پرش به محتوا

محمدعلی شاه‌آبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶۱: خط ۶۱:


==فعالیت‌های فرهنگی-سیاسی==
==فعالیت‌های فرهنگی-سیاسی==
آیت الله شاه‌آبادی در اواخر دوره [[قاجار]] و اوائل دوره [[پهلوی]] ساکن [[تهران]] شد. وی در آغاز اقامت، برای اتحاد علمای مرکز (تهران) تلاش نمود که ناموفق بود.<ref> [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/130/5941/61096/ «آیت الله شاه‌آبادی»، مجله حضور - پاییز ۱۳۸۴، شماره ۵۴].</ref> وی از علما برای مبارزه با حرکت‌های رضاشاه درخواست تحصن در [[آستانه حضرت عبدالعظيم|حرم عبدالعظیم]] را نمود. دو نفر از علما با او همراهی کردند و ۱۵ ماه در حرم عبدالعظيم دست به تحصن زد. او در دو ماه [[محرم]] و [[صفر]] هر روز به [[منبر]] رفته  علیه رضاشاه سخنرانی کرد. جمله معروف ایشان بر منابر در روزهای تحصن اینگونه بود:  رضاخان، دست‌نشاندۀ انگلیس است و هدفش اعدام قرآن و اسلام است. اگر با منِ روحانی مبارزه می‌کند، نه به خاطر خودِ من است، بلکه به این دلیل است که من مبلغ قرآنم. به دنیا اعلام می‌کنم که اگر حرکت نکنید، این خبیث اسلام را از بین می‌برد.{{مدرک}}
آیت الله شاه‌آبادی در اواخر دوره [[قاجار]] و اوائل دوره [[پهلوی]] ساکن [[تهران]] شد. وی در آغاز اقامت، برای اتحاد علمای مرکز (تهران) تلاش نمود که ناموفق بود.<ref> [https://hawzah.net/fa/Magazine/View/130/5941/61096/ «آیت الله شاه‌آبادی»، مجله حضور - پاییز ۱۳۸۴، شماره ۵۴].</ref> وی از علما برای مبارزه با حرکت‌های ضد دینی رضاشاه درخواست تحصن در [[آستانه حضرت عبدالعظيم|حرم عبدالعظیم]] را نمود. دو نفر از علما با او همراهی کردند و ۱۵ ماه در حرم عبدالعظيم دست به تحصن زد. او در دو ماه [[محرم]] و [[صفر]] هر روز به [[منبر]] رفته  علیه رضاشاه سخنرانی کرد. جمله معروف ایشان بر منابر در روزهای تحصن اینگونه بود:  رضاخان، دست‌نشاندۀ انگلیس است و هدفش اعدام قرآن و اسلام است. اگر با منِ روحانی مبارزه می‌کند، نه به خاطر خودِ من است، بلکه به این دلیل است که من مبلغ قرآنم. به دنیا اعلام می‌کنم که اگر حرکت نکنید، این خبیث اسلام را از بین می‌برد.{{مدرک}}


این تحصن پس از نزدیک به ۱۵ ماه با اصرار برخی از علما خصوصاً [[سید حسن مدرس]] و حاج شیخ عبدالنبی شکسته شد و وی به تهران بازگشت امّا به خاطر فساد زیاد در شهر تهران به اعتراض از تهران به قم مهاجرت نمود (در ۱۳۰۷ش) و هفت سال در قم به تدریس [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه اسلامی|فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] مشغول شد.{{مدرک}}{{سخ}}در ۱۳۱۴ش (۱۳۵۴ق) به دلیل درخواست مردم تهران و بیماری فرزندش، به تهران بازگشت و در [[مسجد امین الدوله]] به امامت جماعت و وعظ و [[خطبه|خطابه]] و تدریس مشغول شد. پس از ۲ سال نماز جماعت، تدریس و سخنرانی خود را به یکی از شبستان‌های [[مسجد جامع تهران]] منتقل کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/130/5941/61096/ «آیت الله شاه‌آبادی»، مجله حضور - پاییز ۱۳۸۴، شماره ۵۴].</ref>
این تحصن پس از نزدیک به ۱۵ ماه با اصرار برخی از علما خصوصاً [[سید حسن مدرس]] و حاج شیخ عبدالنبی شکسته شد و وی به تهران بازگشت امّا به خاطر فساد زیاد در شهر تهران به اعتراض از تهران به قم مهاجرت نمود (در ۱۳۰۷ش) و هفت سال در قم به تدریس [[فقه]]، [[اصول فقه|اصول]]، [[فلسفه اسلامی|فلسفه]]، [[عرفان]] و [[اخلاق]] مشغول شد.{{مدرک}}{{سخ}}در ۱۳۱۴ش (۱۳۵۴ق) به دلیل درخواست مردم تهران و بیماری فرزندش، به تهران بازگشت و در [[مسجد امین الدوله]] به امامت جماعت و وعظ و [[خطبه|خطابه]] و تدریس مشغول شد. پس از ۲ سال نماز جماعت، تدریس و سخنرانی خود را به یکی از شبستان‌های [[مسجد جامع تهران]] منتقل کرد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Magazine/View/130/5941/61096/ «آیت الله شاه‌آبادی»، مجله حضور - پاییز ۱۳۸۴، شماره ۵۴].</ref>
۱۶٬۹۳۰

ویرایش