پرش به محتوا

ذوالجناح: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ اکتبر ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
imported>Rezataran
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
{{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|: {{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[امام حسین (ع)]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی می‌دادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد امام فرمود تو تشنه‌ای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان امام (ع) را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان امام (ع) را فهمید سپس امام (ع) امر کردند بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''» ''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج۴، ص۵۸</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|: {{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[امام حسین (ع)]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی می‌دادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد امام فرمود تو تشنه‌ای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان امام (ع) را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان امام (ع) را فهمید سپس امام (ع) امر کردند بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''» ''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج۴، ص۵۸</small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


نویسندگان مقاتل و [[:رده:راویان حدیث|راویان]] در وفاداری، هوشمندی و صمیمت ذوالجناح [[حدیث|روایات]] بسیار ذکر کرده‌اند<ref>ر. ک. تاریخ زندگانی، امام حسین، ص۶۸۰،۶۴۷</ref> و در آثار خود با عظمت از آن نام برده‌اند به ویژه هنگامی که امام (ع) بر اثر عطش و جراحات و خون‌ریزی بی‌حال شده بودند، او با مهارت و چابکی و زیرکی خاص امام را از میدان نبرد خارج نمود که به خیمه‌گاه برساند ولی امام (ع) پیش از رسیدن به خیمه‌گاه از اسب به زمین افتاد. [[عمر بن سعد|ابن سعد]] فریاد زد آن اسب را بگیرید به خدا [[سوگند]] از گرانبهاترین اسب‌های [[پیامبر (ص)]] است. هنگامی که سپاه عمر بن سعد خواستند اسب را بگیرند ذوالجناح به آنان حمله کرد و با لگد آنان را به هلاکت رساند. [[ابن شهر آشوب]] آمار کشتگان توسط ذوالجناح را 40 جنگجو ضبط کرده و دیگران بیش از این تعداد یاد کرده‌اند. ابن سعد فریاد زد او را رها کنید وگرنه همه را به قتل می‌رساند.<ref> ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۵۸</ref> <ref>المقرم، ص۲۹۷</ref>
نویسندگان مقاتل و [[:رده:راویان حدیث|راویان]] در وفاداری، هوشمندی و صمیمت ذوالجناح [[حدیث|روایات]] بسیار ذکر کرده‌اند<ref>ر. ک. تاریخ زندگانی، امام حسین، ص۶۸۰،۶۴۷</ref> و در آثار خود با عظمت از آن نام برده‌اند به ویژه هنگامی که امام (ع) بر اثر عطش و جراحات و خون‌ریزی بی‌حال شده بودند، او با مهارت و چابکی و زیرکی خاص امام را از میدان نبرد خارج نمود که به خیمه‌گاه برساند ولی امام (ع) پیش از رسیدن به خیمه‌گاه از اسب به زمین افتاد. [[عمر بن سعد|ابن سعد]] فریاد زد آن اسب را بگیرید به خدا [[سوگند]] از گرانبهاترین اسب‌های [[پیامبر (ص)]] است. هنگامی که سپاه عمر بن سعد خواستند اسب را بگیرند ذوالجناح به آنان حمله کرد و با لگد آنان را به هلاکت رساند. [[ابن شهر آشوب]] آمار کشتگان توسط ذوالجناح را ۴۰ جنگجو ضبط کرده و دیگران بیش از این تعداد یاد کرده‌اند. ابن سعد فریاد زد او را رها کنید وگرنه همه را به قتل می‌رساند.<ref> ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۵۸</ref> <ref>المقرم، ص۲۹۷</ref>


==رساندن خبر شهادت امام==
==رساندن خبر شهادت امام==
کاربر ناشناس