confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۶۰
ویرایش
(←منابع: افزودن منبع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| امامزاگان مشهور = | | امامزاگان مشهور = | ||
}} | }} | ||
'''عبدالله بن حسین بن علی''' مشهور به '''علیاصغر'''، فرزند شیرخوار [[امام حسین(ع)]] که در [[واقعه کربلا]] به [[شهادت]] رسید. او عبدالله رضیع نیز خوانده میشود. در کتابهای تاریخی قاتل او را [[حرملة بن کاهل اسدی]] نوشتهاند. در بین مردم، بر اساس نقل برخی منابع متأخر، مشهور است که او ششماهه بوده و با [[تیر سهشعبه]] شهید شد؛ اما بنا به گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین(ع)]]، در منابع تاریخی و معتبر چیزی در این باره نیامده است. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است. | '''عبدالله بن حسین بن علی''' مشهور به '''علیاصغر'''، فرزند شیرخوار [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] که در [[واقعه کربلا]] به [[شهادت]] رسید. او عبدالله رضیع نیز خوانده میشود. در کتابهای تاریخی قاتل او را [[حرملة بن کاهل اسدی]] نوشتهاند. در بین مردم، بر اساس نقل برخی منابع متأخر، مشهور است که او ششماهه بوده و با [[تیر سهشعبه]] شهید شد؛ اما بنا به گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین(ع)]]، در منابع تاریخی و معتبر چیزی در این باره نیامده است. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است. | ||
[[شیعه|شیعیان]] به عنوان [[باب الحوائج]] به او [[توسل|متوسل]] میشوند. در [[دهه محرم]] معمولا شب و روز [[۷ محرم|هفتم محرم]] به سوگواری برای علیاصغر اختصاص دارد. مراسم [[همایش شیرخوارگان حسینی]] نیز هر ساله در اولین جمعه [[محرم (ماه)|ماه محرم]] در بزرگداشت او برگزار میگردد. | [[شیعه|شیعیان]] به عنوان [[باب الحوائج]] به او [[توسل|متوسل]] میشوند. در [[دهه محرم]] معمولا شب و روز [[۷ محرم|هفتم محرم]] به سوگواری برای علیاصغر اختصاص دارد. مراسم [[همایش شیرخوارگان حسینی]] نیز هر ساله در اولین جمعه [[محرم (ماه)|ماه محرم]] در بزرگداشت او برگزار میگردد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
== نام == | == نام == | ||
در منابع متقدم [[شیعه]] و [[سنی]] نام این کودک، عبدالله یاد شده، ولی در منابع متأخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است.<ref> «[https://lib.eshia.ir/23019/1/6213 دانشنامه جهان اسلام]»، کتابخانه مدرسه فقاهت.</ref> [[مقتل الحسین (خوارزمی)|مقتلالحسین خوارزمی]] <ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷.</ref> و [[مناقب آل ابیطالب]] [[ابنشهرآشوب]]<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹.</ref>، از جمله منابع قدیمی هستند که هنگام ذکر چگونگی [[شهادت]] فرزند خردسال امام، از او با نام علی یاد کردهاند. برخی منابع، نام طفل شهید را علیاصغر و غالباً لقب [[امام سجاد(ع)]] را «علی اوسط» آوردهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: اربلی، کشف الغمة، نشر رضی، ج۱، ص۵۸۱ و ۵۸۲؛ شافعی، مطالب السئول، ۱۴۱۹ق، ص۲۵۷.</ref> اما [[شیخ مفید]]، لقب [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علی اکبر]] را اصغر گفته و اکبر را لقب امام سجاد(ع) دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> | در منابع متقدم [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] نام این کودک، عبدالله یاد شده، ولی در منابع متأخر شیعی به علیاصغر شهرت یافته است.<ref> «[https://lib.eshia.ir/23019/1/6213 دانشنامه جهان اسلام]»، کتابخانه مدرسه فقاهت.</ref> [[مقتل الحسین (خوارزمی)|مقتلالحسین خوارزمی]] <ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷.</ref> و [[مناقب آل ابیطالب (کتاب)|مناقب آل ابیطالب]] [[ابنشهرآشوب]]<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹.</ref>، از جمله منابع قدیمی هستند که هنگام ذکر چگونگی [[شهادت]] فرزند خردسال امام، از او با نام علی یاد کردهاند. برخی منابع، نام طفل شهید را علیاصغر و غالباً لقب [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] را «علی اوسط» آوردهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به: اربلی، کشف الغمة، نشر رضی، ج۱، ص۵۸۱ و ۵۸۲؛ شافعی، مطالب السئول، ۱۴۱۹ق، ص۲۵۷.</ref> اما [[شیخ مفید]]، لقب [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علی اکبر]] را اصغر گفته و اکبر را لقب امام سجاد(ع) دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> | ||
بعضی از منابع در شمارش فرزندان [[امام حسین(ع)]]، نام عبدالله را نیز ذکر کرده، ولی به چگونگی شهادت او اشارهای نکردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹؛ اربلی، کشف الغُمّة، نشر رضی، ج۱، ص۵۸۱ و ۵۸۲.</ref> این موضوع از اختلاف منابع متقدم و متأخر در شمارش فرزندان امام حسین(ع) که علی نام داشتهاند، به وجود آمده است.<ref> نگاه کنید به: مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۳۵؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹.</ref> به گفته بعضی، علیاصغر و عبدالله دو تن بودهاند و هر دو در [[واقعه کربلا]] شهید شدهاند.<ref>شافعی، مطالب السئول، ۱۴۱۹ق، ص۲۵۷.</ref> | بعضی از منابع در شمارش فرزندان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]]، نام عبدالله را نیز ذکر کرده، ولی به چگونگی شهادت او اشارهای نکردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹؛ اربلی، کشف الغُمّة، نشر رضی، ج۱، ص۵۸۱ و ۵۸۲.</ref> این موضوع از اختلاف منابع متقدم و متأخر در شمارش فرزندان امام حسین(ع) که علی نام داشتهاند، به وجود آمده است.<ref> نگاه کنید به: مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۳۵؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، مؤسسه انتشارات علامه، ج۴، ص۱۰۹.</ref> به گفته بعضی، علیاصغر و عبدالله دو تن بودهاند و هر دو در [[واقعه کربلا]] شهید شدهاند.<ref>شافعی، مطالب السئول، ۱۴۱۹ق، ص۲۵۷.</ref> | ||
در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است.<ref>ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ۴۹۸.</ref> | در [[زیارت ناحیه مقدسه]] با عبارت «أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیعِ الصَّغیرِ؛ سلام بر آن شیرخوار کوچک» به او سلام داده شده است.<ref>ابنمشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ۴۹۸.</ref> | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
بر اساس گزارش [[شیخ مفید]]، امام حسین(ع) پس از بردن جسد [[قاسم بن حسن(ع)|قاسم پسر امام حسن(ع)]] کنار دیگر [[شهدای کربلا|شهدا]]، جلوی خیمه نشست که عبدالله [علیاصغر] را نزدش آوردند و امام او را در دامن خویش نشاند. در این هنگام مردی از بنیاسد، تیری روانه کرد و او را ذبح نمود. امام دستش را [زیر گلوی طفل] گرفت و چون پر از خون شد، آن را بر زمین ریخت و گفت: «پروردگارا! اگر یاری آسمان را از ما گرفتهای، پس آن را به صلاح ما قرار ده و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر.» سپس او را برد و کنار دیگر کشتگان گذاشت.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰۸. </ref> | بر اساس گزارش [[شیخ مفید]]، امام حسین(ع) پس از بردن جسد [[قاسم بن حسن(ع)|قاسم پسر امام حسن(ع)]] کنار دیگر [[شهدای کربلا|شهدا]]، جلوی خیمه نشست که عبدالله [علیاصغر] را نزدش آوردند و امام او را در دامن خویش نشاند. در این هنگام مردی از بنیاسد، تیری روانه کرد و او را ذبح نمود. امام دستش را [زیر گلوی طفل] گرفت و چون پر از خون شد، آن را بر زمین ریخت و گفت: «پروردگارا! اگر یاری آسمان را از ما گرفتهای، پس آن را به صلاح ما قرار ده و انتقام ما را از این ستمکاران بگیر.» سپس او را برد و کنار دیگر کشتگان گذاشت.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰۸. </ref> | ||
===گزارش طبری، خوارزمی و لهوف=== | ===گزارش طبری، خوارزمی و لهوف=== | ||
بنابر نقل دیگر هنگامی که امام حسین(ع) برای وداع کنار خیمهها آمد، کودکش را در آغوش گرفته و او را میبوسید که [[حرمله بن کاهل اسدی]] با تیری او را به شهادت رساند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۴۴۸؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ ابنطاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷.</ref> | بنابر نقل دیگر هنگامی که امام حسین(ع) برای وداع کنار خیمهها آمد، کودکش را در آغوش گرفته و او را میبوسید که [[حرملة بن کاهل اسدی|حرمله بن کاهل اسدی]] با تیری او را به شهادت رساند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۴۴۸؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ ابنطاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷.</ref> | ||
===گزارش نفس المهموم=== | ===گزارش نفس المهموم=== | ||
بر اساس نقل [[نفس المهموم]] در [[شب عاشورا]] امام(ع) به [[قاسم بن حسن]] فرمود وقتی دهان من از تشنگی خشک شود به سرا پرده آیم و آب یا شیر طلبم و هیچ نیابم در آن هنگام میخواهم که فرزند شیرخوارم را بیاورند تا از لعاب دهان او نوشم و چون بخواهم او را نزدیک دهانم سازم، فاسقی از دشمنان تیری بر گلویش بیفکند وخونش در درست من روان گردد و من دست به جانب آسمان بلند کنم و بگویم :اللهم صبرا و احتسابا فيك (خدایا شکیبایی کنم و چشم به پاداش تو دارم)...و آتش در خندق پشت خیمه ها زبانه می کشد... و من بر آنها حمله میکنم در آن زمان که تلخ ترین اوقات دنیا باشد. <ref>القمي، نفسالمهموم، ج۱، ص۲۰۸؛ شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۱۱۶.</ref> | بر اساس نقل [[نفس المهموم (کتاب)|نفس المهموم]] در [[شب عاشورا]] امام(ع) به [[قاسم بن حسن(ع)|قاسم بن حسن]] فرمود وقتی دهان من از تشنگی خشک شود به سرا پرده آیم و آب یا شیر طلبم و هیچ نیابم در آن هنگام میخواهم که فرزند شیرخوارم را بیاورند تا از لعاب دهان او نوشم و چون بخواهم او را نزدیک دهانم سازم، فاسقی از دشمنان تیری بر گلویش بیفکند وخونش در درست من روان گردد و من دست به جانب آسمان بلند کنم و بگویم :اللهم صبرا و احتسابا فيك (خدایا شکیبایی کنم و چشم به پاداش تو دارم)...و آتش در خندق پشت خیمه ها زبانه می کشد... و من بر آنها حمله میکنم در آن زمان که تلخ ترین اوقات دنیا باشد. <ref>القمي، نفسالمهموم، ج۱، ص۲۰۸؛ شعرانی، دمع السجوم، ۱۳۷۴ق، ص۱۱۶.</ref> | ||
=== گزارش ابن جوزی=== | === گزارش ابن جوزی=== | ||
به گزارش [[سبط بن جوزی]] از هشام بن محمد کلبی، امام حسین(ع) در حال سخن گفتن با [[لشکر عمر بن سعد|لشکریان عمر بن سعد]] بود، یکی از اطفالش را دید که از تشنگی میگرید، او را روی دست گرفت و گفت: «ای جماعت! اگر به من رحم نمیکنید، پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». مردی از سپاه [[کوفه]] تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref>امروزه در بین الحرمین کربلا محلی به نام مقام علی اصغر(ع) هست که منسوب به محل شهادت اوست و برخی زائران آن محل را زیارت میکنند. | به گزارش [[سبط بن جوزی]] از هشام بن محمد کلبی، امام حسین(ع) در حال سخن گفتن با [[لشکر عمر بن سعد|لشکریان عمر بن سعد]] بود، یکی از اطفالش را دید که از تشنگی میگرید، او را روی دست گرفت و گفت: «ای جماعت! اگر به من رحم نمیکنید، پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». مردی از سپاه [[کوفه]] تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref>امروزه در بین الحرمین کربلا محلی به نام مقام علی اصغر(ع) هست که منسوب به محل شهادت اوست و برخی زائران آن محل را زیارت میکنند. | ||
=== گزارش یعقوبی=== | === گزارش یعقوبی=== | ||
براساس گزارش یعقوبی روز [[روز عاشورا|عاشورا]] هنگامی که یاران امام به شهادت رسیدند کودکی از فرزندان امام که تازه چشم به دنیا گشوده بود را نزد امام آوردند و امام در گوش او [[اذان]] گفت و در حال برداشتن کام او بود که ناگهان تیری برگلوی کودک نشست و سر او را برید امام تیر را از گلوى کودک کشید و او را به خونش آغشته مى ساخت و مى گفت: «و الله لأنت اکرم على الله من الناقة، و لَمحمدٌ اکرم على الله من الصالح: به خدا سوگند که تو از [[ناقه صالح]] بر خدا گرامى تر هستی و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] هم از [[صالح]] بر خدا گرامى تر است.» سپس آمد و او را پهلوى فرزندان و برادرزادگان خود نهاد، سپس بر آنان حمله برد.» <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، نشر دارصادر، ج۲، ص۲۴۵. | براساس گزارش یعقوبی روز [[روز عاشورا|عاشورا]] هنگامی که یاران امام به شهادت رسیدند کودکی از فرزندان امام که تازه چشم به دنیا گشوده بود را نزد امام آوردند و امام در گوش او [[اذان]] گفت و در حال برداشتن کام او بود که ناگهان تیری برگلوی کودک نشست و سر او را برید امام تیر را از گلوى کودک کشید و او را به خونش آغشته مى ساخت و مى گفت: «و الله لأنت اکرم على الله من الناقة، و لَمحمدٌ اکرم على الله من الصالح: به خدا سوگند که تو از [[ناقه صالح]] بر خدا گرامى تر هستی و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] هم از [[صالح (پیامبر)|صالح]] بر خدا گرامى تر است.» سپس آمد و او را پهلوى فرزندان و برادرزادگان خود نهاد، سپس بر آنان حمله برد.» <ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، نشر دارصادر، ج۲، ص۲۴۵. | ||
</ref> | </ref> | ||
در کتاب منتهی الامال درباره این واقعه چنین گزارش شده است: | در کتاب منتهی الامال درباره این واقعه چنین گزارش شده است: | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
=== واکنش امام حسین(ع)=== | === واکنش امام حسین(ع)=== | ||
امام حسین(ع)، پس از اصابت تیر به گلوی فرزندش، دست خود را زیر گلوی او گرفت و چون پر از خون شد، آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «هَوَّنَ علَیّ ما نزَل بی أنّه بعین الله؛ آنچه این سختیها را برایم آسان میسازد این است که همه در محضر خداست».<ref>ابنطاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷.</ref> از [[امام باقر(ع)]] نقل شده است که از آن خون قطرهای به زمین بازنگشت.<ref>ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۷۳.</ref> | امام حسین(ع)، پس از اصابت تیر به گلوی فرزندش، دست خود را زیر گلوی او گرفت و چون پر از خون شد، آن را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «هَوَّنَ علَیّ ما نزَل بی أنّه بعین الله؛ آنچه این سختیها را برایم آسان میسازد این است که همه در محضر خداست».<ref>ابنطاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۷.</ref> از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] نقل شده است که از آن خون قطرهای به زمین بازنگشت.<ref>ابومخنف، مقتل الحسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۷۳.</ref> | ||
همچنین گفته شده است که امام با مشاهده این واقعه گریست و فرمود: «پروردگارا! تو خود میان ما و این مردم داوری فرما که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند».<ref>سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref> به گزارش سبط بن جوزی، در این هنگام ندایی از آسمان شنیده شده که «او را واگذار- ای حسین - که شیردهندهای (دایه) او را در [[بهشت]] شیر میدهند».<ref>سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref> | همچنین گفته شده است که امام با مشاهده این واقعه گریست و فرمود: «پروردگارا! تو خود میان ما و این مردم داوری فرما که ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما ما را کشتند».<ref>سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref> به گزارش سبط بن جوزی، در این هنگام ندایی از آسمان شنیده شده که «او را واگذار- ای حسین - که شیردهندهای (دایه) او را در [[بهشت]] شیر میدهند».<ref>سبط بن جوزی، تذکره الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۲۷.</ref> | ||
برخی نیز نوشتهاند که امام پس از شهادت فرزندش، او را با خون گلویش آغشته کرد و فرمود: «به خدا قسم تو از [[ناقه صالح]] نزد [[خدا]] گرامیتری و [[پیامبر(ص)]]، نزد خدا از [[صالح (پیامبر)|صالح(ع)]] گرامیتر است؛<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۸۲.</ref> خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما بازداشتهای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده».<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۴۴۸.</ref> | برخی نیز نوشتهاند که امام پس از شهادت فرزندش، او را با خون گلویش آغشته کرد و فرمود: «به خدا قسم تو از [[ناقه صالح]] نزد [[خدا]] گرامیتری و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، نزد خدا از [[صالح (پیامبر)|صالح(ع)]] گرامیتر است؛<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۱۸۲.</ref> خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما بازداشتهای، آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده».<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۴۴۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | {{جعبه نقل قول | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== | ||
* [[حضرت | * [[حضرت علیاکبر علیهالسلام|علی اکبر]] | ||
* [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] | * [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] | ||
* [[رقیه دختر امام حسین|حضرت رقیه]] | * [[رقیه دختر امام حسین(ع)|حضرت رقیه]] | ||
== پانویس == | == پانویس == |