کاربر ناشناس
عبدالعلی مزاری: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
Hasanejraei (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mgolpayegani جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''عَبدُالعَلی مَزاری''' (۵ خرداد ۱۳۲۶ - ۲۲ اسفند | '''عَبدُالعَلی مَزاری''' (۵ خرداد ۱۳۲۶ - ۲۲ اسفند ۱۳۷۳ش)، یکی از چهرههای سیاسی معاصر [[افغانستان]] است که در سال ۱۳۶۸ با تشکیل ائتلافی از تمام احزاب سیاسی هزاره در [[بامیان]]، برای اولین بار [[هزارهها]] را در قالب حزب وحدت اسلامی افغانستان، وارد مناسبات سیاسی در افغانستان کرد. او در سال ۱۳۵۱ وارد ایران شد، سالها به تحصیل در [[حوزه علمیه قم]] پرداخت و در [[انقلاب اسلامی ایران]] نیز مشارکت داشت. مزاری سال ۱۳۶۸ به [[افغانستان]] بازگشت. او ۲۲ اسفند ۱۳۷۳ همراه با برخی از یارانش به طرز مشکوکی کشته شد. برخی گروه طالبان را مسئول این رخداد میدانند، در حالی که [[طالبان]] خود از پذیرش مسئولیت مرگ او سربازمیزند. | ||
==زندگی== | ==زندگی== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
===سازمان نصر افغانستان=== | ===سازمان نصر افغانستان=== | ||
[[سازمان نصر افغانستان]] از ائتلاف گروههایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی، پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد و دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود.<ref>بصیر احمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، | [[سازمان نصر افغانستان]] از ائتلاف گروههایی همچون روحانیت نوین، گروه مستضعفین و حزب حسینی، پس از انقلاب اسلامی ایران و تشدید مبارزات مردم افغانستان در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد و در فرردین ۱۳۵۸ اعلام موجودیت کرد و دفتر اصلی آن در ایران مستقر بود.<ref>بصیر احمد دولتآبادی، شناسنامه احزاب و جریانات سیاسی افغانستان، ص۳۰۰.</ref> | ||
رهبری این سازمان جهادی، شورایی بود و اعضای آن اغلب از علمای [[شیعه]] مقیم [[قم]]، [[نجف]] و [[کابل]] بودند.<ref>محمدعزیز بختیاری، شیعیان افغانستان، | رهبری این سازمان جهادی، شورایی بود و اعضای آن اغلب از علمای [[شیعه]] مقیم [[قم]]، [[نجف]] و [[کابل]] بودند.<ref>محمدعزیز بختیاری، شیعیان افغانستان، ج۱، ص۲۰۵.</ref> سازمان نصر از قدیمیترین سازمانهای شیعه در افغانستان محسوب میشود و در [[هزارهجات]]، [[هرات]] و جنوب غربی افغانستان نفوذ زیادی داشت.<ref>سعید اربابشیرانی، افغانستان (مجموعه مقالات)، ص۳۲۷.</ref> | ||
سازمان نصر از اندیشههای [[امام خمینی]] پیروی میکرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، میرحسین صادقی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، | سازمان نصر از اندیشههای [[امام خمینی]] پیروی میکرد و عبدالعلی مزاری، محمدکریم خلیلی، میرحسین صادقی، عزیزالله شفق، یوسف واعظی، محمد ناطقی و... عضو شورای رهبری آن بودند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۳۸.</ref> | ||
سازمان نصر گرچه در ابتدا در راستای سازماندهی و احقاق حقوق همه مردم افغانستان و تشکیل جمهوری اسلامی مبارزه میکرد، اما به تدریج در میان شیعیان هزاره متمرکز شد و حتی گاه بر سر حفظ یا گسترش منطقه نفوذ خود، با دیگر سازمانها و احزاب مجاهد رقیب وارد درگیری میشد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، | سازمان نصر گرچه در ابتدا در راستای سازماندهی و احقاق حقوق همه مردم افغانستان و تشکیل جمهوری اسلامی مبارزه میکرد، اما به تدریج در میان شیعیان هزاره متمرکز شد و حتی گاه بر سر حفظ یا گسترش منطقه نفوذ خود، با دیگر سازمانها و احزاب مجاهد رقیب وارد درگیری میشد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۳۸.</ref> | ||
مزاری که در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از کودتای کمونیستها، [[افغانستان]] را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیستها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت و تا اوایل زمستان ۱۳۶۰ در کشور خود ماند و سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند. | مزاری که در اردیبهشت ۱۳۵۷ و پس از کودتای کمونیستها، [[افغانستان]] را ترک کرده بود، در سال ۱۳۵۸ پس از شدت گرفتن جنبش مردم بر ضد کمونیستها و نیروهای شوروی، به افغانستان بازگشت و در چهارکنت مشغول سازماندهی مبارزه با نیروهای دولتی شد. در همان سال برای تامین امکانات و تسلیحات بار دیگر به ایران سفر کرد و در اواخر ۱۳۵۹ به افغانستان بازگشت و تا اوایل زمستان ۱۳۶۰ در کشور خود ماند و سپس به ایران رفت و تا سال ۱۳۶۵ در ایران ماند. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
نخستین کنگره [[حزب وحدت اسلامی افغانستان]] در سال ۱۳۷۰ در [[بامیان]] برگزار شد و عبدالعلی مزاری، رییس شورای مرکزی شد. آنچه در این دوره برای مزاری دارای اهمیت بود، احقاق حقوق هزارهها در برابر دیگر اقوام بود، و بر اساس این جهتگیری، بسیاری از عناصر غیرمذهبی و غیرشیعه از قبیل کمونیستها، لیبرالها و خانها وارد شورای مرکزی حزب شدند.<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/473/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20 پایگاه اطلاعرسانی پیام آفتاب، حزب وحدت اسلامی افغانستان.]</ref> | نخستین کنگره [[حزب وحدت اسلامی افغانستان]] در سال ۱۳۷۰ در [[بامیان]] برگزار شد و عبدالعلی مزاری، رییس شورای مرکزی شد. آنچه در این دوره برای مزاری دارای اهمیت بود، احقاق حقوق هزارهها در برابر دیگر اقوام بود، و بر اساس این جهتگیری، بسیاری از عناصر غیرمذهبی و غیرشیعه از قبیل کمونیستها، لیبرالها و خانها وارد شورای مرکزی حزب شدند.<ref>[http://www.payam-aftab.com/fa/doc/news/473/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20 پایگاه اطلاعرسانی پیام آفتاب، حزب وحدت اسلامی افغانستان.]</ref> | ||
حزب وحدت اسلامی افغانستان، پس از رهبری مزاری به یکی از نیرومندترین احزاب مسلح افغانستان تبدیل شد و [[بامیان]]، ستاد مرکزی حزب و مرکز تصمیمگیریهای مهم سیاسی و نظامی شد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، | حزب وحدت اسلامی افغانستان، پس از رهبری مزاری به یکی از نیرومندترین احزاب مسلح افغانستان تبدیل شد و [[بامیان]]، ستاد مرکزی حزب و مرکز تصمیمگیریهای مهم سیاسی و نظامی شد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۳۹.</ref> | ||
==== به قدرت رسیدن مجاهدان در کابل ==== | ==== به قدرت رسیدن مجاهدان در کابل ==== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
حزب وحدت اسلامی در آغاز با احمد شاه مسعود و ربانی متحد شد اما بلافاصله از آنها جدا شد و به حزب حکمتیار پیوست و پس از آن بود که مناطق شیعهنشین [[کابل]] زیر حملات نیروهای ربانی-مسعود، و همچنین اتحاد اسلامی سیاف که گروهی وهابی و پشتون بودند قرار گرفت. | حزب وحدت اسلامی در آغاز با احمد شاه مسعود و ربانی متحد شد اما بلافاصله از آنها جدا شد و به حزب حکمتیار پیوست و پس از آن بود که مناطق شیعهنشین [[کابل]] زیر حملات نیروهای ربانی-مسعود، و همچنین اتحاد اسلامی سیاف که گروهی وهابی و پشتون بودند قرار گرفت. | ||
حزب وحدت اسلامی که در ابتدا در راستای تلاش برای احقاق حق [[هزارهها]] تلاش میکرد، با پشت کردن به دولت ربانی و پیوستن به حکمتیار، در حقیقت با دشمن تاریخی هزارهها و مسبب ستمدیدگی و کشتار [[هزارهها]] در ۲۵۰ سال اخیر ائتلاف کرد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۹.</ref> اقدامی که موجب اولین انشعاب در حزب وحدت شد و برخی ناراضیان از سیاستهای مزاری به رهبری محمد اکبری، از حزب وحدت اسلامی جدا شدند و به دولت ربانی پیوستند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، | حزب وحدت اسلامی که در ابتدا در راستای تلاش برای احقاق حق [[هزارهها]] تلاش میکرد، با پشت کردن به دولت ربانی و پیوستن به حکمتیار، در حقیقت با دشمن تاریخی هزارهها و مسبب ستمدیدگی و کشتار [[هزارهها]] در ۲۵۰ سال اخیر ائتلاف کرد.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۳۹.</ref> اقدامی که موجب اولین انشعاب در حزب وحدت شد و برخی ناراضیان از سیاستهای مزاری به رهبری محمد اکبری، از حزب وحدت اسلامی جدا شدند و به دولت ربانی پیوستند.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۴۰.</ref> | ||
==== ظهور طالبان، سقوط مزاری ==== | ==== ظهور طالبان، سقوط مزاری ==== | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
==خاکسپاری و پس از مرگ== | ==خاکسپاری و پس از مرگ== | ||
هواداران مزاری، پیکر او را پس از تحویل گرفتن از طالبان، به [[مزارشریف]] بردند و در آنجا به خاک سپردند. او پس از مرگ در میان هزارهها چهرهای افسانهای یافت؛ چهرهای معصومگون و خطاناپذیر.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۴۰.</ref> | هواداران مزاری، پیکر او را پس از تحویل گرفتن از طالبان، به [[مزارشریف]] بردند و در آنجا به خاک سپردند. او پس از مرگ در میان هزارهها چهرهای افسانهای یافت؛ چهرهای معصومگون و خطاناپذیر.<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج ۳، ص ۹۴۰.</ref> | ||
مزاری به نماد مظلومیت، مقاومت و مبارزه هزارهها تبدیل شد و موج نیرومندی از احساسات مردم را برانگیخت و سرودههای بسیاری در رثای او گفته شد و برخی، سرودهها در رثای مزاری را از جهت حجم و کیفیت، در نوع خود کمنظیر و حتی بیسابقه دانسته و ادعا کردهاند که «در تاریخ معاصر و حتی شاید گذشته افغانستان، در سوگ هیچ شخصیتی، این اندازه شعر سروده نشده است.»<ref>دانشنامه ادب فارسی، | مزاری به نماد مظلومیت، مقاومت و مبارزه هزارهها تبدیل شد و موج نیرومندی از احساسات مردم را برانگیخت و سرودههای بسیاری در رثای او گفته شد و برخی، سرودهها در رثای مزاری را از جهت حجم و کیفیت، در نوع خود کمنظیر و حتی بیسابقه دانسته و ادعا کردهاند که «در تاریخ معاصر و حتی شاید گذشته افغانستان، در سوگ هیچ شخصیتی، این اندازه شعر سروده نشده است.»<ref>دانشنامه ادب فارسی، ج۳، ص۹۴۰.</ref> | ||
شعرهایی که درباره مزاری سروده شده، بیش از آنکه مدح او باشد، ادامه شعر مقاومت و سخن گفتن از تبعیضها و نارواییها و همچنین یادآوری رنجهای هزارهها بوده است. | شعرهایی که درباره مزاری سروده شده، بیش از آنکه مدح او باشد، ادامه شعر مقاومت و سخن گفتن از تبعیضها و نارواییها و همچنین یادآوری رنجهای هزارهها بوده است. | ||