پرش به محتوا

خناس: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۴۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ دسامبر ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>M.bahrami
imported>M.bahrami
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
#آیه ۴ [[سوره ناس]] « مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاس؛ از شر وسوسه‌گر پنهان‌کار.»
#آیه ۴ [[سوره ناس]] « مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخْنَّاس؛ از شر وسوسه‌گر پنهان‌کار.»


بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که خناس را در آیه چهارم [[سوره ناس]] به معنای [[شیطان]] به کار رفته است، آنها عنوان کرده‌اند که خناس یکی از اوصاف شیطان است چراکه هر زمان انسان به یاد [[خدا]] باشد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خداوند غافل شد به‌سرعت باز می‌گردد.<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص ۷۴۵؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص ۴۵۰؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص ۹۴۳؛ شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۹۷؛ مراغی، تفسیر المراغی، بیروت،  ۱۳۹۰ق، ج۳۰، ص۲۷۰؛ زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ۱۴۱۱ق، ج۳۰، ص۴۸۱.</ref>  در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آمده است خناس به معنای اختفای بعد از ظهور است و به کسی گفته می‌شود که همواره ظاهر می‌شود و سپس مخفی می‌شود است. از همین رو با توجه به اینکه شیطان به‌طور مداوم انسان را وسوسه می‌کند و به محضی که انسان به یاد خدا می‌افتد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خدا غافل شد دوباره برمی‌گردد و انسان را وسوسه می‌کند، برخی به گفته‌اند که منظور از خناس همان شیطان است.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص ۶۱۹. </ref>
بسیاری از [[مفسران]] معتقدند که خناس را در آیه چهارم [[سوره ناس]] به معنای [[شیطان]] به کار رفته است، آنها عنوان کرده‌اند که خناس یکی از اوصاف شیطان است چراکه هر زمان انسان به یاد [[خدا]] باشد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خداوند غافل شد به‌ سرعت باز می‌گردد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص ۵۶۶؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص ۴۵۰؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۴، ص ۹۴۳؛ شاه‌عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۳۹۷؛ مراغی، تفسیر المراغی، بیروت،  ۱۳۹۰ق، ج۳۰، ص۲۷۰؛ زحیلی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، ۱۴۱۱ق، ج۳۰، ص۴۸۱.</ref>  در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] آمده است خناس به معنای اختفای بعد از ظهور است و به کسی گفته می‌شود که همواره ظاهر می‌شود و سپس مخفی می‌شود است. از همین رو با توجه به اینکه شیطان به‌طور مداوم انسان را وسوسه می‌کند و به محضی که انسان به یاد خدا می‌افتد پنهان می‌شود و هر زمان که انسان از یاد خدا غافل شد دوباره برمی‌گردد و انسان را وسوسه می‌کند، برخی به گفته‌اند که منظور از خناس همان شیطان است.<ref> طباطبایی، المیزان في تفسیر القرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲۰، ص ۳۹۷. </ref>


برخی مفسران در تفسیر «وسواس الخناس» گفته‌اند که شیطان خناس با کلام خفی به‌نحوی‌که هیچ صدا و شنیدنی در آن وجود نداشته باشد مقصود و مفهوم خود را به انسان منتقل می‌کند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۴۳۷.</ref> [[زمخشری]] معتقد است که بر اساس آنچه در [[قرآن|قرآن کریم]] مبنی بر امکان شیطان بودن انسان و [[جن]] آمده، شیطانی که در این آیه مورد نظر است فقط شیطان جنی نیست بلکه شیطان انسانی و کسی که زیاد وسوسه می‌کند را نیز شامل می‌شود.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۲۴.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که شیطان اهداف خود را با مخفی‌کاری انجام می‌دهد چراکه این مخفی‌کاری باعث می‌شود انسان تصور کند که آنچه می‌خواهد انجام دهد باور و فکر خودش است و کسی به او چیزی را تحمیل نکرده است، به همین دلیل راحت‌تر و سریع‌تر گمراه می‌شود. مخفی‌کاری شیطان باعث تزیین وسوسه‌های او می‌شود. یعنی شیطان با مخفی‌کاری کارهای باطل را در لعابی از حق و [[دروغ]]، [[گناه]] را در لباس [[عبادت]]، و گمراهی را در پوشش هدایت به باور و فکر انسان تبدیل می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۴۷۳.</ref>
برخی مفسران در تفسیر «وسواس الخناس» گفته‌اند که شیطان خناس با کلام خفی به‌نحوی‌که هیچ صدا و شنیدنی در آن وجود نداشته باشد مقصود و مفهوم خود را به انسان منتقل می‌کند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۴۳۷.</ref> [[زمخشری]] معتقد است که بر اساس آنچه در [[قرآن|قرآن کریم]] مبنی بر امکان شیطان بودن انسان و [[جن]] آمده، شیطانی که در این آیه مورد نظر است فقط شیطان جنی نیست بلکه شیطان انسانی و کسی که زیاد وسوسه می‌کند را نیز شامل می‌شود.<ref>زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۸۲۴.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] آمده است که شیطان اهداف خود را با مخفی‌کاری انجام می‌دهد چراکه این مخفی‌کاری باعث می‌شود انسان تصور کند که آنچه می‌خواهد انجام دهد باور و فکر خودش است و کسی به او چیزی را تحمیل نکرده است، به همین دلیل راحت‌تر و سریع‌تر گمراه می‌شود. مخفی‌کاری شیطان باعث تزیین وسوسه‌های او می‌شود. یعنی شیطان با مخفی‌کاری کارهای باطل را در لعابی از حق و [[دروغ]]، [[گناه]] را در لباس [[عبادت]]، و گمراهی را در پوشش هدایت به باور و فکر انسان تبدیل می‌کند.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۴۷۳.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:
==خناس با یاد خدا پنهان می‌شود==
==خناس با یاد خدا پنهان می‌شود==
در برخی از [[حدیث|روایات]] نیز خناس به معنای شیطان مطرح‌ شده است:
در برخی از [[حدیث|روایات]] نیز خناس به معنای شیطان مطرح‌ شده است:
*[[رسول خدا(ص)]] فرمود: [[شیطان]] پوزه خود را بر قلب انسان می‌گذارد، اگر انسان به یاد [[خدا]] بود از آن فرار می‌کند و دور می‌شود، اما اگر خدا در آن نبود، آن را تسخیر می‌کند و این همان معنای وسواس خناس است.<ref>طبرسی، ترجمه مجمع‌البیان، ج۲۷، ص۳۹۴.</ref>
*در روایت دیگری وسواس خناس از یاران شیطان شمرده‌شده است. که کار او بر اساس این روایت وعده دادن و آرزومندکردن انسان است. او در مرحله بعد انسان را تشویق به ارتکاب گناه برای رسیدن به آرزوهایش می‌کند و زمانی که انسان دچار گناه شد [[استغفار]] را از یاد او می‌برد.<ref>طباطبایی، المیزان في تفسیر القرآن، ۱۳۷۱ش،  ج۲۰، ص ۳۹۸.</ref>  
*در روایت دیگری وسواس خناس از یاران شیطان شمرده‌شده است. که کار او بر اساس این روایت وعده دادن و آرزومندکردن انسان است. او در مرحله بعد انسان را تشویق به ارتکاب گناه برای رسیدن به آرزوهایش می‌کند و زمانی که انسان دچار گناه شد [[استغفار]] را از یاد او می‌برد.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۲۰.</ref>  
* در روایت دیگری  ذیل آیه ۴ [[سوره ناس]] آمده است که هر انسانی که متولد می‌شود در قلب او وسواس خناسی است. زمانی که به یاد خداست این وسواس پنهان می‌شود و می‌رود اما هر زمان که از یاد خدا غافل می‌شود وسوسه باز می‌گردد و انسان را گمراه می‌کند.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۲۲۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۵۲۶.</ref>   
* در روایت دیگری  ذیل آیه ۴ [[سوره ناس]] آمده است که هر انسانی که متولد می‌شود در قلب او وسواس خناسی است. زمانی که به یاد خداست این وسواس پنهان می‌شود و می‌رود اما هر زمان که از یاد خدا غافل می‌شود وسوسه باز می‌گردد و انسان را گمراه می‌کند.<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۳۰، ص۲۲۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۵۲۶.</ref>   
* در روایتی دیگر ذیل این آیه آمده است که شیطان خناس به‌ صورت خوکی معلق در قلب انسان است که خداوند او را بر انسان مسلط کرده است. این شیطان به نحوی است که وقتی انسان به یاد خداوند می‌افتد از قلب انسان پنهان می‌شود و از جسم و بدن انسان فرار می‌کند.<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق،  ج۴، ص ۹۴۳.</ref>
* در روایتی دیگر ذیل این آیه آمده است که شیطان خناس به‌ صورت خوکی معلق در قلب انسان است که خداوند او را بر انسان مسلط کرده است. این شیطان به نحوی است که وقتی انسان به یاد خداوند می‌افتد از قلب انسان پنهان می‌شود و از جسم و بدن انسان فرار می‌کند.<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق،  ج۴، ص ۹۴۳.</ref>
*در روایت دیگری از حضرت رسول ذیل این آیه آمده است که در قلب همه [[مومن|مؤمنان]] دو گوش است که در یک گوش فرشته‌ای می‌دمد و الهام می‌کند و در گوش دیگر وسواس خناس مومن را وسوسه می‌کند. <ref>طبرسی، ترجمه مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۹۶.</ref>
 


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۹: خط ۳۸:
*شاه‏‌عبدالعظيمى، حسين، تفسير اثنى عشرى، تهران، ميقات، ۱۳۶۳ش.   
*شاه‏‌عبدالعظيمى، حسين، تفسير اثنى عشرى، تهران، ميقات، ۱۳۶۳ش.   
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان في تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.  
*طباطبایی، محمدحسین، المیزان في تفسیر القرآن، قم، اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش.  
*طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه تفسير جوامع الجامع، مشهد، بنياد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۵ش.
*طبرسى، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع، تصحیح: ابوالقاسم گرجی، قم، مرکز مدیریت حوزه‌ علمیه قم، ۱۴۱۲ق.  
*طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان، تهران، فراهانی، ۱۳۵۹ش.
*طوسی، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، مصحح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احياء التراث العربي.
*طوسی، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، مصحح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احياء التراث العربي.
*عباس‏نژاد، محسن، قرآن، روانشناسى و علوم تربيتى، بنياد پژوهش‌هاى قرآنى حوزه و دانشگاه، مشهد، ۱۳۸۴ش.
*عباس‌‏نژاد، محسن، قرآن، روانشناسى و علوم تربيتى، بنياد پژوهش‌هاى قرآنى حوزه و دانشگاه، مشهد، ۱۳۸۴ش.
*قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
*قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.
*قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، قم دار الكتاب، ۱۳۶۳ش.  
*قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمي، قم دار الكتاب، ۱۳۶۳ش.  
کاربر ناشناس