کاربر ناشناس
تأویل: تفاوت میان نسخهها
←کلام
imported>Lohrasbi (←کلام) |
imported>Lohrasbi (←کلام) |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
در [[سوره یونس]] نیز واژه تأویل کاربردی شبیه همین کاربرد دارد؛ در این [[سوره]]، پس از بیان و ردّ سخن مشرکان که قرآن را غیر الهی دانستهاند آمده است: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ.|سوره= یونس|آیه= ۳۹}} ضمیر در «تأویله» به «ما» در «ما لَم یحیطوا بِعِلمِهِ» بازمی گردد که با توجه به سیاق، مفسّران مراد از آن را قرآن، اخبار قرآن از بهشت و جهنم و وعدهها و وعیدهای قرآن تفسیر کردهاند.<ref>ر. ک:روح المعانی، ج۱۱، ۱۷۵</ref> طبق این نظر، مراد از تأویل، تحقق مفاد آیات قرآن در مورد [[بهشت]] و [[جهنم]] یا تحقق مطلقِ پیشگوییهای قرآن درباره امور آینده است. البته طبق نظر دیگری، مراد از «ما لَم یحیطوا بِعِلمِهِ» آیات قرآن است که در آن صورت میتوان مراد از تأویل را معنای حقیقی این آیات دانست،<ref>المیزان، ج۱۰، ص۶۶</ref> از این رو برخی عبارت «و لَمّا یأتِهِم تَأویلُه» را به «لم یکن معهم علم تأویله» معنا کردهاند<ref>زادالمسیر، ج۴، ص۳۳</ref> و با این معنا، تأویل را معادل تفسیر، یعنی غایت علمی آیات قرآن دانستهاند.<ref>البحرالمحیط، ج۶، ص۵۹؛ تفسیرابن کثیر، ج۲، ص۴۳۳</ref> | در [[سوره یونس]] نیز واژه تأویل کاربردی شبیه همین کاربرد دارد؛ در این [[سوره]]، پس از بیان و ردّ سخن مشرکان که قرآن را غیر الهی دانستهاند آمده است: {{متن قرآن|بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ.|سوره= یونس|آیه= ۳۹}} ضمیر در «تأویله» به «ما» در «ما لَم یحیطوا بِعِلمِهِ» بازمی گردد که با توجه به سیاق، مفسّران مراد از آن را قرآن، اخبار قرآن از بهشت و جهنم و وعدهها و وعیدهای قرآن تفسیر کردهاند.<ref>ر. ک:روح المعانی، ج۱۱، ۱۷۵</ref> طبق این نظر، مراد از تأویل، تحقق مفاد آیات قرآن در مورد [[بهشت]] و [[جهنم]] یا تحقق مطلقِ پیشگوییهای قرآن درباره امور آینده است. البته طبق نظر دیگری، مراد از «ما لَم یحیطوا بِعِلمِهِ» آیات قرآن است که در آن صورت میتوان مراد از تأویل را معنای حقیقی این آیات دانست،<ref>المیزان، ج۱۰، ص۶۶</ref> از این رو برخی عبارت «و لَمّا یأتِهِم تَأویلُه» را به «لم یکن معهم علم تأویله» معنا کردهاند<ref>زادالمسیر، ج۴، ص۳۳</ref> و با این معنا، تأویل را معادل تفسیر، یعنی غایت علمی آیات قرآن دانستهاند.<ref>البحرالمحیط، ج۶، ص۵۹؛ تفسیرابن کثیر، ج۲، ص۴۳۳</ref> | ||
== در روایات == | |||
در [[روایات]] نیز تأویل قرآن به معنای تحقق مفاد آیات و گزارشهای قرآن آمده است که مؤید کاربرد تأویل به معنای غایت فعلی کلام است. در روایتی آمده است که [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله]] درباره آیه {{متن قرآن|قُل هُوَ القادِرُ عَلی اَن یبعَثَ عَلَیکُم عَذابًا|سوره= انعام|آیه= ۶۵}} فرمود:این امر به وقوع خواهد پیوست؛ ولی هنوز تأویل آن نیامده (واقع نشده) است.<ref>سنن الترمذی، ج۴، ص۳۲۷</ref> در سخنی از [[عایشه (ابهامزدایی)|عایشه]] نیز آمده است که گفت: {{حدیث|کان رَسولُ اللّهِ یکثِرُ اَنْ یقُولَ فِی رُکُوعِهِ و سُجُودِهِ:سُبحانک اللّهُمَّ رَبَّنا وَ بِحَمْدِکَ، اللّهُمَّ اغْفِرلِی، یتَأوّل القرآن|ترجمه= پیامبر فراوان در رکوع و سجودشان میگفتند:سبحانک اللهم... و بدین وسیله [اوامر ]قرآن را محقق میساختند.}}<ref>صحیح البخاری، ج۶، ص۵۰؛ صحیح مسلم، سنوسی، ج۲، ص۳۷۴</ref> سخن عایشه: «یتأوّل القرآن» بدین معناست که رسول خدا به فرمان الهی در [[سوره نصر]]: «فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ و استَغفِرهُ» عمل کرده، آنها را تحقق میبخشیدند. نَوَوِی نیز در شرح این عبارت میگوید: پیامبر به آنچه در قرآن بدان مأمور شده بود عمل میکرد.<ref>ر. ک:صحیح مسلم، نووی، ج۴، ص۲۰۱</ref> [[صدوق]] از [[امام صادق علیهالسلام]] روایت کرده است که آن حضرت درباره آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذی اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدی و دینِ الحَقِّ لِیظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّهِ|سوره= فتح|آیه= ۲۸}} فرمود: {{حدیث|واللّه ما نزل تأویلها بعدُ، و لاینزل تأویلها حتی یخرج القائم علیهالسلام|ترجمه= به خدا سوگند هنوز تأویل این آیه واقع نشده است، و تأویل آن واقع نخواهد شد تا آنکه قائم آل محمد علیهم السلام ظهور کند.}}<ref>کمال الدین، ص۶۷۰</ref> روشن است که عبارت «ما نزل تأویلها بعدُ» به معنای این است که تأویل آن واقع نشده و پس از ظهور [[امام عصر|امام عصر (عج)]] تحقق خواهد یافت. | |||
= پانویس == | = پانویس == |