طوفان نوح: تفاوت میان نسخهها
ویکیسازی و اصلاح پانویسها
imported>M.bahrami (←جستارهای وابسته: ستون گذاری) |
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) (ویکیسازی و اصلاح پانویسها) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==داستان طوفان نوح(ع)== | ==داستان طوفان نوح(ع)== | ||
بر اساس | بر اساس قرآن کریم، طوفان نوح، [[عذاب|عذاب الهی]] برای از بین بردن قوم [[شرک|مشرک]] حضرت [[نوح (پیامبر)|نوح]] بوده است.<ref>رک: سوره اعراف، آیه ۶۴؛ سوره هود، آیه ۴۰-۴۱؛ سوره انبیاء، آیه ۷۱؛ سوره نوح، آیه ۲۵.</ref> قومی که بر اساس گزارش آیات قرآن، [[بتپرست]] بوده و بتهایی با نامهای «وُدّ»، «سواع»، «یغوث»، «یعوق» و «نسر» را میپرستیدهاند.<ref>سوره نوح، آیه ۲۳.</ref> چنانکه در قرآن کریم آمده، نوح برای [[هدایت]] آنان تلاش بسیاری کرده، اما در نهایت موفق به هدایت آنان نشده<ref>سوره نوح، آیه ۵.</ref> و پس از مدتی طولانی، تنها عده معدودی به او ایمان آوردهاند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص قرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۱۶.</ref> بر اساس آنچه در قرآن کریم آمده، قوم نوح او را دروغگو خطاب میکرده و برای نپذیرفتن پیامبری او دلایلی میآوردهاند؛ از جمله اینکه: تو جز بشری مثل ما نیستی، آنان که اطراف تو هستند کمتر از ما هستند و در نهایت اینکه تو از لحاظ خویشاوندی هیچ برتریای نسبت به ما نداری.<ref>سوره هود، آیه ۲۷.</ref> به گزارش قرآن کریم، نوح(ع) ۹۵۰ سال قوم خود را به یکتاپرستی دعوت کرد و در طول این مدت از خداوند عذاب قومش را طلب نکرد.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۱۴.</ref> | ||
پس از آنکه خداوند به نوح [[وحی]] کرد که مردم قومش هرگز ایمان نخواهند آورد،<ref>سوره هود، آیه ۳۶.</ref> حضرت نوح(ع) قوم خود را نفرین کرد و گفت: «پروردگارا از کافران هیچ جنبدهای بر زمین بر جای مگذار.»<ref>سوره نوح، آیه ۲۶.</ref> بنابر آنچه طبرسی در مجمع البیان آورده، بر اثر این نفرین، زنان و مردان عقیم شدند و چهل سال کودکی متولد نشد و همهجا را قحطی فرا گرفت، تا اینكه هر چه داشتند از بین رفت و بیچاره و بدبخت شدند.<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۹، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> در این هنگام نوح به آنان گفت: از خداوند طلب آمرزش كنید كه او آمرزنده است.<ref>سوره نوح، آیه ۱۰.</ref> اما قوم نوح باز هم دعوت او را اجابت نکردند و به یكدیگر سفارش میكردند كه خدایان خود را فراموش نكنید.<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۹، ص۱۴۴-۱۴۵.</ref> پس از این، خداوند با طوفان بزرگی همه [[شرک|مشرکان]] را از بین برد و درخواست نوح(ع) را اجابت کرد.<ref>رک: سوره هود، آیه ۲۵-۴۹؛ سوره نوح، آیه ۱-۲۵.</ref> | |||
قرآن کریم ۱۲ بار به طوفان نوح اشاره کرده است. رویکرد قرآن کریم درباره قصه طوفان نوح، در چارچوب اهداف [[قصه های قرآن|قصههای قرآنی]] دانسته شده است؛ چرا که با وجود تکرار روایت طوفان نوح، اما جزئیات آن بیان نشده است.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۰.</ref> برخی محققان معتقدند در منابع تاریخی و روایی، جزئیات مختلف و متعددی به قصه طوفان نوح اضافه شده که بسیاری از آنها روایات خرافی هستند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۰.</ref> | |||
'''فراوانی اشاره قرآن کریم به طوفان نوح(ع) بدین شرح است:''' | '''فراوانی اشاره قرآن کریم به طوفان نوح(ع) بدین شرح است:''' | ||
خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
==گستره طوفان== | ==گستره طوفان== | ||
برخی از [[مفسر|مفسرین]] معتقدند با وجود اینکه قرآن در خصوص منطقهای بودن یا جهانی بودن طوفان نص صریحی ندارد اما از ظاهر بسیاری از [[قرآن|آیات قرآن]] چنین بر میآید كه طوفان نوح(ع) جنبه منطقهای نداشته است، بلكه حادثهای بوده است که برای سراسر روی زمین اتفاق افتاده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، | برخی از [[مفسر|مفسرین]] معتقدند با وجود اینکه قرآن در خصوص منطقهای بودن یا جهانی بودن طوفان نص صریحی ندارد اما از ظاهر بسیاری از [[قرآن|آیات قرآن]] چنین بر میآید كه طوفان نوح(ع) جنبه منطقهای نداشته است، بلكه حادثهای بوده است که برای سراسر روی زمین اتفاق افتاده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۰۳؛ بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹، ج۴، ص۷۸؛ النجار، قصص الانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۳۶.</ref> زیرا كلمه ارض (زمین) در آیاتی که به طوفان نوح اشاره شده است به طور مطلق ذكر شده و اختصاص به منطقهی خاصی ندارد.<ref>رک: آیه ۴۴ سوره هود؛ آیه ۲۶ سوره نوح.</ref> همچنین آنها معتقدند که سیاق آیات مبنی بر این مطلب كه [[نوح (پیامبر)|نوح]] از حیوانات روی زمین نمونههایی با خود برداشت نیز مؤید جهانی بودن طوفان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۰۳</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] نیز در تفسیر المیزان معتقد است که وقتی دعوت نوح جهانی بوده است پس طوفان نوح نیز جهانی بوده و برای عموم بشر نازل شده است. وی برای اثبات این قول به آیات ۴۳ [[سوره هود]]، ۲۶ [[سوره نوح]] و ۷۷ [[سوره صافات]] استناد میکند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۳.</ref> او و برخی دیگر همچنین با رد قول صاحب المنار که معتقد به منطقهای بودن طوفان نوح است عنوان میکند که تحقیقات ژئولوژی نیز جهانی بودن طوفان نوح را اثبات میکند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۶. النجار، قصص الانبیاء، ۱۴۰۶ق، ص۳۶.</ref> | ||
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] گزارش میدهد که علاوه بر ظهور برخی از آیات، از بسیاری از کتابهای تاریخی نیز جهانی بودن طوفان نوح استفاده میشود، به همین جهت تمام نژادهای كنونی را به یكی از سه فرزند [[نوح (پیامبر)|نوح(ع)]] (حام، و [[سام]] و یافث) كه بعد از نوح باقی ماندند باز میگردانند. وی همچنین عنوان میکند که در تاریخ طبیعی نیز دورانی بنام دوران بارانهای سیلابی دیده میشود كه اگر آن را الزاما مربوط به قبل از تولد جانداران ندانیم قابل تطبیق بر طوفان نوح میباشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، | [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] گزارش میدهد که علاوه بر ظهور برخی از آیات، از بسیاری از کتابهای تاریخی نیز جهانی بودن طوفان نوح استفاده میشود، به همین جهت تمام نژادهای كنونی را به یكی از سه فرزند [[نوح (پیامبر)|نوح(ع)]] (حام، و [[سام]] و یافث) كه بعد از نوح باقی ماندند باز میگردانند. وی همچنین عنوان میکند که در تاریخ طبیعی نیز دورانی بنام دوران بارانهای سیلابی دیده میشود كه اگر آن را الزاما مربوط به قبل از تولد جانداران ندانیم قابل تطبیق بر طوفان نوح میباشد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۰۳.</ref> او بعد از بیان همه دلایل مبنی بر جهانی بودن طوفان نوح عنوان میکند که همه آن دلایل میتواند بر منطقهای بودن نوح نیز تطبیق یابد چرا که خداود در قرآن کریم کلمه «ارض» را بر منطقهای وسیع و نه همه جهان اطلاق کرده است و حمل حیوانان نیز به این دلیل بوده است که نسل حیوانات آن منطقه از بین نرود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۱۰۴.</ref> | ||
بیومی نیز معتقد است این اندیشه که طوفان جهانی بوده است صحیح نیست و برای آن در جلد چهارم کتاب بررسی تاریخی قصص قرآن احتجاجهایی آورده است و به آن احتجاجها اضافه کرده است که بررسی الواح کهن از جمله [[سومری]]، [[بابلی]] و [[یهود|یهودی]] در خصوص طوفان نیز اشاره به عدم جهانی بودن طوفان نوح(ع) دارد.<ref>رک: بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹، ج۴، | بیومی نیز معتقد است این اندیشه که طوفان جهانی بوده است صحیح نیست و برای آن در جلد چهارم کتاب بررسی تاریخی قصص قرآن احتجاجهایی آورده است و به آن احتجاجها اضافه کرده است که بررسی الواح کهن از جمله [[سومری]]، [[بابلی]] و [[یهود|یهودی]] در خصوص طوفان نیز اشاره به عدم جهانی بودن طوفان نوح(ع) دارد.<ref>رک: بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹، ج۴، ص۷۸-۹۱.</ref> البته در مقابل این اقوال قول دیگری نیز وجود دارد؛ [[رشید رضا|محمد رشید رضا]] معتقد است که طوفان نوح، طوفانی فراگیر بوده است و حتی اگر شامل قوم نوح بوده باشد معنایش این است که در آن زمان مردمان دیگری در زمین نمیزیستند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۸-۹۱.</ref> | ||
'''[[کعبه]] در طوفان نوح''' | '''[[کعبه]] در طوفان نوح''' | ||
در مورد موقعیت کعبه در جریان طوفان نوح روایات مختلف و متعددی بیان شده است؛ برخی از [[مفسر|مفسرین]] معتقدند که کعبه در طوفان نوح زیر آب فرو نرفت، برخی عنوان کردهاند که [[جبرئیل]] به دستور خداوند کعبه را به آسمان چهارم برد.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، | در مورد موقعیت کعبه در جریان طوفان نوح روایات مختلف و متعددی بیان شده است؛ برخی از [[مفسر|مفسرین]] معتقدند که کعبه در طوفان نوح زیر آب فرو نرفت، برخی عنوان کردهاند که [[جبرئیل]] به دستور خداوند کعبه را به آسمان چهارم برد.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۴-۷۶.</ref> برخی از مفسرین در تفاسیر خود با بیان این مطلب که نام «[[بیت العتیق]]» برای کعبه به دلیل در امان ماندن آن از طوفان نوح است عنوان کردهاند که در زمان نوح(ع) خانه کعبهای وجود نداشت بنابراین زمینی که [[حضرت ابراهیم علیه السلام|حضرت ابراهیم]] در آن خانه کعبه را بنا نهاد همان زمینی بود که از طوفان نوح در امان ماند و زیر آب نرفت.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج،۲ ص۵۶؛ حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۲ ، ص۲۹؛ همان، ج۱، | ||
ص ۳۳۵؛ همان، ج۲، | ص ۳۳۵؛ همان، ج۲، ص۱۵۷؛ همان، ج۱۱، ص۱۶۷؛ زحیلی،: التفسیر المنیر، ۱۴۱۱ق، ج۱۷، ۱۷۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۵۲ش، ج۲، ص۵۶.</ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نیز در تفسیر آیه ۲۶ سوره حج «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِیمَ مَكانَ الْبَیتِ» معتقد است منظور از این جمله در آیه فوق این است كه خداوند مكان خانه كعبه را كه در زمان [[حضرت آدم علیه السلام|آدم(ع)]] ساخته شده بود و در طوفان نوح ویران و آثارش محو گشته بود به [[حضرت ابراهیم علیه السلام|ابراهیم (ع)]] نشان داد و او با همیاری فرزندش [[اسماعیل]] آن را تجدید بنا نمود.<ref>مکارم | ||
شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، | شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۴، ص۶۷؛ همان، ج۱، ص۴۵۵.</ref> بیومی نیز همه این روایات و اقوال را جزء [[اسرائلیات]] میداند، چرا که معتقد است خانه کعبه توسط حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) و بعد از طوفان ساخته شده است.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۴-۷۶.</ref> اما علامه طباطبایی با ذکر [[روایات]] عجیب وخارقالعادهای که در خصوص داستان خانه کعبه وارد شده است معتقد است درست است که بیشتر این روایات [[خبر واحد]] هستند و نمیتوان به مضمونش اعتماد کرد و حتی از مجموع این اخبار واحد هم نمیتواندچیزی را ثابت کرد اما به علت مشابهت آنها با روایاتی دیگر در معارف [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت(ع)]] نمیتوان به طور کلی آنها را طرد و رد کرد. بنابراین در مورد اين گونه روايات اگر چه نتوانيم مضمون آنها را به طور کلی بپذیریم، اما همه را هم نمىتوانيم رد كنيم و يا در صدور آنها از ائمه(ع) و يا در صحت انتساب آنها به آن حضرات مناقشه كنيم، چون اين گونه روايات از معارف الهيه است و رد يا اثبات حقائق معنوى در شان علوم طبيعى و اجتماعى نيست.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱، ص۴۳۹- ۴۴۲.</ref> | ||
==طوفان در منابع کهن== | ==طوفان در منابع کهن== | ||
داستان طوفان نوح(ع) از جمله داستانهایی است که به گزارش جیمز فریزر در میان ملل و اقوام مختلف جهان از جمله خاور نزدیک، هند، برمه، چین، مالدیو، استرالیا، جزایر اقیانوس آرام و در جوامع سرخ پوست رواج داشته است که البته روایات آنها با همدیگر بسیار اختلاف دارد. <sup>[۱]</sup>در قصه [[سومر|سومری]] که کهنترین منبع قصه طوفان دانسته شده است گزارش شده که در این نسخه سخن از هشدار خداوند است و پس از آن مساله طوفان مطرح شده است که «هفت شبانه روز تند باد قرین باران سیل آسیا بر زمین فرو بارید، خروش آب، زمین را به تاراج برد و آسمان گام بر آب خروشان نهاد».<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، | داستان طوفان نوح(ع) از جمله داستانهایی است که به گزارش جیمز فریزر در میان ملل و اقوام مختلف جهان از جمله خاور نزدیک، هند، برمه، چین، مالدیو، استرالیا، جزایر اقیانوس آرام و در جوامع سرخ پوست رواج داشته است که البته روایات آنها با همدیگر بسیار اختلاف دارد. <sup>[۱]</sup>در قصه [[سومر|سومری]] که کهنترین منبع قصه طوفان دانسته شده است گزارش شده که در این نسخه سخن از هشدار خداوند است و پس از آن مساله طوفان مطرح شده است که «هفت شبانه روز تند باد قرین باران سیل آسیا بر زمین فرو بارید، خروش آب، زمین را به تاراج برد و آسمان گام بر آب خروشان نهاد».<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۲۷.</ref> اما در قصه [[بابل|بابلی]] طوفان که معروف به قصه جلجامیش یا گیل گمش است سخن از نابود کردن بشر و همه موجودات زنده توسط خدایان به وسیله طوفان میان آمده است.<ref>رهبر، «بررسی تطبیقی روایت وحیانی قرآن و روایت اسطوره ای سومری - بابلی از طوفان نوح»، ۱۳۸۹، ص۲۶۸.</ref> در قصه [[یهود|یهودی]] طوفان نوح نیز گزارش شده است که وقتی شر آدمیان در زمین زیاد شد، خداوند اندوهگین شد و تصمیم گرفت آنچه در زمین است را بردارد اما نوح را از آن مستثنی کرد چرا که او مرد کامل و نیکوکاری بود.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۵.</ref> | ||
===اختلافات روایت قرآن با روایات کهن از طوفان نوح(ع)=== | ===اختلافات روایت قرآن با روایات کهن از طوفان نوح(ع)=== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۴: | ||
# در روایت قرآن کریم هیچ دوگانگی یافت نمیشود بر خلاف روایات دیگر. | # در روایت قرآن کریم هیچ دوگانگی یافت نمیشود بر خلاف روایات دیگر. | ||
# روایت قرآن کریم تنها روایتی است که از مادیات منزه است برخلاف دیگر روایات. | # روایت قرآن کریم تنها روایتی است که از مادیات منزه است برخلاف دیگر روایات. | ||
# روایت قرآن کریم روایتی است که خداوند در آن از پشیمان شدن آوردن طوفان منزه است بر خلاف برخی روایات دیگر.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، | # روایت قرآن کریم روایتی است که خداوند در آن از پشیمان شدن آوردن طوفان منزه است بر خلاف برخی روایات دیگر.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۹۱-۹۵.</ref> | ||
==آغاز طوفان== | ==آغاز طوفان== | ||
بر اساس گزارش قرآن طوفان از زمین و آسمان<ref>سوره قمر، آیه ۱۱-۱۲.</ref> و نقطه آغاز آن فووران تنور بوده است «حَتَّی إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّور»<ref>سوره هود، آیه ۴۰.</ref> مفسران و مورخان اسلامی درباره موضوع تنور و اینکه منظور خداوند از تنور در اینجا چیست و چه مکانی است اختلاف دارند. برخی معتقدند که منظور «چاههای زمین» است یعنی اینکه [[زمین]] همچو چشمهای بجوشید تا آنجا که حتی از تنورهایی نیز که مرکز آتش بودند آب فوران کرد. برخی دیگر معتقدند که آن تنور، تنور نان است، تنوری سنگی که از [[حوا]] بود و سر انجام به [[نوح پیامبر|نوح]] رسید. گروهی نیز تنور را محل کنونی [[مسجد کوفه]] دانستهاند. گروهی دیگر نیز منظور آن را فلق صبح و روشنایی سپید دانستهاند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، | بر اساس گزارش قرآن طوفان از زمین و آسمان<ref>سوره قمر، آیه ۱۱-۱۲.</ref> و نقطه آغاز آن فووران تنور بوده است «حَتَّی إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّور»<ref>سوره هود، آیه ۴۰.</ref> مفسران و مورخان اسلامی درباره موضوع تنور و اینکه منظور خداوند از تنور در اینجا چیست و چه مکانی است اختلاف دارند. برخی معتقدند که منظور «چاههای زمین» است یعنی اینکه [[زمین]] همچو چشمهای بجوشید تا آنجا که حتی از تنورهایی نیز که مرکز آتش بودند آب فوران کرد. برخی دیگر معتقدند که آن تنور، تنور نان است، تنوری سنگی که از [[حوا]] بود و سر انجام به [[نوح پیامبر|نوح]] رسید. گروهی نیز تنور را محل کنونی [[مسجد کوفه]] دانستهاند. گروهی دیگر نیز منظور آن را فلق صبح و روشنایی سپید دانستهاند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۲؛ طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان،۱۳۵۲ش، ج۱۲، ص۵۸؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۸۳؛ طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۳۴۰.</ref> بیومی بعد از گزارش قول اخیر که به [[امام علی علیه السلام|امام علی(ع)]] منسوب شده است، عنوان میکند که اگر چه ابن کثیر این روایت را غریب دانسته اما از میان همه روایات و اقوال مختلف ارائه شده این روایت و قول پذیرفتنی تر به نظر میرسد، علاوه بر اینکه این روایت همخوان با نصوص قدیمی نیز میباشد.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۲.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در این خصوص معتقد است که «فارَ التَّنُّور» به معنای جوشیدن آب از داخل تنور و سرازیر شدن از تنور است، در روایات نیز آمده كه در ماجرای طوفان نوح اولین نقطه ای كه آب از آن فوران كرد یك تنور بود البته محتمل است که فوران تنور به معنای جوشیدن تنور نانوایی نباشد بلكه كنایه باشد از شدت غضب خدای تعالی باشد. علامه طباطبایی همچنین اقوالی همچون اینکه مراد از تنور چاه است، طلوع فجر است، بلندترین نقطه زمین است را از فهم به دور میداند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در این خصوص معتقد است که «فارَ التَّنُّور» به معنای جوشیدن آب از داخل تنور و سرازیر شدن از تنور است، در روایات نیز آمده كه در ماجرای طوفان نوح اولین نقطه ای كه آب از آن فوران كرد یك تنور بود البته محتمل است که فوران تنور به معنای جوشیدن تنور نانوایی نباشد بلكه كنایه باشد از شدت غضب خدای تعالی باشد. علامه طباطبایی همچنین اقوالی همچون اینکه مراد از تنور چاه است، طلوع فجر است، بلندترین نقطه زمین است را از فهم به دور میداند.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴، ج۱۰، ص۳۴۰.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نیز در تفسیر خود این احتمال که منظور از تنور در این آیه همان تنور واقعی و حقیقی باشد قویتر میداند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱، ج۹، ص۹۸.</ref> در خصوص مکان تنور نیز اختلافاتی وجود دارد برخی مکان تنور را در [[هند]]، برخی دیگر در [[کوفه]]، گروهی در [[جزیر العرب]] دانستهاند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۲.</ref> | ||
==زمان وقوع طوفان و مدت آن== | ==زمان وقوع طوفان و مدت آن== | ||
بر اساس آنچه در روایت توراتی نقل شده است طوفان در روز هفتم ماه دوم سال ۶۰۰ از عمر نوح(ع) آغاز شد و ۴۰ روز در زمین استمرار یافت و آب ۱۵ متر بالا آمد و حدود ۱۵۰ روز طول کشید تا آب فرو بنشیند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، | بر اساس آنچه در روایت توراتی نقل شده است طوفان در روز هفتم ماه دوم سال ۶۰۰ از عمر نوح(ع) آغاز شد و ۴۰ روز در زمین استمرار یافت و آب ۱۵ متر بالا آمد و حدود ۱۵۰ روز طول کشید تا آب فرو بنشیند.<ref>بیومی مهرام، بررسی تاریخی قصص القرآن، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۴۵-۴۶.</ref> در روایات اسلامی نیز زمانهای مختلفی در خصوص زمان وقوع طوفان و مدت آن وارد شده است برخی معتقدند که طوفان در سن ۱۹۰۰ سالگی<ref name=":0">جزایری، النور المبین فی قصص الأنبیاء و المرسلین، (قصص قرآن)، ۱۳۸۱، ص۱۱۷.</ref>، برخی دیگر ۶۰۰ سالگی<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۷؛ كاتب واقدی، الطبقات الكبری، ۱۳۷۴ش ،ج۱،ص ۲۵.</ref>، گروهی دیگر ۱۲۰۰ سالگی<ref>مستوفی قزوینی، تاریخ گزیده،۱۳۶۴ ش، ص۲۴.</ref>حضرت نوح(ع) رخ داده است.<ref>رک: [[نوح (پیامبر)]]</ref> همچنین در تاریخ مختصر الدول نقل شده است که طوفان در دو هزار و دویست و بیست و شش سال و بیست و سه روز بعد از [[خلقت|خلقت آدم]] رخ داده است.<ref>ترجمه تاریخ مختصر الدول، ص۱۰.</ref> برخی زمان آغاز طوفان نوح را دهم [[رجب (ماه)|رجب]]<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> و برخی دیگر دوم رجب<ref>كاتب واقدی، الطبقات الكبری، ۱۳۷۴ش ،ج۱،ص ۲۶.</ref> دانستهاند. بسیاری از مورخین نقل کرده اند که در طوفان نوح چهل روز پیوسته از آسمان و زمین آب بارید و جوشید.<ref> یعقوبی، ترجمه تاریخیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۱،ص:۱۳.</ref> مدت زمان طول کشیدن طوفان را نیز برخی ۶ ماه<ref>كاتب واقدی، الطبقات الكبری، ۱۳۷۴ش ،ج۱،ص ۲۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۳۲.</ref> ، برخی ۱۵۰ روز و برخی دیگر ۵ ماه، برخی ۱۳ ماه و برخی ۲۷ روز عنوان کردهاند.<ref> ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۱-۱۱۲؛ ندایی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ۱۳۸۹ش، ص۴۴-۴۶.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در کتاب «[[حیات القلوب (کتاب)|تاریخ پیامبران]]» به حدیث معتبر نقل میکند که نوح با قومش هفت شبانه روز در کشتی ماند.<ref>مجلسی، تاریخ پیامبران، ۱۳۸۰، ج۱،ص ۲۷۳.</ref> در تاریخ یعقوبی نیز نقل شده است که آغاز آن هیفدهم أیار و آخر آن سیزدهم تشرین اول بود و ۵ ماه طول کشید.<ref>یعقوبی، ترجمه تاریخیعقوبی، ۱۳۷۹ق، ج۱،ص ۱۳.</ref> | ||
در خصوص اندازه بالا آمدن آب نیز اختلاف است. بر اساس گزارش قرآن مبنی بر اینکه هیچ محل امنی برای کافران، حتی بلندترین کوهها بر روی زمین نخواهد بود<ref>سوره هود، آیه ۴۳.</ref> میتوان نتیجه گرفت که اندازه بالا آمدن آب تا حدی بوده که بلندترین کوهها را نیز در بر گرفته است برخی عنوان کردهاند که اندازه آن ۱۵ ذراع بوده است برخی گفتهاند که ۸۰ ذراع بوده چرا که این اندازه است که میتواند همه کوهها و خشکیهای کره زمین را در بر بگیرد.<ref>ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۸۰.</ref> | در خصوص اندازه بالا آمدن آب نیز اختلاف است. بر اساس گزارش قرآن مبنی بر اینکه هیچ محل امنی برای کافران، حتی بلندترین کوهها بر روی زمین نخواهد بود<ref>سوره هود، آیه ۴۳.</ref> میتوان نتیجه گرفت که اندازه بالا آمدن آب تا حدی بوده که بلندترین کوهها را نیز در بر گرفته است برخی عنوان کردهاند که اندازه آن ۱۵ ذراع بوده است برخی گفتهاند که ۸۰ ذراع بوده چرا که این اندازه است که میتواند همه کوهها و خشکیهای کره زمین را در بر بگیرد.<ref>ابن کثیر، قصص الانبیاء، ۱۴۱۱ق، ص۸۰.</ref> |