انسان کامل: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه در قرآن و روایات
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
== جایگاه در قرآن و روایات== | == جایگاه در قرآن و روایات== | ||
اصطلاح انسان کامل در [[قرآن]] صریحا به کار نرفته است ولی معنا و مفهوم آن را در برخی از واژههای قرآنی پیگیری کردهاند.{{یادداشت| [[مرتضی مطهری|مطهری]] براین باور است که هر چند تعبیر انسان کامل در قرآن و سنت نیست ولی تعبیر «مسلمان کامل» و «مؤمن کامل» وجود دارد و مسلمان کامل و مؤمن کامل را انسانی دانسته که در اسلام و در پرتو ایمان به کمال رسیده است. مطهری،[[مجموعه آثار مرتضی مطهری|مجموعه آثار]]، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۹۶.}} در برخی از [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] واژههایی مانند خلیفه الله، امام، مُطهّر، مهتدی، صدیق، صالح، مقرب، مصطفی، رسول، نبی، صاحبان نفس مطمئنه، مُجتبی و ... را مرتبط با موضوع انسان کامل دانستهاند و تمام آیاتی را که به فضایل و کمالات انسانی اشاره دارد به انسان کامل مرتبط میدانند و معتقدند چون انسان کامل خود، قرآن ناطق است میتوان همه قرآن را وجود کتبی او دانست.<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۴۰۷-۴۰۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۶۲.</ref> آیات ۲۹ [[سوره حجر]]، ۹ [[سوره سجده]]، ۷۲ [[سوره ص]] که بر چهره خداگونه داشتن انسان تاکید میکند، آیه ۷۲ [[سوره احزاب]] که بر [[خلافت انسان]] به جهت دریافت امانت الهی اشاره دارد و آیه ۷۰ [[سوره اسراء]] که به تکریم انسان از سوی خدا میپردازد، را بن مایههای نظریه انسان کامل در قرآن دانستهاند.<ref>مایل هروی، «انسان کامل» ص۳۷۴.</ref> | اصطلاح انسان کامل در [[قرآن]] صریحا به کار نرفته است ولی معنا و مفهوم آن را در برخی از واژههای قرآنی پیگیری کردهاند.{{یادداشت| [[مرتضی مطهری|مطهری]] براین باور است که هر چند تعبیر انسان کامل در [[قرآن]] و [[حدیث|سنت]] نیست ولی تعبیر «مسلمان کامل» و «مؤمن کامل» وجود دارد و مسلمان کامل و مؤمن کامل را انسانی دانسته که در اسلام و در پرتو ایمان به کمال رسیده است. مطهری،[[مجموعه آثار مرتضی مطهری|مجموعه آثار]]، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۹۶.}} در برخی از [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] واژههایی مانند خلیفه الله، امام، مُطهّر، مهتدی، صدیق، صالح، مقرب، مصطفی، رسول، نبی، صاحبان نفس مطمئنه، مُجتبی و ... را مرتبط با موضوع انسان کامل دانستهاند و تمام آیاتی را که به فضایل و کمالات انسانی اشاره دارد به انسان کامل مرتبط میدانند و معتقدند چون انسان کامل خود، قرآن ناطق است میتوان همه قرآن را وجود کتبی او دانست.<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۴، ص۴۰۷-۴۰۸؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۶۲.</ref> آیات ۲۹ [[سوره حجر]]، ۹ [[سوره سجده]]، ۷۲ [[سوره ص]] که بر چهره خداگونه داشتن انسان تاکید میکند، آیه ۷۲ [[سوره احزاب]] که بر [[خلافت انسان]] به جهت دریافت امانت الهی اشاره دارد و آیه ۷۰ [[سوره اسراء]] که به تکریم انسان از سوی خدا میپردازد، را بن مایههای نظریه انسان کامل در قرآن دانستهاند.<ref>مایل هروی، «انسان کامل» ص۳۷۴.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
مفسران با توجه به [[حدیث|احادیث]] و نشانههای قرآنی به تعیین مصداق انسان کامل از منظر قرآن پرداخته و معتقدند شخصیت انسان کامل ابتدا در وجود برخی [[پیامبران|انبیا]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] نمود پیدا کرده است؛ بنابراین با نظریه [[نبوت]] مرتبط میشود و بعد از پیامبر(ص) در پیوند با نظریه امامت در [[شیعه]] در وجود [[امامان شیعه |ائمه(ع)]] ظهور مییافت؛<ref>ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۰۹؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۱-۹۲؛ طیب، اطلیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۳۷۰؛ بروجردی، تفسیر جامع، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰۶؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۷۸.</ref> کسانی که آنها را مظهر [[اسم اعظم]] و مسیر شناخت خداوند معرفی کردهاند.<ref>ملا صدرا، شرح اصول کافی، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۵۶.</ref> | مفسران با توجه به [[حدیث|احادیث]] و نشانههای قرآنی به تعیین مصداق انسان کامل از منظر قرآن پرداخته و معتقدند شخصیت انسان کامل ابتدا در وجود برخی [[پیامبران|انبیا]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|حضرت محمد(ص)]] نمود پیدا کرده است؛ بنابراین با نظریه [[نبوت]] مرتبط میشود و بعد از پیامبر(ص) در پیوند با نظریه امامت در [[شیعه]] در وجود [[امامان شیعه |ائمه(ع)]] ظهور مییافت؛<ref>ابن عربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۰۹؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۱-۹۲؛ طیب، اطلیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۲، ص۳۷۰؛ بروجردی، تفسیر جامع، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۰۶؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۷۸.</ref> کسانی که آنها را مظهر [[اسم اعظم]] و مسیر شناخت خداوند معرفی کردهاند.<ref>ملا صدرا، شرح اصول کافی، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۵۶.</ref> |