پرش به محتوا

تأویل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۱۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۴
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:


[[باطنیه]] ([[اسماعیلیان]]) به صراحت گفته‌اند که تفسیر، معنا و مدلول لفظ است و مخصوص اهل ظاهر؛ ولی تأویل، باطن و جوهر معناست و آن حقیقتی است مستتر در ورای لفظ، به طوری که لفظ بر آن دلالت ندارد و مخصوص خواص و اهل باطن.<ref>وجه دین، ص۷۵ ۷۶؛ تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۹؛ تأویل قرآن کریم، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> در نظر آنها، [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر صلی الله علیه وآله]] تنزیل را آورده است که همه رمز و اشارت و مَثَل است و رسیدن به معنا جز از راه تأویلِ وصی او امکان پذیر نیست.<ref>ر. ک: تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۹ ۲۰؛ مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ص۳۱۵ - ۳۱۶</ref> آنها با استناد به برخی روایات تفسیری که بیشتر از [[غلو|غالیان]] نقل شده و نیز با محاسبات متکی بر حساب جُمَّل به بیان تأویل (معنای مرموز) پرداخته‌اند.<ref>ر. ک:روشهای تأویل قرآن، ص۲۲۹، ۲۵۴</ref>
[[باطنیه]] ([[اسماعیلیان]]) به صراحت گفته‌اند که تفسیر، معنا و مدلول لفظ است و مخصوص اهل ظاهر؛ ولی تأویل، باطن و جوهر معناست و آن حقیقتی است مستتر در ورای لفظ، به طوری که لفظ بر آن دلالت ندارد و مخصوص خواص و اهل باطن.<ref>وجه دین، ص۷۵ ۷۶؛ تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۹؛ تأویل قرآن کریم، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> در نظر آنها، [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر صلی الله علیه وآله]] تنزیل را آورده است که همه رمز و اشارت و مَثَل است و رسیدن به معنا جز از راه تأویلِ وصی او امکان پذیر نیست.<ref>ر. ک: تأویل الدعائم، ج۱، ص۱۹ ۲۰؛ مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ص۳۱۵ - ۳۱۶</ref> آنها با استناد به برخی روایات تفسیری که بیشتر از [[غلو|غالیان]] نقل شده و نیز با محاسبات متکی بر حساب جُمَّل به بیان تأویل (معنای مرموز) پرداخته‌اند.<ref>ر. ک:روشهای تأویل قرآن، ص۲۲۹، ۲۵۴</ref>
۴. حقایق خارجی و مصادیق عینی مورد نظر: کاربرد واژه تأویل به معنای تحقق وعده‌ها و وعیدهای [[قرآن]] در برخی از [[آیه|آیات]] و نیز همین نوع کاربرد در برخی [[روایات]] سبب شده تا در نزد برخی این نظریه قوّت گیرد که اساساً تأویل در اصطلاح قرآن ناظر به حوزه معناشناسی گزاره‌های قرآنی نیست، بلکه در همه مواردی که تأویل به قرآن اضافه شده و از جمله آیه ۷ [[سوره آل عمران|آل عمران]]، حقیقت خارجی مفاهیمِ قرآنی اراده شده است. [[ابن تیمیه]] (م. ۷۲۸ق) در آثار خود بر این نظریه تأکید ورزیده، معتقد است که تأویل، لفظِ مشترک بین سه معناست:
# حقیقت خارجی؛
# تفسیر و بیان؛
# معنای خلاف ظاهر.<ref>الاکلیل، ص۲۳</ref>
او می‌گوید که قرآن تأویل را صرفاً در معنای اول به کار برده است؛ ولی [[صحابه]] و بزرگان سَلَف، آن را در معنای دوم نیز به کار می‌برده‌اند و بالاخره معنای سوم از تأویل، اصطلاح متأخران است و اصلا در قرآن و کلام پیامبر و گفتار سَلَف به این معنا از تأویل اشاره نشده است.<ref>ر. ک:الاکلیل، ص۱۰، ۱۲، ۱۶، ۲۸</ref>
ابن تیمیه در تبیین نظریه خویش می‌گوید: کلام خدا در قرآن بر دو قسم است: انشاء و اِخبار. مراد از انشاء، اوامر و نواهی خداست. او عمل به اوامر و نواهی قرآن را تأویلِ آنها دانسته، می‌گوید: تأویل امر، خودِ فعلی است که بدان امر شده است.<ref>همان، ص۱۵</ref> تأویل اِخبار را نیز آن حقیقت خارجی می‌داند که از آن خبر داده شده است؛<ref>همان، ص۱۵</ref> به طور مثال، مراد از تأویل در آیه {{متن قرآن|هَل ینظُرونَ اِلاّ تَأویلَهُ یومَ یأتی تَأویلُهُ‌|سوره= [[سوره اعراف|اعراف]]|آیه= ۵۲}}، وقوع اخبار قرآن درباره [[قیامت]] و [[بهشت]] و [[دوزخ]] و انواع نعمت و عذاب است.<ref>همان، ص۱۶، ۲۸</ref> وی می‌افزاید:برخی از تأویل اخبار قرآن واقع شده است؛ مانند آنچه که قرآن از امّتهای پیشین خبر می‌دهد و برخی از آن بعداً به وقوع خواهد پیوست؛ مانند آنچه قرآن از احوال قیامت و بعث و حساب و بهشت و دوزخ خبر می‌دهد.<ref>همان، ص۲۸ ۳۳</ref>
ابن تیمیه نتیجه می‌گیرد که یکی از تفاوت‌های اساسی تفسیر و تأویل قرآن این است که آگاهی از تفسیرِ همه قرآن ممکن است، در حالی که تأویل بعضی از آیات را کسی جز خداوند نمی‌داند.<ref>همان، ص۲۳</ref> وی تصریح می‌کند که هیچ آیه‌ای از قرآن از نظر معنا مبهم و غیر قابل فهم نیست؛ امّا حقیقت خارجی برخی از آیات را ازنظر کمیت و کیفیت، کسی جز خدا نمی‌داند؛ به طور مثال، وقتی خداوند در قرآن خبر می‌دهد که در بهشت، شیر، عسل و شراب وجود دارد، ما می‌دانیم که حقیقت آنها غیر از آن چیزی است که در دنیا می‌بینیم، و به رغم تشابه در اسم، بین آنها تباین عظیمی وجود دارد. شناخت حقایق آنها، آن طور که هست، شناخت تأویل اخبار قرآن به شمار می‌آید و علم به آن مختص خداوند است.<ref>ر. ک:همان، ص۱۷، ۲۳</ref>


{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
کاربر ناشناس