پرش به محتوا

ابوخالد واسطی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ مارس ۲۰۱۵
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>A.atashinsadaf
imported>Pourrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
| آثار              =مسند زید، مجموعه‌ای در حدیث ، تفسیر غریب القرآن، منسک الحج، رسالة فی حقوق الله
| آثار              =مسند زید، مجموعه‌ای در حدیث ، تفسیر غریب القرآن، منسک الحج، رسالة فی حقوق الله
}}
}}
'''ابوخالد واسطی''' عمرو بن خالد قرشی (درگذشت پس از ۱۴۵ق)، از اصحاب خاص [[زید بن علی]] و گردآوردنده کهن‌ترین مجامیع فقهی و حدیثی در مذهب [[زیدیه]]. درباره زیدی یا [[امامیه|امامی بودن]] وی اختلاف است. ابوخالد در قیام‌های زید بن علی و [[نفس زکیه|محمد بن عبدالله بن حسن]] نفس زکیه حضور داشت.
'''ابوخالد واسطی''' عمرو بن خالد قرشی (درگذشت پس از ۱۴۵ق)، از اصحاب خاص [[زید بن علی]] و گردآوردنده کهن‌ترین مجامع فقهی و حدیثی در مذهب [[زیدیه]]. درباره زیدی یا [[امامیه|امامی بودن]] وی اختلاف است. ابوخالد در قیام‌های زید بن علی و [[نفس زکیه|محمد بن عبدالله بن حسن]] (نفس زکیه) حضور داشت.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
خط ۳۱: خط ۳۱:


===خاندان ابوخالد===
===خاندان ابوخالد===
خاندان ابوخالد واسطی از نخستین ساکنان شهر [[واسط]] – که تاریخ بنای آن از ۸۳ق فراتر نمی‌رود - بودند. او خود در [[کوفه]] ساکن شد و در نزدیکی مسجد سماک منزل داشت.<ref>نک: کشی، ۲۳۲</ref> نسبت [[قریش|قریشی]] او از آنجاست که با تیره [[بنی هاشم]] از قریش رابطه ولاء داشته است.<ref>بخاری، التاریخ، ج۳(۲)، ص۳۲۸؛ ابن ابی الرجال، ج۳، ص گ ۹۷ الف</ref> در سند روایاتی منفرد به او نسبت همذانی نیز داده شده است<ref>ابن عدی، ۵/۱۷۷۶</ref> که خطا به نظر می‌رسد.
خاندان ابوخالد واسطی از نخستین ساکنان شهر [[واسط]] – که تاریخ بنای آن از ۸۳ق فراتر نمی‌رود - بودند. او خود در [[کوفه]] ساکن شد و در نزدیکی مسجد سماک منزل داشت.<ref>نک: کشی، ۲۳۲</ref> نسبت [[قریش|قریشی]] او از آنجاست که با تیره [[بنی هاشم]] از قریش رابطه وِلاء داشته است.<ref>بخاری، التاریخ، ج۳(۲)، ص۳۲۸؛ ابن ابی الرجال، ج۳، ص گ ۹۷ الف</ref> در سند روایاتی منفرد به او نسبت همذانی نیز داده شده است<ref>ابن عدی، ۵/۱۷۷۶</ref> که خطا به نظر می‌رسد.


===همراهی با زید بن علی===
===همراهی با زید بن علی===
{{اصلی|زید بن علی}}
{{اصلی|زید بن علی}}
به تصریح یحیی بن مساور از شاگردان ابوخالد، او پیش از آمدن [[زید بن علی]] به [[کوفه]]، مدت ۵ سال (حدود ۱۱۵-۱۲۰ق) همه ساله پس از گذراندن [[حج]]، چند ماهی در [[مدینه]] مجاورت می‌گزید و از صحبت زید بهره‌مند می‌شد. او پس از آمدن زید به کوفه نیز تا هنگام کشته‌شدن وی، از یاران خاص او بود.<ref>نک: مسند، ۳۸۱-۳۸۲</ref> در اثناء مسند زید<ref>ص ۱۸۶، ۲۱۹</ref> تعبییراتی از ابوخالد وجود دارد که نشان می‌دهد وی مدت زیادی صحبت زید را درک کرده است و بخشی از استنادات او از زید در سال‌های پایانی زندگانی وی در کوفه بوده است.<ref>همان، ۱۰۳، ۴۲۷</ref> طولانی بودن مدت همراهی او با زید در منابع دیگر زیدی نیز تایید شده است.<ref>مثلا نک: اجازات، گ ۹۶ الف، به نقل از قاسم بن عبد العزیز بغدادی</ref>
به تصریح یحیی بن مساور از شاگردان ابوخالد، او پیش از آمدن [[زید بن علی]] به [[کوفه]]، مدت ۵ سال (حدود ۱۱۵-۱۲۰ق) همه ساله پس از گذراندن [[حج]]، چند ماهی در [[مدینه]] مجاورت می‌گزید و از صحبت زید بهره‌مند می‌شد. او پس از آمدن زید به کوفه نیز تا هنگام کشته‌شدن وی، از یاران خاص او بود.<ref>نک: مسند، ۳۸۱-۳۸۲</ref> در اثناء مسند زید<ref>ص ۱۸۶، ۲۱۹</ref> تعبیراتی از ابوخالد وجود دارد که نشان می‌دهد وی مدت زیادی صحبت زید را درک کرده است و بخشی از استنادات او از زید در سال‌های پایانی زندگانی وی در کوفه بوده است.<ref>همان، ۱۰۳، ۴۲۷</ref> طولانی بودن مدت همراهی او با زید در منابع دیگر زیدی نیز تایید شده است.<ref>مثلا نک: اجازات، گ ۹۶ الف، به نقل از قاسم بن عبد العزیز بغدادی</ref>


===حضور در قیام زید===
===حضور در قیام زید===
در جریان قیام [[زید بن علی]] در ۱۲۲ق /۷۴۰ م که زید به همراه بسیاری از یاران خود کشته شد، ابوخالد جان به سلامت برد و ازآن پس به عنوان تنها میراث‌بر تعلیمات زید شناخته شد.<ref>نک: مسند، ۳۸۰؛ ابن ابی الرجال، ۳ /گ ۹۶ ب</ref> به روایتی، در همین اوان، [[امام صادق(ع)]] ابوخالد را به عنوان نماینده خود برای رسانیدن کمک مالی به بازماندگان اصحاب زید برگزید،<ref>مفید، ص۲۶۹</ref> ولی در دیگر گزارش‌ها، به جای ابوخالد از [[عبدالرحمن بن سیابه]] نام برده شده است.<ref>نک: کشی، ۳۳۸؛ ابن بابویه، امالی، ص۲۷۶</ref> در این دوره ابوخالد به مانند یکی از رهبران زیدیه<ref>نک: ناشی اکبر، ص۴۲؛ کشی، ص۲۳۱</ref> می‌توانست نقش به سزایی در شکل‌گیری فرهنگی زیدیان در [[عراق]] ایفا نماید. نقشی که از پس قرن‌ها آشکارا در اسانید زیدی دیده می‌شود.
در جریان قیام [[زید بن علی]] در ۱۲۲ق /۷۴۰م که زید به همراه بسیاری از یاران خود کشته شد، ابوخالد جان به سلامت برد و ازآن پس به عنوان تنها میراث‌بر تعلیمات زید شناخته شد.<ref>نک: مسند، ۳۸۰؛ ابن ابی الرجال، ۳ /گ ۹۶ ب</ref> به روایتی، در همین اوان، [[امام صادق(ع)]] ابوخالد را به عنوان نماینده خود برای رسانیدن کمک مالی به بازماندگان اصحاب زید برگزید،<ref>مفید، ص۲۶۹</ref> ولی در دیگر گزارش‌ها، به جای ابوخالد از [[عبدالرحمن بن سیابه]] نام برده شده است.<ref>نک: کشی، ۳۳۸؛ ابن بابویه، امالی، ص۲۷۶</ref> در این دوره ابوخالد به مانند یکی از رهبران زیدیه<ref>نک: ناشی اکبر، ص۴۲؛ کشی، ص۲۳۱</ref> می‌توانست نقش به سزایی در شکل‌گیری فرهنگی زیدیان در [[عراق]] ایفا نماید. نقشی که از پس قرن‌ها آشکارا در اسانید زیدی دیده می‌شود.


[[وکیع بن جراح]] (زنده در ۱۲۷ق) می‌گوید: ابوخالد چندی در همسایگی ما در کوفه می‌زیست و سپس به سبب نامناسب بودن اوضاع آنجا به واسط کوچ کرد.<ref>ابن عدی، ج۴، ص۱۷۷۴؛ نیز نک: ابن حبان، ج۲، ص۷۶</ref> در صورت اعتماد بر این گزارش می‌توان تخمین زد که ابوخالد در دهه ۴ سده ۲ ق، کوفه را به مقصد [[واسط]] ترک گفته باشد.
[[وکیع بن جراح]] (زنده در ۱۲۷ق) می‌گوید: ابوخالد چندی در همسایگی ما در کوفه می‌زیست و سپس به سبب نامناسب بودن اوضاع آنجا به واسط کوچ کرد.<ref>ابن عدی، ج۴، ص۱۷۷۴؛ نیز نک: ابن حبان، ج۲، ص۷۶</ref> در صورت اعتماد بر این گزارش می‌توان تخمین زد که ابوخالد در دهه ۴ سده ۲ ق، کوفه را به مقصد [[واسط]] ترک گفته باشد.
خط ۵۰: خط ۵۰:
درباره مذهب ابوخالد در منابع رجالی [[اهل سنت]] سکوتی فراگیر دیده می‌شود، ولی در منابع رجالی-حدیثی [[امامیه]] گاه به طور مجمل از [[زیدیه|زیدی]] بودن ابوخالد سخن به میان آمده<ref>نک: درست واسطی، همانجا؛ کشی، ص۲۳۱</ref> و گاه با بی‌دقتی از وی به عنوان یک رجل عامی ([[اهل سنت]]) دارای گرایش به [[اهل بیت(ع)]]<ref>کشی، ص۳۹۰</ref> یا یک زیدی بتری<ref>طوسی، رجال، ص۱۳۱</ref> یاد شده است.
درباره مذهب ابوخالد در منابع رجالی [[اهل سنت]] سکوتی فراگیر دیده می‌شود، ولی در منابع رجالی-حدیثی [[امامیه]] گاه به طور مجمل از [[زیدیه|زیدی]] بودن ابوخالد سخن به میان آمده<ref>نک: درست واسطی، همانجا؛ کشی، ص۲۳۱</ref> و گاه با بی‌دقتی از وی به عنوان یک رجل عامی ([[اهل سنت]]) دارای گرایش به [[اهل بیت(ع)]]<ref>کشی، ص۳۹۰</ref> یا یک زیدی بتری<ref>طوسی، رجال، ص۱۳۱</ref> یاد شده است.


در منابع فرقه‌شناختی نام ابوخالد در عرض کسانی چون [[فضیل بن زبیر|فضیل بن زبیر رسان]]، [[ابو الجارود]] و [[منصور بن ابی الاسود]] به عنوان رهبران زیدی قائل به نص و نزدیک به [[امامیه]] آمده است.<ref>نک: ناشی اکبر، همانجا؛ نوبختی، ص۵۴-۵۵، ۵۸؛ اشعری، ص۷۱، ۷۴؛ نیز ابن ندیم، ص۲۲۷</ref> در تبصرة العوام<ref>ص ۱۸۶</ref> در شرح این مطلب چنین آمده است که در دیدگاه ابوخالد هر که بر [[علی(ع)]] تقدم کرد، کافر شد و هر که از فرزندان [[حسن بن علی (ع)|حسن (ع)]] و [[حسین (ع)]] باشد (ظاهرا منحصرا به امامان)، علم او حتی در کودکی و بدون آموزش همچون علم [[پیامبر(ص)]]است.
در منابع فرقه‌شناختی نام ابوخالد در عرض کسانی چون [[فضیل بن زبیر|فضیل بن زبیر رسان]]، [[ابو الجارود]] و [[منصور بن ابی الاسود]] به عنوان رهبران زیدی قائل به نص و نزدیک به [[امامیه]] آمده است.<ref>نک: ناشی اکبر، همانجا؛ نوبختی، ص۵۴-۵۵، ۵۸؛ اشعری، ص۷۱، ۷۴؛ نیز ابن ندیم، ص۲۲۷</ref> در ''تبصرة العوام''<ref>ص ۱۸۶</ref> در شرح این مطلب چنین آمده است که در دیدگاه ابوخالد هر که بر [[علی(ع)]] تقدم کرد، [[کافر]] شد و هر که از فرزندان [[حسن بن علی (ع)|حسن (ع)]] و [[حسین (ع)]] باشد (ظاهرا منحصرا به امامان)، علم او حتی در کودکی و بدون آموزش همچون علم [[پیامبر(ص)]] است.


بر اساس روایتی در [[تفسیر فرات کوفی]]،<ref>همانجا</ref> ابوخالد از [[زید بن علی|زید]] اینگونه روایت کرده که [[پیامبر(ص)]]، [[علی (ع)]]، [[فاطمه (س)]]، [[حسن (ع)]] و [[حسین (ع)]] تنها [[معصومان]] در میان [[اهل بیت]] هستند و دیگر اهل بیت از [[عصمت]] برخوردار نیستند. در جای دیگر به روایت ابوخالد، [[زید بن علی]] رد کننده سخن علی(ع) را کافر دانسته و ضمن الحاق حکم [[حسنین (ع)]] به آن حضرت، وجود امام مفترض الطاعة در ذریة حسنین(ع) را منکر شده است. روایت مزبور می‌افزاید که هر فاطمی قائم به سیف و دعوت کننده به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و عمل کننده به احکام آنان، امام بر حق است.<ref>نک: همو، ص۱۸۱-۱۸۲</ref>
بر اساس روایتی در [[تفسیر فرات کوفی]]،<ref>همانجا</ref> ابوخالد از [[زید بن علی|زید]] اینگونه روایت کرده که [[پیامبر(ص)]]، [[علی (ع)]]، [[فاطمه (س)]]، [[حسن (ع)]] و [[حسین (ع)]] تنها [[معصومان]] در میان [[اهل بیت]] هستند و دیگر اهل بیت از [[عصمت]] برخوردار نیستند. در جای دیگر به روایت ابوخالد، [[زید بن علی]] رد کننده سخن علی(ع) را کافر دانسته و ضمن الحاق حکم [[حسنین]](ع) به آن حضرت، وجود امام مفترض الطاعة در ذریۀ حسنین(ع) را منکر شده است. روایت مزبور می‌افزاید که هر فردی از اولاد فاطمه زهرا(س) که قیام با شمشیر داشته و دعوت کننده به [[قرآن]] و [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و عمل کننده به احکام آنان باشد، امام بر حق است.<ref>نک: همو، ص۱۸۱-۱۸۲</ref>


گفتنی است که در برخی از منابع امامی، نظیر [[امالی (شیخ صدوق)|امالی ابن بابویه]]<ref>همانجا ص۹</ref> و [[کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر (کتاب)|کفایةالاثر]] خزاز،<ref>ص ۲۹۹-۳۰۰</ref> روایاتی به نقل ابوخالد از زید در تایید دیدگاه [[امامیه]] در [[امامت]] و رد مواضع [[زیدیه]] به نظر می‌رسد که باید با تأمل در آنها نگریست.
گفتنی است که در برخی از منابع امامی، نظیر [[امالی (شیخ صدوق)]]<ref>همانجا ص۹</ref> و [[کفایة الاثر فی النص علی الائمة الاثنی عشر (کتاب)|کفایة الاثر]] خزاز،<ref>ص ۲۹۹-۳۰۰</ref> روایاتی به نقل ابوخالد از زید در تایید دیدگاه [[امامیه]] در [[امامت]] و رد مواضع [[زیدیه]] به نظر می‌رسد که باید با تأمل در آنها نگریست.


در تمامی منابع فرقه شناختی متقدم، نام ابوخالد در عرض [[ابوالجارود]] قرار گرفته است،<ref>قس: مادلونگ، ص۴۴</ref> ولی شهرستانی<ref>1/141، ۱۷۰</ref> نام او را در شمار جارودیان و پیروان ابوالجارود آورده است. هر چند گفته شهرستانی چندان دقیق نیست، ولی با اندک مسامحه‌ای می‌تواند در گروه‌های کلی زیدیه جایگاه ابوخالد را روشن‌تر سازد. در مسند زید<ref>ص ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۷۱، ۱۹۴</ref> به مذاهب مختلف غیر شیعه از خوارج، مرجئه، قدریه و نواصب حمله شده است.
در تمامی منابع فرقه شناختی متقدم، نام ابوخالد در عرض [[ابوالجارود]] قرار گرفته است،<ref>قس: مادلونگ، ص۴۴</ref> ولی شهرستانی<ref>1/141، ۱۷۰</ref> نام او را در شمار جارودیان و پیروان ابوالجارود آورده است. هر چند گفته شهرستانی چندان دقیق نیست، ولی با اندک مسامحه‌ای می‌تواند در گروه‌های کلی زیدیه، جایگاه ابوخالد را روشن‌تر سازد. در مسند زید<ref>ص ۱۱۶، ۱۱۷، ۱۷۱، ۱۹۴</ref> به مذاهب مختلف غیر شیعه از [[خوارج]]، [[مرجئه]]، [[قدریه]] و [[ناصبی|نواصب]] حمله شده است.


==شخصیت ابوخالد==
==شخصیت ابوخالد==
===نزد اهل سنت===
===نزد اهل سنت===
رجال شناسان اهل سنت به طور کلی در برابر ابوخالد موضعی سخت اتخاذ کرده و با الفاظ گوناگون به تضعیف او در حدیث پرداخته‌اند: رجالیان بغداد چون [[احمد بن حنبل]]، [[یحیی بن معین]] و در پی آنان [[ابو داوود]]، او را کذاب خوانده و کسانی چون ابن راهویه و ابوزرعه رازی او را به جعل حدیث متهم ساخته‌اند، ولی گروهی دیگر همچون [[بخاری]]، [[مسلم نیشابوری|مسلم]]، [[نسائی]]، [[ابو حاتم رازی]] و ابو عورانه، تنها با الفاظی چون متهم و متروک الحدیث از او یاد کرده و از نسبت مستقیم کذب یا جعل به وی پرهیز کرده‌اند.<ref>نک: یحیی بن معین، ج۳، ص۳۱۵، جاهای مختلف؛ بخاری، الضعفاء، ص۱۶۸؛ مسلم، ج۱، ص۷؛ نسائی، ص۱۷۵؛ عقیلی، ج۳، ص۲۶۸-۲۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۲۳۰؛ ابن حجر، همانجا</ref> [[ابن ماجه قزوینی]] از صاحبان صحاح سته در برخی آثار خود به نقل احادیث ابوخالد واسطی پرداخته است<ref>مزی، ج۱۴، ص۱۱۰</ref> که خود به گونه‌ای از خوش بینی او نسبت به ابوخالد حکایت دارد.
رجال شناسان اهل سنت به طور کلی در برابر ابوخالد موضعی سخت اتخاذ کرده و با الفاظ گوناگون به تضعیف او در حدیث پرداخته‌اند: رجالیان بغداد چون [[احمد بن حنبل]]، [[یحیی بن معین]] و در پی آنان [[ابو داوود]]، او را کذاب خوانده و کسانی چون ابن راهویه و ابوزرعه رازی او را به جعل حدیث متهم ساخته‌اند، ولی گروهی دیگر همچون [[محمد بن اسماعیل بخاری|بخاری]]، [[مسلم نیشابوری|مسلم]]، [[نسائی]]، [[ابو حاتم رازی]] و ابو عورانه، تنها با الفاظی چون متهم و متروک الحدیث از او یاد کرده و از نسبت مستقیم کذب یا جعل به وی پرهیز کرده‌اند.<ref>نک: یحیی بن معین، ج۳، ص۳۱۵، جاهای مختلف؛ بخاری، الضعفاء، ص۱۶۸؛ مسلم، ج۱، ص۷؛ نسائی، ص۱۷۵؛ عقیلی، ج۳، ص۲۶۸-۲۶۹؛ ابن ابی حاتم، ج۳، ص۲۳۰؛ ابن حجر، همانجا</ref> [[ابن ماجه قزوینی]] از صاحبان صحاح سته در برخی آثار خود به نقل احادیث ابوخالد واسطی پرداخته است<ref>مزی، ج۱۴، ص۱۱۰</ref> که خود به گونه‌ای از خوش‌بینی او نسبت به ابوخالد حکایت دارد.


===نزد امامیه===
===نزد امامیه===
در میان [[امامیه]]، [[ابن فضال کوفی]] او را ثقه شمرده<ref>کشی، ۲۳۲</ref> و احادیث فراوانی از طریق وی در [[کتب اربعه]] امامی نقل شده است؛<ref>نک: سطور بعد</ref> با این حال رجال شناسان امامی در دوره میانه صرفا بر پایه مذهب، او را در شمار <ref> ضعفا </ref> جای داده‌اند.<ref>نک: علامه حلی، ۲۴۱؛ ابن داوود، ۴۸۸</ref>
در میان [[امامیه]]، [[ابن فضال کوفی]] او را ثقه شمرده<ref>کشی، ۲۳۲</ref> و احادیث فراوانی از طریق وی در [[کتب اربعه]] امامی نقل شده است؛<ref>نک: سطور بعد</ref> با این حال رجال شناسان امامی در دوره میانه صرفا بر پایه مذهب، او را در شمار ضعفا جای داده‌اند.<ref>نک: علامه حلی، ۲۴۱؛ ابن داوود، ۴۸۸</ref>


=== نزد زیدیان===
=== نزد زیدیان===
[[زیدیه]]، ابوخالد را موثق‌ترین راوی [[زید بن علی|زید]] به شمار آورده‌اند و بر پایه اظهار نظری کهن از [[یحیی بن مساور]]، زیدیان هرگز در ثقه بودن ابوخالد تردید روا نداشته‌اند و بر آنند که هر کس وثاقت او را خدشه‌دار سازد ناصبی یا رافضی است.<ref>نک: مسند، ص۳۸۱؛ نیز اجازات، همانجا؛ عزالدین، ص۱۷۷؛ ابن ابی الرجال، ۳/گ ۹۷ الف</ref> سیاغی یادآور شده که امامان زیدیه در طی قرون بر حجیت روایت ابوخالد و فضیلت او متفق بوده‌اند و در این باره برخی از سخنان آنان را نقل کرده است.<ref>1/44، ۴۷-۴۸</ref>
[[زیدیه]]، ابوخالد را موثق‌ترین راوی [[زید بن علی|زید]] به شمار آورده‌اند و بر پایه اظهار نظری کهن از [[یحیی بن مساور]]، زیدیان هرگز در ثقه بودن ابوخالد تردید روا نداشته‌اند و بر آنند که هر کس وثاقت او را خدشه‌دار سازد [[ناصبی]] یا [[رافضی]] است.<ref>نک: مسند، ص۳۸۱؛ نیز اجازات، همانجا؛ عزالدین، ص۱۷۷؛ ابن ابی الرجال، ۳/گ ۹۷ الف</ref> سیاغی یادآور شده که امامان زیدیه در طی قرون بر حجیت روایت ابوخالد و فضیلت او متفق بوده‌اند و در این باره برخی از سخنان آنان را نقل کرده است.<ref>1/44، ۴۷-۴۸</ref>


بر خلاف غالب زیدیان به نظر نمی‌رسد زیدیان بتری کوفه در سده ۲ق که نزدیکی زیادی با مکتب غیر شیعی اصحاب حدیث داشتند، نسبت به روایات ابوخالد از زید خوش بین بوده باشند، شاید از همین روست که یحیی بن آدم، از پروردگان مکتب حسن بن صالح بن حی، با وجود نقل روایات متعدد از امامان [[امام باقر(ع)|باقر]] و [[امام صادق(ع)|صادق]] (ع) و نقل روایتی از طریق حسین پسر زید بن علی در الخراج،<ref>ص۳۱، ۷۸، جاهای مختلف</ref> به فقه زید بن علی که از طریق ابوخالد روایت می‌شد، بی‌اعتنا بود و به رغم زیدی بودن، روایتی از زید در کتاب خود نیاورده است.
بر خلاف غالب زیدیان، به نظر نمی‌رسد زیدیان بتری کوفه در سده ۲ق که نزدیکی زیادی با مکتب غیر شیعی اصحاب حدیث داشتند، نسبت به روایات ابوخالد از زید خوش‌بین بوده باشند، شاید از همین روست که یحیی بن آدم، از پروردگان مکتب حسن بن صالح بن حی، با وجود نقل روایات متعدد از امامان [[امام باقر(ع)|باقر]] و [[امام صادق(ع)|صادق]](ع) و نقل روایتی از طریق حسین پسر زید بن علی در الخراج،<ref>ص۳۱، ۷۸، جاهای مختلف</ref> به فقه زید بن علی که از طریق ابوخالد روایت می‌شد، بی‌اعتنا بود و به رغم زیدی بودن، روایتی از زید در کتاب خود نیاورده است.


==فقه ابوخالد==
==فقه ابوخالد==
در زمینه [[فقه]] باید متذکر شد که ابوخالد در منابع گوناگون زیدی، به عنوان یکی از شاگردان خاص [[زید بن علی|زید]] شناخته شده که بیشترین آراء فقهی زید از طریق او به آیندگان رسیده است.<ref>نک: اجازات، همانجا، به نقل از قاسم بن عبد العزیز بغدادی؛ عزالدین، همانجا</ref> مسند زید علی یا المجموع الفقهی، که روایت ابوخالد از فقه زید بن علی است، کهن‌ترین و اساسی‌ترین منبع برای دستیابی به فقه زید به شمار می‌رود. این اثر در واقع مجموعه‌ای از اقوال و احادیث زید در ابواب مختلف فقهی است و بسیاری از آن اقوال، پاسخ پرسش‌هایی است که ابوخالد از او پرسیده است.<ref>مثلا نک: مسند، ص۵۶، ۵۸</ref> افزون بر این در این اثر به سبب مصاحبات دراز مدت ابوخالد با زید، گاه به رفتار و کردار زید نیز اشاراتی رفته است<ref> همان، ص۱۸۶، ۲۱۹</ref> از این رو باید گفت که نقش ابوخالد در تدوین مسند زید، تنها یک گردآوری از شنیده‌های خود نیست، بلکه وی نقش فعالی در طرح و تدوین مسائل برعهده داشته است. در یک مقایسه از نظر نوع انتصاب مسند به زید، باید آن را از مقوله انتساب الآثار [[قاضی ابویوسف|ابویوسف]] به [[ابوحنیفه]] و مسائل ابوداوود به [[احمد بن حنبل]] دانست، نه از مقوله انتساب موطا به [[مالک بن انس]]. در حقیقت زید سال‌ها پیش از انکه مجموعه‌های فقهی چون موطا مالک و جامع [[سفیان ثوری]] معمول گردد، کشته شده بود.
در زمینه [[فقه]] باید متذکر شد که ابوخالد در منابع گوناگون زیدی، به عنوان یکی از شاگردان خاص [[زید بن علی|زید]] شناخته شده که بیشترین آراء فقهی زید از طریق او به آیندگان رسیده است.<ref>نک: اجازات، همانجا، به نقل از قاسم بن عبد العزیز بغدادی؛ عزالدین، همانجا</ref> مسند زید علی یا المجموع الفقهی، که روایت ابوخالد از فقه زید بن علی است، کهن‌ترین و اساسی‌ترین منبع برای دستیابی به فقه زید به شمار می‌رود. این اثر در واقع مجموعه‌ای از اقوال و احادیث زید در ابواب مختلف فقهی است و بسیاری از آن اقوال، پاسخ پرسش‌هایی است که ابوخالد از او پرسیده است.<ref>مثلا نک: مسند، ص۵۶، ۵۸</ref> افزون بر این در این اثر به سبب مصاحبات دراز مدت ابوخالد با زید، گاه به رفتار و کردار زید نیز اشاراتی رفته است<ref> همان، ص۱۸۶، ۲۱۹</ref> از این رو باید گفت که نقش ابوخالد در تدوین مسند زید، تنها یک گردآوری از شنیده‌های خود نیست، بلکه وی نقش فعالی در طرح و تدوین مسائل برعهده داشته است. در یک مقایسه از نظر نوع انتصاب مسند به زید، باید آن را از مقوله انتساب الآثار [[قاضی ابویوسف|ابویوسف]] به [[ابوحنیفه]] و مسائل ابوداوود به [[احمد بن حنبل]] دانست، نه از مقوله انتساب موطا به [[مالک بن انس]]. در حقیقت زید سال‌ها پیش از انکه مجموعه‌های فقهی چون موطا مالک و جامع [[سفیان ثوری]] معمول گردد، کشته شده بود.


با توجه به انچه گفته شد، ابوخالد واسطی را باید گردآورنده [[مسند زید]] تلقی کرد، بدون اینکه سخن یاد شده به مفهوم تردید در صحت انتساب مندرجات مسند به زید بوده باشد. شایان ذکر آن است که در روایتی از ابراهیم بن زبرقان، ابوخالد مدعی شده که [[زید بن علی]] خود نسخه‌ای را گرد آورده و ان را به ابوخالد و شاگردان دیگری که عمری کوتاهتر داشته‌اند، آموخته بود<ref>مسند، ص۳۸۰</ref> ولی چنانکه نشان داده شد، اسلوب تدوین مسند، این حکایت را تأیید نمی‌کند و در صورت صحت روایت مزبور باید تصور کرد که نسخه زید تنها شالوده اصلی مسند ابوخالد را تشکیل می‌داده است.<ref>نیز نک: اشتروتمان، ص۲۳ به بعد؛ مادلونگ، gas,i/552؛ ص۵۴-۵۵</ref> به هر روی ابن ندیم<ref>ص ۲۷۵</ref> در شمار نخستین مؤلفان فقه شیعه از ابوخالد نام برده و به کتاب او اشاره کرده است.<ref>نیز نک: طوسی، الفهرست، ۱۸۹</ref>
با توجه به آنچه گفته شد، ابوخالد واسطی را باید گردآورنده [[مسند زید]] تلقی کرد، بدون اینکه سخن یاد شده به مفهوم تردید در صحت انتساب مندرجات مسند به زید بوده باشد. شایان ذکر آن است که در روایتی از ابراهیم بن زبرقان، ابوخالد مدعی شده که [[زید بن علی]] خود نسخه‌ای را گرد آورده و ان را به ابوخالد و شاگردان دیگری که عمری کوتاهتر داشته‌اند، آموخته بود<ref>مسند، ص۳۸۰</ref> ولی چنانکه نشان داده شد، اسلوب تدوین مسند، این حکایت را تأیید نمی‌کند و در صورت صحت روایت مزبور باید تصور کرد که نسخه زید تنها شالوده اصلی مسند ابوخالد را تشکیل می‌داده است.<ref>نیز نک: اشتروتمان، ص۲۳ به بعد؛ مادلونگ، gas,i/552؛ ص۵۴-۵۵</ref> به هر روی ابن ندیم<ref>ص ۲۷۵</ref> در شمار نخستین مؤلفان فقه شیعه از ابوخالد نام برده و به کتاب او اشاره کرده است.<ref>نیز نک: طوسی، الفهرست، ۱۸۹</ref>


ابوخالد هر چند در عقیده با تعالیم [[امامیه]] نسبتا نزدیک بود و مدتی صحبت [[امام باقر (ع)]] را درک کرده بود، ولی نظام فقهی ارائه شده در مسند زید یک نظام کاملا زیدی است که تمایز آن از فقه امامی هم در اصول استنباط چون تجویز قیاس و هم در پاره‌ای فروغ بحث انگیز چون تجویز مسح بر خفین، به خوبی آشکار است.<ref>نک: مسند، ص۸۴، ۲۹۳</ref>
ابوخالد هر چند در عقیده با تعالیم [[امامیه]] نسبتا نزدیک بود و مدتی صحبت [[امام باقر]](ع) را درک کرده بود، ولی نظام فقهی ارائه شده در مسند زید یک نظام کاملا زیدی است که تمایز آن از فقه امامی هم در اصول استنباط چون تجویز قیاس و هم در پاره‌ای فروع بحث انگیز چون تجویز مسح بر کفش، به خوبی آشکار است.<ref>نک: مسند، ص۸۴، ۲۹۳</ref>


==شیوخ ابوخالد==
==شیوخ ابوخالد==
در میان شیوخ ابوخالد، به جزشخصیت‌های یاد شده، می‌توان از محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب، حبیب بن ابی ثابت، ابو هاشم رمانی و عاصم بن ابی النجود نام برد، حتی در پاره‌ای اسانید روایت او، مشایخ متأخرتر کوفه چون فطر بن خلیفه و سفیان ثوری نیز دیده می‌شوند.<ref>نک: مزی، ۱۴/۱۰۸؛ برای تکمیل فهرست او، نک: کوفی، همانجا؛ ابن بابویه، ثواب، ص۶۸؛ المنصور بالله، ج۵، ص۳۱۳ </ref> در میان کسانی که از او بهره گرفته و حدیث شنیده‌اند، به ویژه باید از ابراهیم بن زبرقان، [[نصر بن مزاحم]]، [[حسین بن علوان]] و [[یحیی بن هاشم سمسار]] یاد کرد که در انتقال آثار وی به آیندگان نقش اساسی ایفا کرده‌اند.<ref>نک: نصر بن مزاحم، ص۱۳۴؛ نیز نک: دنباله مقاله</ref> علاوه بر آنان، در اسانید روایات نام کسانی چون یحیی بن مساور حناط، حصین بن مخارق، درست بن ابی منصور، [[محمد بن سنان]]، اسرائیل بن یونس، حسن بن ذکوان، ابو حفض ابار، عطاء بن سائب و سعید بن زید (برادر حماد) به عنوان راوی ابوخالد دیده می‌شود.<ref> برای فهرستی از راویان، نک: مزی، ج۱۴، ص۱۰۸-۱۰۹؛ برای تکمیل، نک: درست واسطی، همانجا؛ فرات کوفی، ص۱۵۲؛ کلینی، ج۲، ص۷۵، ج۶، ص۵۲۸؛ ابن بابویه، امالی، ص۴۳۶-۴۳۷، عقاب، ص۲۶۲، فقیه، ج۴، ص۲۹۴؛ خزاز، ص۲۹۹؛ حاکم نیشابوری، ص۴۱؛ ابوطالب هارونی، ص۶۵، ۷۰؛ المرشد بالله، ج۱، ص۱۳۷ و ج۲، ص۱۰۳</ref>
در میان شیوخ ابوخالد، به جز شخصیت‌های یاد شده، می‌توان از محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب، حبیب بن ابی ثابت، ابو هاشم رمانی و عاصم بن ابی النجود نام برد، حتی در پاره‌ای اسانید روایت او، مشایخ متأخرتر کوفه چون فطر بن خلیفه و سفیان ثوری نیز دیده می‌شوند.<ref>نک: مزی، ۱۴/۱۰۸؛ برای تکمیل فهرست او، نک: کوفی، همانجا؛ ابن بابویه، ثواب، ص۶۸؛ المنصور بالله، ج۵، ص۳۱۳ </ref> در میان کسانی که از او بهره گرفته و حدیث شنیده‌اند، به ویژه باید از ابراهیم بن زبرقان، [[نصر بن مزاحم]]، [[حسین بن علوان]] و [[یحیی بن هاشم سمسار]] یاد کرد که در انتقال آثار وی به آیندگان نقش اساسی ایفا کرده‌اند.<ref>نک: نصر بن مزاحم، ص۱۳۴؛ نیز نک: دنباله مقاله</ref> علاوه بر آنان، در اسانید روایات نام کسانی چون یحیی بن مساور حناط، حصین بن مخارق، درست بن ابی منصور، [[محمد بن سنان]]، اسرائیل بن یونس، حسن بن ذکوان، ابو حفض ابار، عطاء بن سائب و سعید بن زید (برادر حماد) به عنوان راوی ابوخالد دیده می‌شود.<ref> برای فهرستی از راویان، نک: مزی، ج۱۴، ص۱۰۸-۱۰۹؛ برای تکمیل، نک: درست واسطی، همانجا؛ فرات کوفی، ص۱۵۲؛ کلینی، ج۲، ص۷۵، ج۶، ص۵۲۸؛ ابن بابویه، امالی، ص۴۳۶-۴۳۷، عقاب، ص۲۶۲، فقیه، ج۴، ص۲۹۴؛ خزاز، ص۲۹۹؛ حاکم نیشابوری، ص۴۱؛ ابوطالب هارونی، ص۶۵، ۷۰؛ المرشد بالله، ج۱، ص۱۳۷ و ج۲، ص۱۰۳</ref>


==آثار ابوخالد==
==آثار ابوخالد==
کاربر ناشناس