پرش به محتوا

پیراهن یوسف: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۱۳۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جز (اصلاح کلی)
imported>Salvand
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
آیات ۹۳ تا ۹۶ سوره یوسف به داستان بیناشدن [[حضرت یعقوب]] به جهت پیراهن حضرت یوسف (ع) اشاره دارد. در این آیات آمده است:
آیات ۹۳ تا ۹۶ سوره یوسف به داستان بیناشدن [[حضرت یعقوب]] به جهت پیراهن حضرت یوسف (ع) اشاره دارد. در این آیات آمده است:
::::«(یوسف گفت:) این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود، و همه کسان خود را نزد من آورید.» و چون کاروان رهسپار شد، پدرشان گفت: «اگر مرا به کم‌خردى نسبت ندهید، بوى یوسف را مى‌شنوم.» گفتند: «به خدا سوگند که تو سخت در گمراهىِ دیرین خود هستى.» پس چون مژده‌رسان آمد، آن [پیراهن‌] را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: «آیا به شما نگفتم که بى‌شک من از [عنایت‌] خدا چیزهایى مى‌دانم که شما نمى‌دانید؟»
::::«(یوسف گفت:) این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید [تا] بینا شود، و همه کسان خود را نزد من آورید.» و چون کاروان رهسپار شد، پدرشان گفت: «اگر مرا به کم‌خردى نسبت ندهید، بوى یوسف را مى‌شنوم.» گفتند: «به خدا سوگند که تو سخت در گمراهىِ دیرین خود هستى.» پس چون مژده‌رسان آمد، آن [پیراهن‌] را بر چهره او انداخت، پس بینا گردید. گفت: «آیا به شما نگفتم که بى‌شک من از [عنایت‌] خدا چیزهایى مى‌دانم که شما نمى‌دانید؟»
==پنهان‌سازی کمربند در زیر لباس‌های یوسف==
امام حسن(ع) در مورد گفتار برادران یوسف که گفتند: (اگر او سرقت کرده قبلا برادرش هم سرقت کرده بود [سوره یوسف، آیه ۷۷])، فرمود: یوسف دزدی نکرده بود؛ بلکه او کمربندی داشت که آن را از ابراهیم(ع) به ارث برده بود و اگر کسی آن کمربند را سرقت می‌کرد به بندگی صاحب آن در می‌آمد و هر کس آن را می‌دزدید، جبرئیل به صاحبش خبر می‌داد تا کمربند را پس بگیرد و دزد را بنده خود سازد و آن کمربند در زمان کودکی یوسف نزد عمهاش ساره دختر اسحاق بود و او ام اسحاق نامیده می‌شد و چون علاقه زیادی به یوسف داشت مایل بود او را به فرزندی بگیرد و در نزد خود نگاه دارد، لذا آن کمربند را در زیر پیراهن یوسف بست و شلوار را روی آن کشید و سپس به یعقوب گفت: کمربند دزدیده شده، سپس جبرئیل به نزد یعقوب آمد و خبر داد:‌ای یعقوب کمربند همراه یوسف است، امّا او بیخبر است و ساره آن را به کمر یوسف بسته، به اراده خدا یعقوب برخاست و کمربند را از کمر یوسف باز کرد، ساره گفت: حال که یوسف کمربند را برداشته، باید نزد من بماند و بنده من باشد، یعقوب فرمود: او بنده تو خواهد بود بشرط آنکه او را نفروشی و او را به خدمت نگماری، ساره گفت: او را می‌پذیرم به شرط آنکه او را از من نگیری و همین الان او را آزاد می‌سازم و یوسف را از بندگی آزاد نمود.<ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبیاء جزائری)، ص ۲۸۹ و ۲۹۰</ref>


==پیراهن یوسف از نگاه امام صادق==
==پیراهن یوسف از نگاه امام صادق==
کاربر ناشناس