پرش به محتوا

سید عبدالحسین شرف‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Shahabi
imported>Shahabi
خط ۴۸: خط ۴۸:
در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری وی، او ابتدا به جبل عامل و سپس به [[دمشق]] هجرت کرد. اشغالگران کتابخانه او را آتش زدند و بخشی از نوشته‌های او در این حادثه از بین رفت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۸.</ref> پس از یک سال شرایط بازگشت وی به شهر [[صور]] فراهم شد و او نیز مبارزه را تا استقلال لبنان در سال ۱۳۶۲ق ادامه داد.{{مدرک}}
در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری وی، او ابتدا به جبل عامل و سپس به [[دمشق]] هجرت کرد. اشغالگران کتابخانه او را آتش زدند و بخشی از نوشته‌های او در این حادثه از بین رفت.<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۸.</ref> پس از یک سال شرایط بازگشت وی به شهر [[صور]] فراهم شد و او نیز مبارزه را تا استقلال لبنان در سال ۱۳۶۲ق ادامه داد.{{مدرک}}


در این دوران، شرف‌الدین مهاجرت [[یهود|یهودیان]] جهان به خاک [[فلسطین]] را برای آینده آن کشور خطرناک می‎‌دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می‎داد.<ref> محمدرضا حکیمی، شرف الدین، ص۲۲۶ـ۲۲۸.</ref>
در این دوران، شرف‌الدین مهاجرت [[یهود|یهودیان]] جهان به خاک [[فلسطین]] را برای آینده آن کشور خطرناک می‎‌دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می‌‎داد.<ref> محمدرضا حکیمی، شرف الدین، ص۲۲۶ـ۲۲۸.</ref>


در سال ۱۳۳۸ق مجددا با لباس مبدّل عازم [[مصر]] شد و در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش کرد.<ref> النص والاجتهاد، ص۱۴؛ شرف الدین، ص۱۷۵.</ref>
در سال ۱۳۳۸ق مجددا با لباس مبدّل عازم [[مصر]] شد و در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش کرد.<ref> شرف‌الدین، النص والاجتهاد، ص۱۴؛ شرف‌الدین، ص۱۷۵.</ref>
{{جعبه نقل قول|<small>'''شرف‌الدین عاملی''':</small>{{سخ}} '''«سیاست شیعه و سنّی را از هم جدا کرده و سیاست باید آنها را جمع کند.»'''<ref>رجبی، علمای مجاهد، ۱۳۸۲ش، ص۲۵۸.</ref>
| عرض = ۴۵%
}}{{سخ}}


شرف الدین در مراسم [[حج]] سال ۱۳۴۰ق به تقاضای ملک حسین، [[نماز جماعت]] را در [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] اقامه کرد و شیعه و سنی به او اقتدا کردند.<ref> المراجعات، شرف الدین، مقدمه شیخ مرتضی آل یاسین، ص۱۹.</ref>
شرف الدین در مراسم [[حج]] سال ۱۳۴۰ق به تقاضای ملک حسین، [[نماز جماعت]] را در [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] اقامه کرد و شیعه و سنی به او اقتدا کردند.<ref> المراجعات، شرف الدین، مقدمه شیخ مرتضی آل یاسین، ص۱۹.</ref>
کاربر ناشناس