کاربر ناشناس
صفویان: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Hasaninasab جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
ستیز امرای قدرتطلب [[قزلباشان]] دیو سلطان [[روملو]]، سلطان [[تکلو]] و کپک سلطان [[استاجلو]] و قبایل آنها در کنار تهاجمات خارجی از ناحیه [[ازبکان]] در مرزهای شرقی و پس از آن [[عثمانیان]] در غرب کشور، دوره ۱۰ ساله بیثباتی و کشاکش را رویاروی سلطنت صفوی قرار داد؛ به طوری که به نظر میرسد میراثی را که شاه اسماعیل پس از خود برجای گذاشته بود، چندان دوام و بقا نخواهد یافت.<ref>خواند میر،۱۳۶۲:صص۴۵و۴۶</ref> اما در واقع اینچنین نشد، بلکه سلطنت [[شاه تهماسب صفوی|تهماسب]] که طولانیترین دوره در سلطنت شاهان صفوی بود، به دوران آرامش صفویه تبدیل شد. در این دوره پایههای دولت صفوی مستحکم گردید. هر چند که دهه آخر سلطنت تهماسب با بحرانهای داخلی و تضادهای اجتماعی زمینهساز بیثباتی بعد از خود گردید، اما اساسی که در دوره سلطنت ۵۴ ساله تهماسب گذاشته شده بود، با قوت و ضعف تا پایان حکومت صفویان در [[ایران]] به حیات خود ادامه داد. | ستیز امرای قدرتطلب [[قزلباشان]] دیو سلطان [[روملو]]، سلطان [[تکلو]] و کپک سلطان [[استاجلو]] و قبایل آنها در کنار تهاجمات خارجی از ناحیه [[ازبکان]] در مرزهای شرقی و پس از آن [[عثمانیان]] در غرب کشور، دوره ۱۰ ساله بیثباتی و کشاکش را رویاروی سلطنت صفوی قرار داد؛ به طوری که به نظر میرسد میراثی را که شاه اسماعیل پس از خود برجای گذاشته بود، چندان دوام و بقا نخواهد یافت.<ref>خواند میر،۱۳۶۲:صص۴۵و۴۶</ref> اما در واقع اینچنین نشد، بلکه سلطنت [[شاه تهماسب صفوی|تهماسب]] که طولانیترین دوره در سلطنت شاهان صفوی بود، به دوران آرامش صفویه تبدیل شد. در این دوره پایههای دولت صفوی مستحکم گردید. هر چند که دهه آخر سلطنت تهماسب با بحرانهای داخلی و تضادهای اجتماعی زمینهساز بیثباتی بعد از خود گردید، اما اساسی که در دوره سلطنت ۵۴ ساله تهماسب گذاشته شده بود، با قوت و ضعف تا پایان حکومت صفویان در [[ایران]] به حیات خود ادامه داد. | ||
پس از شاه | پس از [[شاه تهماسب اول|شاه تهماسب]]، [[اسماعیل دوم صفوی|اسماعیل دوم]] سرانجام در پی دستهبندیهای درونی حکومت صفوی و منازعات امرا و سران [[قزلباش]] که از اواخر عمر تهماسب آغاز شده بود، پس از ۲۰ سال حبس از قلعه قهقه آزاد و با نقش موثری که عمه او پریخان خانم دختر قدرتمند تهماسب ایفا کرد، پس از قتل حیدر میرزا و شکست طرفداران او به [[قزوین]] رفت و بر تخت سلطنت نشست.<ref>رستم الحکما،۱۳۵۷:ص۱۱۴</ref> دوران شاه اسماعیل دوم، دوران تسویههای خونین بود که اسماعیل دوم برای حفظ مقام پادشاهی خود انجام داد. دوره یک سال و چند ماهه سلطنت اسماعیل دوم، دوره بحران در مناسبات دین و دولت به شمار میرفت و نمایندگان دین و علما در برابر حکومت و شاه قرار میگیرند. این بحران ناشی از سیاست مذهبی اسماعیل دوم که کاملا مخالف و مقابل سیاستهای مذهبی پدرش تهماسب بود، میباشد.<ref>رستم الحکما،۱۳۵۷:ص۱۱۵</ref> | ||
پس از کشتاری که اسماعیل دوم از شاهزادگان صفوی کرد، [[سلطان محمد خدابنده|خدابنده میرزا]] پسر بزرگ تهماسب که به دلیل ضعف بینایی سلطنت را از کف داده بود، از سوی امراء قزلباش و پریخان خانم – پس از تجربهای که از حکومت اسماعیل دوم کسب کرده بود- نامزد سلطنت شد و از [[شیراز]] به پایتخت، قزوین برای جلوس بر تخت دعوت گردید.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۶۵</ref> | پس از کشتاری که اسماعیل دوم از شاهزادگان صفوی کرد، [[سلطان محمد خدابنده|خدابنده میرزا]] پسر بزرگ تهماسب که به دلیل ضعف بینایی سلطنت را از کف داده بود، از سوی امراء قزلباش و پریخان خانم – پس از تجربهای که از حکومت اسماعیل دوم کسب کرده بود- نامزد سلطنت شد و از [[شیراز]] به پایتخت، قزوین برای جلوس بر تخت دعوت گردید.<ref>باستانی پاریزی،۱۳۴۸:ص۶۵</ref> |