کاربر ناشناس
محمد بن عباس خوارزمی: تفاوت میان نسخهها
جز
←هجویات
imported>A.atashinsadaf جز (←فارسی گویی) |
imported>A.atashinsadaf جز (←هجویات) |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
می توان گفت که ابوبکر زبان مادری خود فارسی را نیک میدانسته است. در قطعهای که یاقوت<ref>بلدان، ج۴، ص۹۹۳</ref> آورده، هر ۶ قافیۀ آن، کلمات فارسی است (دستبند، جهنبند، درند، خردمند، دردمند، چند) و او خود در پایان اشاره میکند که این شعر را از باب مزاح سروده است، اما از اینگونه «فارسیات» ابونواسی که بگذریم کمتر اثری از فرهنگ فارسی او در اشعارش میتوان یافت. تنها جایی که شاید بتوان از این تأثیر سخن گفت، اشعاری است که در مدح [[دیلمیان]] سروده و در آنجا پادشاهان [[آل بویه]] را با بهرام<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۳</ref>، ابرویز بن هرمز<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۳</ref> و اردشیر<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص224</ref> قیاس کرده، یا آنان را «قمر الدیوان» خوانده و تاجشان را یادآور تاج کهن پنداشته. | می توان گفت که ابوبکر زبان مادری خود فارسی را نیک میدانسته است. در قطعهای که یاقوت<ref>بلدان، ج۴، ص۹۹۳</ref> آورده، هر ۶ قافیۀ آن، کلمات فارسی است (دستبند، جهنبند، درند، خردمند، دردمند، چند) و او خود در پایان اشاره میکند که این شعر را از باب مزاح سروده است، اما از اینگونه «فارسیات» ابونواسی که بگذریم کمتر اثری از فرهنگ فارسی او در اشعارش میتوان یافت. تنها جایی که شاید بتوان از این تأثیر سخن گفت، اشعاری است که در مدح [[دیلمیان]] سروده و در آنجا پادشاهان [[آل بویه]] را با بهرام<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۳</ref>، ابرویز بن هرمز<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۲۳</ref> و اردشیر<ref>ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص224</ref> قیاس کرده، یا آنان را «قمر الدیوان» خوانده و تاجشان را یادآور تاج کهن پنداشته. | ||
===هجویات=== | ====هجویات==== | ||
ابوبکر از سرودن شعرهای «سخیف» شرم انگیز هم روی گردان نبود.<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۲</ref> این بیپردگی موجب میشد که به آسانی بتواند هر که به او جفایی روا میداشت، با سخنان زهرآلود هجو کند. | ابوبکر از سرودن شعرهای «سخیف» شرم انگیز هم روی گردان نبود.<ref>نک : ثعالبی، یتیمه، ج۴، ص۲۳۲</ref> این بیپردگی موجب میشد که به آسانی بتواند هر که به او جفایی روا میداشت، با سخنان زهرآلود هجو کند. | ||
==رسائل و منثورات== | ==رسائل و منثورات== | ||
همۀ شهرت ابوبکر، نه به شعر که به رسائل اوست. وی اگرچه در مقابل [[نثر]] دیگر بزرگان، شیوۀ خویش را ترسل میخواند<ref>نک : ص۱۳۱</ref> و مدعی است که به اختصار میگراید<ref>ص ۲۶</ref>، اما درواقع نثرش متکلف (دنبالۀ شیوۀ ابن عمید از سدۀ ۳ق) است و تکرار و اطناب از خصوصیات آن است. برخی کوشیدهاند این اطناب و تکرار را توجیه کرده، علت آن را جنبۀ تعلیماتی آن رسائل بدانند. با اینهمه سجع کوتاه و آهنگین، کلامش را به نظمی موزون شبیهتر میسازد. | همۀ شهرت ابوبکر، نه به شعر که به رسائل اوست. وی اگرچه در مقابل [[نثر]] دیگر بزرگان، شیوۀ خویش را ترسل میخواند<ref>نک : ص۱۳۱</ref> و مدعی است که به اختصار میگراید<ref>ص ۲۶</ref>، اما درواقع نثرش متکلف (دنبالۀ شیوۀ ابن عمید از سدۀ ۳ق) است و تکرار و اطناب از خصوصیات آن است. برخی کوشیدهاند این اطناب و تکرار را توجیه کرده، علت آن را جنبۀ تعلیماتی آن رسائل بدانند. با اینهمه سجع کوتاه و آهنگین، کلامش را به نظمی موزون شبیهتر میسازد. |