کاربر ناشناس
صفویان: تفاوت میان نسخهها
←ارتباط علمای شیعه و صفویان
imported>Kmhoseini بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Kmhoseini |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
صفویه در دوران حکومت خود شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کردند | صفویه در دوران حکومت خود شیعه را به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام کردند | ||
==ارتباط علمای شیعه و صفویان== | ==ارتباط علمای شیعه و صفویان== | ||
با اینکه در مرحله آغازین تشکیل حکومت صفویه، علمای شیعه نقشی در تشکیل حکومت نداشتند، در اواخر دوران سلطنت شاه اسماعیل صفوی، علما به ساختار حکومتی صفویان وارد شدند و | با اینکه در مرحله آغازین تشکیل حکومت صفویه، علمای شیعه نقشی در تشکیل حکومت نداشتند، در اواخر دوران سلطنت شاه اسماعیل صفوی، علما به ساختار حکومتی صفویان وارد شدند و عهدهدار مناصبی مانند صدارت و قضاوت شدند. از دوران سلطنت شاه طهماسب صفوی، ورود فقها به دربار صفوی سرعت بالاتری یافت. همزمان از سوی محقق کرکی نظریه تازهای مطرح شد که حضور علما در دربار را از نظر شرعی توجیه میکرد. بر اساس این نظریه، حکومت در زمان امام معصوم از اختیارات فقیه جامع الشرایط است اما این فقیه میتواند از روی مصلحت قدرت سیاسی مشروع خود را به سلطان واگذار کند. شاه طهماسب این نظریه را پذیرفت و خود را نایب فقیه جامع الشرایط خواند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین،فرهنگ و سیاست، ج۱، ص ۱۲۱</ref> | ||
بدین ترتیب هر چند موقعیت علما در طول حکومت صفویان با فراز و فرودهایی همراه بود، آنان همیشه نقشی تعیین کننده و موثر در ساختار سیاسی حکومت صوفیان داشتند. علما در این دوران با بر عهده داشتن مناصب مختلف به امور شرعی مانند قضاوت، رسیدگی به موقوفات، امامت جمعه و ... میپرداختند. با وجود این باید در نظر داشت که علما را شاهان بر مناصب دینی میگماشتند و قدرت علما همواره زیر قدرت شاه قرار داشت و با قدرت درباریان محدود میشد. برخی از شاهان صفوی مانند شاه عباس اول، اختیارات محدودتری برای علما و سایر مناصب قائل میشدند و برخی از شاهان صفوی مانند شاه عباس دوم نقش بیشتری برای علما در تصمیمگیری درباره مسائل دینی و حکومتی قائل میشدند. <ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، | بدین ترتیب هر چند موقعیت علما در طول حکومت صفویان با فراز و فرودهایی همراه بود، آنان همیشه نقشی تعیین کننده و موثر در ساختار سیاسی حکومت صوفیان داشتند. علما در این دوران با بر عهده داشتن مناصب مختلف به امور شرعی مانند قضاوت، رسیدگی به موقوفات، امامت جمعه و... میپرداختند. با وجود این باید در نظر داشت که علما را شاهان بر مناصب دینی میگماشتند و قدرت علما همواره زیر قدرت شاه قرار داشت و با قدرت درباریان محدود میشد. برخی از شاهان صفوی مانند شاه عباس اول، اختیارات محدودتری برای علما و سایر مناصب قائل میشدند و برخی از شاهان صفوی مانند شاه عباس دوم نقش بیشتری برای علما در تصمیمگیری درباره مسائل دینی و حکومتی قائل میشدند.<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج۲، ص ۱۲۳</ref> | ||
===مناصب علما=== | ===مناصب علما=== | ||
'''صدرالاسلام''' | '''صدرالاسلام''': | ||
این منصب از زمان شاه اسماعیل اول تشکیل شد. منصب صدارت در بیشتر عمر حکومت صفویان بالاترین منصب دینی بود. میزان قدرت صدر، تا حدودی بستگی به شخصیتی که عهدهدار این منصب بود بستگی داشت. هنگامی که صاحب | این منصب از زمان شاه اسماعیل اول تشکیل شد. منصب صدارت در بیشتر عمر حکومت صفویان بالاترین منصب دینی بود. میزان قدرت صدر، تا حدودی بستگی به شخصیتی که عهدهدار این منصب بود بستگی داشت. هنگامی که صاحب منصب صدر از علمای تراز اول بود قدرت و نفوذ کلام او بر شاه و درباریان بیشتر بود. | ||
نظارت بر امور قاضیان، و علما و سادات و اداره مدارس و مساجد و غیره بر عهده صدر الاسلام بود. از مهمترین وظایف صدر الاسلام، مدیریت اوقاف بود. این منصب از نیمه دوم دولت صفوی به دو بخش تقسیم شد،صدر خاصه و صدر عامه. صدر خاصه مسئول اداره موقوفات حکومتی و دولتی بود و صدر عامه بر اوقاف غیر دولتی نظارت داشت | نظارت بر امور قاضیان، و علما و سادات و اداره مدارس و مساجد و غیره بر عهده صدر الاسلام بود. از مهمترین وظایف صدر الاسلام، مدیریت اوقاف بود. این منصب از نیمه دوم دولت صفوی به دو بخش تقسیم شد،صدر خاصه و صدر عامه. صدر خاصه مسئول اداره موقوفات حکومتی و دولتی بود و صدر عامه بر اوقاف غیر دولتی نظارت داشت | ||
'''شیخ الاسلام''' | '''شیخ الاسلام''': نخستین بار این لقب را شاه طهماسب درباره [[محقق کرکی]] به کار برد. طهماسب که به محقق کرکی احترام زیادی میگذاشت با این منصب در واقع او را بالاتر از صدر قرار داد و اختیارات زیادی حتی در امور حکومتی به او تفویض کرد. از دیگر افرادی که منصب شیخ الاسلامی داشتند میتوان به سید حسین مجتهد کرکی، [[شیخ بهایی]] (م.۱۰۳۰ ق.)، [[محمد باقر سبزواری]] (م۱۰۹۰ ق.) و [[علامه مجلسی]] (م۱۱۱۰ ق.) را میتوان نام برد. | ||
از دیگر مناصب علما در دربار صفویان میتوان به '''وکیل حلالیات''' اشره کرد که به فرمان برخی از شاهان صفوی که سعی داشتند اموال خاص خود را به شیوه حلال به دست آورند به کار گماشته میشد. '''امامت جمعه''' دیگر سمت رسمی علما بود که در تعیین آن معمولا بر عهده شیخ الاسلام بود. '''ملاباشی''' نیز منصبی بود که در زمان شاه سلطان حسین به محمد باقر خاتون آبادی تعلق گرفت که شاه به او علاقه بسیار داشت و او را از شیخ الاسلام بالاتر میدانست.<ref>جعفریان، صفویان در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، ج1، ص 236-243</ref> | |||
===علمای مخالفت حکومت=== | ===علمای مخالفت حکومت=== | ||
با اینکه تعامل بیشتر علمای شیعه با حکومت صفوی، دوستانه بود، برخی از علمای شیعه بر اساس نظریاتی که همکاری عالمان با حکومتهای دنیوی را ناصحیح قلمداد میکرد، از حکومت کناره میگرفتند و علمایی را که با حکومت همکاری داشتند سرزنش میکردند. شیخ ابراهیم قطیفی، مقدس اردبیلی (م. | با اینکه تعامل بیشتر علمای شیعه با حکومت صفوی، دوستانه بود، برخی از علمای شیعه بر اساس نظریاتی که همکاری عالمان با حکومتهای دنیوی را ناصحیح قلمداد میکرد، از حکومت کناره میگرفتند و علمایی را که با حکومت همکاری داشتند سرزنش میکردند. شیخ ابراهیم قطیفی، مقدس اردبیلی (م.۹۹۳ق.)، صدرالمتالهین شیرازی و شیخ حسن عاملی (م. ۱۰۱۱ق.) از جمله چهرههای شاخصی بودند که همکاری و سازش علما با حکومت صفویان را نادرست میدانستند.<ref>درباره نظر این دسته از فقها نک: رجبی، [http://jhcin.srbiau.ac.ir/article_4779_968.html|آراء فقیهان عصر صفوی درباره تعامل با حکومتها]،ص ۵۹-۶۸</ref> | ||
==رابطه صفویان با عثمانیان== | ==رابطه صفویان با عثمانیان== |