Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
(ویکیسازی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
همچنین اگر کسی صرفاً بهعلت دشمنی با فرد یا افرادی به روی آنها سلاح بکشد، محارب شمرده نمیشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> | همچنین اگر کسی صرفاً بهعلت دشمنی با فرد یا افرادی به روی آنها سلاح بکشد، محارب شمرده نمیشود.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۵.</ref> | ||
==تفاوت محاربه با بَغی== | ===تفاوت محاربه با بَغی=== | ||
{{همچنین|بغی}} | {{همچنین|بغی}} | ||
در [[فقه]]، محاربه و بَغی دو مسئله جداگانه هستند و تعاریف، [[احکام شرعی]] و مسائلی متفاوت با هم دارند؛<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۰۷تا۳۱۰؛ خوئی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۸۹و۳۹۰.</ref> محارِب با مردم میجنگد، اما باغی به قصد جنگ با حاکم سلاح میکشد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۶.</ref> | در [[فقه]]، محاربه و بَغی دو مسئله جداگانه هستند و تعاریف، [[احکام شرعی]] و مسائلی متفاوت با هم دارند؛<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۰۷تا۳۱۰؛ خوئی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۸۹و۳۹۰.</ref> محارِب با مردم میجنگد، اما باغی به قصد جنگ با حاکم سلاح میکشد.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه و اصطلاحات الاصول، ۱۴۳۱ق، ص۴۷۶.</ref> | ||
===مصادیق=== | |||
== | |||
== | |||
علماء مسلمان درباره مصادیق محارب در آیه محاربه، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند؛<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> برخی گفتهاند مراد از محارِب [[اهل ذمه]] است، در صورتی که اگر پیمانشکنی کرده و با مسلمانان وارد جنگ شوند، گروهی با توجه به [[شأن نزول]] آیه، منظور آن را افراد [[مرتد|مُرتَدّ]] دانستهاند، و کسانی هم راهزنان را مصداق آن شمردهاند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> بهگفته [[شیخ طوسی]]، نظر فقهای شیعه این است که هر کس سلاح بکشد تا مردم را بترساند، محارب است.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> | علماء مسلمان درباره مصادیق محارب در آیه محاربه، دیدگاههای مختلفی مطرح کردهاند؛<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> برخی گفتهاند مراد از محارِب [[اهل ذمه]] است، در صورتی که اگر پیمانشکنی کرده و با مسلمانان وارد جنگ شوند، گروهی با توجه به [[شأن نزول]] آیه، منظور آن را افراد [[مرتد|مُرتَدّ]] دانستهاند، و کسانی هم راهزنان را مصداق آن شمردهاند.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> بهگفته [[شیخ طوسی]]، نظر فقهای شیعه این است که هر کس سلاح بکشد تا مردم را بترساند، محارب است.<ref>نگاه کنید به شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۴۷.</ref> | ||
خط ۴۰: | خط ۳۰: | ||
به [[فتوا|فتوای]] فقیهان [[امامیه|شیعه]]، اگر محارِب پیش از آنکه دستگیر شود [[توبه]] کند، مجازات [[حد شرعی|حدّی]] محاربه او ساقط میشود، اما [[حق الناس|حقالناس]] بر گردن او میماند؛ یعنی اگر کسی را کشته یا به کسی صدمه زده یا مالی را دزدیده است، در صورت عدم بخشش صاحبان حق [[قصاص]] میشود یا [[دیه]] یا خسارت میپردازد، اما اگر پس از دستگیری توبه کرد، مجازات او ساقط نمیشود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> [[فقیهان]] شیعه بر این مسئله [[اجماع]] دارند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> | به [[فتوا|فتوای]] فقیهان [[امامیه|شیعه]]، اگر محارِب پیش از آنکه دستگیر شود [[توبه]] کند، مجازات [[حد شرعی|حدّی]] محاربه او ساقط میشود، اما [[حق الناس|حقالناس]] بر گردن او میماند؛ یعنی اگر کسی را کشته یا به کسی صدمه زده یا مالی را دزدیده است، در صورت عدم بخشش صاحبان حق [[قصاص]] میشود یا [[دیه]] یا خسارت میپردازد، اما اگر پس از دستگیری توبه کرد، مجازات او ساقط نمیشود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> [[فقیهان]] شیعه بر این مسئله [[اجماع]] دارند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> | ||
این دیدگاه، از [[آیه|آیهٔ]] بعد از آیه محاربه برداشت شده است که در آن با عبارت «إِلَّا الَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیهِمْ» (مگر کسانی که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند)<ref>سوره مائده، آیه ۳۴، ترجمه فولادوند.</ref> کسانی که پیش از دستگیری توبه میکنند، از مجازاتشوندگان استثنا شدهاند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> [[روایت|روایاتی]] نیز در تأیید این نظر بیان شده است؛ از جمله، حدیثی از [[امام صادق(ع)]] که در آن آمده است: اگر محارِب پیش از دستگیری توسط حاکم توبه کند، مجازات نمیشود.<ref>حر عاملی، وسایلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۸، ص۳۱۳.</ref> | این دیدگاه، از [[آیه|آیهٔ]] بعد از [[آیه محاربه]] برداشت شده است که در آن با عبارت «إِلَّا الَّذِینَ تٰابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَیهِمْ» (مگر کسانی که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند)<ref>سوره مائده، آیه ۳۴، ترجمه فولادوند.</ref> کسانی که پیش از دستگیری توبه میکنند، از مجازاتشوندگان استثنا شدهاند.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۹۰.</ref> [[روایت|روایاتی]] نیز در تأیید این نظر بیان شده است؛ از جمله، حدیثی از [[امام صادق(ع)]] که در آن آمده است: اگر محارِب پیش از دستگیری توسط حاکم توبه کند، مجازات نمیشود.<ref>حر عاملی، وسایلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۸، ص۳۱۳.</ref> | ||
==آیه محاربه== | |||
{{اصلی|آیه محاربه}} | |||
[[پرونده:Aya muharaba.png|بندانگشتی|۴۰۰px|[[آیه]] ۳۳ [[سوره مائده]] که در آن مجازات محاربه بیان شده است، به خط کوفی در نسخهای قدیمی از [[قرآن]]]] | |||
مستند اصلی [[فقیهان]] برای حکم محاربه، [[آیه]] ۳۳ [[سوره مائده]] است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۹۳.</ref> در این آیه آمده است: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ...»؛ سزای کسانی که با [دوستداران] خدا و پیامبر او میجنگند و در زمین به فساد میکوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند.<ref>ترجمه فولادوند.</ref> | |||
بنابر آنچه در تفسیر نمونه آمده است، [[شأن نزول]] آیه، داستان مسلمان شدن گروهی از [[شرک|مشرکان]] بوده است که به جهت آنکه آب و هوای [[مدینه]] برایشان مناسب نبود، به دستور [[پیامبر اسلام(ص)]] به منطقهای خوش آبوهوا نقل مکان کردند. از آنجا که آن منطقه محل چرای شتران بود، روزی این افراد دست و پای چوپانهای [[مسلمان]] را بریده، شتران را دزدیدند و از [[اسلام]] بیرون رفتند. آیه درباره این افراد نازل شد و مجازات آنها را بیان کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۳۵۸و۳۵۹.</ref> | |||
در کتابهای [[فقه|فقهی]] از این آیه، هم در زمینه نوع مجازات محارب و هم درخصوص مصداقهای آن سخن میرود.<ref>موسوی اردبیلی، فقه الحدود و التعزیرات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۴۹۳.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |