پرش به محتوا

سید رضی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
| نماینده =
| نماینده =
| شناخته شده برای = [[نهج البلاغه]]
| شناخته شده برای = [[نهج البلاغه]]
| نقش‌های برجسته = ادیب، شاعر، [[نقابت علویان]]
| نقش‌های برجسته = ادیب، شاعر، [[نقابت]]
| سبک =
| سبک =
| استادان = [[شیخ مفید]]، [[ابوعلی فارسی]]، [[قاضی سیرافی]]، [[قاضی عبدالجبار]]، [[ابن نباته]]، [[عثمان بن جنی]]، [[هارون بن موسی بن احمد تلعکبری|هارون تلعکبری]]، [[سهل بن دیباجی]]
| استادان = [[شیخ مفید]]، [[ابوعلی فارسی]]، [[قاضی سیرافی]]، [[قاضی عبدالجبار]]، [[ابن نباته]]، [[عثمان بن جنی]]، [[هارون بن موسی بن احمد تلعکبری|هارون تلعکبری]]، [[سهل بن دیباجی]]
خط ۳۵: خط ۳۵:
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، اسماعیلیان، ج۲، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، اسماعلیان، ج۲، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی‌هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر، [[حسین ‌بن موسى علوى]] با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref>
محمد بن حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی کاظم<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، اسماعیلیان، ج۲، ص۱۶۴.</ref> مشهور به سید رضی و شریف رضی<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، اسماعلیان، ج۲، ص۱۶۴.</ref> از [[سادات]][[بنی‌هاشم|هاشمی]] و [[آل ابی‌طالب]] بود؛ از این روی به وی شریف می‌گویند. نسبش از جانب پدر، [[حسین ‌بن موسى علوى]] با شش واسطه به [[امام کاظم(ع)]] امام هفتم [[شیعه|شیعیان]] می‌رسد، مادرش از نوادگان [[امام زین العابدین(ع)]] امام چهارم شیعیان است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref>


پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] [[طالبیان]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و [[قضاوت]] در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۳.</ref>  
پدرش ابواحمد [[حسین بن موسی علوی]]، عالم و [[نقابت|نقیب]] بود<ref>محامی، ترجمة الشریف المرتضی، ص۹.</ref> و [[قضاوت]] در مظالم و امیری [[حج]] را بر عهده داشت.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref> ابواحمد نزد [[خلفای عباسی]] و امیران [[آل بویه|بویه]] جایگاه داشت.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۳.</ref>  


[[عدنان بن رضی|ابواحمد عدنان]] پسر سید رضی، معروف به شریف مرتضی ثانی، به لقب جدّش «طاهر ذاالمناقب» ملقب بود. او پس از و عمویش(سید مرتضی)، [[نقابت]] [[طالبیان]] در [[بغداد]] را بر عهده گرفت.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۳.</ref>
[[عدنان بن رضی|ابواحمد عدنان]] پسر سید رضی، معروف به شریف مرتضی ثانی، به لقب جدّش «طاهر ذاالمناقب» ملقب بود. او پس از عمویش (سید مرتضی)، نقابت [[طالبیان]] در [[بغداد]] را بر عهده گرفت.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۳.</ref>


== تولد و وفات ==
== تولد و وفات ==
خط ۴۵: خط ۴۵:


== جایگاه علمی ==
== جایگاه علمی ==
سید رضی را از نوادر روزگار خود دانسته‌اند. او را فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده‌اند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۱۸.</ref> او نزد  برخی از عالمان شیعه و [[سنی]] از جمله [[شیخ مفید]] شاگردی کرده است. بنا بر نقل [[ابن ابی‌الحدید]] از [[فخار بن معد موسوی]]، [[شیخ مفید]] خوابی دید که [[حضرت زهرا(س)]] بر او وارد می‌شود در حالی که [[حسنین]] را با خود آورده است. حضرت از شیخ مفید می‌خواهد که به آن دو [[فقه]] بیاموزد. بنا بر این گزارش، شیخ مفید بامداد همان روز در محل درس خود نشسته بود، فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و دو پسرش سید رضی و سید مرتضی را با خود آورده بود. او به شیخ مفید گفت دو فرزندم را به حضورت آورده‌ام تا به آن دو فقه بیاموزی.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۳۷ش، ج ۱، ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۸.</ref>
سید رضی را فقیه، متکلم، مفسر و شاعر معرفی کرده‌اند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۱۸.</ref> او نزد  برخی از عالمان شیعه و [[سنی]] از جمله [[شیخ مفید]] شاگردی کرده است. بنا بر نقل [[ابن ابی‌الحدید]] از [[فخار بن معد موسوی]]، [[شیخ مفید]] خوابی دید که [[حضرت زهرا(س)]] بر او وارد می‌شود در حالی که [[حسنین]] را با خود آورده است. حضرت از شیخ مفید می‌خواهد که به آن دو [[فقه]] بیاموزد. بنا بر این گزارش، شیخ مفید بامداد همان روز در محل درس خود نشسته بود، فاطمه دختر ناصر وارد مسجد شد و دو پسرش سید رضی و سید مرتضی را با خود آورده بود. او به شیخ مفید گفت دو فرزندم را به حضورت آورده‌ام تا به آن دو فقه بیاموزی.<ref>رجوع کنید به: ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۳۷ش، ج ۱، ص۴۱؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۸.</ref>


سید رضی، علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)، قاضی سیرافی، ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۸-۳۵.</ref> او نزد ابن نباته در بلاغت و نزد [[ابوبکر خوارزمی]] (متوفای ۴۰۳ق)در [[فقه]] شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۴۱-۳۷.</ref> ابوحفص کنانی از استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۹.</ref>
سید رضی، علم نحو را نزد ابوعلی فارسی(متوفای ۳۷۷ق)، قاضی سیرافی، ابن جنی(متوفای ۳۹۲ق)و علی بن عیسی ربعی شیرازی خوانده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۸-۳۵.</ref> او نزد ابن نباته در بلاغت و نزد [[ابوبکر خوارزمی]] (متوفای ۴۰۳ق)در [[فقه]] شاگردی کرده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۴۱-۳۷.</ref> ابوحفص کنانی از استادان قرائت [[قرآن]] و [[حدیث]] او بوده است.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۳۹.</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
{{پایان}}
{{پایان}}


==نبوغ شعری==
==سرودن شعر==
سید رضی در شعر نیز دستی داشت. به عقیده [[سید محسن امین]] شعر او بر دیگر جنبه‌هایش غلبه کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۱۸.</ref> او نخستین قصیده خود را  کمی پس از ده سالگی سروده است.<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۴۱۴.</ref> سید رضی با شاعرانی همچون [[متنبی]](۳۵۴-۳۰۳ق) و [[ابوالعلاء معری|ابوالعلاء معرّی]](۴۴۹-۳۶۳ق) هم‌عصر بود.{{مدرک}} ابوحکیم المعلم عبدالله خبری (متوفای۴۷۶ق) بیش از ۶۳۰۰ بیت از اشعار او را در دیوانی گردآورده است. در سال ۳۸۵ق قطعه‌ای از شعر او به دست [[صاحب بن عباد]] افتاد او کسی را به بغداد فرستاد تا از روی دیوان سید رضی نسخه‌ای برایش ببرد. چون سید رضی از این کار آگاه شد، نسخه‌ای از دیوان خود را برایش فرستاد.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۵۴-۵۳.</ref>
سید رضی در شعر نیز دستی داشت. به عقیده [[سید محسن امین]] شعر او بر دیگر جنبه‌هایش غلبه کرده است.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۲۱۸.</ref> او نخستین قصیده خود را  کمی پس از ده سالگی سروده است.<ref>ابن خلکان، وفیات الاعیان، ۱۹۷۱م، ج۴، ص۴۱۴.</ref> سید رضی با شاعرانی همچون [[متنبی]](۳۵۴-۳۰۳ق) و [[ابوالعلاء معری|ابوالعلاء معرّی]](۴۴۹-۳۶۳ق) هم‌عصر بود.{{مدرک}} ابوحکیم المعلم عبدالله خبری (متوفای۴۷۶ق) بیش از ۶۳۰۰ بیت از اشعار او را در دیوانی گردآورده است. در سال ۳۸۵ق قطعه‌ای از شعر او به دست [[صاحب بن عباد]] افتاد او کسی را به بغداد فرستاد تا از روی دیوان سید رضی نسخه‌ای برایش ببرد. چون سید رضی از این کار آگاه شد، نسخه‌ای از دیوان خود را برایش فرستاد.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۵۴-۵۳.</ref>


خط ۷۹: خط ۷۹:
==فعالیت‌های اجتماعی==
==فعالیت‌های اجتماعی==
=== نقابت ===
=== نقابت ===
{{اصلی|نقابت}}
روزگار سید رضی با دوره‌هایی از خلافت [[عباسیان]] همزمان بود و [[آل بویه]] بر [[عراق]] فرمانروایی می‌کردند<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۱۱.</ref> سید رضی با سیاستمداران، دولتمردان، بزرگان دین و ارکان قضا پیوندی نزدیک داشت.<ref>شریف الرضی، ص۷؛ به نقل جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۱.</ref>
روزگار سید رضی با دوره‌هایی از خلافت [[عباسیان]] همزمان بود و [[آل بویه]] بر [[عراق]] فرمانروایی می‌کردند<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۱۱.</ref> سید رضی با سیاستمداران، دولتمردان، بزرگان دین و ارکان قضا پیوندی نزدیک داشت.<ref>شریف الرضی، ص۷؛ به نقل جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۱.</ref>


پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و زندانی کرد.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۴.</ref> در سال ۳۷۹ق حاکم وقت همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، اما او بر اثر پیری، آنها را در سال ۳۸۰ق به فرزندش سید رضی واگذار کرد.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref> سید رضی در ۲۱ سالگی [[نقیب]] [[علویان]] در [[بغداد]] شد.<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲،ص۱۶۴.</ref>
پس از تسلط [[عضدالدوله دیلمی|عضد الدوله]] در سال ۳۶۷ق بر [[بغداد]]، وی برای کاستن از درگیری بین [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، [[حسین بن موسی علوی|ابواحمد]] (پدر سید رضی) و چند تن از دیگر بزرگان شیعه را در سال ۳۶۹ق دستگیر کرد و آنان را به قلعه اصطخر (در [[فارس]]) فرستاد و زندانی کرد.<ref>جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۴.</ref> در سال ۳۷۹ق حاکم وقت همه مناصب ابواحمد را به او باز گرداند، اما او بر اثر پیری، آنها را در سال ۳۸۰ق به فرزندش سید رضی واگذار کرد.<ref>ثعالبی، یتیمة الدهر، ج۳، ص۱۵۵؛ جعفری، سید رضی، ۱۳۷۵، ص۲۲.</ref> سید رضی در ۲۱ سالگی [[نقیب]] علویان در [[بغداد]] شد.<ref>آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعه، اسماعیلیان، ج۲،ص۱۶۴.</ref>


===تأسیس مدرسه‌ دارالعلم===
===تأسیس مدرسه‌ دارالعلم===
کاربر ناشناس