پرش به محتوا

عول: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۳
جز
اصلاح لینک
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (اصلاح لینک)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۸]]|سال=[[۱۴۰۱]]|کاربر=Rezashams  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۸]]|سال=[[۱۴۰۱]]|کاربر=Rezashams  }}


'''عَوْل'''، راه حل [[اهل سنت]] در تقسیم [[ارث]] است زمانی که تمام ورثه دارای سهام معین شده قرآنی باشند و مجموع این سهم‌ها از اموال به‌جامانده از میت بیشتر باشد. طبق این روش برای تقسیم ارث به تمام وارثان به مقدار سهمشان نقصان وارد می‌شود تا تعادل در میزان برخورداری هر فرد از ارث برقرار شود. به‌عنوان مثال اگر وارثان، شوهر، یک دختر و مادر میت باشند؛ طبق تقسیم بندی سهام افراد در قرآن، سهم همسر و یک دختر هرکدام نصف ترکه میت، و سهم مادر یک‌ششم از ترکه است که با توجه به این تقسیم بندی میزان سهم‌ها یک‌ششم از کل ارث بیشتر است. بنابر روش تقسیم عول به هرکدام از شوهر و دختر و مادر نقصی به اندازه وسعت سهمشان وارد می‌شود تا کسی بدون ارث نماند. در مقابل عول، [[تعصیب]] قرار دارد که روش اهل سنت در تقسیم ارثی است که بیشتر از سهم مشخص شده قرآنی وارثان باشد.
'''عَوْل'''، راه حل [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] در تقسیم [[ارث]] است زمانی که تمام ورثه دارای سهام معین شده قرآنی باشند و مجموع این سهم‌ها از اموال به‌جامانده از میت بیشتر باشد. طبق این روش برای تقسیم ارث به تمام وارثان به مقدار سهمشان نقصان وارد می‌شود تا تعادل در میزان برخورداری هر فرد از ارث برقرار شود. به‌عنوان مثال اگر وارثان، شوهر، یک دختر و مادر میت باشند؛ طبق تقسیم بندی سهام افراد در قرآن، سهم همسر و یک دختر هرکدام نصف ترکه میت، و سهم مادر یک‌ششم از ترکه است که با توجه به این تقسیم بندی میزان سهم‌ها یک‌ششم از کل ارث بیشتر است. بنابر روش تقسیم عول به هرکدام از شوهر و دختر و مادر نقصی به اندازه وسعت سهمشان وارد می‌شود تا کسی بدون ارث نماند. در مقابل عول، [[تعصیب]] قرار دارد که روش اهل سنت در تقسیم ارثی است که بیشتر از سهم مشخص شده قرآنی وارثان باشد.


==واژه شناسی==
==واژه شناسی==
خط ۱۰: خط ۱۰:


==راه حل اهل سنت==
==راه حل اهل سنت==
طبق راه حلی که [[خلیفه دوم]] عمر ارائه داده است،<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۵</ref> اهل سنت مجموعه سهام را ملاک قرار می‌دهند و میراث را به همان نسبت تقسیم می‌کنند یعنی در جایی که مجموع اولیه ارث، هفت ششم می‌شود، میراث را به هفت بخش تقسیم می‌کنند و بدین ترتیب، همه وارثان، ارث ناقص دریافت می‌کنند.<ref>مسعودی، شرح کتاب ارث، ۱۳۷۸، ص۳۶</ref>
طبق راه حلی که خلیفه دوم [[عمر بن خطاب|عمر]] ارائه داده است،<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۵</ref> اهل سنت مجموعه سهام را ملاک قرار می‌دهند و میراث را به همان نسبت تقسیم می‌کنند یعنی در جایی که مجموع اولیه ارث، هفت ششم می‌شود، میراث را به هفت بخش تقسیم می‌کنند و بدین ترتیب، همه وارثان، ارث ناقص دریافت می‌کنند.<ref>مسعودی، شرح کتاب ارث، ۱۳۷۸، ص۳۶</ref>


==راه حل شیعه==
==راه حل شیعه==
در [[فقه شیعه]]  به سهم ارث مادر، همسر و [[کلاله]] مادری  نقصی وارد نمی‌شود، در نتیجه اگر نقصی پیش بیاید بر یک یا چند دختر و یا یک یا چند خواهر پدری یا پدر و مادری وارد می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۳</ref>
در [[فقه|فقه شیعه]]  به سهم ارث مادر، همسر و [[کلاله]] مادری  نقصی وارد نمی‌شود، در نتیجه اگر نقصی پیش بیاید بر یک یا چند دختر و یا یک یا چند خواهر پدری یا پدر و مادری وارد می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۳</ref>


==انگاره شیعه درباره عول==
==انگاره شیعه درباره عول==
طبق آموزه‌های [[اهل بیت]]، عول باطل است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۳</ref> [[امیرالمؤمنین]] درباره راه حل عول فرمود: خدایی که شماره ریگ‌های بیابان را می‌داند، سهام ارث را بیش از کل آن نمی‌داند.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعة، آل البیت، ج۲۶، ص۷۴، باب ششم از موجبات ارث؛ حدیث نهم
طبق آموزه‌های [[اهل‌البیت علیهم‌السلام|اهل بیت]]، عول باطل است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۴، ص۷۳</ref> [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] درباره راه حل عول فرمود: خدایی که شماره ریگ‌های بیابان را می‌داند، سهام ارث را بیش از کل آن نمی‌داند.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعة، آل البیت، ج۲۶، ص۷۴، باب ششم از موجبات ارث؛ حدیث نهم
</ref> همچنین از [[ابن عباس]] نقل شده که وقتی شخصی مُرد و ورثه او شوهر و دوخواهرش بودند به [[عمر]] مراجعه کردند و او گفت که بخدا قسم نمی‌دانم خدا کدام یک از شما را بر دیگری مقدم کرده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷</ref> در نتیجه نقصان ارث را به همه وراث وارد کرد. ابن عباس ادامه می‌دهد که اگر می‌دانستند خدا کدام طایفه را بر کدام طایفه مقدم کرده است دچار عول ‌نمی‌شدند.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷.</ref> وی گفته است کسانی که ارث حداکثری و حداقلی دارند بر دیگران مقدم هستند و دیگران مابقی ارث را دریافت می‌کنند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷.</ref> مثلا سهم ارث زن از شوهر، یک‌چهارم است اما اگر شوهر، فرزندی داشته باشد سهم زن به یک‌هشتم کاهش می‌یابد. در نتیجه در مواردی که سهام بیش از اصل می‌شود نقص به زن وارد نمی‌شود چون حداکثر و حداقل ارث او معین شده است به خلاف ارث دختر که حداقلی ندارد.
</ref> همچنین از [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل شده که وقتی شخصی مُرد و ورثه او شوهر و دوخواهرش بودند به [[عمر بن خطاب|عمر]] مراجعه کردند و او گفت که بخدا قسم نمی‌دانم خدا کدام یک از شما را بر دیگری مقدم کرده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷</ref> در نتیجه نقصان ارث را به همه وراث وارد کرد. ابن عباس ادامه می‌دهد که اگر می‌دانستند خدا کدام طایفه را بر کدام طایفه مقدم کرده است دچار عول ‌نمی‌شدند.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷.</ref> وی گفته است کسانی که ارث حداکثری و حداقلی دارند بر دیگران مقدم هستند و دیگران مابقی ارث را دریافت می‌کنند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ج۳۹، ص۱۰۷.</ref> مثلا سهم ارث زن از شوهر، یک‌چهارم است اما اگر شوهر، فرزندی داشته باشد سهم زن به یک‌هشتم کاهش می‌یابد. در نتیجه در مواردی که سهام بیش از اصل می‌شود نقص به زن وارد نمی‌شود چون حداکثر و حداقل ارث او معین شده است به خلاف ارث دختر که حداقلی ندارد.


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش