کاربر ناشناس
تفسیر الصافی (کتاب): تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani جز (Mohamadhaghani صفحهٔ تفسیر الصافی را به تفسیر الصافی (کتاب) منتقل کرد) |
imported>Mohamadhaghani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
== انگیزه نگارش == | == انگیزه نگارش == | ||
فيض کاشانی بعد از مقدمه ای پیرامون جریان تفسیرنگاری و اعتراض به کاستی های تفاسیر مى نویسد: به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همه گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجاری ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كِدِر و ناصاف، تميز دهد.<ref>تفسیر صافی، ج 1، ص 13.</ref> | فيض کاشانی بعد از مقدمه ای پیرامون جریان تفسیرنگاری و اعتراض به کاستی های تفاسیر مى نویسد: به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همه گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجاری ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كِدِر و ناصاف، تميز دهد.<ref>تفسیر صافی، ج 1، ص 13.</ref> | ||
== روش مؤلف == | == روش مؤلف == | ||
خط ۴۰: | خط ۳۸: | ||
فيض کاشانی قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه اى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى كند كه به تعبير [[محمد هادی معرفت]] در [[التفسیر و المفسرون]]، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است. | فيض کاشانی قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه اى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى كند كه به تعبير [[محمد هادی معرفت]] در [[التفسیر و المفسرون]]، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است. | ||
{{تفسیر}} | |||
مطالب مقدمات به قرار ذيل است: | مطالب مقدمات به قرار ذيل است: | ||
* مقدمه اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسک به آن از روايات اهل بيت و در مذمت دشمنان آنان. | * مقدمه اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسک به آن از روايات اهل بيت و در مذمت دشمنان آنان. | ||
* مقدمه دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل بيت بوده و ظاهر و باطن همه قرآن را آنان مى دانند. | * مقدمه دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل بيت بوده و ظاهر و باطن همه قرآن را آنان مى دانند. | ||
* مقدمه سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياءاللّه و دشمنان آنان وارد شده است. | * مقدمه سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياءاللّه و دشمنان آنان وارد شده است. | ||
* مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از | * مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از [[تفسیر]] و [[تأویل]]، [[ظاهر و باطن]]، [[محکم و متشابه]]، [[ناسخ و منسوخ]] و... كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مى دهند. | ||
* مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مى باشد. | * مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مى باشد. | ||
* مقدمه ششم، در عدم تحريف قرآن. | * مقدمه ششم، در عدم تحريف قرآن. |