پرش به محتوا

عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخه‌ها

imported>Sh.hoseini
imported>Sh.hoseini
خط ۴۱: خط ۴۱:
==نقش ابن زیاد در واقعه کربلا==
==نقش ابن زیاد در واقعه کربلا==
*'''سرکوب قیام مسلم بن عقیل'''
*'''سرکوب قیام مسلم بن عقیل'''
کوفیان در سال ۶۰ق برای [[بیعت]] با [[حسین بن علی(ع)]] اعلام موافقت کردند و در انتظار ورود او به کوفه بودند. ابن زیاد با روی پوشیده وارد شهر شد و مردم گمان کردند که او حسین( ع) است و از او استقبال کردند ولی به زودی دریافتند که عبیدالله بوده است. نخستین اقدام عبیدالله جست و جو برای یافتن نماینده امام حسین(ع)، [[مسلم بن عقیل]] بود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۲۹.</ref>
کوفیان در سال ۶۰ق برای [[بیعت]] با [[حسین بن علی(ع)]] اعلام موافقت کردند و در انتظار ورود او به کوفه بودند. ابن زیاد با روی پوشیده وارد شهر شد و مردم گمان کردند که او حسین(ع) است و از او استقبال کردند ولی به زودی دریافتند که عبیدالله بوده است. نخستین اقدام عبیدالله جست و جو برای یافتن نماینده امام حسین(ع)، [[مسلم بن عقیل]] بود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ج۷، ص۲۲۹.</ref>


ابن زیاد به محض ورود به کوفه، در یک خطابه، مخالفان حکومت یزید را به‌سختی تهدید کرد و به کسانی که از او پیروی کنند، وعده برخورداری داد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۹۷.</ref>
ابن زیاد به محض ورود به کوفه، در یک خطابه، مخالفان حکومت یزید را به‌سختی تهدید کرد و به کسانی که از او پیروی کنند، وعده برخورداری داد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۹۷.</ref>
خط ۶۹: خط ۶۹:
ابن زياد گفت: «دیدی عاقبت خدا با شما چه کرد؟»
ابن زياد گفت: «دیدی عاقبت خدا با شما چه کرد؟»


حضرت زينب گفت: «از خدا جز نيكويى و خوبى نديدم. خدا بر خاندان ما شهادت را مقدّر فرموده بود و آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند. و خدا به زودى آنان و تو را کنار هم گرد می‌آورد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. آن گاه خواهى ديد که عاقبت و رستگارى از آن كيست؟ اى پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!»
حضرت زينب گفت: «از خدا جز نيكويى و خوبى نديدم. خدا بر خاندان ما شهادت را مقدّر فرموده بود و آنان با شجاعت به قتلگاه خويش شتافتند و خدا به زودى آنان و تو را کنار هم گرد می‌آورد تا در پيشگاه او محاكمه شويد. آن گاه خواهى ديد که عاقبت و رستگارى از آن كيست؟ اى پسر مرجانه مادرت به عزايت بنشيند!»


ابن زياد خشمگين شد و گفته‌اند که قصد كشتن زینب را کرد كه با وساطت عمرو بن حُرَيث منصرف شد و گفت: «خداوند دل مرا با كشته شدن برادر سركش و ديگر شورشيان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشيد.»
ابن زياد خشمگين شد و گفته‌اند که قصد كشتن زینب را کرد كه با وساطت عمرو بن حُرَيث منصرف شد و گفت: «خداوند دل مرا با كشته شدن برادر سركش و ديگر شورشيان و هواخواهان خاندانت آرامش بخشيد.»
کاربر ناشناس