پرش به محتوا

خناس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ دسامبر ۲۰۱۷
جز
←‏خناس به معنای شیطان در قرآن: تغییر جزئی برخی کلمات و ویرایش صوری
imported>Hasaninasab
imported>Hasaninasab
جز (←‏خناس به معنای شیطان در قرآن: تغییر جزئی برخی کلمات و ویرایش صوری)
خط ۶: خط ۶:
== خناس به معنای شیطان در قرآن==
== خناس به معنای شیطان در قرآن==
در [[قرآن|قرآن کریم]] دو بار از ریشهٔ این واژه یعنی «خنس» استفاده‌ شده است:
در [[قرآن|قرآن کریم]] دو بار از ریشهٔ این واژه یعنی «خنس» استفاده‌ شده است:
#آیه ۱۵ [[سوره تکویر]] « فَلَا أُقْسِمُ بِالخْنَّس؛ سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند.»
#آیه ۱۵ [[سوره تکویر]] « فَلَا أُقْسِمُ بِالخُنَّس؛ سوگند به ستارگانی که بازمی‌گردند.»
#آیه ۴ [[سوره ناس]] « مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاس؛ از شر وسوسه‌گر پنهان‌کار.»
#آیه ۴ [[سوره ناس]] « مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاس؛ از شر وسوسه‌گر پنهان‌کار.»
بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که خناس را در آیه چهارم [[سوره ناس]] به معنای [[شیطان]] به کار رفته است. آنها عنوان کرده‌اند که خناس از اوصاف شیطان است چرا که هر زمان انسان به یاد [[خدا]] باشد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خداوند غافل شد به‌ سرعت باز می‌گردد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵۶۶؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۴۵۰؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص ۹۴۳؛ شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۹۷؛ مراغی، تفسیر المراغی، بیروت،  ۱۳۹۰ق، ج۳۰، ص۲۷۰؛ زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ۱۴۱۱ق، ج۳۰، ص۴۸۱.</ref>  در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آمده است خناس به کسی گفته می‌شود که همواره ظاهر می‌شود و سپس مخفی می‌شود. از همین رو با توجه به اینکه شیطان به‌طور مداوم انسان را وسوسه می‌کند و به محضی که انسان به یاد خدا می‌افتد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خدا غافل شد دوباره برمی‌گردد و انسان را وسوسه می‌کند، برخی منظور از خناس را همان شیطان دانسته‌اند.<ref> طباطبایی، المیزان في تفسیر القرآن، ۱۳۷۱ش،  ج۲۰، ص ۳۹۷. </ref>


بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که خناس را در آیه چهارم [[سوره ناس]] به معنای [[شیطان]] به کار رفته است، آنها عنوان کرده‌اند که خناس از اوصاف شیطان است چرا که هر زمان انسان به یاد [[خدا]] باشد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خداوند غافل شد به‌ سرعت باز می‌گردد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۵۶۶؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۴۵۰؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص ۹۴۳؛ شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۹۷؛ مراغی، تفسیر المراغی، بیروت،  ۱۳۹۰ق، ج۳۰، ص۲۷۰؛ زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ۱۴۱۱ق، ج۳۰، ص۴۸۱.</ref>  در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آمده است به کسی گفته می‌شود که همواره ظاهر می‌شود و سپس مخفی می‌شود. از همین رو با توجه به اینکه شیطان به‌طور مداوم انسان را وسوسه می‌کند و به محضی که انسان به یاد خدا می‌افتد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خدا غافل شد دوباره برمی‌گردد و انسان را وسوسه می‌کند، برخی منظور از خناس را همان شیطان دانسته‌اند.<ref> طباطبایی، المیزان في تفسیر القرآن، ۱۳۷۱ش،  ج۲۰، ص ۳۹۷. </ref>
برخی مفسران در تفسیر «وسواس الخناس» گفته‌اند که شیطان خناس با کلام خفی به‌نحوی‌که هیچ صدا و شنیدنی در آن وجود نداشته باشد مقصود و مفهوم خود را به انسان منتقل می‌کند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۴۳۷.</ref> [[زمخشری]] معتقد است که بر اساس آنچه در [[قرآن|قرآن کریم]] مبنی بر امکان شیطان بودن انسان و [[جن]] آمده، شیطانی که در این آیه مورد نظر است فقط شیطان جنی نیست؛ بلکه شیطان انسانی و کسی که زیاد وسوسه می‌کند را نیز شامل می‌شود.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۲۴.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که شیطان اهداف خود را با مخفی‌کاری انجام می‌دهد؛ چراکه این مخفی‌کاری باعث می‌شود انسان تصور کند که آنچه می‌خواهد انجام دهد باور و فکر خودش است و کسی به او چیزی را تحمیل نکرده است. به همین دلیل راحت‌تر و سریع‌تر گمراه می‌شود. مخفی‌کاری شیطان باعث تزیین وسوسه‌های او می‌شود. یعنی شیطان با مخفی‌کاری کارهای باطل را در لعابی از حق و [[دروغ]]، [[گناه]] را در لباس [[عبادت]]، و گمراهی را در پوشش هدایت به باور و فکر انسان تبدیل می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۴۷۳.</ref>
 
برخی مفسران در تفسیر «وسواس الخناس» گفته‌اند که شیطان خناس با کلام خفی به‌نحوی‌که هیچ صدا و شنیدنی در آن وجود نداشته باشد مقصود و مفهوم خود را به انسان منتقل می‌کند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۴۳۷.</ref> [[زمخشری]] معتقد است که بر اساس آنچه در [[قرآن|قرآن کریم]] مبنی بر امکان شیطان بودن انسان و [[جن]] آمده، شیطانی که در این آیه مورد نظر است فقط شیطان جنی نیست بلکه شیطان انسانی و کسی که زیاد وسوسه می‌کند را نیز شامل می‌شود.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۲۴.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که شیطان اهداف خود را با مخفی‌کاری انجام می‌دهد چراکه این مخفی‌کاری باعث می‌شود انسان تصور کند که آنچه می‌خواهد انجام دهد باور و فکر خودش است و کسی به او چیزی را تحمیل نکرده است، به همین دلیل راحت‌تر و سریع‌تر گمراه می‌شود. مخفی‌کاری شیطان باعث تزیین وسوسه‌های او می‌شود. یعنی شیطان با مخفی‌کاری کارهای باطل را در لعابی از حق و [[دروغ]]، [[گناه]] را در لباس [[عبادت]]، و گمراهی را در پوشش هدایت به باور و فکر انسان تبدیل می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۴۷۳.</ref>
   
   
برخی معتقدند منظور از وسوسه‌های خناس  در این سوره ارزش‌های موهوم و ساختگی است که می‌تواند جامعه و ارزش‌های خدایی را از بین ببرد.<ref>عباس نژاد، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی، ۱۳۸۴ش، ص۴۱۱.</ref>
برخی معتقدند منظور از وسوسه‌های خناس  در سوره ناس ارزش‌های موهوم و ساختگی است که می‌تواند جامعه و ارزش‌های خدایی را از بین ببرد.<ref>عباس نژاد، قرآن، روانشناسی و علوم تربیتی، ۱۳۸۴ش، ص۴۱۱.</ref>


==خناس با یاد خدا پنهان می‌شود==
==خناس با یاد خدا پنهان می‌شود==
کاربر ناشناس