پرش به محتوا

یوسف (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۳۳۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۰
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:


===نبوت===
===نبوت===
یوسف را از [[پیامبران]] بزرگ دانسته‌اند.<ref>جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۵۹.</ref> در روایتی از [[امام باقر(ع)|امام باقر]]، با استناد به آیات قرآن یوسف [[نبی]] و [[رسول]] دانسته شده است.<ref>قطب‌الدین راوندی، قصص‌الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ص۳۴۸.</ref> برپایه تفسیر نمونه، خواب یوسف که در آن یازده ستاره و ماه و خورشید به یوسف سجده کردند، علاوه‌بر اینکه از رسیدن یوسف به ثروت و قدرت خبر می‌داد، بیان‌کننده نبوت او در آینده هم بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۱۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] هم یکی از مصادیق کامل‌شدن نعمت برای یوسف را که در آیه ۶ سوره یوسف آمده است، رسیدن او به مقام پیامبری دانسته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۸۲.</ref>
یوسف را از [[پیامبران]] بزرگ دانسته‌اند.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۵۹.</ref> در روایتی از [[امام باقر(ع)|امام باقر]]، با استناد به آیات قرآن یوسف [[نبی]] و [[رسول]] دانسته شده است.<ref>قطب‌الدین راوندی، قصص‌الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ص۳۴۸.</ref> برپایه تفسیر نمونه، خواب یوسف که در آن یازده ستاره و ماه و خورشید به یوسف سجده کردند، علاوه‌بر اینکه از رسیدن یوسف به ثروت و قدرت خبر می‌داد، بیان‌کننده نبوت او در آینده هم بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۹، ص۳۱۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] هم یکی از مصادیق کامل‌شدن نعمت برای یوسف را که در آیه ۶ سوره یوسف آمده است، رسیدن او به مقام پیامبری دانسته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۸۲.</ref>


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
خط ۵۷: خط ۵۷:


===زیبایی یوسف و ماجرای او و زلیخا===
===زیبایی یوسف و ماجرای او و زلیخا===
در کتاب‌های [[قصص القرآن]] یوسف جوانی بسیار زیبا توصیف شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۱۷؛ بلاغی، قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۹۸؛ صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۴و۱۱۵.</ref> ازاین‌رو [[زلیخا]] زن عزیز مصر، شیفته او شد، ولی یوسف خویشتن‌داری کرد و به خواست زلیخا تن نداد.<ref>صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۵و۱۱۶؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۲۳.</ref> این ماجرا به‌گوش مردم شهر رسید و گروهی از زنان شهر، زلیخا را سرزنش کردند. او جلسه‌ای ترتیب داد، زنان شهر را دعوت کرد و کارد و میوه به دست آنها داد. سپس یوسف را به مجلس دعوت کرد. زمانی که او وارد شد، زنان چنان تحت‌تأثیر زیبایی او قرار گرفتند که دستانش را بریدند.<ref>صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷و۱۱۸؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۰و۳۱.</ref>
در کتاب‌های [[قصص القرآن]] یوسف جوانی بسیار زیبا توصیف شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۱۷؛ بلاغی، قصص قرآن، ۱۳۸۰ش، ص۹۸؛ صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۴و۱۱۵.</ref> ازاین‌رو [[زلیخا]] زن عزیز مصر، شیفته او شد، ولی یوسف خویشتن‌داری کرد و به خواست زلیخا تن نداد.<ref>صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۵و۱۱۶؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۲۳.</ref> این ماجرا به‌گوش مردم شهر رسید و گروهی از زنان شهر، زلیخا را سرزنش کردند. او جلسه‌ای ترتیب داد، زنان شهر را دعوت کرد و کارد و میوه به دست آنها داد. سپس یوسف را به مجلس دعوت کرد. زمانی که او وارد شد، زنان چنان تحت‌تأثیر زیبایی او قرار گرفتند که دستانش را بریدند.<ref>صحفی، قصه‌های قرآن، ۱۳۷۹ش، ص۱۱۷و۱۱۸؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۰و۳۱.</ref>


پس از این ماجرا، به‌جهت آنکه هر روز زنانی از یوسف درخواست ارتباط نامشروع داشتند، او از خدا خواست برای رهایی از آنان او را به زندان بیندازد. پس از چندی او به دستور زلیخا به زندان افتاد.<ref> جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۱؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۳تا۳۵.</ref>
پس از این ماجرا، به‌جهت آنکه هر روز زنانی از یوسف درخواست ارتباط نامشروع داشتند، او از خدا خواست برای رهایی از آنان او را به زندان بیندازد. پس از چندی او به دستور زلیخا به زندان افتاد.<ref> جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۱؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۳۳تا۳۵.</ref>


===تعبیر خواب پادشاه  و عزیزی مصر===
===تعبیر خواب پادشاه  و عزیزی مصر===
یوسف به‌جهت دانستن تعبیر خواب، خواب دو زندانی را تعبیر و پیش‌بینی کرد یکی از آنها کشته و دیگری آزاد می‌شود و نزد پادشاه مصر جایگاهی به‌دست می‌آورد.<ref>بلاغی، قصص قرآن، ص۱۰۵تا۱۰۶؛ مچنین نگاه کنید به سوره یوسف آیه ۴۱.</ref> چند سال پس از این ماجرا، پادشاه مصر خواب دید که هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را می‌خورند. او همچنین در خواب هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک مشاهده کرد.<ref>جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۳.</ref> کسی نتوانست این خواب را تعبیر کند، تا اینکه آن زندانی که آزاد شده و به دربار راه یافته بود، یوسف را به یاد آورد و گفت که تعبیر آن خواب را برایشان می‌گوید.<ref>جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۴و۴۵.</ref>
یوسف به‌جهت دانستن تعبیر خواب، خواب دو زندانی را تعبیر و پیش‌بینی کرد یکی از آنها کشته و دیگری آزاد می‌شود و نزد پادشاه مصر جایگاهی به‌دست می‌آورد.<ref>بلاغی، قصص قرآن، ص۱۰۵تا۱۰۶؛ مچنین نگاه کنید به سوره یوسف آیه ۴۱.</ref> چند سال پس از این ماجرا، پادشاه مصر خواب دید که هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را می‌خورند. او همچنین در خواب هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشک مشاهده کرد.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۳.</ref> کسی نتوانست این خواب را تعبیر کند، تا اینکه آن زندانی که آزاد شده و به دربار راه یافته بود، یوسف را به یاد آورد و گفت که تعبیر آن خواب را برایشان می‌گوید.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۴و۴۵.</ref>


او به زندان رفت و تعبیر آن خواب را از یوسف پرسید. یوسف گفت: شما هفت سال فراوانیِ آب در پیش دارید و پس از آن، هفت سال خشکسالی پیش خواهدآمد. آنگاه پیشنهاد کرد که برای نجات از خشکسالی هفت سال نخست را بیشتر زراعت کنند و محصولات مازاد بر مصرف را با همان خوشه‌هایشان انبار کنند تا سالم بماند.<ref>جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۷تا۴۹.</ref>
او به زندان رفت و تعبیر آن خواب را از یوسف پرسید. یوسف گفت: شما هفت سال فراوانیِ آب در پیش دارید و پس از آن، هفت سال خشکسالی پیش خواهدآمد. آنگاه پیشنهاد کرد که برای نجات از خشکسالی هفت سال نخست را بیشتر زراعت کنند و محصولات مازاد بر مصرف را با همان خوشه‌هایشان انبار کنند تا سالم بماند.<ref>جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۲۳؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف، آیه ۴۷تا۴۹.</ref>


پادشاه از تعبیر خواب یوسف و راه‌حلش برای نجات مصر از قحطی، خوشش آمد و یوسف را به حضور طلبید؛ اما او به فرستاده شاه گفت ماجرای بریدن دستان زنان و زندانی‌شدنش را از شاه بپرسد. شاه درباره این موضوع تحقیق کرد و زنان شهر را به دربار فراخواند. زنان مصر بر بی‌گناهی یوسف تأکید کردند و زلیخا هم به عمل خود اعتراف کرد.<ref>بلاغی، قصص قرآن، ص۱۰۵تا۱۰۶؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف آیه ۵۰و۵۱.</ref>
پادشاه از تعبیر خواب یوسف و راه‌حلش برای نجات مصر از قحطی، خوشش آمد و یوسف را به حضور طلبید؛ اما او به فرستاده شاه گفت ماجرای بریدن دستان زنان و زندانی‌شدنش را از شاه بپرسد. شاه درباره این موضوع تحقیق کرد و زنان شهر را به دربار فراخواند. زنان مصر بر بی‌گناهی یوسف تأکید کردند و زلیخا هم به عمل خود اعتراف کرد.<ref>بلاغی، قصص قرآن، ص۱۰۵تا۱۰۶؛ همچنین نگاه کنید به سوره یوسف آیه ۵۰و۵۱.</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:


====ازدواج با زلیخا====
====ازدواج با زلیخا====
در برخی از [[حدیث|روایات]] از ازدواج یوسف با [[زلیخا]] پس از رسیدن به مقام عزیزی مصر سخن آمده است. برای مثال در حدیثی آمده است که یوسف زنی را دید که می‌گفت خدا را شکر که بردگان را به‌واسطه طاعتشان پادشاه کرد و پادشاهان را به‌واسطه معصیتشان برده کرد. از او پرسید کیستی و او گفت زلیخا هستم و یوسف با او ازدواج کرد.<ref>قطب‌الدین راوندی، قصص‌الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ص۳۵۱.</ref> و حتی در برخی روایات آمده است که زلیخا با دعای یوسف جوان شد و آنگاه یوسف با او ازدواج کرد؛<ref>جزایری، النورالمبین فی قصص الانبیاء و المرسلین، ۱۴۲۳ق، ص۲۳۴.</ref> اما برخی با بررسی روایات مربوطه، در سند و محتوای این روایات خدشه وارد نموده، آنها را غیر قابل قبول دانسته‌اند.<ref>رجوع کنید: معارف و دیگران، «بررسی روایات تفسیري فریقین در مسئلۀ ازدواج حضرت یوسف با زلیخا»، ص۷تا۳۲. </ref> در برخی نقل‌ها آمده است هر دو فرزند یوسف (منشا و افرایم) از زلیخا بودند.<ref>مقدسی، البدء و التاريخ، بور سعید، ج۳، ص۶۹؛ ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰.</ref>
در برخی از [[حدیث|روایات]] از ازدواج یوسف با [[زلیخا]] پس از رسیدن به مقام عزیزی مصر سخن آمده است. برای مثال در حدیثی آمده است که یوسف زنی را دید که می‌گفت خدا را شکر که بردگان را به‌واسطه طاعتشان پادشاه کرد و پادشاهان را به‌واسطه معصیتشان برده کرد. از او پرسید کیستی و او گفت زلیخا هستم و یوسف با او ازدواج کرد.<ref>قطب‌الدین راوندی، قصص‌الانبیاء، ۱۴۳۰ق، ص۳۵۱.</ref> و حتی در برخی روایات آمده است که زلیخا با دعای یوسف جوان شد و آنگاه یوسف با او ازدواج کرد؛<ref>جزایری، النور المبین، ۱۴۲۳ق، ص۲۳۴.</ref> اما برخی با بررسی روایات مربوطه، در سند و محتوای این روایات خدشه وارد نموده، آنها را غیر قابل قبول دانسته‌اند.<ref>رجوع کنید: معارف و دیگران، «بررسی روایات تفسیري فریقین در مسئلۀ ازدواج حضرت یوسف با زلیخا»، ص۷تا۳۲. </ref> در برخی نقل‌ها آمده است هر دو فرزند یوسف (منشا و افرایم) از زلیخا بودند.<ref>مقدسی، البدء و التاريخ، بور سعید، ج۳، ص۶۹؛ ابن کثیر، البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰.</ref>
[[پرونده:یوسف نبی.jpg|بندانگشتی|۲۸۰px|نقشه محل تولد و نبوت یوسف نبی]]
[[پرونده:یوسف نبی.jpg|بندانگشتی|۲۸۰px|نقشه محل تولد و نبوت یوسف نبی]]


Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۱۷

ویرایش