کاربر ناشناس
استطاعت (حج): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==معنای لغوی و اصطلاحی== | ==معنای لغوی و اصطلاحی== | ||
واژه استطاعت از ریشه | واژه استطاعت از ریشه «ط و ع» به معناى قدرت و توانایى داشتن براى انجام دادن كارى است.<ref>جوهرى؛ زبیدى، ذیل «طوع»</ref> مستند فقها براى این شرط، علاوه بر این آیه، مُفاد احادیث و نیز قبیح بودن عقلى تكلیف به شخص ناتوان است.<ref>ر.ک: علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 49؛ شوكانى، ج 5، ص 12ـ14؛ خلخالى، ج 1، ص 77ـ 83</ref> با وجود این، به تصریح محققان، مراد از استطاعت در آیه «وَلِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا»،<ref>آلعمران، 97</ref> صرفآ توانایىِ عام كه عقل آن را تأیید كند، نیست، بلكه باتوجه به احادیثى كه به تفسیر آیه پرداختهاند، مفهومى مضیقتر از قدرت عقلى یا اصطلاحاً «استطاعت شرعى» مراد است.<ref>براى نمونه ر.ک: راغب اصفهانى، ذیل «طوع»؛ خلخالى، ج 1، ص 77ـ 78</ref> | ||
==استطاعت مالی== | ==استطاعت مالی== | ||
* به نظر مشهور فقهاى شیعه، مستطیعِ مالى كسى است كه علاوه بر نیازهاى عادى زندگى خود، مانند مسكن و اثاث منزل و مخارج كسانى كه عرفآ و شرعآ نفقه آنها برعهده اوست، زاد و راحله یا قیمت آنها را پیش از سفر حج داشته باشد. امكان تحصیل هزینه سفر در طول سفر حج، موجب استطاعت نیست.<ref>ر.ک:ابنسعید، ص 174؛ علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 53؛ امام خمینى، ج 1، ص 373ـ374؛ خلخالى، ج 1، ص90ـ91</ref> البته نراقى<ref>نراقی، ج 11، ص 27</ref> كسب درآمد در طول سفر را در صورتى كه متناسب با شأن انسان باشد یا كارى باشد كه در وطنش شغل اوست، مصداق استطاعت شناخته است. مقدار و كیفیت زاد و راحله در هر مكان با مكان دیگر و براى هر شخص با شخص دیگر متفاوت است و براى ارزیابى آنها شأن و اقتضائات زندگى هر شخص مستقلاً در نظر گرفته میشود.<ref>ر.ک: موسوى عاملى، ج 7، ص40؛ حكیم، 1374ش، ص20؛ خلخالى، ج 1، ص 88، 92ـ93</ref> | * به نظر مشهور فقهاى شیعه، مستطیعِ مالى كسى است كه علاوه بر نیازهاى عادى زندگى خود، مانند مسكن و اثاث منزل و مخارج كسانى كه عرفآ و شرعآ نفقه آنها برعهده اوست، زاد و راحله یا قیمت آنها را پیش از سفر [[حج]] داشته باشد. امكان تحصیل هزینه سفر در طول سفر حج، موجب استطاعت نیست.<ref>ر.ک:ابنسعید، ص 174؛ علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 53؛ امام خمینى، ج 1، ص 373ـ374؛ خلخالى، ج 1، ص90ـ91</ref> البته [[ملا احمد نراقی|نراقى]]<ref>نراقی، ج 11، ص 27</ref> كسب درآمد در طول سفر را در صورتى كه متناسب با شأن انسان باشد یا كارى باشد كه در وطنش شغل اوست، مصداق استطاعت شناخته است. مقدار و كیفیت زاد و راحله در هر مكان با مكان دیگر و براى هر شخص با شخص دیگر متفاوت است و براى ارزیابى آنها شأن و اقتضائات زندگى هر شخص مستقلاً در نظر گرفته میشود.<ref>ر.ک: موسوى عاملى، ج 7، ص40؛ حكیم، 1374ش، ص20؛ خلخالى، ج 1، ص 88، 92ـ93</ref> | ||
* هزینه بازگشت از سفر هم باید براى برآورد استطاعت مورد توجه قرار گیرد.<ref>نراقى، ج 11، ص 26؛ امام خمینى، ج 1، ص 373</ref> برخى از فقیهان امامى نیاز به زاد و راحله را براى تحقق استطاعت، مختص به موارد ضرورى دانستهاند مانند وقتى كه سفر حج مستلزم پیمودن مسافتى طولانى باشد، ولى در مواردى كه زاد و راحله یا یكى از آنها مورد نیاز نیست، از جمله در مورد كسانى كه در مكه یا نزدیكى آن ساكناند، این فقها بر آناند كه استطاعت مالى بدون داشتن آنها هم تحقق مییابد.<ref>ر.ک: محقق حلّى، 1409، ج 1، ص 165؛ علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 52؛ نراقى، ج 11، ص 28ـ32؛ براى نقد این نظر ر.ک: موسوى عاملى، ج 7، ص 36؛ طباطبائى یزدى، ج 4، ص 364؛ خلخالى، ج 1، ص 78ـ83، 85</ref> | * هزینه بازگشت از سفر هم باید براى برآورد استطاعت مورد توجه قرار گیرد.<ref>نراقى، ج 11، ص 26؛ امام خمینى، ج 1، ص 373</ref> برخى از فقیهان امامى نیاز به زاد و راحله را براى تحقق استطاعت، مختص به موارد ضرورى دانستهاند مانند وقتى كه سفر حج مستلزم پیمودن مسافتى طولانى باشد، ولى در مواردى كه زاد و راحله یا یكى از آنها مورد نیاز نیست، از جمله در مورد كسانى كه در مكه یا نزدیكى آن ساكناند، این فقها بر آناند كه استطاعت مالى بدون داشتن آنها هم تحقق مییابد.<ref>ر.ک: محقق حلّى، 1409، ج 1، ص 165؛ علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 52؛ نراقى، ج 11، ص 28ـ32؛ براى نقد این نظر ر.ک: موسوى عاملى، ج 7، ص 36؛ طباطبائى یزدى، ج 4، ص 364؛ خلخالى، ج 1، ص 78ـ83، 85</ref> | ||
==داشتن بدهی== | ==داشتن بدهی== | ||
تمام فقهاى مذاهب اسلامى داشتن دَین (چه دین به مردم و چه دین الهى مانند | تمام فقهاى مذاهب اسلامى داشتن دَین (چه دین به مردم و چه دین الهى مانند [[زکات]] و [[خمس]]) را در صورتى كه با اداى آن، امكان سفر حج از میان برود، مانع استطاعت مالى دانستهاند. طلب شخص از دیگران، هرگاه قابل استیفا نباشد نیز موجب استطاعت نیست.<ref>ر.ک:ابنقدامه، ج 3، ص 172ـ 173؛ نووى، المجموع، ج 7، ص 68ـ69؛ علامه حلّى، 1414، ج 7، ص 56؛ حطّاب، ج 3، ص 459، 467؛ خلخالى، ج 1، ص 114ـ115</ref> البته برخى فقها داشتن دین مؤجَّل (دینى كه تا رسیدن مهلت پرداخت آن امكان سفر حج باشد) یا دینى كه بستانكار آن را مطالبه نكند، مانع استطاعت نمیدانند.<ref>ر.ک: نووى، المجموع، ج 7، ص 68؛ موسوى عاملى، ج 7، ص 43؛ فاضلهندى، ج 5، ص 98</ref> | ||
==استطاعت با بخشش== | ==استطاعت با بخشش== | ||
ممكن است استطاعت مالى با بخشش یا در اختیار گذاشتنِ زاد و راحله از جانب شخصى دیگر حاصل شود، مانند بخشش هزینه سفر حج به فرزند از سوى پدر، كه آن را استطاعت بَذْلى گفتهاند. فقهاى امامى به استناد [[آیه]] 97 آلعمران و [[احادیث]]، قبول هبه را در این حالت لازم و به جا آوردن حج را واجب شمردهاند؛<ref>ر.ک: محقق حلّى، 1409، ج 1، ص 165؛ خلخالى، ج 1، ص 157ـ162، 175ـ176</ref> اما بیشتر فقهاى [[اهل سنّت]] پذیرش چنین [[هبه|هبهاى]] را [[واجب]] به شمار نیاوردهاند. البته [[محمد بن ادریس شافعی|شافعى]] بذل بدون منّت، مانند بذل حج از جانب فرزند را موجب استطاعت دانسته است. همچنین [[مالکی|مالكیان]] حج را براى كسانى كه به درخواست كمك از دیگران عادت دارند و در طول سفر حج میتوانند به اندازه كافى از دیگران كمك بگیرند، واجب دانستهاند.<ref>ر.ک: كاسانى، ج 2، ص 122؛ ابنقدامه، ج 3، ص170؛ حطّاب، ج 3، ص 471ـ472؛ زحیلى، ج 3، ص 28، 33</ref> | |||
به نظر برخى فقهاى امامى از بین بردن استطاعت مالى، مثلاً بخشش مال به دیگران پس از حصول استطاعت و استقرار وجوب حج، جایز نیست، ولى حفظ استطاعت مالى بر كسى كه از جهات دیگر استطاعت ندارد، واجب نیست.<ref>ر.ک: میرزاى قمى، ج 1، ص 318ـ 319؛ خلخالى، ج 1، ص130ـ134</ref> | |||
==استطاعت بدنى== | ==استطاعت بدنى== | ||
در مورد استطاعت بدنى و سلامت جسمانى، به نظر شمارى از | در مورد استطاعت بدنى و سلامت جسمانى، به نظر شمارى از [[حنفی|حنفیان]]، حج بر اشخاص بیمار، از پا افتاده، فلج و نابینا، حتى اگر راهنما داشته باشند، واجب نیست. به نظر سایر فقهاى [[اهل سنّت]] بر فرد نابینایى كه راهنما دارد، حج واجب است. شافعیان داشتن سلامت جسمى و نیروى بدنى را، در حد توانایى سوار شدن بر مركب بدون مشقتِ بسیار، كافى دانستهاند. مالكیان دارا بودن نیروى جسمانیاى كه بتواند شخص را، سواره یا پیاده، بدون مشقت غیرعادى به مكه برساند، موجب استطاعت بدنىِ او شمردهاند.<ref>ر.ک: كاسانى، ج 2، ص 121؛ نووى، المجموع، ج 7، ص 63، 85؛ حطّاب، ج 3، ص 457ـ458؛ زحیلى، ج 3، ص 27ـ29</ref> | ||
فقهاى [[شیعه]] نیز استطاعت بدنى را شرط وجوب حج دانسته و بر بیمارانى كه به دشوارى میتوانند سوار بر مركب (از جمله اتومبیل و هواپیما) شوند، حج را واجب ندانستهاند. <ref>ر.ک: محقق حلّى، 1409، ج 1، ص 165ـ166؛ نجفى، ج 17، ص 280ـ 281؛ امام خمینى، ج 1، ص380</ref> | |||
==ایمن بودن راه سفر== | ==ایمن بودن راه سفر== |