پرش به محتوا

شاه طهماسب اول: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>S.j.mousavi
جز (درج لینک زبان‌ها)
خط ۴۰: خط ۴۰:


==مهاجرت علما به ایران==
==مهاجرت علما به ایران==
مقارن با آغاز دوران سلطنت صفویان، مراکز فقهی و روحانی [[شیعه|شیعی]] در خارج از [[ایران]] و سرزمین‌های عربی به ویژه [[جبل عامل]] قرار داشت. با استقرار سلطنت [[صفویه|صفوی]] در دوره تهماسب، سیل مهاجرت عالمان و فقیهان شیعی از این مراکز به سوی ایران جاری شد. گرچه در زمان [[شاه اسماعیل اول]] کسانی چون شیخ [[زین الدین علی]] و [[سید نعمت الله حلی]] و حتی یک بار [[محقق کرکی]] به ایران آمده بودند؛ اما آن مهاجرت‌ها کوتاه‌مدت، منقطع و ناپایدار بود. بنابراین باید گفت تشکیل و استمرار نهاد روحانیت شیعی از دوره تهماسب آغاز می‌گردد، خصوصا پس از ورود محقق ثانی که به ایران وارد شدند، دودمان‌های روحانی از این مهاجرین و فرزندانشان در ایران تشکیل شده و مناصب مختلفی در ایران را از قبیل [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]، امامت، [[قضاوت]]، صدارت تا وزارت را به دست آوردند که تا اواخر دوره صفویه تداوم یافت. این سلسله خاندان‌های روحانی که علاوه بر ارتباط نسبی و سببی از نظر آموزشی و علمی نیز به یکدیگر پیوند می‌خورده‌اند، تا اواسط دوره صفویه سیمایی عربی به هیأت روحانیت ایران بخشید؛ اما به‌تدریج که نسل جدیدی از عالمان و فقیهان شیعی ایرانی پرورش یافت، عنصر ایرانی در فقاهت و روحانیت شیهی وجه غالب یافت. از معروف‌ترین عالمانی که در دوره شاه تهماسب به ایران مهاجرت کردند شیخ علی بن العالی کرکی معروف به [[محقق ثانی]]، [[شیخ علی منشار]]، شیخ [[حسین بن عبدالصمد حارثی]] و فرزندش [[شیخ بهایی]] می‌باشند. <ref>تذکره شاه تهماسب، ص۱۰۲</ref>
مقارن با آغاز دوران سلطنت صفویان، مراکز فقهی و روحانی [[شیعه|شیعی]] در خارج از [[ایران]] و سرزمین‌های عربی به ویژه [[جبل عامل]] قرار داشت. با استقرار سلطنت [[صفویه|صفوی]] در دوره تهماسب، سیل مهاجرت عالمان و فقیهان شیعی از این مراکز به سوی ایران جاری شد. گرچه در زمان [[شاه اسماعیل اول]] کسانی چون شیخ [[زین الدین علی]] و [[سید نعمت الله حلی]] و حتی یک بار [[محقق کرکی]] به ایران آمده بودند؛ اما آن مهاجرت‌ها کوتاه‌مدت، منقطع و ناپایدار بود. بنابراین باید گفت تشکیل و استمرار نهاد روحانیت شیعی از دوره تهماسب آغاز می‌گردد، خصوصا پس از ورود محقق ثانی که به ایران وارد شدند، دودمان‌های روحانی از این مهاجرین و فرزندانشان در ایران تشکیل شده و مناصب مختلفی در ایران را از قبیل [[شیخ الاسلام|شیخ الاسلامی]]، امامت، [[قضاوت]]، صدارت تا وزارت را به دست آوردند که تا اواخر دوره صفویه تداوم یافت. این سلسله خاندان‌های روحانی که علاوه بر ارتباط نسبی و سببی از نظر آموزشی و علمی نیز به یکدیگر پیوند می‌خورده‌اند، تا اواسط دوره صفویه سیمایی عربی به هیأت روحانیت ایران بخشید؛ اما به‌تدریج که نسل جدیدی از عالمان و فقیهان شیعی ایرانی پرورش یافت، عنصر ایرانی در فقاهت و روحانیت شیهی وجه غالب یافت. از معروف‌ترین عالمانی که در دوره شاه تهماسب به ایران مهاجرت کردند شیخ علی بن عبد العالی کرکی معروف به [[محقق ثانی]]، [[شیخ علی منشار]]، شیخ [[حسین بن عبدالصمد حارثی]] و فرزندش [[شیخ بهایی]] می‌باشند. <ref>تذکره شاه تهماسب، ص۱۰۲</ref>


شاه تهماسب با شخصیت و سیاست مذهبی‌ای که داشت، می‌کوشید تا روابط گرم و بسیار نزدیکی با علما برقرار کند. به طوری که علما و روحانیون همیشه در مجلس وی حاضر بودند و شاه تهماسب در هیچ امری بدون فتوا و مسأله عمل نمی‌کرد و در هر کاری ابتدا حکم شرعی آن را از علما می‌پرسید.{{مدرک}}
شاه تهماسب با شخصیت و سیاست مذهبی‌ای که داشت، می‌کوشید تا روابط گرم و بسیار نزدیکی با علما برقرار کند. به طوری که علما و روحانیون همیشه در مجلس وی حاضر بودند و شاه تهماسب در هیچ امری بدون فتوا و مسأله عمل نمی‌کرد و در هر کاری ابتدا حکم شرعی آن را از علما می‌پرسید.{{مدرک}}