عبدالحسین تهرانی: تفاوت میان نسخهها
جز
←فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
شیخ العراقین پس از عزیمت به [[عراق]] تحصیلات حوزوی خود را در [[نجف]] سپری کرد. او در دروس اساتیدی چون حسن کاشف الغطاء ( فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]])، مشکور بن محمد بن صقر حولاوی (درگذشت [[سال ۱۲۷۳ هجری قمری|۱۲۷۳ق]])، عیسی بن حسین، (معروف به زاهد)، و [[محمدحسن نجفی]] حاضر شد. وی یکی از چهار شاگرد [[صاحب جواهر]] است که خود بر [[اجتهاد]] آنان تصریح کرده است. شیخ العراقین پس از کسب [[اجتهاد]] به [[تهران]] بازگشت.<ref>محمد جعفر سبحانی، موسوعة الرجالية، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/71735/7/438 سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص ۴۳۸ و ۴۳۹.]</ref> برخی از نویسندگان کتب تراجم او را مرجع دینی تهران در دوره [[ناصرالدین شاه قاجار]] معرفی کردهاند.<ref>محمدحسین حسینی جلالی، فهرس الترات، ج۲، ص ۱۶۷. </ref> | شیخ العراقین پس از عزیمت به [[عراق]] تحصیلات حوزوی خود را در [[نجف]] سپری کرد. او در دروس اساتیدی چون حسن کاشف الغطاء ( فرزند [[جعفر کاشف الغطاء]])، مشکور بن محمد بن صقر حولاوی (درگذشت [[سال ۱۲۷۳ هجری قمری|۱۲۷۳ق]])، عیسی بن حسین، (معروف به زاهد)، و [[محمدحسن نجفی]] حاضر شد. وی یکی از چهار شاگرد [[صاحب جواهر]] است که خود بر [[اجتهاد]] آنان تصریح کرده است. شیخ العراقین پس از کسب [[اجتهاد]] به [[تهران]] بازگشت.<ref>محمد جعفر سبحانی، موسوعة الرجالية، ج ۱۳، ص ۳۲۶ و ۳۲۷.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/71735/7/438 سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۷، ص ۴۳۸ و ۴۳۹.]</ref> برخی از نویسندگان کتب تراجم او را مرجع دینی تهران در دوره [[ناصرالدین شاه قاجار]] معرفی کردهاند.<ref>محمدحسین حسینی جلالی، فهرس الترات، ج۲، ص ۱۶۷. </ref> | ||
== | ==فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی== | ||
شیخ العراقین پس از بازگشت به [[ایران]] علاوه بر زعامت دینی، در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز حاضر شد. وی تعاملاتی با [[امیرکبیر]] و دولت وقت [[ناصرالدین شاه]] داشت و با اعتقاد به اینکه «هرگاه مدار دولت و مملکتداری از روی شریعت مطهره باشد... هیچ فتنه و فساد بر نیاید» برای اجرای صحیح احکام و قوانین اسلامی تلاش نمود.<ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیر کبیر، ص ۳۷۴-۳۷۳.</ref> | شیخ العراقین پس از بازگشت به [[ایران]] علاوه بر زعامت دینی، در عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز حاضر شد. وی تعاملاتی با [[امیرکبیر]] و دولت وقت [[ناصرالدین شاه]] داشت و با اعتقاد به اینکه «هرگاه مدار دولت و مملکتداری از روی شریعت مطهره باشد... هیچ فتنه و فساد بر نیاید» برای اجرای صحیح احکام و قوانین اسلامی تلاش نمود.<ref>عباس اقبال آشتیانی، میرزا تقی خان امیر کبیر، ص ۳۷۴-۳۷۳.</ref> | ||