پرش به محتوا

سید محمدسرور واعظ بهسودی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح الگو)
imported>Fayaz
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
| محل تحصیل        = افغانستان • [[نجف]]
| محل تحصیل        = افغانستان • [[نجف]]
| محل زندگی        = [[افغانستان]]
| محل زندگی        = [[افغانستان]]
| تاریخ وفات        =
| تاریخ وفات        = ۱۳۵۷ش (احتمالی)
| شهر وفات          =
| شهر وفات          = کابل
| محل دفن            =
| محل دفن            = نامعلوم
| استادان          = [[میر علی احمد حجت]] • [[آیت‌الله خویی]]• [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]]
| استادان          = [[میر علی احمد حجت]] • [[آیت‌الله خویی]]• [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]]
| شاگردان          =
| شاگردان          =
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}
<div style="text-align:justify">
<div style="text-align:justify">
'''سید محمدسَروَر واعظ بهسودی حسینی'''، مشهور به '''واعظ بهسودی''' از عالمان [[افغانستان]]. وی پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، عازم [[نجف]] گردید. سپس بعد از چندین سال شرکت در درس خارج [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] موفق به دریافت [[اجازه اجتهاد]] از آیت‌الله حکیم گردید و به دستور وی، به افغانستان بازگشت و به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی پرداخت.
'''سیدمحمد سَروَر'''، مشهور به '''واعظ بهسودی''' (۱۲۹۵-۱۳۵۷ش؟) از عالمان [[افغانستان]] است. سیدمحمد پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، عازم [[نجف]] گردید. او بعد از چند سال تحصیل درس خارج [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] و [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] موفق به دریافت [[اجازه اجتهاد]] از آیت‌الله حکیم گردید و به دستور وی، به افغانستان بازگشت و به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی پرداخت.


کتاب [[مصباح الاصول]] از تألیفات اوست. واعظ بهسودی در ۱۳۵۷ش به دستور نورمحمد تره‌کی رئیس‌جمهور دولت کمونیستی افغانستان، به زندان افتاد، و از آن زمان تاکنون از سرنوشت وی خبری در دست نیست.
کتاب [[مصباح الاصول]] از تألیفات اوست. واعظ بهسودی در ۱۳۵۷ش به دستور نورمحمد تره‌کی رئیس‌جمهور دولت کمونیستی افغانستان، به زندان افتاد، و از آن زمان تاکنون از سرنوشت وی خبری در دست نیست.


==ولادت و دوران کودکی==
==کودکی==
سید محمد سرور واعظ در ۱۲۹۵ش در روستای کجاب از نواحی حصه دوم ولسوالی [[بهسود]] -از توابع ولایت وردک- به دنیا آمد. پدرش سید حسن‌رضا بود. به دلیل فقر خانواده، سید محمد دوران کودکی خود را به چوپانی، حمل هیزم و کشاورزی گذراند و در کنار آن، به فراگیری [[قرآن کریم]] و برخی کتاب‌های معمول چون [[دیوان حافظ|دیوان حافظ]]، [[دیوان سعدی|سعدی]]، و... مشغول شد.<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۳.</ref>
سید محمد سرور واعظ در ۱۲۹۵ش در کجاب، از روستاهای [[بهسود|بِهسود]]، در ولایت میدان به دنیا آمد. نام پدرش سیدحسن‌رضا بود. به دلیل فقر خانواده، سیدمحمد دوران کودکی خود را به چوپانی، حمل هیزم و کشاورزی گذراند و در کنار آن، به فراگیری [[قرآن کریم]] و برخی کتاب‌های معمول چون [[دیوان حافظ|دیوان حافظ]]، [[دیوان سعدی|سعدی]]، و... مشغول شد.<ref>ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۳.</ref>
==تحصیل==
سید محمد، پس ا ز تعلیم [[قرآن کریم]] و کتاب‌های متداول فارسی، به فراگیری صرف و نحو (جامع المقدمات) نزد سید مصطفی بزرگ خاندان واعظ پرداخت. او در بیشتر محافل سوگواری [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت عصمت و طهارت]](ع) شرکت می‌کرد و با بیان شیوا مصائب [[آل محمد]](ع) را برای حاضران بیان می‌کرد، از این رو، نزد مردم به واعظ کوچک مشهور گشت.{{مدرک}}


==تحصیلات==
===کابل===
===تحصیلات در زادگاه===
واعظ در حدود ۱۳۱۰ش، برای ادامه تحصیل عازم [[کابل]] گردید. او در پنج سال کتاب‌های مغنی، منطق، [[شرح لمعه]]، [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب]] و [[کفایة الاصول|کفایه]] را نزد [[میر علی احمد حجت|آیت‌الله میرعلی احمد حجت]] و شیخ محسن فرا گرفت و خود نیز در این مدت برخی دروسی را که خوانده بود، برای طلاب جلسه درس آیت‌الله حجت تدریس کرد. سپس به [[بهسود]] بازگشت و مدرسه محمدیه را در آن جا تأسیس نمود.{{مدرک}}
سید محمد، پس ا ز تعلیم [[قرآن کریم]] و کتاب‌های متداول فارسی، به فراگیری صرف و نحو (جامع المقدمات) نزد سید مصطفی بزرگ خاندان واعظ پرداخت. او در بیشتر محافل سوگواری [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت عصمت و طهارت]](ع) شرکت می‌کرد و با بیان شیوا مصائب [[آل محمد]](ع) را برای حاضران بیان می‌کرد، از این رو، نزد مردم به واعظ کوچک مشهور گشت.


===تحصیلات در کابل===
===نجف===
واعظ در حدود ۱۳۱۰ش، برای ادامه تحصیل عازم [[کابل]] گردید. او در پنج سال کتاب‌های مغنی، منطق، [[شرح لمعه]]، [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب]] و [[کفایة الاصول|کفایه]] را نزد [[میر علی احمد حجت|آیت‌الله میرعلی احمد حجت]] و شیخ محسن فراگرفت و خود نیز در این مدت برخی دروسی را که خوانده بود، برای طلاب حوزه آیت‌الله حجت تدریس کرد. سپس به [[بهسود]] بازگشت و مدرسه محمدیه را در آن جا تأسیس نمود.
سیدمحمد سرور پس از یک دهه فعالیت در زادگاهش، به قصد ادامه تحصیل به همراه خانواده عازم [[حوزه علمیه نجف]] گردید. در مسیر راه، مدت کوتاهی در [[حوزه علمیه قم]] توقف کرد و حدود شش ماهی در درس [[آیت‌الله بروجردی]] شرکت کرد.<ref>[http://nbo.ir/fa-ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%AF%DB%8C__l-p-۰-۱--۶۸.aspx#_ftn۲ سایت فرهیختگان]</ref>


===تحصیلات در نجف===
او در نجف بیشتر در درس [[خارج فقه]] و اصول [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] شرکت می‌کرد و در حلقه مباحثه و نقد و نظر [[سید محمدباقر صدر|سیدباقر صدر]] و [[سید محمدحسین فضل‌الله]] حضور داشت. سرور اوقات دیگرش را به تدریس [[کفایة الاصول|کفایة الاصول]] و تقریر [[درس خارج|خارج اصول]] خوئی اختصاص داد و توانست کتاب [[مصباح الاصول]] را پدید آورد و [[اجازه اجتهاد]] از حکیم دریافت نمود. سرور واعظ در مباحث [[فقه|فقهی]]، فلسفی، [[کلام امامیه|کلامی]]، علوم [[قرآن]] و [[حدیث]] نیز مطالعاتی داشت.<ref> رجوع شود به: ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>
سید محمد سرور پس از یک دهه فعالیت در زادگاهش، به قصد ادامه تحصیل به همراه خانواده عازم [[حوزه علمیه نجف]] گردید. در مسیر راه، مدت کوتاهی در [[حوزه علمیه قم]] توقف کرد و حدود شش ماهی از محضر [[آیت‌الله بروجردی]] بهره برد.<ref>[http://nbo.ir/fa-ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B3%D9%88%D8%AF%DB%8C__l-p-۰-۱--۶۸.aspx#_ftn۲ سایت فرهیختگان]</ref>  


او در نجف بیشتر در درس [[خارج فقه]] و اصول [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خویی]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] شرکت می‌کرد و در حلقه مباحثه و نقد و نظر [[سید محمد باقر صدر|شهید سید محمد باقر صدر]] و [[سید محمدحسین فضل‌الله]] و غیره نیر مشارکت داشت. وی اوقات دیگرش را به تدریس [[کفایة الاصول|کفایة الاصول]] و تقریر [[درس خارج|خارج اصول]] آیت‌الله خوئی اختصاص داد و توانست کتاب [[مصباح الاصول]] را پدید آورد و [[اجازه اجتهاد]] از آیت‌الله حکیم دریافت نمود. سید محمد سرور واعظ در مباحث [[فقه|فقهی]]، فلسفی، [[کلام امامیه|کلامی]]، علوم [[قرآن]] و [[حدیث]] نیز صاحب نظر بود.<ref> رجوع شود به: ربانی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>
==بازگشت به افغانستان==
واعظ در حدود ۱۳۳۳ش با تشویق استادش، [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] به [[افغانستان]] بازگشت و فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی‌اش را بار دیگر آغاز کرد. او در شرایطی به افغانستان بازگشت که یکی از جریان‌های [[شیعه|شیعیان]] افغانستان به رهبری [[سید اسماعیل بلخی]] توسط حکومت وقت سرکوب و بلخی در زندان بود.{{مدرک}} در ۱۳۴۰ش به دستور داود، نخست‌وزیر وقت، واعظ به مدت سه سال به زندان افتاد. پس از برکناری داود، و روی کار آمدن محمد یوسف، وی با جمعی از روحانیون شیعه از جمله بلخی آزاد شد.<ref> ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۵.</ref>


==دستگیری و زندان==
پس از [[کودتای هفت ثور]] (اردیبهشت) ۱۳۵۷ش و روی کار آمدن رژیم کمونیستی در افغانستان، مخالفت رژیم با ارزش‌های اسلامی و فشار و اختناق دو چندان گردید. دستگیری فعالان مسلمان از کابل شروع شد و در کوتاه‌ترین زمان در دیگر مناطق نیز ادامه یافت. واعظ و صدها روحانی دیگر در زمان حکومت حفیظ‌الله امین، شبانه دستگیر و زندانی شدند. به دنبال اعتراض مردم، واعظ به طور موقت آزاد گردید، ولی دوباره دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد. ببرک کارمل، رئیس بعدی دولت افغانستان با ادعای اینکه تمامی زندانیان سیاسی پیش از وی به قتل رسیده‌اند، برای آنان مراسم گرامی داشت و فاتحه برگزار کرد.<ref> ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>
واعظ در حدود ۱۳۳۳ش با تشویق استادش، [[سید محسن طباطبائی حکیم|آیت‌الله حکیم]] به [[افغانستان]] بازگشت و فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی‌اش را بار دیگر آغاز کرد. او در شرایطی به افغانستان بازگشت که یکی از جریان‌های [[شیعه|شیعیان]] افغانستان به رهبری [[سید اسماعیل بلخی]] توسط حکومت وقت سرکوب و بلخی به زندان افکنده شده بود. فعالیت‌های دینی و اجتماعی آیت‌الله واعظ موجب هراس حکومت وقت گردید و در ۱۳۴۰ش به دستور داود، نخست‌وزیر وقت، به مدت سه سال به زندان افتاد. پس از برکناری داود، و روی کار آمدن محمد یوسف، وی با جمعی از روحانیون شیعه از جمله شهید بلخی آزاد شد.<ref> ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۵.</ref>
 
پس از [[کودتای هفت ثور]] (اردیبهشت) ۱۳۵۷ش و روی کار آمدن رژیم کمونیستی در افغانستان، مخالفت رژیم با ارزش‌های اسلامی و فشار و اختناق دو چندان گردید. دستگیری فعالان مسلمان از کابل شروع شد و در کوتاه‌ترین زمان در دیگر مناطق نیز ادامه یافت. آیت‌الله واعظ و صدها روحانی دیگر در زمان حکومت حفیظ‌الله امین، شبانه دستگیر و زندانی شدند. به دنبال اعتراض مردم، آیت‌الله واعظ به طور موقت آزاد گردید، ولی دوباره دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شد و تا اکنون از سرنوشت وی اطلاعی نیست. ببرک کارمل، رئیس جمهور کمونیست افغانستان با ادعای اینکه تمامی زندانیان سیاسی به دستور حفیظ الله امین (رییس جمهور سابق حزب کمونیست) به قتل رسیده‌اند، به صورت مزورانه‌ای برای آنان مراسم گرامی داشت و فاتحه برگزار کرد.<ref> ربانی خلخالی، شهدای روحانیت، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>


==فعالیت‌های علمی و فرهنگی==
==فعالیت‌های علمی و فرهنگی==
خط ۵۸: خط ۵۶:
# تأسیس مسجد محمدیه [[کابل]]<ref>بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۵.</ref>
# تأسیس مسجد محمدیه [[کابل]]<ref>بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص۳۸۵.</ref>
# تأسیس مدرسه علمیه محمدیه [[کابل]]
# تأسیس مدرسه علمیه محمدیه [[کابل]]
# راه‌اندازی ماهنامه برهان: این ماهنامه که با همکاری جمعی از نویسندگان و دانشمندان به منظور آگاهی بخشی جوانان با آموزه‌های اسلامی و مبارزه با اندیشه‌های مارکسیستی منتشر می‌شد، پس از انتشار یازده شماره، از سوی حکومت وقت توقیف گردید.
# راه‌اندازی ماهنامه برهان: این ماهنامه که با همکاری جمعی از نویسندگان و دانشمندان به منظور آگاهی بخشی جوانان با آموزه‌های اسلامی و مبارزه با اندیشه‌های مارکسیستی منتشر می‌شد، پس از انتشار یازده شماره، از سوی حکومت وقت توقیف گردید.{{مدرک}}


==آثار==
==آثار==
# مصباح الاصول: این کتاب تقریرات [[درس خارج]] اصول [[سید ابوالقاسم خویی|آیت‌الله خوئی]] است.  
# مصباح الاصول: این کتاب تقریرات [[درس خارج]] اصول [[سید ابوالقاسم خویی]] است.  
# خاطرات زندان: این کتاب که در زندان‌های [[کابل]] به رشته تحریر درآمده است محصول حلقه‌های درس اخلاق او بوده و در بردارنده موضوعاتی است که در زندان مطرح شده است.
# خاطرات زندان: این کتاب که در زندان‌های [[کابل]] نوشته شده، برداشتی از حلقه‌های درس اخلاق او بوده و در بردارنده موضوعاتی است که در زندان مطرح شده است.
# سیف الاسلام: انگیزه نوشتن و موضوع این کتاب، پاسخ به کتاب سیف الابرار است که شخصی به نام مولوی مبارک به تحریک برخی مسئولین دولتی با تمایلات وهابی، و با هدف ایجاد جدایی و درگیری بین [[شیعه]] و [[سنی]] افغانستان نوشته بود.
# سیف الاسلام: انگیزه نوشتن و موضوع این کتاب، پاسخ به کتاب سیف الابرار است که شخصی به نام مولوی مبارک به تحریک برخی مسئولین دولتی با تمایلات وهابی، و با هدف ایجاد جدایی و درگیری بین [[شیعه]] و [[سنی]] افغانستان نوشته بود.
# تحفة الفقیه: بحث فقهی پیرامون حدود (کر) است.
# تحفة الفقیه: بحث فقهی پیرامون حدود (کر) است.
خط ۷۲: خط ۷۰:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
* ربانی خلخالی، علی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر، قم، پیام اسلام، ۱۴۲۰ق.
*ربانی خلخالی، علی، «شهدای روحانیت شیعه در یکصد ساله اخیر»، قم، پیام اسلام، ۱۴۲۰ق.
*شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، قم، اسلامیه، ۱۳۵۴ش.
*شریف رازی، محمد، «گنجینه دانشمندان»، قم، اسلامیه، ۱۳۵۴ش.
* بختیاری، محمدعزیز، شیعیان افغانستان، موسسه شیعه‌شناسی، قم، ۱۳۸۵ش.
*بختیاری، محمدعزیز، «شیعیان افغانستان»، قم، موسسه شیعه‌شناسی، ۱۳۸۵ش.
{{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}}
{{فقیهان شیعه (قرن ۱۴ قمری)}}
{{تشیع در افغانستان}}
{{تشیع در افغانستان}}
کاربر ناشناس