پرش به محتوا

قوم عاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ مارس ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>M.bahrami
imported>M.bahrami
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== قوم عاد در قرآن کریم==
== قوم عاد در قرآن کریم==
قرآن کریم قوم عاد را بعد از قوم نوح می‌داند<ref>سوره اعراف، آیه ۶۹ ؛ سوره ذاریات، آیه ۴۶.</ref> و از قوم عاد در چندین آیه یاد کرده است که از جمله می‌توان به آیات ۲۱ تا ۲۶ سوره احقاف، آیات ۶۹ تا ۷۴ سوره اعراف، ۴۶ سوره ذاریات، آیه۵۰ سوره هود، آیه ۳۱ سوره مومنون، آیات ۱۳ -۱۵ فصلت، آیه ۲۰ سوره قمر، آیه ۷ سوره الحاقه، آیه ۸ سوره فجر، آیه ۱۵ سوره سجده و آیه ۱۳۰ سوره شعراء اشاره کرد.  
[[قرآن|قرآن کریم]] قوم عاد را بعد از [[قوم نوح]] می‌داند<ref>سوره اعراف، آیه ۶۹ ؛ سوره ذاریات، آیه ۴۶.</ref> و از قوم عاد در چندین آیه یاد کرده است که از جمله می‌توان به آیات ۲۱ تا ۲۶ [[سوره احقاف]]، آیات ۶۹ تا ۷۴ [[سوره اعراف]]، ۴۶ [[سوره ذاریات]]، آیه۵۰ [[سوره هود]]، آیه ۳۱ [[سوره مؤمنون|سوره مومنون]]، آیات ۱۳ -۱۵ [[سوره فصلت]]، آیه ۲۰ [[سوره قمر]]، آیه ۷ [[سوره الحاقه]]، آیه ۸ [[سوره فجر]]، آیه ۱۵ [[سوره سجده]] و آیه ۱۳۰ [[سوره شعراء]] اشاره کرد.  


قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما،<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> بسیار فربه و درشت هیكل و <ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref>سخت نیرومند و قهرمان<ref>سوره سجده، آیه ۱۵؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> بوده‌اند. در روایات نیز آمده است که بلندترین فرد ایشان قامتش ۱۰۰ ذراع و كوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>.
قرآن کریم در توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما،<ref>سوره قمر، آیه ۲۰؛ سوره الحاقه، آیه ۷.</ref> بسیار فربه و درشت هیكل <ref>سوره اعراف، آیه ۶۹.</ref> و سخت نیرومند و قهرمان<ref>سوره سجده، آیه ۱۵؛ سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> بوده‌اند. در [[روایات]] نیز آمده است که بلندترین فرد ایشان قامتش ۱۰۰ [[ذراع]] و كوتاهترین ۷۰ ذراع بود<ref>جزایری، النور المبين،۱۳۸۱ق، ص۱۳۵.</ref>. برخی از [[مفسران]] معتقدند که از ظاهر آیات قرآن در خصوص قوم عاد می‌توان نتیجه گرفت که این قوم برای خود تمدنی داشته و مردمی مترقی بوده‌اند، همچنین آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند. در پیشرفت و عظمت تمدن آنان همین بس كه در آیه ۸ سوره فجر در باره آنان آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ قومی كه در هیچ سرزمینی مثل آنان آفریده نشده بودند.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> بنابراین این قوم همیشه غرق در نعمت خدا بودند تا اینكه وضع خود را تغییر دادند و مسلك [[بت پرستی]] در بین‌شان رواج پیدا کرد. آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌كردند به امید اینكه جاودانه خواهند بود. خدای تعالی به خاطر همین انحراف‌های‌شان برادرشان [[هود(ع)]] را مبعوث كرد تا به سوی حق دعوت‌شان نموده، و ارشادشان كند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> البته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که احتمال دارد كه قوم عاد غیر از هود (ع)، پیغمبران دیگری نیز داشته‌اند كه قبل از هود و بعد از جناب نوح (ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن كریم نام آنان را نبرده باشد و لیكن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  
برخی از مفسران معتقد است که از ظاهر آیات قرآن در خصوص قوم عاد می‌توان نتیجه گرفت که این قوم برای خود تمدنی داشته و مردمی مترقی بوده‌اند، همچنین آنها دارای شهرهایی آباد و سرزمینی حاصلخیز و پوشیده از باغ‌ها و نخلستان‌ها و زراعت‌ها بوده‌اند و در آن عصر مقامی برجسته داشته‌اند و در پیشرفتگی و عظمت تمدن آنان همین بس كه در آیه ۸ سوره فجر در باره آنان آمده است:«الَّتِی لَمْ یخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ؛ قومی كه در هیچ سرزمینی مثل آنان آفریده نشده بودند.»<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۶؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۵۲.</ref> بنابراین این قوم همیشه غرق در نعمت خدا بودند تا اینكه وضع خود را تغییر دادند و مسلك بت پرستی در بین‌شان رواج پیدا کرد. آنها در هر مرحله‌ای برای خود بتی به عنوان سرگرمی می‌ساختند و در زیر زمین مخزن‌های آب درست می‌كردند به امید اینكه جاودانه خواهند بود. خدای تعالی به خاطر همین انحراف‌هایشان برادرشان هود(ع) را مبعوث كرد تا به سوی حق دعوت‌شان نموده، و ارشادشان كند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۷؛ طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲۳، ص: ۱۵: مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ۲۲۶-۲۳۲.</ref> البته علامه طباطبایی معتقد است که احتمال دارد كه قوم عاد غیر از جناب هود (ع)، پیغمبران دیگری نیز داشتهاند كه قبل از هود و بعد از جناب نوح (ع) در بین آنان مبعوث شده باشد ولی قرآن كریم نام آنان را نبرده باشد و لیكن سیاق آیات با این احتمال مساعد نیست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳.</ref>  


مفسران معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ» می‌توان نتیجه گفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انكار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت كردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌كردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی هود(ع) و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در سوره احقاف عنوان کرده است  
[[مفسران]] معتقدند بر اساس آیه «وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ»[[سوره هود، آیه ۵۹.]] می‌توان نتیجه گرفت که قوم عاد گرفتار سه خصلتِ انكار آیات الهی، نافرمانی انبیاء و اطاعت كردن از جباران بودند. در واقع آنها از دستورات هر جبار و زورگوی عنیدی پیروی می‌كردند و همین گوش به فرمان جباران بودن، آنان را از پیروی [[هود(ع)]] و پذیرفتن دعوتش باز داشت. خداوند در ادامه توصیف قوم عاد در [[سوره احقاف]] عنوان کرده است «وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نكوهیده، لعنت در همین دنیا و در قیامت دنبال‌شان كرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این لعن همان، عذابی بود كه آن قدر تعقیب‌شان كرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>
«وَ أُتْبِعُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا لَعْنَةً وَ یوْمَ الْقِیامَةِ» یعنی به خاطر آن سه خصلت نكوهیده، لعنت در همین دنیا و در قیامت دنبالشان كرد و از رحمت خدا دور شدند، مصداق این لعن همان عذابی بود كه آن قدر تعقیب‌شان كرد تا به آنها رسید و نابودشان کرد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۴۵۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۴۳-۱۴۴.</ref>
==مکان زندگی==
==مکان زندگی==
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛  برادر قوم عاد را ياد كن، هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref>  احقاف به معنای شن‌هاى روان است كه بر اثر وزش باد در بيابان‌ها به صورت مستطيل و كج و معوج روى هم انباشته مى‌‏شوند، و سرزمين قوم عاد را از اين جهت" ا[[حقاف]]" مى‌‏گفتند  كه ريگستانى به اين صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]] احقاف را سرزمینی در [[جنوب جزيرة العرب]] دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص ۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشركين]] است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref>  گوشه‏‌اى از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از  داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.
[[قرآن]] مکان زندگی قوم عاد را با نام [[احقاف]] معرفی می‌کند: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقاف؛  برادر قوم عاد را ياد كن، هنگامى كه قومش را در سرزمين احقاف بيم داد».<ref>سوره احقاف، آیه۲۱.</ref>  احقاف به معنای شن‌هاى روان است كه بر اثر وزش باد در بيابان‌ها به صورت مستطيل و كج و معوج روى هم انباشته مى‌‏شوند، و سرزمين قوم عاد را از اين جهت" ا[[حقاف]]" مى‌‏گفتند  كه ريگستانى به اين صورت بود<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۲۱، ص۲۹۲.</ref>. [[مفسران]] احقاف را سرزمینی در [[جنوب جزيرة العرب]] دانسته‌اند.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۶۵.</ref> البته تعیین نقطه دقیق آن اختلاف‌هایی وجود دارد.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۱۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] و [[طبرسی]] معتقدند که سرزمین احقاف مکانی بین [[یمن]] و [[عمان]] است<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص ۴۵۶؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج ۱۸، ص۲۱۸.</ref> که در حال حاضر به صورت ریگزاری در آمده است.<ref>ندایی، تاریخ انبیاء، ۱۳۸۹، ص۵۵.</ref> در [[سوره احقاف]] که غرض از آن انذار بر [[عذاب الیم]] [[مشركين]] است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۸، ص۲۸۳.</ref>  گوشه‏‌اى از داستان قوم عاد به عنوان نمونه‌ای از مشرکان عذاب شده مطرح شده است و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] در تفسیر نمونه معتقد است که نام سوره احقاف نیز بر گرفته از  داستان قوم عاد و محل زندگی آنهاست<ref>مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴، ج۲۱، ۲۹۵.</ref>.
کاربر ناشناس