پرش به محتوا

لوط (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۰۸۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۱۸
جز
جابجایی موارد مربوط به قوم لوط به مدخل اصلی قوم لوط ، کوتاه کردن شناسه
imported>Mahdiemadi
جز (←‏قوم لوط: خلاصه کردن)
imported>Mahdiemadi
جز (جابجایی موارد مربوط به قوم لوط به مدخل اصلی قوم لوط ، کوتاه کردن شناسه)
خط ۳۵: خط ۳۵:


==قوم لوط==
==قوم لوط==
قوم لوط افرادی بودند که در سرزمین مؤتفکات در فلسطین ساکن بودند. در قرآن و متون تاریخی چهره‌ای منفی از قوم لوط گزارش شده است.<ref>سوره شعراء، آیه ۱۶۰-۱۷۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۸-۳۰.</ref> آنان مرتکب [[لواط]]، راهزنی و آزار و اذیت میهمانان می‌شدند.  
{{اصلی|قوم لوط}}
===ویژگی‌ها===
قوم لوط افرادی بودند که در سرزمین مؤتفکات در فلسطین ساکن بودند. در قرآن و متون تاریخی چهره‌ای منفی از قوم لوط گزارش شده است.<ref>سوره شعراء، آیه ۱۶۰-۱۷۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۲۸-۳۰.</ref> بر اساس آیات قرآن قوم لوط مرتکب [[لواط]]، راهزنی و آزار و اذیت میهمانان می‌شدند. لوط آنان را به ترک گناه دعوت می‌کرد. پس از اصرار آنان بر گناه عذاب الهی بر آنان نازل شد. جبریئل، میکائیل و اسرافیل مأمور عذاب قوم لوط بودند. آنان پیش از عذاب قوم لوط، ابتدا به صورت مردانی جوان وارد منزل لوط شدند. پس از نشان دادن هویت خود به لوط گفتند برای در امان ماندن از عذاب، شبانه به همراه دو دخترش از شهر خارج شود. فرشتگان لحظه وقوع عذاب را صبح روز بعد دانستند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref> ماجرای حضور فرشتگان عذاب در خانه لوط و وقایع پس از آن در سوره [[سوره هود|هود]] و [[سوره حجر|حِجر]] آمده است.<ref>سوره هود، آیه ۷۹- ۸۳؛ سوره حجر، آیه ۷۶ و ۶۶.</ref>
بر اساس آیات قرآن قوم لوط مرتکب گناه همجنس‌بازی می‌شدند.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۸.</ref> این قوم نخستین گروهی بودند که مرتکب این گناه شده بودند.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۸.</ref> از دیگر رفتارهای که به عنوان اقدامات ناپسند از قوم لوط گزارش شده است اجازه ندادن به مسافران و رهگذران برای استفاده از میوه درختان و غذای آنان، آزار و اذیت آنان، کبوتر بازی کردن، لباس سرخ پوشیدن، دف زدن، کف و سوت زدن، شراب خوردن، کوتاه کردن ریش و بلند نمودن سبیل، راهزنی و غصب اموال مردم بود.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج‏۱، ص۴۴۴.</ref>
 
==عذاب قوم لوط==
لوط قوم خود را به [[پرستش]] خدا و ترک کردن [[گناهان کبیره]] از جمله [[لواط]]  و راهزنی دعوت می‌کرد. او پس از اصرار مردم بر [[گناه]] به آنان در صورت [[توبه]] نکردن وعده [[عذاب]] داد. پس از آنکه هشدارهای لوط منجر به ترک رفتارهای ناپسند قومش نشد از [[خدا]] درخواست عذاب برای قوم خود کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ترجمه، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۳.</ref>
===میهمانی فرشتگان در منزل لوط===
به فرمان خدا [[جبرئیل]] و دو [[فرشته]] دیگر یعنی [[میکائیل]] و [[اسرافیل]] بود را فرستاد. فرشتگان در چهره مردان جوان وارد سرزمین محل سکونت لوط شدند و به لوط گفتند ما امشب میهمان تو هستیم.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref>
 
لوط آنها را به خانه خود برد. او که نگران تعرض مردان قوم به میهمانان جوانش بود به میهمانان خود گفت: مگر شما نمی‌دانید مردم این منطقه چه عادت زشتی دارند؟ آنها بدکارترین مردم روی زمین‌ هستند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۵.</ref> در [[آیه]] ۷۷ سوره [[سوره هود|هُود]] به نگرانی لوط اشاره شده است.<ref>سوره هود، آیه ۷۷.</ref> هنوز مدت زیادی نگذشته بود که زن لوط میهمانان را دید و خبر حضور میهمانانی زیبا را به مردان قوم رساند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۶.</ref>
 
===قصد تعرض قوم لوط به میهمانان===
مردان قوم لوط با اطلاع از  خبر حضور میهمانان در منزل لوط(ع) به رسم همیشگی [[لواط]] با میهمانان، خود را به منزل وی رساندند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۶.</ref> لوط با دیدن قومش متوجه قصد آنان برای تجاوز به میهمانان جوانش شد. لوط از آن‌ها خواست تا با رفتارهای خود، وی را شرمنده میهمانانش نکنند. او قوم خود را از قصد لواط با میهمانانش برحذر داشت و از آنان خواست به جای قصد تعرض به میهمانان با دخترانش [[ازدواج]] کنند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۶.</ref> مردان قوم لوط در گذشته به وی گفته بودند هر میهمان مردی که وارد این سرزمین می‌شود برای آنان است و نباید به خانه خود ببرد. از این رو لوط را از پذیرش میهمانان مرد سرزنش کردند و پیشنهاد لوط برای ازدواج با دخترانش در قبال تعرض نکردن به میهمانانش را رد کردند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۶.</ref>
 
لوط آرزو می‌کرد پشتیبانی داشت تا مانع رفتار ناپسند قوم خود شود. او از [[خدا]] خواست خود و خانواده‌اش را از این قوم نجات دهد. در سوره [[سوره شعراء|شُعرا]] به دعای لوط و قبول درخواست وی از سوی خدا اشاره شده است.<ref>سوره شعرا، آیه ۱۶۹ و ۱۷۰.</ref> [[فرشته|فرشتگان]] که تا این مرحله هویتشان را فاش نکرده بودند، ضمن اعلام اینکه او پشتیبان قوی دارد خود را [[رسول|فرستادگان خدا]] معرفی کردند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref> پس از ورود بدون اجازه مردان به منزل لوط، به امر خدا چشمان آنان نابینا شد.<ref>سوره قمر، آیه ۳۷.</ref> در روایتی از کلینی به محض ورود به زور قوم لوط به منزل وی، جبرئیل با انگشت خود اشاره‌اى به آنان كرد و همه آنان كور شدند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۳۷۰ش، ج۱۹، ص۱۶۱.</ref> فرشتگان خبر وقوع عذاب در صبح روز بعد را به لوط دادند. آنان از لوط خواستند شبانه با دختران خود از شهر خارج شود.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref> ماجرای حضور فرشتگان عذاب در خانه لوط و وقایع پس از آن در سوره [[سوره هود|هود]] و [[سوره حجر|حِجر]] آمده است.<ref>سوره هود، آیه ۷۹- ۸۳؛ سوره حجر، آیه ۷۶ و ۶۶.</ref>
 
===تحقق عذاب الهی===
پس از خروج شبانه لوط و فرزندانش از محل سکونتشان، [[عذاب]] خدا بر [[قوم لوط]] نازل شد. سنگ‌هایی از آسمان بر آنان بارید و شهرهای آنان را زیر و رو کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref> ماجرای نزول عذاب بر قوم لوط در چند [[سوره]] از [[قرآن]] آمده است.<ref>سوره ذاریات، آیه ۳۳؛ سوره هود، آیه ۸۱؛ سوره حجر، آیه ۷۶ و ۶۶.</ref>
 
===گفتگوی ابراهیم با فرشتگان برای عذاب قوم لوط===
[[فرشته|فرشتگان]] پیش از آنکه به سرزمین لوط بروند برای بشارت به فرزنددار شدن [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]] و [[ساره]] به خانه ابراهیم رفتند. آنها مأموریت دوم خود که عذاب کردن قوم لوط بود را به ابراهیم گفتند. ابراهیم که امید به اصلاح قوم لوط داشت، درباره وقوع [[عذاب]] با وجود مؤمنان در میان قوم لوط از فرشتگان سؤال کرد. فرشتگان ضمن نفی عذاب یک قوم در صورت حضور چند [[ایمان|مؤمن]] در میان آنان، به او گفتند که جز لوط و فرزندانش مؤمن دیگری وجود ندارد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۲۲۴.</ref> فرشتگان به ابراهیم اطمینان دادند لوط و فرزندانش از عذاب نجات خواهند یافت.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۳۲.</ref> گفتگوی ابراهیم با فرشتگان در سوره [[سوره هود|هُود]] و [[سوره عنکبوت|عنکبوت]] ذکر شده است.<ref>سوره هود، آیه ۷۳-۷۶؛ سوره عنکبوت، آیه ۳۲.</ref>
 
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس۲}}
{{پانویس۲}}
خط ۶۴: خط ۴۴:
* ابن ‌اثیر، عزالدین علی، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.
* ابن ‌اثیر، عزالدین علی، کامل تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت و عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.
* ابن ‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن ‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* این کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر دمشقی، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، ۱۴۰۷ق.
* ابن کثیر، أبو الفداء اسماعیل بن عمر بن كثیر دمشقی، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، ۱۴۰۷ق.
* طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
* طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۵ش.
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
کاربر ناشناس