پرش به محتوا

کنیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ آوریل ۲۰۱۶
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Smnazem
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''کُنیَه''' در فرهنگ عربی به آن دسته از نام‌هایی گفته می‌شود که با پیشوند «اب» یا «ابن» (در مردان) و «امّ» (در زنان) همراه باشد. دراین‌گونه نام‌گذاری معمولاً نام پسر بزگتر با پیشوند اب یا ام همراه می‌شود و به معنای پدر فلان شخص یا مادر فلان شخص است. استفاده از کنیه به جای نام اصلی بیشتر برای احترام و بزرگداشت اشخاص بوده ولی گاه دلایل دیگر هم داشته است. در [[روایات]] نیز استفاده از کنیه امری پسندیده دانسته شده ولی از بعضی کنیه‌ها نهی شده‌است.
'''کُنیه''' در فرهنگ عربی به آن دسته از نام‌هایی گفته می‌شود که با پیشوند «اب» یا «ابن» (در مردان) و «امّ» (در زنان) همراه باشد. دراین‌گونه نام‌گذاری معمولاً نام پسر بزگتر با پیشوند اب یا ام همراه می‌شود و به معنای پدر فلان شخص یا مادر فلان شخص است. استفاده از کنیه به جای نام اصلی بیشتر برای احترام و بزرگداشت اشخاص بوده ولی گاه دلایل دیگر هم داشته است. در [[روایات]] نیز استفاده از کنیه امری پسندیده دانسته شده ولی از بعضی کنیه‌ها نهی شده‌است.


==کنیه چیست؟==
==کنیه چیست؟==
در فرهنگ عربی کنیه (کُ. یَ) کنیت، اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا ام می‌آید و برای تعظیم و تکریم است. <ref>فرهنگ فارسی عمید ج 3 ص 2005. </ref><ref>دهخدا، ج 11، ص 16452</ref> البته گاهی کلماتی که پیشوند «بنت، أخ، أخت، عم، عمة، خال، خالة»، آغاز می‌شود نیز کنیه نامیده می‌شود.<ref>موسوعة علوم اللغة العربية، ج۷‌، ص۴۳۱</ref> گاهی این اسم بر اسم اصلی شخص غلبه پیدا می‌کند.<ref>بحارالأنوار، ج‌۳۵، ص۵۲</ref>
در فرهنگ عربی کنیه (کُ. ی) کنیت، اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا ام می‌آید و برای تعظیم و تکریم است.<ref>فرهنگ فارسی عمید ج ۳ ص۲۰۰۵. </ref><ref>دهخدا، ج ۱۱، ص۱۶۴۵۲</ref> البته گاهی کلماتی که پیشوند «بنت، أخ، أخت، عم، عمة، خال، خالة»، آغاز می‌شود نیز کنیه نامیده می‌شود.<ref>موسوعة علوم اللغة العربیة، ج۷‌، ص۴۳۱</ref> گاهی این اسم بر اسم اصلی شخص غلبه پیدا می‌کند.<ref>بحارالأنوار، ج‌۳۵، ص۵۲</ref>


===دلایل نامیدن با کنیه===
===دلایل نامیدن با کنیه===
برای علت نامیدن افراد به کنیه، دلایلی ذکر کرده‌اند:
برای علت نامیدن افراد به کنیه، دلایلی ذکر کرده‌اند:
* تعظیم: بيشتر کنيه‌های اشخاص از اين نوع است.<ref>الکامل فی اللغة و الأدب، ج۲، ص۱۰۴</ref>
* '''تعظیم''': بیشتر کنیه‌های اشخاص از این نوع است.<ref>الکامل فی اللغة و الأدب، ج۲، ص۱۰۴</ref>
* فال خوب زدن: هنگام تولد کودک کنيه‌ای نيکو انتخاب می کردند، به امید آنکه بزرگ شود و دارای خانواده و فرزند گردد. وقعت [الکنية] في الصبيِّ على جهة التفاؤل؛ بأن يكون له ولدٌ ويدعى ولده كنايةً عن اسمه.<ref>الکامل في اللغة و الأدب، ج۲، ص۱۰۴</ref> مانند أبوالفضل، گرچه اين فرزند هنوز نوزاد بود و فرزندی به نام فضل نداشت که بدان کنيه پذيرد.
* فال خوب زدن: هنگام تولد کودک کنیه‌ای نیکو انتخاب می‌کردند، به امید آنکه بزرگ شود و دارای خانواده و فرزند گردد. وقعت [الکنیة] فی الصبی علی جهة التفاؤل؛ بأن یکون له ولدٌ ویدعی ولده کنایةً عن اسمه.<ref>الکامل فی اللغة و الأدب، ج۲، ص۱۰۴</ref> مانند أبوالفضل، گرچه این فرزند هنوز نوزاد بود و فرزندی به نام فضل نداشت که بدان کنیه پذیرد.
* تحقير و تمسخر: گاهی کنبه برای تحقیر و تمسخر شخص به کار می‌رود، خداوند یکی از عموهای پیامبر را [[ابی لهب]] در [[سوره تبت]] نام نهاد.<ref>قرآن سوره تبت</ref> پیامبر(ص) عمرو بن هشام را ابوجهل نام نهاد <ref>بحار الأنوار‌، ج‌۱۸،ص‌۲۳۷</ref> حضرت علی(ع) حجاج بن یوسف را ابووذحه(سوسک سرگین گردان) نام نهاد. <ref>ترجمه نهج البلاغة ،متن،ص:116</ref> ابن ابی الحدید ضمن بیان این نکته به کنیه ابوزنه به معنای پدر میمون برای [[یزید بن معاویه]] اشاره می‌کند چون وی میمون باز بوده‌است. <ref>شرح نهج‌البلاغة، ج‌۷، ص۲۱۹</ref>
* '''تحقیر و تمسخر''': گاهی کنبه برای تحقیر و تمسخر شخص به کار می‌رود، خداوند یکی از عموهای پیامبر را [[ابی لهب]] در [[سوره تبت]] نام نهاد.<ref>قرآن سوره تبت</ref> پیامبر(ص) عمرو بن هشام را ابوجهل نام نهاد<ref>بحار الأنوار‌، ج‌۱۸،ص‌۲۳۷</ref> حضرت علی(ع) حجاج بن یوسف را ابووذحه(سوسک سرگین گردان) نام نهاد.<ref>ترجمه نهج البلاغة،متن،ص:۱۱۶</ref> ابن ابی الحدید ضمن بیان این نکته به کنیه ابوزنه به معنای پدر میمون برای [[یزید بن معاویه]] اشاره می‌کند چون وی میمون باز بوده‌است.<ref>شرح نهج‌البلاغة، ج‌۷، ص۲۱۹</ref>
* تقيه و حفظ جان: در دوره‎هایی از تاریخ [[حضرت علی(ع)]] و دیگر امامان را با کنیه‌ای خاص خطاب می‎کردند مثلا حضرت علی(ع) را با کنیه ابازینب خطاب شده‌است. [[ابن ابی الحدید]] با تأييد اين این کنیه می گوید: اين مطلب صحت دارد که [[بنی امیه]] از اظهار فضايل علي(ع) منع کرده‌ بودند تا آنجا که حتی اگر شخصي می‌خواست حدیثی، بلکه در مسائل دينی از ايشان نقل کند، با کنيه «ابوزينب» از او حديث نقل می‌کرد.<ref>شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۵۴</ref>
* '''تقیه و حفظ جان''': در دوره‎هایی از تاریخ [[حضرت علی(ع)]] و دیگر امامان را با کنیه‌ای خاص خطاب می‎کردند مثلا حضرت علی(ع) را با کنیه ابازینب خطاب شده‌است. [[ابن ابی الحدید]] با تأیید این این کنیه می‌گوید: این مطلب صحت دارد که [[بنی امیه]] از اظهار فضایل علی(ع) منع کرده‌ بودند تا آنجا که حتی اگر شخصی می‌خواست حدیثی، بلکه در مسائل دینی از ایشان نقل کند، با کنیه «ابوزینب» از او حدیث نقل می‌کرد.<ref>شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۵۴</ref>


==نحوه تلفظ کنیه==
==نحوه تلفظ کنیه==
حرکت آخر اب در کنیه طبق جايگاه آن در عبارت تغيير می‌کنند. بر این اساس گاهی ابا، گاه ابو و گاهی نیز ابی نوشته می‌شود. همانند ابا الحسن، ابوالحسن و ابی الحسن.
حرکت آخر اب در کنیه طبق جایگاه آن در عبارت تغییر می‌کنند. بر این اساس گاهی ابا، گاه ابو و گاهی نیز ابی نوشته می‌شود. همانند ابا الحسن، ابوالحسن و ابی الحسن.


گرچه برخی برآنند که کنیه اگر چه از دو کلمه(اب+اسم) تشکیل شده ولی یک اسم به حساب می‌آید و اعرابش در مواضع مختلف يکسان و ثابت است.<ref>النهاية فی غريب الحديث والأثر، ج۱، ص۲۰</ref>بنابر اين نظر، مثلاً أبوالفضل در سه حالت نصب و جر و رفع ثابت است؛ [[علامه مجلسی]] نیز بر آن است که گاهی دو کلمه در کنیه به منزله واحد اعرابش تغییر نمی کند.<ref>بحارالأنوار، ج‌۳۳‌، ص‌۵۲۴</ref>
گرچه برخی برآنند که کنیه اگر چه از دو کلمه(اب+اسم) تشکیل شده ولی یک اسم به حساب می‌آید و اعرابش در مواضع مختلف یکسان و ثابت است.<ref>النهایة فی غریب الحدیث والأثر، ج۱، ص۲۰</ref>بنابر این نظر، مثلاً أبوالفضل در سه حالت نصب و جر و رفع ثابت است؛ [[علامه مجلسی]] نیز بر آن است که گاهی دو کلمه در کنیه به منزله واحد اعرابش تغییر نمی‌کند.<ref>بحارالأنوار، ج‌۳۳‌، ص‌۵۲۴</ref>


==در اسلام==
==در اسلام==
از نظر [[اسلام]] نام‌گذاری با کنیه امری [[مستحب]] است و [[شیخ حر عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه]] بابی به همین عنوان ایجاد کرده‌است. <ref>وسائل الشيعة، ج‏21، ص397</ref>
از نظر [[اسلام]] نام‌گذاری با کنیه امری [[مستحب]] است و [[شیخ حر عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه]] بابی به همین عنوان ایجاد کرده‌است.<ref>وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۹۷</ref>


===روایات===
===روایات===
در روایتی آمده:
در روایتی آمده:
«[[پیامبر(ص)]] اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه ای برایشان انتخاب می نمود و سپس آنها را بدان می خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه ای داشته باشند، برای آنان کنیه ای انتخاب می کرد. پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد».<ref>معارف و معاریف، ج 8، ص 595.</ref>
«[[پیامبر(ص)]] اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آوردن دل هایشان به کنیه صدا می‌زد و آنهایی که کنیه نداشتند، کنیه‌ای برایشان انتخاب می‌نمود و سپس آنها را بدان می‌خواند. مردم نیز از آن پس، آن شخص را به همان کنیه می‌خواندند. حتی آنان که فرزندی نداشتند تا کنیه‌ای داشته باشند، برای آنان کنیه‌ای انتخاب می‌کرد. پیامبر اکرم(ص) رسم داشت حتی برای کودکان نیز کنیه انتخاب می‌نمود و آنان را مثلاً ابا فلان صدا می‌زد تا دل کودکان را نیز به دست آورد».<ref>معارف و معاریف، ج ۸، ص۵۹۵.</ref>


همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است: از جمله سنت هاى نیک آن است که انسان کنیه خود را به نام پسرش انتخاب کند.<ref>وسائل الشيعة، ج‏21، ص397؛ هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج7، ص317</ref>
همچنین از رسول خدا(ص) نقل شده است: از جمله سنت‌های نیک آن است که انسان کنیه خود را به نام پسرش انتخاب کند.<ref>وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۹۷؛ هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علیهم السلام، ج۷، ص۳۱۷</ref>


در روایتی از امام باقر(ع) آمده: ما برای اولادمان در کودکی کنیه می‌گذاریم تا مبادا در آینده با القاب بد خطاب شوند.<ref>هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج7، ص 316</ref>
در روایتی از امام باقر(ع) آمده: ما برای اولادمان در کودکی کنیه می‌گذاریم تا مبادا در آینده با القاب بد خطاب شوند.<ref>هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علیهم السلام، ج۷، ص۳۱۶</ref>


از [[امام رضا(ع)]] روایت شده است: اگر کسى را در حضورش نام می برى او را به کنیه بخوان، و اگر غایب بود، نامش را بگو.<ref>طبرسی، ص 324</ref>
از [[امام رضا(ع)]] روایت شده است: اگر کسی را در حضورش نام می‌بری او را به کنیه بخوان، و اگر غایب بود، نامش را بگو.<ref>طبرسی، ص۳۲۴</ref>


===کنیه‎های مکروه===
===کنیه‎های مکروه===
در فرهنگ اسلامی بعضی از کنیه‎ها [[مکروه]] است، طبق بعضی از روایات کنیه‎های ابی‎عیسی، ابی‎الحکم، ابی‎مالک و ابی‎مره و همچنین اگر نام شخص محمد باشد کنیه ابی‎القاسم مکروه است.
در فرهنگ اسلامی بعضی از کنیه‎ها [[مکروه]] است، طبق بعضی از روایات کنیه‎های ابی‎عیسی، ابی‎الحکم، ابی‎مالک و ابی‎مره و همچنین اگر نام شخص محمد باشد کنیه ابی‎القاسم مکروه است.
<ref>هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج-7، ص 317</ref>
<ref>هدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علیهم السلام، ج-۷، ص۳۱۷</ref>


==فرق کنیه با لقب==
==فرق کنیه با لقب==
در زبان عربی معمولا هر فردی دارای اسم، کنیه و لقب است در تفاوت لقب با کنیه گفته‌اند:
در زبان عربی معمولا هر فردی دارای اسم، کنیه و لقب است در تفاوت لقب با کنیه گفته‌اند:
* لقب بیانگر خصوصیت و ویژگی و صفتی ممدوح یا مذموم و مثبت در فرد است مثل صادق یا کاذب یا امین یا خائن.کنیه در زبان عربی معمولا برای احترام و تکریم به کار می رود..<ref>فراتی، ص88</ref>
* لقب بیانگر خصوصیت و ویژگی و صفتی ممدوح یا مذموم و مثبت در فرد است مثل صادق یا کاذب یا امین یا خائن.کنیه در زبان عربی معمولا برای احترام و تکریم به کار می‌رود..<ref>فراتی، ص۸۸</ref>
* در لقب ذم يا مدح در خود لفظ نهفته است اما در کنیه شخصی که به کنيه خوانده می‌شود، لزوماً با لفظ کنيه تعظيم نمی‌شود، بلکه عدم تصریح به اسم نوعی تعظیم محسوب می‌شود.<ref>فراتی، ص88</ref>
* در لقب ذم یا مدح در خود لفظ نهفته است اما در کنیه شخصی که به کنیه خوانده می‌شود، لزوماً با لفظ کنیه تعظیم نمی‌شود، بلکه عدم تصریح به اسم نوعی تعظیم محسوب می‌شود.<ref>فراتی، ص۸۸</ref>


'''نکته:''' گاهی کنیه در جایگاه لقب قرار می‌گیرد همانند عمرو بن الوليد بن عقبة بن امية، شاعر معروف با لقب «أبو قطيفه» شناخته و معرفی شده است، ولي کنيه وی را «ابو الوليد» گفته‌اند.<ref>الأغانی، ج۱، ص۵۱ </ref>
'''نکته:''' گاهی کنیه در جایگاه لقب قرار می‌گیرد همانند عمرو بن الولید بن عقبة بن امیة، شاعر معروف با لقب «أبو قطیفه» شناخته و معرفی شده است، ولی کنیه وی را «ابو الولید» گفته‌اند.<ref>الأغانی، ج۱، ص۵۱ </ref>


==کنیه امامان==
==کنیه امامان==
[[امامان شیعه|امامان]] گاه در احاديث به کنيه و لقب خوانده ‌شده‌اند. اين امر در بسياري موارد، از باب [[تقیه]] بود. دانستن کنیه ائمه در تشخيص اینکه حدیث از کدام امام صادر شده است و نیز گاهی در تشخیص هویت راویانی که در سلسله سند حدیث حضور دارند اهميت دارد. برخی بر آن‌اند که امامان [[شیعه]] دو کنیه داشتند.
[[امامان شیعه|امامان]] گاه در احادیث به کنیه و لقب خوانده ‌شده‌اند. این امر در بسیاری موارد، از باب [[تقیه]] بود. دانستن کنیه ائمه در تشخیص اینکه حدیث از کدام امام صادر شده است و نیز گاهی در تشخیص هویت راویانی که در سلسله سند حدیث حضور دارند اهمیت دارد. برخی بر آن‌اند که امامان [[شیعه]] دو کنیه داشتند.


===كنيه‌های‌ هر امام===
===کنیه‌های‌ هر امام===
* كنيه پيامبر(ص): ابوالقاسم
* '''کنیه پیامبر(ص)''': ابوالقاسم
* كنيه امام علی(ع): ابوالحسن، و ابوالحسين، ابوتراب، ابوزینب و ابوالحسنین
* '''کنیه امام علی(ع)''': ابوالحسن، و ابوالحسین، ابوتراب، ابوزینب و ابوالحسنین
* كنيه امام حسن مجتبی(ع): ابومحمد
* '''کنیه امام حسن مجتبی(ع)''': ابومحمد
* كنيه امام حسين(ع): ابوعبدالله
* '''کنیه امام حسین(ع)''': ابوعبدالله
* كنيه امام سجاد(ع): ابوالحسن، و ابومحمد، و ابوبكر. و به قول ابن ابی‌الثلج در روايت ديگری ابوالحسين
* '''کنیه امام سجاد(ع)''': ابوالحسن، و ابومحمد، و ابوبکر. و به قول ابن ابی‌الثلج در روایت دیگری ابوالحسین
* كنيه امام باقر(ع): ابوجعفر
* '''کنیه امام باقر(ع)''': ابوجعفر
* كنيه امام صادق(ع): ابوعبدالله و ابواسحاق
* '''کنیه امام صادق(ع)''': ابوعبدالله و ابواسحاق
* كنيه امام کاظم(ع): ابوالحسن، و أبوإبراهيم
* '''کنیه امام کاظم(ع)''': ابوالحسن، و أبوإبراهیم
* كنيه امام رضا(ع): ابوالحسن
* '''کنیه امام رضا(ع)''': ابوالحسن
* كنيه امام جواد(ع)ابوجعفر
* '''کنیه امام جواد(ع)''': ابوجعفر
* كنيه امام هادی(ع): ابوالحسن
* '''کنیه امام هادی(ع)''': ابوالحسن
* كنيه امام حسن عسکری(ع): ابومحمد
* '''کنیه امام حسن عسکری(ع)''': ابومحمد
* كنيه زمان(ع): ابوالقاسم <ref>مجله تراثنا‌، ش‌۱۷‌، ص‌۲۹ـ۳۱</ref>
* '''کنیه امام زمان(ع)''': ابوالقاسم<ref>مجله تراثنا‌، ش‌۱۷‌، ص‌۲۹۳۱</ref>


===كنيه‌های مشترک===
===کنیه‌های مشترک===
* ابو جعفر: مشترک بين امام باقر و امام جواد که اکثراً بدون پسوند اول یا ثانی است. اگر با پسوند اول (ابوجعفر الاول) باشد، امام باقر(ع) و با پسوند ثانی امام جواد منظوراست. گاه نيز در روايات ديده شده که امام زمان به ابوجعفر خوانده شده است؛ گرچه اين کنيه در ميان کنيه‌های معمول حضرت ذکر نشده ‌است
* ابو جعفر: مشترک بین امام باقر و امام جواد که اکثراً بدون پسوند اول یا ثانی است. اگر با پسوند اول (ابوجعفر الاول) باشد، امام باقر(ع) و با پسوند ثانی امام جواد منظوراست. گاه نیز در روایات دیده شده که امام زمان به ابوجعفر خوانده شده است؛ گرچه این کنیه در میان کنیه‌های معمول حضرت ذکر نشده ‌است
* ابوالحسن: مشترك بين أميرالمؤمنين(ع)، امام زين‌العابدين(ع)، امام كاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع)است. کمتر پيش می‌آيد که در احاديث، مقصود امام علی(ع) باشد. در صورتی که بدون پسوند باشد معمولاً امام كاظم(ع) است. اين کنيه اگر با پسوند اول باشد (ابوالحسن الاول)، امام كاظم(ع)، با پسوند ثانی (ابوالحسن الثانی) امام رضا(ع) است و با پسوند ثالث (ابوالحسن الثالث) بر امام هادی(ع) دلالت دارد.
* ابوالحسن: مشترک بین أمیرالمؤمنین(ع)، امام زین‌العابدین(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع)است. کمتر پیش می‌آید که در احادیث، مقصود امام علی(ع) باشد. در صورتی که بدون پسوند باشد معمولاً امام کاظم(ع) است. این کنیه اگر با پسوند اول باشد (ابوالحسن الاول)، امام کاظم(ع)، با پسوند ثانی (ابوالحسن الثانی) امام رضا(ع) است و با پسوند ثالث (ابوالحسن الثالث) بر امام هادی(ع) دلالت دارد.
* ابوعبدالله: مشترك بين امام حسين(ع) و امام صادق(ع) است؛ ولی اگر به صورت مطلق در كتب اخبار وارد شود، مراد امام صادق(ع) است.
* ابوعبدالله: مشترک بین امام حسین(ع) و امام صادق(ع) است؛ ولی اگر به صورت مطلق در کتب اخبار وارد شود، مراد امام صادق(ع) است.
* ابوالقاسم: مشترك بين حضرت رسول(ص) و امام زمان است. اما در بيشتر موارد، منظور امام زمان(ع) است.
* ابوالقاسم: مشترک بین حضرت رسول(ص) و امام زمان است. اما در بیشتر موارد، منظور امام زمان(ع) است.
*ابو محمد: مشترك بين امام حسن مجتبى(ع) امام زين‌العابدين(ع) امام حسن عسكری(ع)است. ولی در اکثر موارد اطلاق آن در كتب اخبار، بر امام حسن عسکری(ع) دلالت دارد.<ref>مجله تراثنا‌، ش‌۱۷‌، ص‌۲۹ـ۳۱</ref>
*ابو محمد: مشترک بین امام حسن مجتبی(ع) امام زین‌العابدین(ع) امام حسن عسکری(ع)است. ولی در اکثر موارد اطلاق آن در کتب اخبار، بر امام حسن عسکری(ع) دلالت دارد.<ref>مجله تراثنا‌، ش‌۱۷‌، ص‌۲۹۳۱</ref>
 
با توجه به مشترک بودن برخی از کنیه‌ها بین ائمه (ع) و نیز اینکه [[:رده:راویان حدیث|راویان]] نیز گاهی کنیه‌های مشترکی داشته‌اند، در علم [[رجال]] جهت تشخیص و تمایز بین این مشترکات راه‌کارهایی تدوین شده است.


با توجه به مشترک بودن برخی از کنیه‌ها بین ائمه(ع) و نیز اینکه [[:رده:راویان حدیث|راویان]] نیز گاهی کنیه‌های مشترکی داشته‌اند، در علم [[رجال]] جهت تشخیص و تمایز بین این مشترکات راه‌کارهایی تدوین شده است.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|30em}}
{{پانویس|۳۰em}}
==منابع==
==منابع==
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بغداد، دارالکتب العربی، 1426ق.
* ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بغداد، دارالکتب العربی، ۱۴۲۶ق.
* ابن اثیر، نهایه فی غریب الحدیث والاثر، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1380ق، چاپ چهارم.
* ابن اثیر، نهایه فی غریب الحدیث والاثر، قم، موسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۸۰ق، چاپ چهارم.
* اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
* اصفهانی، ابوالفرج، الاغانی، بیروت،‌دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
* امین بدیع، یعقوب، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1427ق.
* امین بدیع، یعقوب، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۷ق.
* حر عاملى، محمد بن حسن‏(1104 ق‏)، وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم،‏ 1409ق، ‏چاپ اول‏.
* حر عاملی، محمد بن حسن(۱۱۰۴ ق)، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، ۱۴۰۹ق، چاپ اول.
* حر عاملى، محمد بن حسن‏(1104 ق‏هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام‏،آستانة الرضوية المقدسة، مجمع البحوث الإسلامية، مشهد، 1414ق‏،چاپ اول‏
* حر عاملی، محمد بن حسن(۱۱۰۴ قهدایة الأمة إلی أحکام الأئمة علیهم السلام،آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، ۱۴۱۴ق،چاپ اول
* حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت.
* حسینی دشتی، مصطفی، معارف و معاریف، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت.
* دهخدا، لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول دوره جدید، ش1373.
* دهخدا، لغت نامه دهخدا، دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول دوره جدید، ش۱۳۷۳.
* سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1378ش.
* سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۸ش.
* طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن، مشکاة الانوار، کتابخانه حیدریه، نجف، 1385ق.
* طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن، مشکاة الانوار، کتابخانه حیدریه، نجف، ۱۳۸۵ق.
* مبرد، ابوالعباس، الکامل فی اللغه و الادب، تحقیق محمد بن ابوالفضل ابراهیم و السیدشهاته، مصر، مکتبه النهضه، 1388ق.
* مبرد، ابوالعباس، الکامل فی اللغه و الادب، تحقیق محمد بن ابوالفضل ابراهیم و السیدشهاته، مصر، مکتبه النهضه، ۱۳۸۸ق.
* مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، 1403ق.
* مجلسی، بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء، ۱۴۰۳ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


[[en:Kunya]]
[[en:Kunya]]
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش