پرش به محتوا

معتصم عباسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ دسامبر ۲۰۱۷
کوتاه کردن بخش قیام ها
imported>Hasaninasab
جز (←‏منابع: اصلاح عدد)
imported>Hasaninasab
(کوتاه کردن بخش قیام ها)
خط ۴۱: خط ۴۱:
===سرکوب قیام‌ها===
===سرکوب قیام‌ها===
بنابر برخی پژوهش‌های تاریخی، در دوران حکومت معتصم، که مقارن با امامت [[امام جواد]] (ع) بود، بیش از پنجاه قیام توسط [[علویان]] و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (ع)، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴-۲۲۲.</ref> مهم‌ترین قیام‌هایی که توسط معتصم سرکوب شد، بدین قرارند:
بنابر برخی پژوهش‌های تاریخی، در دوران حکومت معتصم، که مقارن با امامت [[امام جواد]] (ع) بود، بیش از پنجاه قیام توسط [[علویان]] و اعراب و شش مورد توسط ایرانیان صورت گرفت و همگی سرکوب شد.<ref>صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی (ع)، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۴-۲۲۲.</ref> مهم‌ترین قیام‌هایی که توسط معتصم سرکوب شد، بدین قرارند:
 
# '''شورش زُط‌ها''':
====شورش زُط====
زط‌ها به رهبری محمد بن عثمان به بطائح میان [[بصره]] و [[واسط]] مهاجرت کردند و در آنجا دست به قیام زدند.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۹.</ref> قدرت آنها در زمان مأمون به اوج خود رسید. اما مأمون نتوانست آنها را شکست دهد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۳.</ref> معتصم در زمان حکومتش فرمانده خود، عجیف بن عنبسه را به مقابله با آنان فرستاد و پس از نه ماه نبرد سخت، آنان را شکست داد. آنها درخواست امان کردند. معتصم به آنها امان داد و به زَربه تبعید کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸-۱۱؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵ق، ج‏۶، ص۴۴۳-۴۴۴؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>
زط‌ها در دوران معتصم پس از یک نبرد نه ماهه سرکوب و تبعید شدند. زط‌ها یا کولی‌ها از طبقه پایین مردم [[هند]] بودند که بهرام گور آنان را به ایران آورده بود.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۳</ref> آنان به بطائح میان [[بصره]] و [[واسط]] مهاجرت کردند و در آنجا دست به قیام زدند. رئیس آنها شخصی به نام محمد بن عثمان بود<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۹.</ref> و از فرصت درگیری [[امین]] و [[مأمون]] استفاده کرده و بصره را تصرف و راه ارتباطی آن با [[بغداد]] را قطع کردند.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸.</ref> قدرت آنها در زمان مأمون به اوج خود رسید. مأمون به ایشان حمله نظامی کرد؛ اما موفق به شکست آنها نشد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۳.</ref> معتصم در زمان حکومتش فرمانده خود، عجیف بن عنبسه را به مقابله با آنان فرستاد و پس از نه ماه نبرد سخت، آنان را شکست داد. آنها درخواست امان کردند. معتصم به آنها امان داد و به زَربه تبعید کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸-۱۱؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵ق، ج‏۶، ص۴۴۳-۴۴۴؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref>
# '''شورش بابک خرمدین''': بابک در سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ ق]] با توجه به درگیری [[امین]] و [[مأمون]] از فرصت استفاده کرد و شورش خود را در مناطق شمالی [[آذربایجان]] در منطقه‌ای به نام بَذ،<ref>ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۸.</ref> آغاز کرد و توانست با دعوت، تمام آذربایجان و منطقه [[جبال]]، [[همدان]]، [[اصفهان]]،<ref>ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۲۸.</ref> ماسَبذان، مهرجان و بخش بسیاری از دیلم را فتح کند و حتی گروهی از کردها نیز به او پیوستند.<ref>یعقوبی، تاریخ‏ الیعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۳؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۳۱-۵۵؛ مسعودی، مروج‏ الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۷.</ref> مأمون نتوانست شورش او را سرکوب کند؛ اما به معتصم وصیت کرد تمام توان خود را صرف مقابله با آنان کند.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> معتصم در سال [[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]]، بزرگ‌ترین فرمانده خود، افشین حیدر بن کاووس را به جنگ با بابک فرستاد و موفق شد در مدت ۳ سال این شورش را سرکوب کند.<ref>یعقوبی، تاریخ ‏یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۳-۴۷۵؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۳۱-۵۵؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ق، ج‏۴، ص۱۷۸-۱۸۳؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج‏۸، ص۴۳۷؛ مسعودی، مروج ‏الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۷.</ref>این حرکت که جلوه دینی و هدف سیاسی داشت، خطرناک‌ترین حرکتی بود که حکومت عباسی آن را تجربه می‌کرد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۳.</ref>  
 
# '''شورش مازیار''': مازیار بن قارن، در سال [[سال ۲۲۴ هجری قمری|۲۲۴ق]] در [[طبرستان]] شورش کرد<ref>ذهبی، تاریخ ‏الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۶، ص۲۴.</ref> و با تشویق افشین فرمانده نظامی سپاه معتصم، دلگرم شد. زمانی این شورش به وقوع پیوست که حکومت عباسی بسیار قدرتمند و باثبات بود. قیام وی به راحتی سرکوب شد و مازیار به دستور معتصم در کنار بابک به دار آویخته شد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸۰-۸۹؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۹۵-۵۰۴؛ ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۶، ص۲۴.</ref>
====شورش بابک خرمدین====
# '''شورش مبرقع''': ابی حرب مبرقع یمانی در سرزمین [[فلسطین]] شورش کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶.</ref> دلیل آن، ظلم و ستم سپاه ترک و درگیری با آنان و کشتن یکی از آنها و فرار به سوی [[اردن]] بیان شده است.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶.</ref> او مردم را علیه حکومت معتصم شوراند. بسیاری از مردم [[فلسطین]]، اردن و [[یمن]] دور او را گرفتند و لشکری انبوهی را سامان داد.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۲.</ref> معتصم یکی از سراداران خود به نام رجاء بن ایوب حضاری را سمت او فرستاد و با نیرنگ و حیله او را دستگیر کرد و به سامرا برد. بدین ترتیب قیام او سرکوب گردید.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶-۱۱۸؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۲.</ref>
قیام بابک خرمدین در سال ۲۲۰ق توسط سپاه معتصم سرکوب شد. بابک در سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ ق]] با توجه به درگیری [[امین]] و [[مأمون]] از فرصت استفاده کرد و شورش خود را در مناطق شمالی [[آذربایجان]] در منطقه‌ای به نام بَذ،<ref>ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۱۷۸.</ref> آغاز کرد و توانست با دعوت، تمام آذربایجان و منطقه [[جبال]]، [[همدان]]، [[اصفهان]]،<ref>ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۵، ص۲۸.</ref> ماسَبذان، مهرجان و بخش بسیاری از دیلم را فتح کند و حتی گروهی از کردها نیز به او پیوستند. دعوت او در [[طبرستان]]، [[گرگان]]، [[ارمنستان]]، [[خراسان]] و دیگر سرزمین‌های عرب گسترش یافت. غیبت حکومت عباسی به علت درگیری‌های داخلی موجب موفقیت‌های پی در پی و پیروزی‌های نظامی بابک شد. <ref>یعقوبی، تاریخ‏ الیعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۳؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۳۱-۵۵؛ مسعودی، مروج‏ الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۷.</ref>
# '''شورش جعفر کرد''': در سال [[سال ۲۲۷ هجری قمری|۲۲۷ق]] جعفر بن مهر جش کردی علیه معتصم در [[موصل]] قیام کرد. خلیفه یکی از سرداران ترکش به نام ایتاخ را برای سرکوب آنان فرستاد و در کوه‌های موصل نبردهایی بین آنها اتفاق افتاد که سپاه خلیفه کاری از پیش نبرد؛ و در نهایت یاران جعفر به او خیانت کرده و او را کشتند و شهر را به دشمن واگذار کردند.<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص ۱۶۴.</ref>
 
# '''شورش عُجَیف بن عنبسه و عباس بن مأمون''': بعد از روی کار آمدن ترکان، اعراب و ایرانیان از این موضوع نگران شدند؛ از جمله‌ی آنان عجیف بن عنبسه از سرداران معتصم بود؛ وقتی شاهد تبعیض معتصم نسبت به ترکان و محرومیت اعراب شد، عباس بن مأمون پسر خلیفه سابق را برانگیخت تا بر ضد عموی خود اقدام کند و خلافت را به دست گیرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص ۹۹.</ref> بعد از آنکه بزرگان عرب به آن‌ها پیوستند تصمیم به کودتا گرفتند؛ اما معتصم از تصمیم آن‌ها با خبر شد و عباس بن مأمون را زندانی کرد و در زندان او را کشت و عجیف را در نزدیکی نصیبین به قتل رساند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۶؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۷۱-۷۹.</ref>
مأمون در سال [[سال ۲۱۸ هجری قمری|۲۱۸ق]] که بابک در اوج قدرت بود، وفات کرد و نتوانست شورش او را سرکوب کند؛ اما در وصیت خود به معتصم خطر آن را به وی گوشزد کرد و از او خواست که تمام توان خود را صرف مقابله با آنان کند.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> معتصم بعد از آرام شدن درگیری‌های داخلی تمام توان خود را به جنگ با بابک متمرکز کرد. او در سال [[سال ۲۲۰ هجری قمری|۲۲۰ق]]، بزرگ‌ترین فرمانده خود، افشین حیدر بن کاووس را به جنگ با بابک فرستاد و موفق شد در مدت ۳ سال این شورش را سرکوب کند. بابک به [[ارمنستان]] گریخت و در آنجا دستگیر و به [[سامرا]] منتقل شد و در آنجا سر از بدنش جدا شد و بدنش به دار آویخته گردید.<ref>یعقوبی، تاریخ ‏یعقوبی، بیروت، ج‏۲، ص۴۷۳-۴۷۵؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۳۱-۵۵؛ ابن مسکویه، تجارب ‏الأمم، ۱۳۷۹ق، ج‏۴، ص۱۷۸-۱۸۳؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج‏۸، ص۴۳۷؛ مسعودی، مروج ‏الذهب، ۱۴۰۹ق، ج‏۳، ص۴۶۷.</ref>این حرکت که جلوه دینی و هدف سیاسی داشت، خطرناک‌ترین حرکتی بود که حکومت عباسی آن را تجربه می‌کرد.<ref>طقوش، دولت عباسیان، ۱۳۸۳ش، ص۱۵۳.</ref>  
# '''حمله به روم و فتح عموریه''': امپراطور روم به نام تئوفیل در سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] به درخواست بابک خرمدین، به قلمرو مسلمانان حمله کرد و چند شهر زِبَطرَه و جزیره مالت را تصرف کرد و عده بسیاری را به اسارت گرفت و شهرها را پس از چپاول، به آتش کشید.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۷۹.</ref>معتصم پس از مغلوب کردن بابک، بدون درنگ با سپاهی عظیم به سوی روم حرکت کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷.</ref>. سپاه معتصم پس از فتح چندین شهر، عموریه را محاصره کرد و سپاه اعزامی از جانب امپراطوری روم را به شدت شکست داد. وی عموریه را در شانزدهم رمضان سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] فتح کرد و ساکنانش را کشت و شهر را غارت نمود.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷-۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج‏۶، ص۴۸۰-۴۸۸.</ref>
 
====شورش مازیار====
مازیار بن قارن، آخرین امیر قارن‌ها، دارای گرایش‌های استقلال‌طلبانه بود و در سال [[سال ۲۲۴ هجری قمری|۲۲۴ق]] در [[طبرستان]] شورش کرد<ref>ذهبی، تاریخ ‏الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۶، ص۲۴.</ref> و با تشویق افشین فرمانده نظامی سپاه معتصم، دلگرم شد. زمانی این شورش به وقوع پیوست که حکومت عباسی بسیار قدرتمند و باثبات بود. قیام وی به راحتی سرکوب شد و مازیار به دستور معتصم در کنار بابک به دار آویخته شد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۸۰-۸۹؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۹۵-۵۰۴؛ ذهبی، تاریخ‏ الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۶، ص۲۴.</ref>
 
====شورش مبرقع====
ابی حرب مبرقع یمانی در سرزمین [[فلسطین]] شورش کرد.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶.</ref> دلیل آن، ظلم و ستم سپاه ترک و درگیری با آنان و کشتن یکی از آنها و فرار به سوی [[اردن]] بیان شده است.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶.</ref>او مردم را علیه حکومت معتصم شوراند. بسیاری از مردم [[فلسطین]]، اردن و [[یمن]] دور او را گرفتند و لشکری انبوهی را سامان داد.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۲.</ref> معتصم یکی از سراداران خود به نام رجاء بن ایوب حضاری را سمت او فرستاد و با نیرنگ و حیله او را دستگیر کرد و به سامرا برد. بدین ترتیب قیام او سرکوب گردید.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۱۱۶-۱۱۸؛ ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۵۲۲.</ref>
 
====شورش جعفر کرد====
در سال [[سال ۲۲۷ هجری قمری|۲۲۷ق]] جعفر بن مهر جش کردی علیه معتصم در [[موصل]] قیام کرد. خلیفه یکی از سرداران ترکش به نام ایتاخ را برای سرکوب آنان فرستاد و در کوه‌های موصل نبردهایی بین آنها اتفاق افتاد که سپاه خلیفه کاری از پیش نبرد؛ و در نهایت یاران جعفر به او خیانت کرده و او را کشتند و شهر را به دشمن واگذار کردند.<ref> صلواتی، تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمد تقی(ع)، ۱۳۸۴ش، ص ۱۶۴.</ref>
 
====شورش عُجَیف بن عنبسه و عباس بن مأمون====
بعد از روی کار آمدن ترکان، اعراب و ایرانیان از این موضوع نگران شدند؛ از جمله‌ی آنان عجیف بن عنبسه از سرداران معتصم بود؛ وقتی شاهد تبعیض معتصم نسبت به ترکان و محرومیت اعراب شد، عباس بن مأمون پسر خلیفه سابق را برانگیخت تا بر ضد عموی خود اقدام کند و خلافت را به دست گیرد.<ref>خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۳۸۳ش، ص ۹۹.</ref> بعد از آنکه بزرگان عرب به آن‌ها پیوستند تصمیم به کودتا گرفتند؛ اما معتصم از تصمیم آن‌ها با خبر شد و عباس بن مأمون را زندانی کرد و در زندان او را کشت و عجیف را در نزدیکی نصیبین به قتل رساند.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۶؛ طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۷۱-۷۹.</ref>
 
===حمله به روم و فتح عموریه===
امپراطور روم به نام تئوفیل در سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] به در خواست بابک خرمدین، به قلمرو مسلمانان حمله کرد و چند شهر زِبَطرَه و جزیره مالت را تصرف کرد و عده بسیاری را به اسارت گرفت و شهرها را پس از چپاول، به آتش کشید.<ref>ابن اثیر، الكامل، ۱۹۶۵م، ج‏۶، ص۴۷۹.</ref>معتصم پس از مغلوب کردن بابک، بدون درنگ با سپاهی عظیم به سوی روم حرکت کرد. سپاهی که تا آن زمان در اسلام بی‌نظیر بود<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷.</ref>. سپاه معتصم پس از فتح چندین شهر، عموریه را محاصره کرد و سپاه اعزامی از جانب امپراطوری روم را به شدت شکست داد. و عموریه را در شانزدهم رمضان سال [[سال ۲۲۳ هجری قمری|۲۲۳ق]] فتح کرد و ساکنانش را کشت و شهر را غارت نمود.<ref>طبری، تاریخ‏ طبری، ۱۳۸۷ق، ج‏۹، ص۵۷-۷۱؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۲، ص۴۷۵؛ ابن اثیر، الکامل، ج‏۶، ص۴۸۰-۴۸۸.</ref>


==مقابله با علویان==
==مقابله با علویان==
کاربر ناشناس