کاربر ناشناس
تفسیر موضوعی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Lohrasbi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تفسیر موضوعی''' ترکیبی وصفی است که «موضوعی» بودن وصف تفسیر و ویژگی آن است، بنابراین در تفسیر موضوعی مفسر به [[تفسیر]] آیات قرآن راجع به موضوعی خاص میپردازد. | '''تفسیر موضوعی''' ترکیبی وصفی است که «موضوعی» بودن وصف تفسیر و ویژگی آن است، بنابراین در تفسیر موضوعی مفسر به [[تفسیر]] آیات قرآن راجع به موضوعی خاص میپردازد. | ||
تفسیر موضوعی در برابر تفسیر ترتیبی شیوهای در تفسیر آیات قرآن کریم است که مفسر از طریق آن به استنباط دیدگاه [[قرآن]] درباره موضوعی مرتبط با انسان و جهان هستی میپردازد. | تفسیر موضوعی در برابر [[تفسیر ترتیبی]] شیوهای در تفسیر [[آیه|آیات]] قرآن کریم است که مفسر از طریق آن به استنباط دیدگاه [[قرآن]] درباره موضوعی مرتبط با انسان و جهان هستی میپردازد. | ||
عنوان تفسیر موضوعی از مصطلحات نوپدید دوره معاصر و عصر بازگشت به قرآن و بیش از هر چیز وامدار تحولات فکری و فرهنگی بنیادین در قرن چهاردهم است که برخی مفسران و مصلحان دینی بر ضرورت آن تأکید ورزیدهاند. این شیوه [[تفسیر]] هنوز گامهای آغازین خود را برمی دارد و تا رسیدن به بلوغ و پختگی فاصله زیادی دارد. | عنوان تفسیر موضوعی از مصطلحات نوپدید دوره معاصر و عصر بازگشت به قرآن و بیش از هر چیز وامدار تحولات فکری و فرهنگی بنیادین در قرن چهاردهم است که برخی مفسران و مصلحان دینی بر ضرورت آن تأکید ورزیدهاند. این شیوه [[تفسیر]] هنوز گامهای آغازین خود را برمی دارد و تا رسیدن به بلوغ و پختگی فاصله زیادی دارد. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
ثالثاً مطابق تعریف نخست پیشینه کهن تری برای تفسیر موضوعی میتوان نشان داد؛ اما مطابق تعریف دوم پیشینه تفسیر موضوعی ریشه در دوران معاصر دارد و نمیتوان یا به ندرت میتوان اثری را به عنوان تفسیر موضوعی در گذشته نشان داد. | ثالثاً مطابق تعریف نخست پیشینه کهن تری برای تفسیر موضوعی میتوان نشان داد؛ اما مطابق تعریف دوم پیشینه تفسیر موضوعی ریشه در دوران معاصر دارد و نمیتوان یا به ندرت میتوان اثری را به عنوان تفسیر موضوعی در گذشته نشان داد. | ||
با مطالعه همه جوانب تفسیر موضوعی و مقایسه آن با تفاسیر ترتیبی عرضه شده در طول تاریخ تفاوت این دو شیوه تفسیر به روشنی آشکار میگردد. مهمترین نکته در تمایز این دو شیوه آن است که در تفسیر ترتیبی مفسر میکوشد تا به معنا و مدلول الفاظ و عبارات قرآن دست یابد و اگر احیاناً به آیات دیگر قرآن یا روایات مراجعه میکند برای فهم روشنتر همان مدلول الفاظ است و به موضوعات قرآنی توجه کافی نمیشود، با این حال در تفاسیر ترتیبی گاهی نوعی گرایش به تفسیر موضوعی نیز مشهود است که این توجه عارضی و استطرادی است.<ref>نک: المدرسة القرآنیه، ص۲۰ - ۲۳</ref> | با مطالعه همه جوانب تفسیر موضوعی و مقایسه آن با تفاسیر ترتیبی عرضه شده در طول تاریخ تفاوت این دو شیوه تفسیر به روشنی آشکار میگردد. مهمترین نکته در تمایز این دو شیوه آن است که در [[تفسیر ترتیبی]] مفسر میکوشد تا به معنا و مدلول الفاظ و عبارات قرآن دست یابد و اگر احیاناً به آیات دیگر قرآن یا روایات مراجعه میکند برای فهم روشنتر همان مدلول الفاظ است و به موضوعات قرآنی توجه کافی نمیشود، با این حال در تفاسیر ترتیبی گاهی نوعی گرایش به تفسیر موضوعی نیز مشهود است که این توجه عارضی و استطرادی است.<ref>نک: المدرسة القرآنیه، ص۲۰ - ۲۳</ref> | ||
== گونههای تفسیر موضوعی == | == گونههای تفسیر موضوعی == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== ویژگیهای تفسیر موضوعی == | == ویژگیهای تفسیر موضوعی == | ||
برای تفسیر موضوعی در مقایسه با تفسیر ترتیبی ویژگیها و امتیازاتی بیان شده که این امتیازات ناظر به دو قسم گونه دوم از تفسیر موضوعیاند. شایان ذکر است که برخی از موارد ذیل ناظر به تفاوت تفسیر ترتیبی با هر دو شیوه گونه سوم است و برخی ناظر به یکی از این دو شیوه است: | برای تفسیر موضوعی در مقایسه با تفسیر ترتیبی ویژگیها و امتیازاتی بیان شده که این امتیازات ناظر به دو قسم گونه دوم از تفسیر موضوعیاند. شایان ذکر است که برخی از موارد ذیل ناظر به تفاوت تفسیر ترتیبی با هر دو شیوه گونه سوم است و برخی ناظر به یکی از این دو شیوه است: | ||
# در تفسیر ترتیبی [[تفسیر|مفسر]] در مقابل [[قرآن]] مینشیند و به ترتیب [[سوره|سورهها]] و آیات معارف آن را استنباط و دریافت میکند اما در تفسیر موضوعی مفسر ابتدا به واقعیت زندگی خود مینگرد و نیازهای فکری، اعتقادی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی و... را در جوانب مختلف زندگی احساس و سپس برای برآورده ساختن آنها به قرآن مراجعه و با استنطاق از آن پاسخ آنها را دریافت میکند. در واقع در تفسیر موضوعی مفسر دائماً میان قرآن و واقعیت زندگی ارتباط و پیوندی محکم دیده، به آیات قرآن به عنوان مفسر و راهگشا و بیانگر نیازهای زندگی خود نظر میکند. | # در [[تفسیر ترتیبی]] [[تفسیر|مفسر]] در مقابل [[قرآن]] مینشیند و به ترتیب [[سوره|سورهها]] و آیات معارف آن را استنباط و دریافت میکند اما در تفسیر موضوعی مفسر ابتدا به واقعیت زندگی خود مینگرد و نیازهای فکری، اعتقادی، رفتاری، اجتماعی، اقتصادی و... را در جوانب مختلف زندگی احساس و سپس برای برآورده ساختن آنها به قرآن مراجعه و با استنطاق از آن پاسخ آنها را دریافت میکند. در واقع در تفسیر موضوعی مفسر دائماً میان قرآن و واقعیت زندگی ارتباط و پیوندی محکم دیده، به آیات قرآن به عنوان مفسر و راهگشا و بیانگر نیازهای زندگی خود نظر میکند. | ||
# در تفسیر ترتیبی مفسر به تحلیل مفردات و جملههای آیات پرداخته، مدلولهای آنها را استخراج میکند اما در تفسیر موضوعی مفسر افزون بر این میکوشد از مجموع مدلولهای جزئی پراکنده در سورهها و پیوند آنها با یکدیگر دیدگاه قرآن را درباره موضوعی خاص به دست آورد. | # در تفسیر ترتیبی مفسر به تحلیل مفردات و جملههای آیات پرداخته، مدلولهای آنها را استخراج میکند اما در تفسیر موضوعی مفسر افزون بر این میکوشد از مجموع مدلولهای جزئی پراکنده در سورهها و پیوند آنها با یکدیگر دیدگاه قرآن را درباره موضوعی خاص به دست آورد. | ||
# در تفسیر ترتیبی مفسر معلومات تفسیری فراوانی را ـ برحسب مقدار قرآنی که به ترتیب تفسیر میکند ـ در حوزههای مختلف معرفتی و عملی به دست میدهد، در حالی که در تفسیر موضوعی یک اندیشه را به مخاطب ارائه کرده، راه حلهای گره گشایی را برای مشکلات واقعی ارائه میدهد.<ref>التفسیر الموضوعی، ص۴۲ - ۴۳</ref> | # در تفسیر ترتیبی مفسر معلومات تفسیری فراوانی را ـ برحسب مقدار قرآنی که به ترتیب تفسیر میکند ـ در حوزههای مختلف معرفتی و عملی به دست میدهد، در حالی که در تفسیر موضوعی یک اندیشه را به مخاطب ارائه کرده، راه حلهای گره گشایی را برای مشکلات واقعی ارائه میدهد.<ref>التفسیر الموضوعی، ص۴۲ - ۴۳</ref> | ||
# انجام یک دوره کامل تفسیر ترتیبی نیازمند صرف زمان درازی است که این توفیق برای دانشمندان انگشت شماری دست داده است اما این زمان در تفسیر موضوعی کوتاه شده و هر مفسری به فراخور حال و فرصت خود به تفسیر یک یا چند موضوع قرآنی میپردازد.<ref>المدرسة القرآنیه، ص۴۵ - ۴۷</ref> | # انجام یک دوره کامل [[تفسیر ترتیبی]] نیازمند صرف زمان درازی است که این توفیق برای دانشمندان انگشت شماری دست داده است اما این زمان در تفسیر موضوعی کوتاه شده و هر مفسری به فراخور حال و فرصت خود به تفسیر یک یا چند موضوع قرآنی میپردازد.<ref>المدرسة القرآنیه، ص۴۵ - ۴۷</ref> | ||
شایان گفتن است که وجود این امتیازها و تأکید بر ضرورت تفسیر موضوعی به معنای نبود پیوند میان این دو شیوه از تفسیر و بینیازی تفسیر موضوعی از تفسیر ترتیبی نیست. تفسیر موضوعی به میزان زیادی مبتنی بر تفسیر ترتیبی است؛ به گونهای که بعضی تفسیر ترتیبی را شرط لازم تفسیر موضوعی دانسته، این دو شیوه را دو مرحله متکامل در تفسیر میدانند. <ref>نک: همان، ۳۹ - ۴۲، ص۴۴ - ۴۵؛ تفسیر موضوعی، ص۵۴ - ۵۷</ref> افزون بر این باید توجه داشت که رسالت عام قرآن تربیت وهدایت بشر در دو حوزه فرد و جامعه است و بهترین و نزدیکترین راه و نقطه آغاز تحقق این رسالت، و هدایت آحاد جامعه قرائت ترتیبی آیات توأم با تدبر در آن هاست و برای حصول تدبر در قرآن نیازمند تفسیر ترتیبی هستیم. | شایان گفتن است که وجود این امتیازها و تأکید بر ضرورت تفسیر موضوعی به معنای نبود پیوند میان این دو شیوه از تفسیر و بینیازی تفسیر موضوعی از تفسیر ترتیبی نیست. تفسیر موضوعی به میزان زیادی مبتنی بر تفسیر ترتیبی است؛ به گونهای که بعضی تفسیر ترتیبی را شرط لازم تفسیر موضوعی دانسته، این دو شیوه را دو مرحله متکامل در تفسیر میدانند. <ref>نک: همان، ۳۹ - ۴۲، ص۴۴ - ۴۵؛ تفسیر موضوعی، ص۵۴ - ۵۷</ref> افزون بر این باید توجه داشت که رسالت عام قرآن تربیت وهدایت بشر در دو حوزه فرد و جامعه است و بهترین و نزدیکترین راه و نقطه آغاز تحقق این رسالت، و هدایت آحاد جامعه قرائت ترتیبی آیات توأم با تدبر در آن هاست و برای حصول تدبر در قرآن نیازمند تفسیر ترتیبی هستیم. |