پرش به محتوا

خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۱
جز
خط ۹: خط ۹:
واژه «خدا» یا «خدای» از فارسی میانه xwaday به معنی «ارباب» و «پروردگار» و آن نیز برگرفته از واژه اوستایی xᵛaδāta-‏ به معنی «قائم به خود» یا «آفریدهٔ خود» است. <ref>پاول هرن، اساس اشتقاق فارسی، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۶۰۱.</ref>.
واژه «خدا» یا «خدای» از فارسی میانه xwaday به معنی «ارباب» و «پروردگار» و آن نیز برگرفته از واژه اوستایی xᵛaδāta-‏ به معنی «قائم به خود» یا «آفریدهٔ خود» است. <ref>پاول هرن، اساس اشتقاق فارسی، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۶۰۱.</ref>.


کلمه xwaday در فارسی میانه به معنای «[[ولایت|مولی]]» در عربی است و بر پادشاهان و بزرگان اطلاق می‌شود، اما در فارسی دَری به «خدا(ی)» تبدیل شده و در ترجمه «[[الله]]» عربی به کار رفته است. <ref>ابوالقاسمی، ریشه شناسی، ۱۳۷۴ش، ص۶۸؛ پاول هرن، اساس اشتقاق فارسی، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۶۰۱، ۶۰۳ـ۶۰۴.</ref>
کلمه xwaday در فارسی میانه به معنای «[[ولایت|مولی]]» در عربی است و بر پادشاهان و بزرگان اطلاق می‌شود، اما در فارسی دَری به «خدا(ی)» تبدیل شده و در ترجمه «[[الله]]» عربی به کار رفته است. <ref>ابوالقاسمی، ریشه شناسی، ۱۳۷۴ش، ص۶۸؛ پاول هرن، اساس اشتقاق فارسی، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۶۰۱، ۶۰۳ـ۶۰۴.</ref> گفته شده چون لفظ خدا مطلق باشد بر غیر ذات باری تعالی اطلاق نکنند، مگر در صورتی که به‌چیزی مضاف شود، چون : کدخدای و ده خدا.


در برخی فرهنگ‌های لغت، واژه خدا را مخفف «خودآ» دانسته‌اند. <ref>برهان، برهان قاطع، ۱۳۶۲ش، ذیل ماده «خدا».</ref> مُعین این وجه اشتقاق را عامیانه می‌خواند. <ref>برهان، برهان قاطع، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۷۱۸.</ref>
در برخی فرهنگ‌های لغت، واژه خدا را مخفف «خودآ» دانسته‌اند. <ref>برهان، برهان قاطع، ۱۳۶۲ش، ذیل ماده «خدا».</ref> مُعین این وجه اشتقاق را عامیانه می‌خواند. <ref>برهان، برهان قاطع، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۷۱۸.</ref>
۱۷٬۴۸۳

ویرایش