها می‌توان شخصیت حائری را اساسا غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر می‌رسد که کناره گیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت، <ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۶۱-۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی می‌شده است.
شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آن‌ها می‌توان شخصیت حائری را اساساً غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر می‌رسد که کناره‌گیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت،<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۶۱–۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱–۱۶۲.</ref> بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی می‌شده است.


رویه حائری پیش از ورود به [[قم]]، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت ایران، نیز همین گونه بود. مثلا در میان عالمانی که در [[ محرم (ماه)|محرّم]] ۱۳۳۰، هم زمان با حضور حائری در [[کربلا]]، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از [[نجف]] و کربلا به [[کاظمین|کاظمین]] رفتند و حدود سه ماه در آنجا ماندند، نام کسانی چون میرزا [[محمدتقی شیرازی|محمد تقی شیرازی]]، [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاء عراقی]] در منابع تاریخی ثبت شده است، <ref>نظام الدین زاده، ص۱۵۴-۱۵۵.</ref> ولی نشانی از حائری نیست. بنابراین می‌توان حائری را، همچون استادش [[سید محمد فشارکی]]، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بوده‌اند.<ref>شکوری، ص۱۱۶ به بعد؛ امینی، اهتمام...، ص۱۹۱.</ref>
رویه حائری پیش از ورود به [[قم]]، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت ایران، نیز همین گونه بود؛ مثلاً در میان عالمانی که در [[محرم (ماه)|محرّم]] ۱۳۳۰، هم‌زمان با حضور حائری در [[کربلا]]، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از [[نجف]] و کربلا به [[کاظمین]] رفتند و حدود سه ماه در آنجا ماندند، نام کسانی چون میرزا [[محمدتقی شیرازی|محمد تقی شیرازی]]، [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[محمدحسین غروی نائینی|میرزای نائینی]]، [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[آقا ضیاء عراقی|آقاضیاء عراقی]] در منابع تاریخی ثبت شده است،<ref>نظام الدین زاده، ص۱۵۴–۱۵۵.</ref> ولی نشانی از حائری نیست؛ بنابراین می‌توان حائری را، همچون استادش [[سید محمد فشارکی]]، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بوده‌اند.<ref>شکوری، ص۱۱۶ به بعد؛ امینی، اهتمام…، ص۱۹۱.</ref>


به خاطر جایگاه اجتماعی حائری در اواخر عمرش، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ مهم‌ترین چالش حائری در این سال‌ها نحوه تعامل و مناسباتش با [[رضا پهلوی |رضاشاه]] بود. در دورانی که رضاخان سردار سپه بود روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتند.<ref>دولت آبادی، ج۴، ص۲۸۹.</ref> از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله [[ واقعه کشف حجاب |کشف حجاب]]، مناسبات میان آن‌ها نه حسنه نه تیره بود.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۴.</ref> حائری در ماجرای اجباری شدن سربازی در ایران که مورد مخالفت برخی از علمای شیعه قرار گرفته بود با آن طرح موافقت کرد.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص۴۹۷-۴۹۸</ref> اما از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آن دو تیره بود، در پی این ماجرا، حائری در [[۱۱ تیر]] ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۸۳.</ref> از آن پس، مناسبات آنها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۵.</ref>
به خاطر جایگاه اجتماعی حائری در اواخر عمرش، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ مهم‌ترین چالش حائری در این سال‌ها نحوه تعامل و مناسباتش با [[رضا پهلوی |رضاشاه]] بود. در دورانی که رضاخان سردار سپه بود روابط نسبتاً خوبی با یکدیگر داشتند.<ref>دولت‌آبادی، ج۴، ص۲۸۹.</ref> از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله [[واقعه کشف حجاب |کشف حجاب]]، مناسبات میان آن‌ها نه حسنه نه تیره بود.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۴.</ref> حائری در ماجرای اجباری شدن سربازی در ایران که مورد مخالفت برخی از علمای شیعه قرار گرفته بود با آن طرح موافقت کرد.<ref>شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ج۴، ص۴۹۷–۴۹۸</ref> اما از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آن دو تیره بود، در پی این ماجرا، حائری در [[۱۱ تیر]] ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۸۳.</ref> از آن پس، مناسبات آنها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود.<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۵.</ref>


البته برخی اهتمام او را به حفظ [[حوزه علمیه قم]] مهم‌ترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانسته‌اند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمی‌شد، زیرا بر این باور بود که موضع گیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجه‌ای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و [[مذهب]] را در [[ایران]] استمرار بخشید.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹-۳۰، ۵۳-۵۴؛ امینی، اهتمام...، ص۱۹۸.</ref>
البته برخی اهتمام او را به حفظ [[حوزه علمیه قم]] مهم‌ترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانسته‌اند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمی‌شد، زیرا بر این باور بود که موضع‌گیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجه‌ای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و [[مذهب]] را در [[ایران]] استمرار بخشید.<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹–۳۰، ۵۳–۵۴؛ امینی، اهتمام…، ص۱۹۸.</ref>


==آثار ==
== آثار ==
مهم‌ترین اثر وی، [[درر الفوائد (کتاب)|درر الفوائد]] است که ''دُرَرُ الاصول'' هم نامیده شده‌است. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی [[سید محمد فشارکی]] دارد و از سوی دیگر از آرای مهم [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در قلمرو اصول فقه برآمده است.
مهم‌ترین اثر وی، [[درر الفوائد (کتاب)|درر الفوائد]] است که ''دُرَرُ الاصول'' هم نامیده شده‌است. این اثر از یک سو، ریشه در مبانی اصولی [[سید محمد فشارکی]] دارد و از سوی دیگر از آرای مهم [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] در قلمرو اصول فقه برآمده است.


حائری، بنابر اظهار خود، در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده‌است.<ref>طبسی، ص۶۳.</ref>
حائری، بنابر اظهار خود، در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده‌است.<ref>طبسی، ص۶۳.</ref>


برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، [[محمد ثقفی تهرانی|میرزا محمد ثقفی]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، بر دررالفوائد حاشیه نوشته‌اند که برخی از آن‌ها به چاپ رسیده‌است.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref>
برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، [[محمد ثقفی تهرانی|میرزا محمد ثقفی]]، [[محمدعلی اراکی]] و [[سید محمدرضا گلپایگانی|سیدمحمدرضا گلپایگانی]]، بر دررالفوائد حاشیه نوشته‌اند که برخی از آن‌ها به چاپ رسیده‌است.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳–۱۰۵.</ref>


وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در [[قم]]، کمتر به تألیف پرداخت. با این حال، آثار ارزشمندی از او برجای مانده‌است که می‌توان آن‌ها را چهار نوع دانست:
وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در [[قم]]، کمتر به تألیف پرداخت. با این حال، آثار ارزشمندی از او برجای مانده‌است که می‌توان آن‌ها را چهار نوع دانست:


'''* آثار تالیفی:'''
'''* آثار تألیفی:'''
از وی ۵ اثر تالیفی باقی مانده‌است که عبارتند از: دُرَرُالفوائد، کتاب النکاح، کتاب الرضاع، کتاب المواریث و کتاب الصلوة.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۹۹-۱۰۱.</ref>
از وی ۵ اثر تألیفی باقی مانده‌است که عبارتند از: دُرَرُالفوائد، کتاب النکاح، کتاب الرضاع، کتاب المواریث و کتاب الصلوة.<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۹۹–۱۰۱.</ref>


'''* حواشی بر کتاب‌های فقهی:'''
'''* حواشی بر کتاب‌های فقهی:'''
مانند حاشیه بر [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] اثر [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سیدمحمدکاظم یزدی]] و حاشیه بر اَنیسُ التجّار{{یادداشت|کتابی است فقهی که همان رساله عملیه ملا مهدی نراقی به زبان فارسی است وبرخوردار از فروعات فراوان و دسته‌بندی منطقی که به جهت نیاز عموم مردم به‌ویژه اهل تجارت تصنیف شده‌است. }} اثر [[محمدمهدی نراقی|ملامهدی نراقی]].<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref>
مانند حاشیه بر [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] اثر [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی|سیدمحمدکاظم یزدی]] و حاشیه بر اَنیسُ التجّار{{یادداشت|کتابی است فقهی که همان رساله عملیه ملا مهدی نراقی به زبان فارسی است وبرخوردار از فروعات فراوان و دسته‌بندی منطقی که به جهت نیاز عموم مردم به‌ویژه اهل تجارت تصنیف شده‌است.}} اثر [[محمدمهدی نراقی|ملامهدی نراقی]].<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵–۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref>


'''*نگاشتن تقریرات درس استادانش:'''
'''*نگاشتن تقریرات درس استادانش:'''
از این نمونه فقط از تقریرات درس ''[[اصول فقه]]'' [[سید محمد فشارکی]] یاد شده‌است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه‍...، ج۴، ص۳۷۸.</ref>
از این نمونه فقط از تقریرات درس ''[[اصول فقه]]'' [[سید محمد فشارکی]] یاد شده‌است.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه‍... ، ج۴، ص۳۷۸.</ref>


'''*تقریرات درس‌هایش:'''
'''*تقریرات درس‌هایش:'''
این تقریرات را شاگردانش تدوین کرده‌اند؛ مانند رساله الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع و کتاب التجارة، هر سه به قلم [[محمدعلی اراکی]] و تقریرات درس‌های او، به قلم [[سید محمدرضا گلپایگانی|سید محمد رضا گلپایگانی]] و [[میرزامحمود آشتیانی]].<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۵.</ref>
این تقریرات را شاگردانش تدوین کرده‌اند؛ مانند رساله الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع و کتاب التجارة، هر سه به قلم [[محمدعلی اراکی]] و تقریرات درس‌های او، به قلم [[سید محمدرضا گلپایگانی|سید محمد رضا گلپایگانی]] و [[میرزامحمود آشتیانی]].<ref>کریمی جهرمی، آیة الله مؤسس…، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۵.</ref>


'''*[[رساله توضیح‌المسائل|رساله‌های عملیه]] و [[فتوا|فتاوا]]:'''
'''*[[رساله توضیح‌المسائل|رساله‌های عملیه]] و [[فتوا|فتاوا]]:'''
مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل می‌باشند.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref>
مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل می‌باشند.<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵–۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷.</ref>


== نگارخانه ==
== نگارخانه ==
 
{{وسط‌چین}}
<center>
<gallery widths="120" heights="120px" perrow="6" style="border: 5px solid #004225; box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); -moz-box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); -webkit-box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); border-radius: 0.5em; -moz-border-radius: 0.5em; -webkit-border-radius: 0.5em;">
<gallery widths="120" heights="120px" perrow="6" style="border: 5px solid #004225; box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); -moz-box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); -webkit-box-shadow: 0.1em 0.1em 0.5em rgba(0،0،0،0.75); border-radius: 0.5em; -moz-border-radius: 0.5em; -webkit-border-radius: 0.5em;">
پرونده:اقامه نماز عید توسط آیت الله حائری.jpg|اقامه [[نماز عید]] به [[امام جماعت|امامت]] [[آیت الله]] حائری
پرونده:اقامه نماز عید توسط آیت الله حائری.jpg|اقامه [[نماز عید]] به [[امام جماعت|امامت]] [[آیت الله]] حائری
خط ۲۰۴: خط ۲۰۲:
پرونده:تصویر قبر شیخ عبدالکریم حائری.jpg|مرقد شیخ عبدالکریم حائری در [[حرم حضرت معصومه(س)]]
پرونده:تصویر قبر شیخ عبدالکریم حائری.jpg|مرقد شیخ عبدالکریم حائری در [[حرم حضرت معصومه(س)]]
</gallery>
</gallery>
</center>
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس۲}}
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
*[[آقابزرگ طهرانی]]، ''[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]''، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳.
* [[آقابزرگ طهرانی]]، ''[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]''، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳.
*آقابزرگ طهرانی، ''[[طبقات اعلام الشیعة]]''، مشهد، ۱۴۰۴.
* [[سید احمد شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، احمد، الکلام یجرّ الکلام: شامل داستان‌ها و رویدادهای مستند و حقیقی، قم، حق‌بین، ۱۳۶۸ش.
*استادی، ''یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی''، اراک، ۱۳۷۵ش.
*امینی، ''اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم'' به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
*امینی، ''مروری بر زندگی آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد''، گنجینه اسناد، سال ۵، دفتر ۳ و ۴.
*بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، زوار، ۱۳۴۷ش.
*حائری یزدی، مهدی، ''خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی''، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، ۱۳۸۱ش.
*حائری، عبدالحسین، ''مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری''، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
*حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۷۷ش.
*حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، اصفهان، موسسه نشر نفائس مخطوطات، ۱۳۶۴ش.
* خمینی(امام)، سید روح‌الله، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۹ش.
*دولت آبادی، ''حیات یحیی''، تهران، ۱۳۶۲ش.
*رضوی، ''حاج شیخ عبدالکریم حائری و سامان دادن به تبلیغات دینی'' »، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
*روزنامه اطلاعات.
*[[سید احمد شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، احمد، الکلام یجرّ الکلام: شامل داستان‌ها و رویدادهای مستند و حقیقی، قم، حق‌بین، ۱۳۶۸ش.
* [[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی، ۱۳۸۹ش.
* [[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]]، سید موسی، جرعه‌ای از دریا، قم، مؤسسه کتاب‌شناسی، ۱۳۸۹ش.
*شکوری، ''مرجع دوراندیش و صبور: آیت اللّه حائری، مؤسس حوزه علمیه قم''، یاد، ش ۱۷.
*شریف رازی، ''[[گنجینه دانشمندان]]''، تهران، ۱۳۵۲ـ۱۳۵۴ش.
*صفوت تبریزی، ''زندگی نامه آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری''، به کوشش علی صدرایی خویی، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
*صدرایی خویی، ''آیت اللّه اراکی: یک قرن وارستگی''، تهران، ۱۳۸۲ش.
*طبسی، ''مصاحبه با آیت اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی''، حوزه، سال ۶، ش ۴.
* [https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/ عبدالکریم-حائری-یزدی]، در پایگاه راسخون.
* [https://rasekhoon.net/mashahir/show/584031/ عبدالکریم-حائری-یزدی]، در پایگاه راسخون.
*فیاضی، عمادالدین، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (موسس حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش.
* آقابزرگ طهرانی، ''[[طبقات اعلام الشیعة]]''، مشهد، ۱۴۰۴.
*فیض قمی، ''کتاب گنجینه آثار قم''، قم، ۱۳۴۹ـ۱۳۵۰ش.
* استادی، ''یادنامه حضرت آیةاللّه العظمی اراکی''، اراک، ۱۳۷۵ش.
*کریمی جهرمی، علی، آیة اللّه مؤسّس: مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری، قم، دار الحکمة، ۱۳۷۲ش.
* امینی، ''اهتمام آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری در تأسیس و حراست از حوزه علمیه قم'' به کوشش محمدکاظم شمس، عبدالهادی اشرفی، و جواد آهنگر، قم، بوستان کتاب قم، ۱۳۸۳ش.
*محقق داماد، علی، ''مصاحبه با حضرت آیت اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد''، حوزه، سال ۲۱، ش ۶.
* امینی، ''مروری بر زندگی آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی: بنیانگذار حوزه علمیه قم به روایت اسناد''، گنجینه اسناد، سال ۵، دفتر ۳ و ۴.
*محقق داماد، مصطفی، ''مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد''، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
* بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، تهران، زوار، ۱۳۴۷ش.
*مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، تهران، الهام، ۱۳۷۳ش.
* حائری یزدی، مرتضی، سرّ دلبران: عرفان و توحید ناب در ضمن داستان‌ها، به کوشش رضا استادی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۷۷ش.
*سعیدی (پژوم)، جعفر، یادگاری ماندگار، تهران: سایه، ۱۳۸۶.
* حائری یزدی، مهدی، ''خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی''، به کوشش حبیب لاجوردی، تهران، ۱۳۸۱ش.
*مستوفی، ''شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه''، تهران، ۱۳۶۰ش.
* حائری، عبدالحسین، ''مصاحبه با استاد عبدالحسین حائری''، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
*نظام الدین زاده، ''هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران''، به کوشش نصراللّه صالحی، تهران، ۱۳۷۷ش.
* حبیب آبادی، محمدعلی، مکارم الآثار در احوال رجال در قرن ۱۳ و ۱۴ هجری، ج۶، اصفهان، مؤسسه نشر نفائس مخطوطات، ۱۳۶۴ش.
*نیکوبرش، ''بررسی عملکرد سیاسی آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه ش''، تهران، ۱۳۸۱ش.
* خمینی (امام)، سید روح‌الله، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ۱۳۸۹ش.
* دولت‌آبادی، ''حیات یحیی''، تهران، ۱۳۶۲ش.
* رضوی، ''حاج شیخ عبدالکریم حائری و سامان دادن به تبلیغات دینی''»، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
* روزنامه اطلاعات.
* سعیدی (پژوم)، جعفر، یادگاری ماندگار، تهران: سایه، ۱۳۸۶.
* شریف رازی، ''[[گنجینه دانشمندان]]''، تهران، ۱۳۵۲–۱۳۵۴ش.
* شکوری، ''مرجع دوراندیش و صبور: آیت اللّه حائری، مؤسس حوزه علمیه قم''، یاد، ش ۱۷.
* صدرایی خویی، ''آیت اللّه اراکی: یک قرن وارستگی''، تهران، ۱۳۸۲ش.
* صفوت تبریزی، ''زندگی‌نامه آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری''، به کوشش علی صدرایی خویی، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
* طبسی، ''مصاحبه با آیت اللّه حاج شیخ محمدرضا طبسی''، حوزه، سال ۶، ش ۴.
* فیاضی، عمادالدین، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی آیت اللّه العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری (مؤسس حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش.
* فیض قمی، ''کتاب گنجینه آثار قم''، قم، ۱۳۴۹–۱۳۵۰ش.
* کریمی جهرمی، علی، آیة اللّه مؤسّس: مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری، قم، دار الحکمة، ۱۳۷۲ش.
* محقق داماد، علی، ''مصاحبه با حضرت آیت اللّه حاج سیدعلی آقا محقق داماد''، حوزه، سال ۲۱، ش ۶.
* محقق داماد، مصطفی، ''مصاحبه با حجةالاسلام و المسلمین دکتر سیدمصطفی محقق داماد''، حوزه، سال ۲۱، ش ۵.
* مرسلوند، حسن، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ج۳، تهران، الهام، ۱۳۷۳ش.
* مستوفی، ''شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه''، تهران، ۱۳۶۰ش.
* نظام الدین زاده، ''هجوم روس و اقدامات رؤسای دین برای حفظ ایران''، به کوشش نصراللّه صالحی، تهران، ۱۳۷۷ش.
* نیکوبرش، ''بررسی عملکرد سیاسی آیت اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا سال ۱۳۱۵ه‍. ش''، تهران، ۱۳۸۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9405 دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/9405 دانشنامه جهان اسلام]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226880/%D8%AD%D8%A7%D8%A6%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%AD%D8%A7%D8%AC-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85 دایرة المعارف بزرگ اسلامی]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/226880/حائری،-حاج-شیخ-عبدالکریم دایرة المعارف بزرگ اسلامی]
{{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}}
{{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}}
{{مراجع تقلید شیعه}}
{{مراجع تقلید شیعه}}
خط ۲۶۹: خط ۲۶۷:
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | توضیحات =  
  | توضیحات =
}}</onlyinclude>
}}</onlyinclude>


 
[[ar:عبدالکریم الحائری]]
[[ar:عبدالكريم الحائري]]
[[en:'abd al-Karim Ha'iri Yazdi]]
[[en:'abd al-Karim Ha'iri Yazdi]]
[[ur:عبد الکریم حائری]]
[[ur:عبد الکریم حائری]]
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش