پرش به محتوا

ایتالیا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ مهٔ ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۸: خط ۷۸:


::«من مسیحی پروتستان معتقدی بودم که عادت به موعظه کردن داشتم. در مقطعی خاص، این مسیر را ترک کردم و شروع به مطالعه آثار بورکات ابولا (Burckardt Ebola) و گنون کردم. این مطالعات مرا وارد دنیای سیاست کرد، به گونه‌ای که به یکی از گروه‌های راست‌گرا که نماینده‌ای در پارلمان داشت، احساس نزدیکی کردم. من و دوستانم گهگاهی به آلپ می‌رفتیم و هر شب در کنار آتشی جمع می‌شدیم و در مورد زشتی‌ها و بدی‌های جامعه صحبت می‌کردیم، ولی زمانی که به شهر برمی‌گشتیم خودمان رفتارهایی شبیه همان مردم و شاید بدتر از آنان را از خود بروز می‌دادیم. ناگهان فهمیدم تمام مؤلفان نوشته‌های مورد علاقه من به دین اسلام گرویده‌اند. آن موقع مصادف با زمان شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران بود و از آنجایی که این انقلاب به جای مارکسیسم و ارزش‌های امپریالیستی، با نام خدا و با نام معنویات شکل گرفته بود، به آن علاقه‌مند شدم. من از طریق مرکز فرهنگی کوچکی که در ناپل راه‌اندازی کردم، کم کم شروع به تماس با مسلمانان کردم... در سال ۱۹۸۳ میلادی من کتاب هانری کربین با نام ''امام غائب'' را خواندم و در همین زمان با چند دانشجوی ایرانی آشنا شدم. این کتاب پرده‌هایی را که جلوی چشمان من کشیده شده بود، پاره کرد و من آیین [[شیعه]] را در آغوش کشیدم. سال‌ها بعد، زمانی که به همراه همسرم و پسرم – هر دوی آنان مسلمان شده‌اند – در [[الجزایر]] بودیم، تصمیم گرفتیم تا اثری جاودانه خلق کنیم. اقدام آن بود تا نشریه اسلام ناب را رشد دهیم. هم اکنون در کنار رشد و گسترش جامعه مسلمانان در ایتالیا، افراد زیادی هستند که با ما در تماسند.»
::«من مسیحی پروتستان معتقدی بودم که عادت به موعظه کردن داشتم. در مقطعی خاص، این مسیر را ترک کردم و شروع به مطالعه آثار بورکات ابولا (Burckardt Ebola) و گنون کردم. این مطالعات مرا وارد دنیای سیاست کرد، به گونه‌ای که به یکی از گروه‌های راست‌گرا که نماینده‌ای در پارلمان داشت، احساس نزدیکی کردم. من و دوستانم گهگاهی به آلپ می‌رفتیم و هر شب در کنار آتشی جمع می‌شدیم و در مورد زشتی‌ها و بدی‌های جامعه صحبت می‌کردیم، ولی زمانی که به شهر برمی‌گشتیم خودمان رفتارهایی شبیه همان مردم و شاید بدتر از آنان را از خود بروز می‌دادیم. ناگهان فهمیدم تمام مؤلفان نوشته‌های مورد علاقه من به دین اسلام گرویده‌اند. آن موقع مصادف با زمان شکل‌گیری انقلاب اسلامی در ایران بود و از آنجایی که این انقلاب به جای مارکسیسم و ارزش‌های امپریالیستی، با نام خدا و با نام معنویات شکل گرفته بود، به آن علاقه‌مند شدم. من از طریق مرکز فرهنگی کوچکی که در ناپل راه‌اندازی کردم، کم کم شروع به تماس با مسلمانان کردم... در سال ۱۹۸۳ میلادی من کتاب هانری کربین با نام ''امام غائب'' را خواندم و در همین زمان با چند دانشجوی ایرانی آشنا شدم. این کتاب پرده‌هایی را که جلوی چشمان من کشیده شده بود، پاره کرد و من آیین [[شیعه]] را در آغوش کشیدم. سال‌ها بعد، زمانی که به همراه همسرم و پسرم – هر دوی آنان مسلمان شده‌اند – در [[الجزایر]] بودیم، تصمیم گرفتیم تا اثری جاودانه خلق کنیم. اقدام آن بود تا نشریه اسلام ناب را رشد دهیم. هم اکنون در کنار رشد و گسترش جامعه مسلمانان در ایتالیا، افراد زیادی هستند که با ما در تماسند.»
==پیوند به بیرون==
* [http://www.ahlulbaytportal.com/fa.php/page,4195A5067.html آمار شیعیان ایتالیا]


==پانویس==
==پانویس==
کاربر ناشناس