پرش به محتوا

ضامن آهو: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اوت ۲۰۱۶
جز
imported>Mohamadhaghani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani
خط ۱۱: خط ۱۱:


== اصالت داستان==
== اصالت داستان==
داستان ضامن شدن امام رضا (ع) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع متقدم وجود ندارد و به نظر می‌رسد این داستان ترکیبی از چند داستان و روایت با یکدیگر باشد. چراکه در منابع روایی، گزارش‌های گوناگونی درباره ضمانت و حمایت پیامبر (ص) و امامان (ع) از آهو و یا گفت‌وگوی آنان با آهو آمده است. قدرمشترک این روایات این است که آهویی ماده که به دام صیادی گرفتار شده است، از پیامبر یا امام می‌خواهد که ضامن او شود تا او رفته و به فرزند خود شیر بدهد و بازگردد. در غالب این گزارش‌ها آمده است که صیاد هنگام بازگشت آهو، آن را رها کرده‌است.
داستان ضامن شدن امام رضا (ع) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد؛<ref>برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا، جلد 1، ص 202-205. </ref> در مقابل، گزارش‌های گوناگونی درباره ضمانت و حمایت [[پیامبر (ص)]] و امامان (ع) از آهو آمده است که قدرمشترک این روایات آن است که آهویی ماده که به دام صیادی گرفتار شده است، از پیامبر یا امام می‌خواهد که ضامن او شود تا او رفته و به فرزند خود شیر بدهد و بازگردد. در غالب این گزارش‌ها آمده است که صیاد هنگام بازگشت آهو، آن را رها کرده‌است.


گرچه این داستان برای دیگر معصومان گفته شده و درباره امام رضا نیست، با این حال، تنها امام رضا به ضامن آهو شهرت یافته است تا آنجا که جزو القاب مشهور آن حضرت شمرده شده است. در شبه قاره هند و ایران و بسیاری از مناطق امام رضا (ع) را با امام ضامن می‌شناسند. این لقب چندین قرن قدمت دارد. قدیمی‌ترین اثری که به پناهنده‌شدن آهویی به امام رضا و ضمان آن حضرت از آهو اشاره دارد، یک بیت از یک قصیده طولانی از ابن حماد، فقیه و محدث و شاعر امامی قرن چهارم است. ابن شهرآشوب، از دانشمندان قرن ششم، به داستان پناهنده شدن یک ماده آهو به امام رضا اشاره کرده و این بیت از قصیده ابن حماد را به عنوان شاهد ذکر کرده است.  
گرچه این داستان برای دیگر معصومان گفته شده و درباره امام رضا (ع) نیست، با این حال، تنها امام رضا به ضامن آهو شهرت یافته است تا آنجا که جزو القاب مشهور آن حضرت شمرده شده است. در شبه قاره هند و ایران و بسیاری از مناطق امام رضا (ع) را با امام ضامن می‌شناسند.<ref>برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا، جلد 1، ص 202-205. </ref>
 
به نظر می‌رسد داستان مشهور درباره امام رضا (ع)، ترکیبی از چند داستان و روایت با یکدیگر باشد. چراکه در منابع روایی، گزارش‌هایی درباره پناهنده شدن آهو به حرم امام رضا (ع) آمده است. محتمل است این روایت‌ها و گزارش‌ها و آنچه که در مورد ضمانت آهو توسط پیامبر و امامان نقل شده است، در مشهورشدن امام رضا به این لقب تأثیر گذاشته باشد. این لقب چندین قرن قدمت دارد. قدیمی‌ترین اثری که به پناهنده‌شدن آهویی به امام رضا و ضمان آن حضرت از آهو اشاره دارد، یک بیت از یک قصیده طولانی از [[ابن حماد]]، فقیه و محدث و شاعر [[امامی]] قرن چهارم است. [[ابن شهرآشوب]]، از دانشمندان قرن ششم، به داستان پناهنده شدن یک ماده آهو به امام رضا اشاره کرده و این بیت از قصیده ابن حماد را به عنوان شاهد ذکر کرده است. این ماجرا امروزه به صورت گسترده در بین شیعیان ایران رواج دارد.<ref>برجی، مدخل «آهو»، دانشنامه امام رضا، جلد 1، ص 202-205. </ref>


در مورد ضامن آهو شدن امام رضا، روایت‌های و گزارش‌های متعددی نقل شده است. گرچه هیچ‌کدام از این روایت‌ها و گزارش‌ها دقیقاً مطابق آنچه در میان مردم شهرت دارد نیست، لکن محتمل است این روایت‌ها و گزارش‌ها و آنچه که در مورد ضمانت آهو توسط پیامبر و امامان نقل شده است، در مشهورشدن امام رضا به این لقب تأثیر گذاشته باشد. در منابع دو گزارش درباره پناهنده شدن آهو به حرم امام رضا (ع) آمده است.
 
=== ضمانت کردن دیگر معصومان برای آهو ===
=== ضمانت کردن دیگر معصومان برای آهو ===


خط ۳۰: خط ۳۰:


=== پناه بردن آهو به حرم امام رضا (ع) ===
=== پناه بردن آهو به حرم امام رضا (ع) ===
[[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل می‌کند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار حرم امام رضا پناه می‌برد. [[شیخ صدوق|صدوق]] می‌نویسد:  
[[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا]] داستانی را نقل می‌کند که پس از [[شهادت]] امام رضا(ع) و در اطراف حرم ایشان اتفاق افتاده است و ربطی به آنچه که در میان مردم شهرت یافته ندارد. بر اساس نقل شیخ صدوق، آهویی از ترس شکار به دیوار حرم امام رضا پناه می‌برد. [[شیخ صدوق|صدوق]] می‌نویسد:{{سخ}}
''ابو منصور بن عبد الرزاق ... گفت ... در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد ([[حرم امام رضا(ع)|مرقد امام رضا]]) نداشتم و در راه، به غارت زائران می‌پرداختم، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد.''{{سخ}}
''ابو منصور بن عبد الرزاق ... گفت ... در روزگار جوانی، نظر خوشی به طرفداران این مشهد ([[حرم امام رضا(ع)|مرقد امام رضا]]) نداشتم و در راه، به غارت زائران می‌پرداختم، لباس‌ها، خرجی، نامه‌ها و حواله‌هایشان را به زور از آنان می‌ستاندم. روزی به شکار بیرون رفتم و یوزپلنگی را به دنبال آهویی روانه کردم. یوزپلنگ همچنان به دنبال آهو می‌دوید تا به ناچار، آهو به کنار دیواری پناه برد و ایستاد. یوز هم در مقابل او ایستاد، ولی به او نزدیک نمی‌شد.''{{سخ}}
''هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی‌رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می‌گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.''{{سخ}}
''هرچه کوشش کردم که یوزپلنگ به آهو نزدیک شود، به سمت آهو نمی‌رفت و از جای خود تکان نمی‌خورد، ولی هر وقت که آهو از جای خود (کنار دیوار) دور می‌شد، یوز هم او را دنبال می‌کرد. اما همین که به دیوار پناه می‌برد، یوزپلنگ باز می‌گشت تا آن که آهو به سوراخ لانه مانندی، در دیوار آن مزار داخل شد. من وارد رباط شدم، پرسیدم: آهویی که هم اکنون وارد رباط شد، کجا است؟ گفتند: آهویی ندیدیم.''{{سخ}}
کاربر ناشناس